کامران کرمی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
با سقوط مبارک به عنوان متحد اصلی عربستان در منطقه و دگرگونی های قابل توجهی که در نظم منطقه ای به وجود آمد، عربستان سعودی خود را در مقابل نظم جدید در مصر می بیند و تلاش دارد تا این وضعیت را دگرگون سازد. به دنبال اعتراض شمار زيادي از مردم مصر به اقدام مقامهاي سعودي در بازداشت احمد الجيزاوي، حقوقدان و فعال سياسي مصري، رياض سفيرش را از قاهره فرا خواند و سفارتش را در اين كشور تعطيل كرد. شدت تنش در روابط ریاض و قاهره بدنبال بازداشت احمد الجیزاوی وکیل و فعال حقوق بشر در فرودگاه جده و متهم کردن وی به توهین به عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه سعودی و سپس داشتن قرص حاوی مواد مخدر افزایش یافته است. تظاهركنندگان خواستار پايان دادن به دخالت عربستان در كشورشان از طريق حمايت از جريان سلفي شدند. همچنین معترضان معتقدند که مقام های سعودی باید بدانند که وضعیت مصر تغییر کرده است و دوران مبارک به پایان رسیده است.
مصر درحال حاضر برای مهار این تنش بعد از تصمیم غیرمنتظره ریاض برای بستن سفارت و کنسولگریهای عربستان در شهرهای اسکندریه و سوئز تلاش زیادی می کند. اما این تنش زائیده امروز نبوده است و بازداشت الجیزاوی نشان از فضای سرد روابط ریاض و قاهره است. روابط بین مصر و عربستان از زمان شروع تغییرات در مصر و مواضع مخالف سعودیها درقبال این انقلاب و تلاش آنها برای مهار تغییرات در مصر و ابقای رژیم مبارک با تمام راهها و ابزارهای ممکن تیره شد و پادشاه سعودی در این راستا تلاش نمود تا برای جلوگیری از ایجاد تغییرات دمکراتیک در مصر از آمریکا کمک بگیرد. از اینرو در این نوشتار تلاش می شود تا سردی روابط مصر و عربستان در پرتو شرایط و نظم منطقه ای جدید مورد تحلیل قرار بگیرد.
واژگان کلیدی: نظم جدید منطقه ای، عربستان سعودی، مصر، سردی روابط
تحلیل رخداد
روابطی تحت شعاع نظم جدید منطقه ای
هر چند که مصر و عربستان در طول تاریخ روابط خود با برخی تنشها و مشکلات مواجه بودهاند، اما روابط این دو کشور در دوره مبارک روابطی مستحکم و دوستانه بود. با توجه به اینکه هر دو کشور در عرصه منطقهای به نوعی نقش مکمل و نزدیک به هم ایفا میکردند و هر دو در قالب ائتلاف کشورهای عربی محافظهکار و متمایل به غرب دو محور اصلی ائتلاف محافظهکاری عربی بوده و همکاری های مختلفی با هم داشتهاند. وقوع خیزشهای مردمی در مصر و سقوط مبارک باعث شد تا مصر از این محور خارج و کلیت این محور با چالش و حتی تردید مواجه شود. شرایط این کشور در حال ورود به مرحله جدیدی است که از جمله بر سیاست و روابط خارجی این کشور تاثیرگذار بوده و از جمله باعث تغییراتی در روابط مصر و عربستان شده است.
از مهمترین پیامدهای نظم جدید منطقهای که در خاورمیانه و شمال افریقا در حال شکلگیری است، گسست و تغییر در ائتلافهای منطقهای سابق و شکلگیری ائتلافهای منطقهای جدید است. از یکسو عربستان تلاش می کند تا با همراهی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و مشارکت کشورهایی همچون اردن و مراکش در قالب ائتلاف جدیدی در منطقه نقش آفرینی کند. در مقابل مصر پیشتاز شکلگیری ائتلاف منطقهای جدیدی است که متشکل ازکشورهایی هستند که در آنها انقلابهای مردمی به وقوع پیوسته همچون مصر، تونس و کشورهای دیگری است که ممکن است در آینده به این جرگه بپیوندند. واقعیت این است که با وقوع جنبشهای مردمی در مصر و تکامل تدریجی انقلاب، این کشور در حال ورود به مرحله نوینی از حیات سیاسی خودش است و این تغییرات داخلی به تدریج در عرصه سیاست خارجی مصر نیز خود را نشان داده و تاثیرگذار است. در حقیقت مصر جدید در ایجاد و نهادینهسازی نظامهای مردمی در جهان عرب و همچنین اتخاذ سیاست خارجی مستقل و مبتنی بر منافع درازمدت پیشتار است.
مصر در شرایط جدید خود تأثیر بسزایی در جهان عرب و تحولات آن دارد، در دهه های گذشته پیشگام تحولات جهان عرب بود و تحولات اخير نشان داد که تغییر در مصر مي تواند باعث تحولات جدی در منطقه شود و کشورهای منطقه را به سوی الگوهای مشروعیت بخش و تغییر نظامهای سیاسی سوق دهد. مصر در حال تبدیل شدن به قدرت منطقه ای نوینی است که می تواند خود را به عنوان رهبر جهان عرب نشان دهد، بخصوص که دارای پتانسیل هایی است که عربستان آنها را دارا نیست، از جمله مبحث نظام سیاسی دموکراتیک، سیاست خارجی مستقل و بحث اعتبار و مشروعیتی که مصر در جهان عرب برای خود کسب می کند. بر این اساس عربستان به دلیل این مباحث از سقوط رژیم مبارک آسیب های جدی ای خواهد دید. نارضایتی مقام های عربستان در پی پیروزی اسلامگرایان با بیش از 75 کرسی در مجلس الشعب مصر شدت گرفت، زیرا سران سعودی نگاه بدبینانه ای به اخوان المسلمین دارند، به گونه ای که نایف بن عبدالعزیز ولیعهد و وزیر کشور کنونی عربستان آنها را ریشه بلای منطقه توصف می کند.
چنین مولفههایی مسایلی هستند که در مقابل دیدگاهها و سیاستهای منطقهای عربستان سعودی قرار دارند، چراکه عربستان سعودی دارای رژیم سیاسی سنتی اقتدارگراست که سیاست خارجی آن نیز مخالف تقویت و گسترش جنبشهای مردمی است. بر این اساس عربستان در صدد است تا یک ائتلاف منطقه ای جدید را ایجاد کند که در واقع این ائتلاف متشکل از کشورهای پادشاهی، شورای همکاری و دو کشور مراکش و اردن که به تازگی ملحق شدند و خواستار حفظ وضع موجودند مي باشد. از اینرو با توجه به تحولات مصر و دگرگونی های منطقه، سعودیها از نقش مصر به عنوان پیشتاز انقلابهای عربی بسیار ناراضی اند و با اقدامات و سیاستهای مختلف سعی دارند تا با گسترش روند دموکراتیک در مصر و روند نهادینه شدن مطالبات مردمی آن مقابله کنند. در نتیجه ما به تدریج شاهد نوعی عدم هماهنگی یا شکل گیری تعارض در نقش منطقهای میان دو کشور عربستان و مصر هستیم.
دورنمای رخداد
تصميم عربستان به بستن سفارت و كنسولگريهاي خود در مصر به ضرر نقش منطقه ای این کشور در شرایط نظم جدید منطقه ای است. می توان گفت که واكنش عربستان مبني بر حمله معترضان به سفارت و كنسولگري آن در مصر نشان از این دارد كه رياض هنوز تغييرات موجود در مصر را باور نكرده است. سقوط متحدی چون مبارک که دارای نقش مهمی در جهان عرب و عنصر عربی بود، تأثیرات نامطلوبی بر محیط پیرامونی عربستان سعودی بر جای خواهد گذاشت. واكنش عربستان برخاسته از اين مساله است كه این کشور اصلا تغيير ايجاد شده در مصر را به رسميت نمي شناسد. در مجموع نوعی احساس منفی نسبت به سعودیها در مصر وجود دارد که از نقش آفرینی این کشور در مصر نشات میگیرد و با گسترش و تکامل تدریجی انقلاب و مخالفتها و اقدامات تقابلی بیشتر عربستان سعودی این دیدگاه منفی به سعودی می تواند گسترش یابد. هر چند که شرایط منطقه دگرگون گشته و نظم و ائتلاف های جدیدی در حال شکل گیری است، اما شرایط ایجاب می کند تا مقامات سعودی خود را با این تغییرات وفق دهند و با آن همزیستی کنند. چرا که شرایط مصر و ملت های عرب تغییر کرده است و سعودی ها برای اینکه بتوانند در شرایط جدید برای خود نقشی متصور باشند می بایستی مصر جدید را باور کنند.