مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

روسیه و پروژه اقتصادی یک کمربند یک جاده

اشتراک

احسان رسولی نژاد

دکترای اقتصاد جهان و استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

 

 

در حال حاضر، شاهد تغییرات رادیکال در اقتصاد جهان و فرآیند ارتباطات اقتصادی میان قدرت های بزرگ اقتصادی (EGPs) هستیم. اما مسئله ای که می بایست به آن توجه شود آن است که مافقط نظاره گر این تغییرات نیستیم بلکه خود نیز در این شکل گیری اقتصاد جهان جدید مشارکت داریم.

گفتنی است عوامل مختلفی منجر به ایجاد تغییرات رادیکال در اقتصاد جهان شده اند که مهمترین آنها مسائل مربوط به انرژی و امنیت انرژی، وضعیت شکننده امریکا به عنوان تک ابرقدرت اقتصادی جهان، دوره اتمام توسعه یافتگی لیبرال غرب، بن بست مسائل توسعه اقتصادهای جهان، احیای قدرت سیاسی – اقتصادی روسیه و خیرش اقتصادی چین هستند.

یکی از برونداد های تغییرشکل یافتن اقتصاد جهان، خلق پروژه یک کمربند یک جاده توسط چین است. از لحاظ تاریخچه، در سپتامبر 2013 میلادی، در دیدار رئیس جمهور کشور چین، شی جین پینگ از کشور قزاقستان کمربند اقتصادی جاده ابریشم (SREB) توسط وی مطرح گردید. در اکتبر همان سال شی جین پینگ در سخنرانی اش در پارلمان کشور اندونزی، موضوع جاده ابریشم دریایی (MSR) را ذکر کرد. در نوامبر سال 2013 میلادی، توسعه این دو پروژه جز اولویت های کلیدی کشور چین تا قبل از سال 2020 میلادی قرار گرفت و در ماه می 2014 میلادی این دو پروژه در کنار هم تشکیل عبارت یک کمربند یک جاده یا BRI یا OBOR را دادند. از لحاظ ساختار اجرایی پروژه ها،  کمربند اقتصادی جاده ابریشم متمرکز بر کنار هم قرار دادن چین، آسیای مرکزی، روسیه، اروپای مرکزی و شرقی، و اروپای غربی است. جاده ابریشم دریایی از سواحل جنوبی چین آغاز و به اروپا و افریقا می  رسد.تخمین زده می شود که پروژه یک کمربند  یک جاده بیش از 60 بازار اقتصادی و جمعیت بیش از 4 میلیارد نفر را به هم مرتبط می کند.

دیدگاه های صاحب نظران سیاسی و اقتصاد دانان در مورد موفقیت و هدف این پروژه چینی متفاوت است. بسیاری بر این باورند که این پروژه الگوی مشابه برنامه مارشال امریکا و مولوتوف شوروی پس از جنگ جهانی دوم است و به منظور وابسته سازی کشورهای مختلف به اقتصاد و مدیریت کشور چین اجرا می شود. در مقابل بسیاری بر این باورند که این پروژه، مدل توسعه یافتگی چینی است و در نهایت این پروژه همکاری اقتصادی بین المللی بین کشورهای مختلف بوجود می اورد. از این رو، اجرایی شدن این پروژه عامل توسعه اقتصادی کشورهای مختلف جهان خواهد بود. در کنار این باورها، بسیاری از اقتصاددانان عنوان می کنند که این پروژه، تهدیدی بالقوه برای اقتصاد داخلی کشورهای با اقتصاد در حال توسعه و عدم توسعه یافته خواهد بود.

بهرحال جدا از نگاه های متفاوت صاحب نظران در مورد این پروژه، بررسی اسناد بالادستی چین نشان می دهد در مقایسه با سازمان تجارت جهانی و جی 20، ورود به پروژه یک کمربند یک جاده آزاد بوده و قانون خاصی برای ورود ندارد. همچنین هدف پروژه یک کمربند یک جاده ارتقای توسعه اقتصادی منطقه از طریق خلق همکاری برد-برد و موفقیت مشترک بوده و این پروژه  به دنبال افزایش درک و اعتماد، تقویت ارتباطات و دوستی میان کشورهای منطقه است. چهار اصل این پروژه به صورت زیر تعریف شده است:1. بازبودن تجاری و همکاری، 2. هماهنگی و هم افزایی، 3. محوریت بازار و 4. مزیت مشترک و برد-برد برای همه کشورها.

اهمیت کشورها و مناطق جغرافیایی مختلف در این پروژه در سطوح مختلفی قرار دارد. بررسی پروژه های کوتاه مدت در حال اجرا و در حال اتمام یک کمربند یک جاده نشان می دهد که در حال حاضر اهمیت کشورهای مستقل مشترک المنافع بویژه روسیه در آن بسیار زیاد است. جدول 1 عنوان و مسیر پروژه ها را شرح می دهد:

جدول 1. پروژه های کنونی و کوتاه مدت یک کمربند یک جاده

مسیر پروژه نوع پروژه
Eurasian High-Speed Rail

آغاز ازلندن، از طریق پاریس، برلین، ورشو، کیف به مسکو رسیده و سپس دو شاخه می شود. یک شاخه به قزاقستان رفته و دیگری به خاور دور روسیه و سپس در انتها به منطقه شمال شرق چین می رسند.

Central Asian High-Speed Rail

آغاز از اورومچی و از طریق ازبکستان، ترکمنستان، ایران، ترکیه به آلمان می رسد.

Pan-Asian High Speed rail

آغاز از کونمینگ و ازطریق میانمار، لائوس، ویتنام، کامبوج، مالزی به سنگاپور و  تایلند می رسد.

خطوط راه آهن سریع السیر
Central Asian natural gas pipeline line

از چین، قزاقستان، ازبسکتان و ترکمنستان می گذرد

Pan-Eastern Russia line natural gas pipeline

خطوط نفت و گاز
چین –میانمار،چین–تاجیکستان،چین-پاکستان خطوط ارتباطی

چین –روسیه خطوط ارتباطات و برق

خطوط برق و ارتباطات

براساس جدول 1، نقش روسیه و کشورهای تحت نفوذش که غالبا کشورهای مستقل شده پس از فروپاشی شوروی هستند در این پروژه بسیار زیاد است. سال 2019 میلادی، 102 سالگی انقلاب روسیه است. انقلاب اکتبر و فروپاشی شوروی از مهمترین اتفاقات قرن 20 ام  بوده اند. فروپاشی شوروی تغییرات مهمی در ژئوپلتیک منطقه ایجاد کرد که این تغییرات یکی از موانع پیشرفت و توسعه اقتصاد روسیه بود. از اوایل سال 2000 میلادی روسیه متوجه شد که احیای اقتصاد و سیاست تنها راه حل رشد است.  سیاست توسعه گورباچف براساس خانه مشترک اروپایی و ماه عسل روابط روسیه و امریکا در زمان بوریس یلتسین هیچ کدام بهبود اوضاع اقتصاد روسیه را به همراه نداشت. از این رو، ولادیمیر پوتین از ابتدای سال 2000 میلادی، تعامل اقتصادی مدیریت شده با غرب تحت تعادل با روابط اقتصادی با شرق را اجرا نمود. در این حالت جدید، هر چه روسیه در بعد سیاسی- اقتصادی قوی تر می شود غرب فشارش را برای مقابله با احیای روسیه بیشتر می کرد. برای مثال یکی از مهمترین نقاط احیای اقتصاد روسیه همگرایی در فضای پساشوروی و ایجاد اتحادیه اقتصادی اوراسیا است که کشورهای توسعه یافته برای مقابله با روسیه بهدنبال ایجاد همگرایی های جدید برای بدست آوردن منافع بیشتر بودند. TPP و TTIP دو تلاش در جهت مقابله با احیای روسیه و همگرایی های آن کشور به شمار می روند هر دو با روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا با شکست روبرو شده اند.

پس نتیجه می گیریم که همگرایی اقتصادی با شرق و غرب جز اولویت های اصلی اقتصاد روسیه حال حاضر به حساب می آید. تلاش روسیه برای همگرایی بیشتر کشورهای حوزه نفوذش با اقتصادهای قویتر با حفظ سطح کنترل اقتصادی –سیاسیخود نیز در این الگوی همگرایی قابل درک است. در دسامبر 2015، ولادیمیر پوتین ذکر کرد: من به دنبال صحبت با مقامات از اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای و آ.سه.آن برای ایجاد همگرايی اقتصادی جدید هستم. همچنین  در ماه می سال 2016 میلادی ولادیمیر پوتین صحبت از ایجاد منطقه آزاد تجاری مشترک میان اتحادیه اقتصادی اوراسیا و آ.سه. آن و همچنین ایجاد همگرایی میان اتحادیه اقتصادی اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای، آ.سه. آن و پروژه یک کمربند یک جاده کرد.

از لحاظ همگرایی روسیه با پروژه یک کمربند یک جاده می توان به این نکته اشاره کرد که براساس گزارش پیشرفت این پروژه، روسیه و قزاقستان جز فعال ترین کشورها از میان 64 کشور در این پروژه هستند.هدف اصلی روسیه در مشارکت در این پروژه افزایش ظرفیت سرمایه گذاری چین در توسعه شبکه زیرساخت های منطقه تحت نفوذش است. مشارکت روسیه در این پروژه ممکن است باعث ایجاد سرمایه گذاری یا جریان تجارت بیشتر نشود اما موجب تقویت ظرفیت اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کشورهای تحت نفوذش برای اثرگذاری بر اقتصاد جهان خواهد شد.بنابراین این پروژه ازاین جهت برای روسیه مهم است که می تواند کارهایی را انجام دهد که روسیه قادر به انجامش نیست. این پروژه باعث توسعه زیرساخت های منطقه، مخصوصا در بخش حمل و نقل می شود. به بیان دیگر، پروژه چین به روسیه این امکان را می دهد تا همگرایی اقتصادی در منطقه تحت نفوذش را بیشتر و قوی تر سازد. همچنین این پروژه باعث می شود تا روسیه و کشورهای تحت نفوذش نقطه اتصال اقتصاد آسیا و اروپا شوند.

اما چالش هایی که این پروژه برای اقتصاد روسیه به همراه خواهد داشت نیز می بایست مورد توجه قرار گیرد. مسائلی همچون نفوذ بیشتر چین در آسیای مرکزی، کمبود نیروی کار ساده خارجی در اقتصاد روسیه، کاهش سرمایه گذاری مستقیم خارجی روسیه در کشورهای استقلال یافته پس از فروپاشی شوروی، مشکلات اقتصادی و بی ثباتی مالی محتمل در کشورهای استقلال یافته پس از فروپاشی شوروی چالش هایی است که می توانند با اجرایی شدن پروژه یک کمربند یک جاده گریبان گیر اقتصاد روسیه شوند.

نتیجه امر آن است که پروژه یک کمربند یک جاده برای کشور روسیه دو روی یک سکه است. یک روی آن فرصت استفاده از منابع مالی چین در توسعه زیرساخت های اوراسیا و اهمیت بیشتر در اتصال آسیا و اروپای غربی است. اما روی دیگر این سکه، تهدید نفوذ اقتصادی بیشتر چین درمناطق تحت نفوذ روسیه خواهد بود. راهکار روسیه برای غلبه بر تهدید بالقوه و استفاده از فرصت موجود، پیشنهاد رهبری اجرای پروژه یک کمربند یک جاده در اوراسیا با تامین مالی چین و  مدیریت خودش است که از آن تحت عنوان همکاری عظیم تر اوراسیا (Greater Eurasian Partnership) نام می برد.

واژگان کلیدی: روسیه ، پروژه اقتصادی ،یک کمربند یک جاده، احسان رسولی نژاد، چين

مطالب مرتبط