مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رويكردهاي روسي در رابطه با بحران سوريه گفت و گو با دكتر جهانگير كرمي متخصص مسائل روسيه

اشتراک

 

 مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

ناصر غضنفري – روس ها از ابتداي بحران سوريه يعني از همان روزهايي كه مردم معترض عليه دولت اسد شعار سر مي دادند تا وضعيت كنوني كه شبه نظاميان خارجي و داخلي جنگ شهري عليه دولت را پيش مي برند حامي پر و پاقرص دولت فعلي سوريه بوده و تنها از از تغييرات مسالمت آميز در اين كشور حمايت كرده اند. روس ها كه به همراه چين تا كنون از صدور هر گونه قطعنامه عليه دولت سوريه ممانعت به  عمل آورده اند طي هفته هاي اخير نيز بر حل مسالمت آميز و بدون دخالت نظامي بحران سوريه پشتيباني كرده و نسبت به تبعات هر گونه دخالت نظامي براي حل اين بحران هشدار دادند. 

روسيه چه هدفي را از مخالفت با جبهه غربي – عربي – تركي تشكيل شده عليه سوريه دنبال مي كند ؟ در اين باره با دكتر جهانگير كرمي معاون دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران به گفت و گو نشستيم. كرمي متخصص مسائل روسيه  و داراي سابقه تدريس در دانشگاه مسكو را دارد. وي كتاب «سياست و حكومت در روسيه» را نيز به رشته تحرير درآورده و سردبير مجله علمي جهان اسلام نيز است.

– از ابتداي بحران در سوريه،  دولت روسيه چه رويكردهايي نسبت به اين تحول مهم منطقه اي داشته است؟

 

براي پاسخ به اين سوال خوب است ابتدا به اقدام سال گذشته شوراي امنيت عليه دولت ليبي نگاهي بيندازيم.

همانطور كه مي دانيم روسيه در نشست مربوط به ليبي با راي موافق به ايجاد منطقه پرواز ممنوع زمينه برخورد نظامي جامعه جهاني با سرهنگ قدافي و طرفدارانش را فراهم كرد.

هر چند كه چرايي اين راي خود محل مناقشه است و بعضي كارشناسان اعتقاد دارند هدف روسيه تنها ايجاد منطقه پرواز ممنوع بر آسمان ليبي بوده كه با سوءاستفاده غرب و در راس آنها آمريكا تبديل به يك نبرد نظامي گسترده تا سقوط دولت وقت ليبي شده است .اما پاره اي ديگر اين راي را ناشي از گرايش مدودوف رييس جمهور وقت روسيه به غرب دانستند كه به عمد راه را براي هر گونه اقدامي توسط غرب باز كرد.

طرفدار هر كدام از اين تحليل ها كه باشيم روسيه در زمره بازندگان اين تهاجم محسوب مي شود و شايد به همين خاطر بود كه  كرملين شروع به انتقاد شديد از دول متهاجم كرده و آنها را متهم به نسل كشي و جنگ صليبي  كرد.

 از اين رو روسيه اين بار تلاش زيادي دارد كه اين بار نيز بازي نخورده و مواظب بازي غرب و متحدانش  در سوريه باشد به خصوص كه اكنون پوتين بر سر كار است و موضع جدي تري نسبت به خلف خود در قبال حفظ منافع روسيه دارد .

  علاوه بر اين سوريه از اهميت خاصي براي روس ها برخوردار است. تعاملات نظامي چند ميليارد دلاري روسيه با رژيم دمشق، وجود تنها پايگاه دريايي روس ها در بندر لازقيه  و از همه اين ها با اهميت تبر نقشي كه سوريه در ايجاد موازنه منطقه اي با تركيه بازي مي كند دلايل حمايت پر و پا قرص پوتين از دولت حاكم بر دمشق است. سوريه به خاطر ارتباط بسيار نزديك با جمهوري اسلامي رل مهمي را در جلوگيري از قدرت يابي بيشتر تركيه و اتحاديه عرب در منطقه ايفا مي كند و نگراني از قدرت گرفتن اسلامگرايان سني در منطقه باعث شده دولت روسيه به طور جدي و به اشكال مختلف سياسي ، ديپلماتيك و نظامي و اطلاعاتي به حمايت از اسد بپردازد.

 

– گفت و گويي از شما مي خواندم مبني بر اينكه روسيه بزرگترين بازنده بازي قدرت در دو دهه اخير بوده است. وضع كنوني روسيه در قبال بحران سوريه را چگونه ارزيابي مي نماييد؟

دولت روسيه با كنار رفتن يلستين و ورود پوتين افسر سابق كا گ ب به كاخ كرملين تا حدودي در صدد احياي قدرت از دست رفته خود بر آمد و سعي كرد لااقل در خاورميانه رل جدي تري را بازي كند. با اين رويكرد روس ها موفق شدند بسياري از امواج ضد روسي در اين منطقه حساس را كنترل كند. چرا كه در دهه 90 ميلادي حمايت هاي تركيه ، عربستان ، قطر ، امارات ، اردن و حتي پاكستان و افغانستان از مسلمانان چه در آسياي ميانه و قفقاز و چه از مسلمانان داخل روسيه يعني چچن ها و داغستاني ها باعث ايجاد  دردسرهاي بسياري براي روسيه از اسب افتاده شد. از اين رو  روسيه پوتين با بازي موثرتر توانست مسلمانان چچن و داغستان را سركوب كرده و از دگر سو وارد تعامل با دولت هاي خاورميانه شود تا از حمايت اين كشورها از جنبش هاي ضدروسي منطقه بكاهد كه در اين كار نيز تا حدقابل توجهي موفق شد.در سايه اين بازسازي نسبي روابط بود كه روسيه موفق شد حتي برخي از سران مخالفان خود در چچن و داغستان را نيز ترور كند. از سويي ديگر دولت جديد روسيه به توسعه روابط تجاري و اقتصادي خود را رژيم هاي مذكور پرداخته و همانطور كه گفته شد تا حد قابل توجهي موفق به مهار تمايلات ضد روسي در منطقه شد هر چند اين به آن معنا نبود كه روسيه بتواند به وضع گذشته خود بازگشته و قدرت ابرقدرتي خود را احيا كند.در واقع روسيه پس از پايان جنگ سرد و سقوط بلوك شرق هرگز نتوانست به بازيگر و نقش آفريني جدي در منطقه تبديل شود پس اگر گفته شود روسيه بزرگترين بازنده بزرگ دو دهه اخير است حرف نادرستي زده نشده است.

حذف كمونيست ها در يمن، سرنگوني حكومت سوسياليستي بعث در عراق، سقوط سرهنگ قذافي در ليبي  و نزديك شدن بعضي جريان هاي نزديك به روسيه مانند سازمان آزاديبخش فلسطين به آمريكا از جمله تحولات مهمي است كه نقش بازيگري روسيه در جهان و حتي منطقه را به شدت كاهش داده است.

با اين تفاصيل روسيه در وضعيت كنوني تنها در صدد است كه منافع موجود خود را در منطقه حفظ كرده و از دست دادن آنها جلوگيري كند و استراتژي كاملا تدافعي دارد.

دولت پوتين به شدت از اين مساله اشراف و از آن واهمه دارد كه با سقوط دولت اسد موازنه منطقه اي به نفع تركيه تغيير كند. يك تركيه قدرتمند نقش آفرين در منطقه قطعا به بازي در زمين سوريه بسنده نخواهد كرد و با ورود به بازي ققفاز جنوبي و در قدم بعدي ققفاز شمالي پيامدهاي امنيتي خطرناكي را متوجه روس ها خواهد ساخت.

چرا كه در صورت سقوط سوريه مجموعه كشورهاي عربي – تركيه و غربي مثلثي را تشكيل مي دهند كه فشار بر ايران ، ارمنستان ؛ گرجستان و آذربايجان و … را شدت خواهند داد و موازنه منطقه اي را به سوي برتري خود در مقابل جبهه روسيه به پيش برده و فشارهاي امنيتي مضاعفي را بر مناطق پيراموني روسيه وارد خواهد كرد.

به همين دليل است كه شاهديم كه روسيه مدتي است با بهبود روابط خود با اسرائيل ، قبرس و يونان تلاش كرده كه موازنه جايگزيني را در مقابل تركيه به وجود آورد.

 

– با توجه به تجربه ناموفق روسيه در بحران ليبي ارزيابي تان از حد يقف پشتيباني روس ها از دمشق چيست؟

مسلما روسيه در صدد تكرار تجربه ليبي برنخواهد آمد. پوتين عزمي جدي در دفاع از سوريه چه به لحاظ ديپلماتيك و چه از منظر نظامي دارد. روسيه در حمايت از سوريه به خصوص اگر اين كشور مورد تهاجم ناتو قرار گيرد به طور قطع گام هاي مهمي برخواهد داشت ولي اين به منزله درگيري نظامي رودرروي روس ها با ناتو و ورود آنها به جنگ نخواهد بود.

 

– كرملين تا چه حد از روي كار ماندن بشار اسد بركرسي رياست جمهوري حمايت خواهد كرد؟

روسيه سعي خواهد كرد به جاي سقوط اسد از طريق نظامي از يك پروسه تغيير آرام در سوريه حمايت كند.دولت پوتين تعصب خاصي روي شخص اسد ندارد ولي مايل است اين دگرديسي از طرق خود رژيم اسد فعلي سوريه رخ دهد تا اينكه روسيه بتواند نقش پررنگي در آينده سياسي اين كشور داشته باشد. چرا كه به اين مساله واقف است كه در صورت سقوط اسد از طريق نظامي،  روسيه ديگر هيچ رل موثري در آينده سياسي سوريه نخواهد داشت و يكي ديگر از سنگرهاي مهم خود را نيز از دست خواهد داد كه اين به منزله فشار بيشتر منطقه اي روي كرملين خواهد بود.

 

مطالب مرتبط