مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رویزگردها و دیپلماسی محیظ زیستی در بستر رژیم های بین المللی

اشتراک

دكتر ابراهيم آقامحمدي

استاد روابط بين المل و كارشناس مسائل منطقه

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام

 

 

آیا ما می توانیم از عنصر دیپلماسی برای مباحث زیست محیطی یا محیط زیست استفاده کنیم و اینکه چقدر می توانیم از دیپلماسی برای بهبود وضعیت محیط زیستی کشور استفاده کنیم.

 دغدغه های محیط زیستی دیگر مثل گذشته فراموش شده نیست. چراکه این مسایل فرامزی هستند و نمی توان تصور کرد که صرفاً یک دولت و یا کشور فقط با توجه به محدوده حاکمیت ملی خود و سرزمین خود مسایل جدید بین المللی همچنین مثل محیط زیست را حل کند و نیازمند همکاری بین المللی و تعاملات بین المللی است. اما اینکه این تعاملات چگونه صورت بگیرد و چه ساز و کاری دارد مسئله بسیار جدی است. اینکه آیا ما می توانیم به خودی خود به تولید دیپلماسی محیط زیست اقدام کنیم و یا اینکه ساز و کار خودش را دارد؟ اینکه کدام یک از نهادها مثل وزارت امور خارجه سازمان و سایر دستگاه هایی که مرتبط با این مسئله می توانند در این امر تاثیر گذار باشند؟ لذا آنچه که بیشتر مد نظر است بحث تدوین یک دستور کار بین المللی است که مجموعه ای از عوامل با تمرکز بر روی محیط زیست را شامل می شود.آیا ما می توانیم معضلات منطقه ای خود را در حوزه مباحث زیست محیطی با این دستور کار مرتفع کنیم؟

تاکنون 140 یا 130 موافقت نامه بین المللی محیط زیستی شکل گرفته است که با عنوان تولید رژیم های بین المللی محیط زیستی می توان در نظر داشت.رژیم های بین المللی یعنی مجموعه موافقت نامه ها و نهادهایی است که بین کشورها در موضوع خاص و برای حل یک مسئله شکل می گیرد. از سویی می توان گفت که تدوین دستور کار محیط زیستی منجر به تولید و شکل گیری رژیم های بین المللی محیط زیست می شود. برای شکل گیری یک رژیم بین المللی محیط زیستی مراحل مختلفی وجود دارد. اصولا بحث های محیط زیست کمتر اجبار پذیر هستند. در شرایط فعلی جهان ضمانت اجراهایی مثل فصل هفتم منشور ملل متحد و ماده 41 یا بحثهای نقض فاحش حقوق بشر نسل کشی جنایت جنگی قدرت اجرایی بالایی دارند ولی بحث های محیط زیستی آنقدر ضمانت اجرا ندارد و به همین خاطر به همکاری متقابل و تعاملات بین کشورها نیاز دارد تا به نتیجه برسند.

در مورد شکی گیری یک رِژیم بین المللی محیط زیستی اولین مرحله تدوین دستور کار قبول وجود یک مسئله و یا وجود یک مشکل است آن هم در سطح بین الملل و یا در سطح روابط بین چند کشور. سازمانهای غیر دولتی مثل کمپین های که شکل می گیرد و رسانه ها در این حوزه نقش زیادی دارند که به نوعی تفهیم می کنند که در سطح بین الملل چنین مسئله و معضلی وجود دارد. شاید ساده تصور شود ولی پیچیده ترین مسئله هم همین مرحله است چون با حاکمیت کشورها درسطح بین الملل مواجه هستیم و به همین راحتی آنها این مسئله را نمی پذیرند. نهادهای علمی هم در طرح مسئله نقش دارند مثل نهادهایی که مطالعاتی در حوزه محیط زیست انجام می دهند. دانشگاه ها مثل دانشکده های محیط زیست و بخش های دیگری که فعالیت می کنند سازمانهای بین المللی هستند  که در مورد بحث های میحط زیست بین الملل فعالیت می کنند. گروهای ذی نفوذ هم نقش اساسی در تدوین و شکل گیری مسئله می توانند داشته باشند.

 بعد از اینکه تهیه و تنظیم دستور کار صورت گرفت مرحله بعدی در حوزه دیپلماسی محیط زیستی بحث مذاکره، تصیم گیری و پذیرش تعهدات است. پذیرش تعهدات نیازمند تنظیم قراردادهاست. قراردادها در سطح بین الملل متنوع هستند. موافقت نامه ، معاهد دو جانبه و چند جانبه ضمانت اجرای بالا تری دارند نه اینکه صرفا یک مذاکره ای صورت پذیرد و بیانیه ای صادر شود. بیانیه ضمانت اجرای چندانی ندارد قطع نامه مجمع عمومی هم به خودی خود فاقد ضمانت اجراست و منجر به اقدامی نخواهد شد. بلکه قطع نامه مجمع عمومی زمینه ای می شود که بر پایه آن موافقت نامه های دیگری بین دولتها منعقد شود و ضمانت اجرا را به صورت متقابل بپذیرند. فرآیند مذاکرات یک فرآیند سیاسی است و از طریق دیپلماتها صورت می گیرد.مباحث تخصصی و فنی هم وجود دارد که مربوط به  متخصصین مباحث محیط زیست است.

یکی از بحثها در حوزه مذاکرات محیط زیست بحث عدالت ،مشروعیت، پرداختها، توزیع مسئولیت است. چون مثلا کشورهای دارای ریز گردها اگر بخواهند مذاکراتی را انجام دهند (مثلا شما با طرف ترک مذاکره انجام میدهید می گویید شما باید چنین اقداماتی را انجام دهید) شاید پاسخ طرف مقابل این باشد آیا عادلانه است؟ یا با عراق میخواهید مذاکره کنید می گوید من هزینه ای ندارم تأمین کنم بعد شما بگویید ما چند میلیون دلار به شما کمک میکنیم آیا این مشروع و عادلانه است یا خیر؟ در نهایت باید مجموعه این عناصر در یک جایی بهم برسند که کشورها احساس نکنند که متضرر شده اند . یعنی کشورها احساس نکنند که به نوعی هزینه های زیاد را یک طرف پرداخت کرده و طرف دیگر سواری رایگان گرفته است. همچنین اگر به اجبار و اکراه یک توافق شکل بگیرد نتیجه منفی می گذارد چون توافق و معاهده ای که مشروع نباشد آن دولت تمایلی به اجرای آن ندارد. شما نمی توانید به اجبار او را متقاعد کنید. چراکه تاثیر آن کمتر از زمانی است که احساس عادلانه بودن می کند. مثلا در مورد اینکه پرداخت ها یی در مورد آلوده کننده باید روشن شود مسئولیتها چگونه باید بین کشورها توزیع شود. مثلا یا برحسب توان باید باشد یا بر حسب میزان نقشی که در آلودگی ها دارند. شاید اگر بخواهیم بر حسب آلودگی باشد عراق باید نقش زیادی داشته باشد ولی بر حسب توان باید نقش پایین تری داشته باشد چون در شرایط فعلی توانایی ندارد.

در بعد دیگری مذاکرات موفق محیط زیستی نیاز به رهبری در مذاکرات دارد. مثلا نقش آمریکا را در کنوانسیون نجات نهنگها را نمی توان انکار کرد. رهبری در مذاکرات دیپلماسی را فعال می کند و به صورت مثبتی پیش می برد. رهبری در تولید و انتشار دانش و آگاهی خیلی مهم است همچنین ضمانت اجراها ضمانت اجراهای رسمی و غیر رسمی در اجرای موافقت نامه را ایجاد میکند کشورهای دیگر را متقاعد میکند که به سمت توافق بیایند و کشورهایی که مردد هستند را  برای انجام و امضاء تشویق میکند و کشورهایی را که تمایل ندارند در یک توافق نامه محیط زیستی وارد شوند را با کم کردن هزینه ها آنها را به پیوستن به توافق نامه تشویق می کند.

علاوه بر این مرحله بعدی اجرای یک توافق نامه محیط زیستی است که در مرحله اجرا مسئله اصلی قرار دادن تعهدات بین المللی در حقوق داخلی کشورهاست. موثرترین موافقت نامه ها درسطح بین المللی موافقت نامه هایی هستند که کشورهای عضو موافقت نامه را در قوانین داخلی خود به تصویب برسانند. یعنی در مجلس تصویب شده به امضاء ریئس جمهور برسد. لذا مرحله بعد مرحله عملیاتی کردن برنامه هاست که کمیته های اجرایی باید داشته باشید و توافق نامه باید عملیاتی شود یکی از مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد کمبود منابع است. در مواردی مذاکره صورت گرفته توافق انجام شده ولی در مرحله اجرا کمبود منابع مثل عراق یا کمبود انگیزه  مثل ترکیه. وجود دارد چون بحث منافع اصلی این کشور نیست مگر اینکه مشوقهای اقتصادی از طرف سایر کشورها شکل بگیرد تا تمایلش بیشتر شود. برای اجرای توافق نامه مسائلی مثل مشکل تفسیر وجود دارد تفسیری که کشورها از موافقت نامه محیط زیستی انجام می دهند متفاوت است. مهم ماهیت موافقت نامه است که گفته شد اجبار و اکراه مورد پذیرش کشورها نیست اگر منصفانه و مشروع باشد بیشتر به سمت آن حرکت می کنند.بحث بعدی رژیم و موافقت نامه زیست محیطی توسعه و بروزسازی آن است. ما باید به صورت مقطعی به مسئله نگاه نکنیم چون مسائل محیط زیستی بحث هایی کوتاه مدت نیست ممکن است نیم قرن آینده مشکلات بیشتری هم شکل بگیرد و به این بحث پرداخته شود.

موافقت نامه هایی که در سطح بین الملل ایجاد شده هم دارای نکات مثبت و هم نکات منفی است. موافقت نامه های زیست محیطی در سطح بین الملل تنوع زیادی دارند، متعدد هستند و غیر الزام آورند. برخی از این موافقت نامه ها موافقت نامه های مرده هستند و تاثیرات اجرایی ندارند. برخی ضعیف و برخی نمادین هستند کشورهایی جمع شده اند و موافقت نامه یا تفاهم نامه امضا و اعلام کرده اند که دغدغه های محیط زیست دارند یا برای افکار عمومی سطح منطقه و یا افکار عمومی داخل کشور خود بوده است. در این بین کنفرانس استکهلم در سال 1971 یکی از موفق ترین کارها بوده که صورت گرفت. نتیجه ایجاد چند اصل اساسی در حوزه بحث های محیط زیستی و شکل گیری نهادها بود. در نهایت همه اینها منجر به یک واکنش بین المللی و همکاری بین المللی برای حل معضلات بین المللی محیط زیست بود.

نکته قابل اشاره اینکه مسئله ریز گردها نه آنچنان گسترده هستند که معضل محیط زیست جهانی باشد که دغدغه بین المللی داشته باشد و کشورهای موثر دخیل باشند و اقداماتی در این زمینه صورت بگیرد نه آنچنان خرد هست که یک کشور بتواند از عهده آن برآید بلکه در بینابین این هاست و دغدغه کشورهای منطقه ای هست که باید با همکاری  و شکل گیری معاهدات در این حوزه از راه دیپلماسی حل شود.

واژگان کلیدی: بحران، زیست محیطی، دیپلماسی زیست محیطی، دیپلماسی، محیط زیست

مطالب مرتبط