مریم خالقی نژاد
پژوهشگر و مدرس دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
با انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهور جدید امریکا و سیاست های خارجی دولت وی و حزب دمکرات به نظر می رسد اوضاع کمی متفاوت تر و به حالت میانه رو تری انتقال یابد. طبق شعارهای انتخاباتی بایدن، مواردی همچون اتحاد های سنتی مانند ناتو و توافق نامه ها و سازمان های چند جانبه ، از جمله در مورد آب و هوا و تجارت ، دوباره در خط مقدم تفکرات آمریکایی قرار خواهند گرفت. هرچند در امریکا موارد اعمالی از تایید مجلس سنا باید بگذرد اما نکته قابل توجه تفاوت سیاست های دولت کنونی با دولت قبلی است. با عطف به اینکه در دولت قبلی اسرائیل در راس توجه سیاست های ترامپ قرار داشت اما در این دولت به نظر می رسد در روش های دستیابی به منافع طرفین اوضاع کمی متفاوت تر باشد. نکته مهم تر آنکه سالهاست روابط اسرائیل با دمکرات ها بسیار کمرنگ تر از گذشته شده و در دوره ترامپ به شدت به سمت جمهوری خواهان گرایش داشته اند.
با توجه به اینکه یکی از اهداف بایدن قدرت جهانی امریکا است بنابراین دور از انتظار نیست که بایدن در سیاست خارجی خود بخواهد از هرگونه تنش های افراطی و مخالفت های منطقه ای با امریکا بپرهیزد. همچنین مردم امریکا تمایل چندانی به نظامی گری و تنش در خاورمیانه توسط کشورشان ندارند و این در حالی است که یکی از عوامل ایجاد تنش در خاورمیانه موضوع صلح های اعراب با اسرائیل است. همچنین بیشتر جریان های اصلی دموکرات ها در مورد برخی از ائتلاف های مهم خاورمیانه ای ایالات متحده ، به ویژه با عربستان سعودی بدبین شده اند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی امیدواری زیادی برای انتخاب ترامپ داشتند. سیاست های ایالات متحده تحت دولت ترامپ بدون چشم انداز روشنی نسبت به منطقه بوده است. اما نکته قابل توجه که نباید فراموش کرد آنکه آمریکا در حمایت قاطع خود از اسرائیل ثابت قدم بوده است. در چند ماه گذشته ، ایالات متحده همچنین موفق به عادی سازی روابط بین اسرائیل و سه کشور عربی ، امارات ، بحرین و سودان شده است. ترامپ ، با این وجود ، قطب ژئوپلیتیک منطقه را از درگیری های اعراب و اسرائیل به درگیری های اعراب و مخالفان این صلح به خصوص ایران تغییر داده است و وعده انتقال سفارت اسرائیل از تل آویو را جامه ی عمل پوشاند، واضح است که به طور کلی ، ارزشها و رویکردهای سیاست خارجی ترامپ و بایدن مانند شب و روز است. ترامپ معتقد است که قرار دادن منافع تعریف شده ایالات متحده مهمتر و بالاتر از نگرانی های نظم جهانی است. وی روابط خود را تا حدودی با متحدان بلند مدت دموکراتیک مانند آلمان و فرانسه تضعیف کرده و تحسین و تمایل خود را برای همکاری با خودکامه های اکثریت طلب مانند عربستان نشان داد. او علاقه بسیار کمی به نهادهای بین المللی نشان داد و از چندین معاهده و نهاد بین المللی كناره گرفت و از نظر دمکرات ها اشکال سنتی نهادی دیپلماسی را نادیده گرفت.
از طرف دیگر ، بایدن می خواهد قامت و رهبری ایالات متحده را در صحنه جهانی بازگرداند ، نظم بین المللی را بازسازی کند ، روابط خود را با متحدان سنتی بازگرداند و دوباره به سازمان های بین المللی بپیوندد. او دهه ها تجربه سیاست خارجی دارد ، هم به عنوان معاون رئیس جمهور و هم به عنوان سناتوری که ریاست کمیته روابط خارجی مجلس سنا را بر عهده داشت و اهمیت دیپلماسی و اهمیت آن را در حفاظت از منافع ملی ایالات متحده در خارج درک می کند. به طور کلی می توان تغییرات قابل توجهی را در سیاست خارجی پیش بینی کرد.
اما در خصوص روابط امریکا و اسرائیل و به تبع تحت تاثیر قرار گرفتن صلح اعراب با اسراییل،اگرچه هیچگاه منکر روابط امریکا و اسراییل و مشترک المنافع بودن دو کشور نباید شد و هیچگاه نباید غافل از حمایت کامل امریکا در اکثر موارد و همچنین تاثیرگذاری زیاد لابی های اسرائیل در سیاست های دولت های امریکا شد . ولی طبق تجارب تاریخی و سیاست های احزاب دمکرات در امریکا سیاست خارجی این دوره با دوره ترامپ و جمهوری خواهان متفاوت و نرم تر خواهد بود. از آنجایی که روابط اسراییل و کشورهای عربی در روزهای اخیر یکی از مهمترین اخبار بین المللی بوده است و واکنش های مختلفی را برانگیخته است . در دوره ریاست جمهوری ترامپ شاهد تفاوت در برخی سیاست های خارجی امریکا بودیم که به نظر نمی رسد در دوره جدید دولت بایدن با شعار و وعده های داده شده ، بخواهد منافع امریکا و اسراییل را از این طریق جامه عمل بپوشاند و برای تامین منافع دو کشور بقیه راه ها را به روی خود ببندد لذا انتظار می رود راهی متفاوت و متعادل تر را برای منافع مشترک طرفین در پیش بگیرند.
طبق شعارهای انتخاباتی گفته شده در قبل از انتخابات ، در این بین روابط امریکا و فلسطین از سر خواهد گرفته شد و شاید یک بار دیگر دریافت کننده کمک های آمریکایی شوند که مبلغ آن در سال 2018 بالغ بر 600 میلیون دلار بود که همه این مبلغ توسط ترامپ قطع شد. فلسطینی ها سرزمین خود را پس نخواهند گرفت ، اما از تغییر مدیریت در واشنگتن دی سی کمک و پشتیبانی می گیرند.
همچنین خروش مجدد روند عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب به مانند دولت قبلی غیر قابل تصور است و بدون ترامپ در راس آن حرکت یکسان نخواهد بود.
لذا طبق تجارب و خط و مشی های سیاست خارجی دموکراتها و جو بایدن به نظر می رسد این روابط تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و از حالت ایجاد اختلاف و نگرانی در منطقه کاسته خواهد شد و این قبیل اهداف از روش های نرم تر و منعطف تری صورت خواهد گرفت که نه تنها باعث خروش مخالفت های زیادی در این خصوص نشود بلکه مانع از تخریب روابط با کشورهای دیگر نیز بشود. با این حال ، از نظر ماهوی ، هیچ چیز برای اسرائیل در مورد کمک های خارجی ، انتقال فناوری نظامی یا پوشش دیپلماتیک آمریکا تغییر اساسی نخواهد کرد. شاید در این دولت نیز نیز مانند ترامپ نه تنها به تل آویو سلطنت آزادانه در منطقه را خواهد داد ، بلکه همچنین هیچ اقدامات مشخصی را برای پایان دادن به اشغال ، متوقف ساختن الحاق آینده کرانه باختری در آینده یا حتی آغاز روند صلح اتخاذ نخواهد کرد. مگر آنکه با یک تغییرات اساسی در روابط دو کشور مواجه شویم که امریکا دست از حمایت اسراییل بردارد و یا صلحی میان اسراییل و فلسطین ایجاد شود که کمی غیر منطقی است.
سخنان گفته شده مربوط به اوضاع کنونی جهان و روابط بین الملل است که شاید آقای بایدن خود را به عنوان بازگشت به حالت عادی و وارث برنامه بین المللی آقای اوباما نشان خواهد داد. اما جهانی که با آن روبرو خواهد شد و آمریکایی که او رهبری خواهد کرد – از طریق ویروس کرونا – به طریقی که هنوز قابل درک نیست ، بسیار تغییر کرده است. هرچه آقای بایدن در حال حاضر قصد انجام آن را داشته باشد ، در صورت پیروزی ، بلافاصله با واقعیت های پیش بینی نشده برخورد خواهد کرد و این واقعیت ها ، بیش از هر چیز دیگری ، سیاست های او را شکل خواهند داد.
واژگان كليدي: سیاست خارجی, بایدن ,احتمال, تاثیر , صلح , عربی – اسراییل, مریم خالقی نژاد