عباس پرورده
کارشناس مسائل سياسي
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
دیرزمانی تا پیش از پیمان کمپ دیوید مصر در نظر اعراب رهبر سیاست و فرهنگ بود چه قدمتی به تاریخ باستان و تمدن
فراعنه دارد و الازهر مرجع مسلمانان اهل سنت و حتی امین حل و فصل اختلافات مذهبی میان شیعیان بود و در دهه
1960 جمال عبدالناصر رهبری کاریزماتیک در جهان عرب بود که می خواست کار صهیونیست ها را یکسره کند، اما روزگار
با وی سازگار نشد. پس از عبدالناصر جایگاه کاریزمای مصر در میان اعراب کم کم افول کرد و انور سادات که پس از یک
پیروزی نسبتا شیرین در جنگ یوم کیپور در 1973 می خواست از اندیشناکی فرساینده جنگ با اسرائیل خلاص شود به
این امید که اقتصاد فروپاشیده مصر سامان گیرد، پیمان کمپ دیوید را در 1978 امضا کرد تا اولین دولت عربی باشد که با
تل آویو پیمان صلح بست و تیر خلاص را به رهبری مصر در انگاره های اسطوره ای اعراب زد.
پس از کمپ دیوید جهان عرب که کم کم با فروپاشی کمونیست در شوروی و پایان معادلات جنگ سرد ناسیونالیسم عربی را
چندان دندان گیر ندید، به سوی خرده اتحادهای منطقه ای رفت که مهمترینشان شورای همکاری خلیج فارس بود و سعودی
ها که از لطف افزایش بهای نفت قدرتی احساس کرده بودند، خود را خادمین حرمین شریفین خواندند و سودای رهبری
جهان اسلام و عرب را در سر گرفتند. این ضربه دیگری بر تصور نیمه جان رهبری مصر بر اعراب بود، اما آنچه که مصر را به
کلی از خیال رهبری جهان عرب بیرون برد انقلاب های بهار عربی 2011 بود که چهره منطقه را گونه ای دیگر نقش کرد و بر
چهار دهه حکومت حسنی مبارک که خلف سادات بود پایان بخشید و مصر را وارد دوره ای از نابسامانی سیاسی و اقتصادی
کرد.
اما سرنگونی مبارک دمکراسی و رفاه برای مصریان نیاورد چه حاکمیت اخوان المسلمین که نماینده طبقه فرودست
سرزمین نیل بودند و می خواستند حکومتی بر پایه شرع بنا کنند با مخالفت سکولارها و نظامیان مواجه شد و اخوان
که سیاستمداران قابلی هم نداشتند نه در حل یک شبه مشکلات اقتصادی توفیق یافتند و نه حریف دسیسه های فلول یا
بازماندگان سالها استبداد شدند. عبدالفتاح السیسی نظامی نسبتا جوان و بلندپایه که با عینک آفتابی و نشان های نطامی در
رسانه ها ظاهر شده بود سرانجام سناریو بازگشت سنت نطامیان به قدرت را با یک شبه کودتا اجرا کرد و خود لباس نظام از
تن به در کرده بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد.
مصر پس از انقلاب عربی به دمکراسی نرسید و هم منزوی تر شد با گرفتاری نورسیده امنیتی و اقتصادی که همه آن سالها
گردشگری و کمک های آمریکا و حق العبور کانال سوئز مهمترین درآمدش بود حالا بیشترش از دست رفته بود و ژنرال
السیسی نگاه به سعودی ها و دولت های متمول حاشیه خلیج فارس داشت تا کیسه ای از دلارهای نفتی به او برسد بلکه آلام معیشت مصریان اندکی تسکین کند.
این شروع دسته بندی های تازه در خاورمیانه و شمال آفریقا بود که قاهره را متحد و حامی عربستان در مناقشاتی کرد که
ریاض سالها بود با رقیبان و دشمنان داشت. اگرچه السیسی از سر مصلحت اندیشی و نه از رضای باطن با سعودی ها وارد
ائتلافی شد که جنگ در یمن یکی از آنها بود.
از آن پس مصر در جهان عرب و منطقه مدیترانه در انفعال استراتژیک قرار گرفت. پاشنه آشیل دولت السیسی رکود
اقتصادی و بدهی کلان است. اقتصاد مصر سال ها می گذرد که با کسری بودجه قابل توجه دست به گریبان هست.
پس از سقوط اخوان المسلمین، ترکیه و قطر که خود را همفکر و حامی اخوان می دانستند مصر را از حلقه دوستان خود
بیرون گذاشتند. این شروع فصلی تازه در دسته بندی های منطقه ای بود.
علی رغم بهبود نسبی روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس، تنش ها میان مصر با قطر و ترکیه که از حامیان اصلی مرسی
بودند بالا گرفت. عربستان سعودی و مصر اگرچه در حال حاضر در ائتلاف قرار دارند، اما قاهره دچار یک تعارض و عذاب وجدان به خاطر سر خم داشتن برابر ریاض است چه از روی استیصال 6هرچه آن خسرو کند شیرین بود. مصریان از نظر تاریخی و سنتی خود را رهبر جهان عرب می دانند و سعودی ها را دولتی نوپا که قدرتی حبابی ناشی از دلارهای نفتی دارند، اما تا زمانی که السیسی با تنگناهای اقتصادی دست به گریبان است، برای حفظ ظاهر مجبور به رعایت مصلحت جویی با عربستان در مقابل
دریافت حمایت های مالی و سیاسی است. اما قاهره در مدیترانه انگیزه های دیگری هم برای ائتلاف با ریاض دارد، چه اینکه هدف اصلی مهار ترکیه در این میدان ژئوپلیتیکی و صاحب منابع انرژی نویافته بسیار مهم است. آنها با متحد دیگر خود امارات متحده عربی اتحاد جدیدی با یونان و بخش یونانی نشین قبرس هم ایجاد کرده اند و رزمایش هایی را در دریای مدیترانه اجرا کرده اند که خشم ترک ها را برانگیخته است. اما کش و قوس رقابت ها در مدیترانه به منابع انرژی دریا هم رسیده و تابستان گذشته وزارت خارجه مصر بعد از اعزام دومین کشتی حفاری ترکیه به قبرس شمالی و اقدام برای حفاری نفت و گاز در شرق مدیترانه بیانیه ای صادر کرد و از ترکیه خواست به حفاری خود در شرق مدیترانه خاتمه دهد و به مبانی حقوق بین الملل احترام بگذارد.
مصر همچنین اعلام کرد اقدامات ترکیه تهدید ثبات در شرق مدیترانه است. در حالیکه رسانه های ترکیه هم مصر را متهم کردند با همکاری یک شرکت صهیونیستی قصد دارد در شرق مدیترانه پروژه های حفاری گاز اجرا کند. از طرف دیگر آنکارا حرف خود را می زند چه رجب طیب اردوغان که با اسلامگرایی میانه رو بیش از دو دهه حامیانی را در سیاست از مردم مذهبی و عموما شهرستانی و روستایی در حزبش عدالت و توسعه همراه داشته پس از انقلاب های عربی خلاء رهبری در جهان عرب را دریافته و به اندیشه احیاء روزگار عثمانیان افتاده و از شمال سوریه تا لیبی به دخالت و یارکشی سرگرم شده اگرچه آن صبو بشکست و آن پیمانه ریخت که زمانه امپراطوری های قومی و مذهبی در جهان بسر رسیده و حتی این روز ها در اتحادیه عرب دولت های کم اهمیت عربی هم حاضر نیستند ریاست دوره ای اتحادیه عرب را بر گردن گیرند. اما همچنان دامنه رقابت ها با ترکیه گسترده است آنگونه که مراد یئشیل تاش پژوهشگر امنیتی موسسه ستای ترکیه اعتقاد دارد هدف ریاض و متحدانش ایجاد محدودیت و اعمال محاصره علیه ترکیه است و آنها تلاش می کنند با محاصره ترکیه در مدیترانه شرقی سیاست های خود را اجرا کنند و به این امید باشند که اجرای این سیاست ها بتواند در این کارزار نفس گیر ژئوپلیتیکی قدرت عملیاتی ترکیه را محدود کند.
سرزمین نیل در قرن بیست و یک همجوار اهرام گیزا و نیایشگاه هاتشپسوت هنوز یادگارهایی از فراعنه را در سیاست نگه
داشته و گرچه از شروع ناآرامی ها در سوریه و ورود برخی کشورهای عربی و غربی به مناقشات سیاست بی طرفی یا
حتی مخالفت با مداخله نظامی را پیش گرفت و ازحاکمیت سوریه و بازگشت آرامش از طریق گفتگوهای ملی حمایت کرد
و در یمن هم سیاست کج دار و مریز پیش گرفت و ازحضور علنی در ائتلاف نظامی طوفان صحرا سرباز زد، اما به نظرمی
رسد اولویت سیاست خارجی برای عبور از دوره گذار سیاسی و تثیبت شرایط داخلی و احیای نقش آفرینی تاریخی را با
تغییر اولویت از خاورمیانه به مدیترانه و شمال آفریقا محدود کرده است .
واژگان کلیدی: پیشگان , سرزمین نیل, گذار سیاسی , تثیبت شرایط داخلی ,تغییر اولویت , خاورمیانه , مدیترانه , شمال آفریقا محدود کرده است,,مصر,,عباس پرورده