دکتر محمد مهدی مظاهری
استاد دانشگاه
مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC
در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران به دلیل چالشهای موجود در پرونده هسته اي خویش و برخی موضوعات دیگر، رودرروی آمریکا و کشورهای اروپایی قرار گرفته و اساسا در دولت سیزدهم نگرش مثبتی نسبت به عملکرد کشورهای غربی و توسعه روابط با آنها وجود ندارد، سیاست «نگاه به شرق» و به ویژه رابطه با روسیه از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.
اگرچه روسیه در قرون گذشته، روابط خصومت آمیزي با ایران داشت و حتی بخشهایی از سرزمین ایران به اشغال این کشور درآمد؛ اما در سالهای اخیر، شرایطی پیش آمده که در قالب آن همکاری و نزدیکی با روسیه به گزینه ای جدی برای ایران تبدیل شده است. واقعیت این است که روابط دو جانبه ایران و روسیه از تاریخچهاي طولانی از همکاري در خصوص موضوعات مورد علاقه مشترك برخوردار است و به طور غیرمستقیم در نتیجه سیاست هاي آمریکا در قبال ایران در حال تقویت نیز هست.
در سال هاي گذشته، نزدیکی و همکاری ایران با روسیه باعث شد تا بازار جهانی نفت قوام بیشتري یابد و البته در کنار آن با همراهی برخی کشورهای دیگر، «اوپک گازي» نیز شکل گرفت تا کشورهای دارای این منبع استراتژیک را از قدرت کنترل بیشتری بر منابع و منافع خود بهره مند سازد. از سوی دیگر، تلاشهاي امریکا براي فراگیر ساختن و جهانی کردن نظم مورد نظر خویش و تک قطبی ساختن جهان مورد مخالفت هر دو کشور ایران و روسیه است؛ بر این اساس انگیزه دیگر همکاری دو کشور، حمایت از ایجاد یک نظام چندقطبی و مقابله با یک جانبهگرایی امریکا بوده است. منافع مشترک ایران و روسیه در تعطیلی پایگاههای آمریکا و سایر کشورهای غربی در منطقه غرب آسیا، مقابله با خطر داعش و تروریسم، جذابیت همکاریهای نظامی و تسلیحاتی و در ماههای اخیر نیز تحریم شدن روسیه از سوی کشورهای غربی به دلیل حمله به اوکراین و قرار گرفتن دو کشور در وضعیتی مشابه و تلاش برای بی اثر کردن تحریمها، از دیگر دلایل و انگیزه هایی بوده ایران و روسیه را به هم نزدیک کرده است.
هر چند در طی همین سالها، روابط ایران و روسیه با چالشهاي جدی نیز مواجه بوده است؛ مواضع نه چندان دوستانه روسها در موضوع پرونده هسته اي ایران و قطعنامه هایی که در سالهای گذشته علیه کشورمان صادر می شد، تاخیر در راه اندازي نیروگاه بوشهر، عدم تحویل سامانه دفاعی اس-300 به کشورمان، شیطنتهای روسیه برای ممانعت از حضور ناوگان دریایی ایران در دریای خزر و دیگر مسائل باعث شده تا در مورد مناسبات ایران و روسیه و متوازن بودن آن بحثهای بسیاری صورت بگیرد.
برخی از تحلیلگران معتقدند جمهوری اسلامی ایران به دلیل موقعیت استراتژیک، ژئوپلیتیک و برخورداری از فاکتورهای مختلف قدرت منطقه ای، از جایگاه مهمی در سیاست خارجی روسیه برخوردار شده است و این امر به راهبردی شدن روابط ایران و روسیه کمک خواهد کرد. در این میان، به طور خاص توسعه روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران و روسیه در سطحی کلان و ایجاد نقشه روابط راهبردی میان دو کشور، ضمن تأمین منافع و امنیت دو کشور، به کابوسی تمام عیار برای کشورهای غربی و بویژه آمریکا تبدیل شده است و تا حد زیادی میتواند بلوک قدرت ضدآمریکایی در جهان را تقویت کند.
در مقابل، عده ای دیگر از تحلیلگران بر این باورند که بر خلاف مقامات ایران، روسیه به مناسباتش با تهران نگاه راهبردی ندارد؛ چرا که این کشور طبق رویه معمول سایر کشورها، به دنبال منافع ملی خویش است و از آنجا که سیاست خارجی ایران همواره در حال تنش با غرب و به ویژه آمریکا است، مسکو حاضر نیست در شرایط معمولی(نه شرایط فعلی که در جنگ با اوکراین است) اعتبار و وزن بینالمللی خود را پشتوانه چنین مناسبات تنشآلودی کند و به ارتباطاتش با آمریکا و سایر بخشهای جهان خلل وارد آورد. همچنین روسیه مناسبات گستردهای با رژیم اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی دارد و ارتباط استراتژیک با ایران که دارای رویکردی تنشآلود با این بازیگران است، طبیعتاً تأثیرات منفی بر مناسبات و منافع مسکو در این زمینه ها خواهد داشت. بنابراین بر اساس دیدگاه این گروه، شکل گیری روابط راهبردی بین دو کشور عملا امکان پذیر نیست.
در جمع بندی و تحلیل نهایی از این نظرات و دیدگاهها باید گفت در عرصه روابط بین الملل توسعه روابط با کشورها و گریز از تنهایی استراتژیک، هنر و مهارتی است که از دیپلماتهای همه کشور ها انتظار می رود و جمهوری اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نیست؛ بنابراین توسعه روابط با کشورهای قدرتمند غیر غربی همچون روسیه و چین نیز به طور کلی امری مثبت و دارای منافع پایدار است. با این وجود؛ لازم است دیپلماتهای ایرانی در توسعه روابط بین المللی و از جمله رابطه با روسیه دو اصل اساسی را مد نظر قرار دهند؛ نخست اینکه طبق آن توصیه معروف «نباید همه تخم مرغ هایمان در سبد یک کشور بچینیم»؛ به عبارت دیگر توسعه روابط باید متوازن باشد و طیف وسیعی از کشورها و بازیگران مختلف را در بر بگیرد؛ تا در شرایط معمول و اضطراری بتوانیم از منافع گسترده و متنوع چنین روابطی بهره ببریم و هیچ کشوری نتواند ما را تحت فشار و انزوا قرار دهد.
دوم؛ اینکه باید با توسعه و بهره گیری بهینه از پتانسیلها و مقدورات داخلی همچون به روز رسانی زیرساختهای انرژی، توسعه مسیرهای ترانزیتی و تلاش برای فعال کردن آنها در سطح منطقه ای و جهانی، افزایش تولید محصولات کشاورزی و صنعتی استراتژیک و …، و وابسته نمودن بازیگران منطقه ای و بین المللی به کشورمان، روابط خارجی با همه کشورها از جمله روسیه را به نحوی تنظیم کنیم که دور زدن ایران، بدعهدی و اعمال فشار بر کشورمان، برای آنها نیز حاوی ضررها و آسیب جدی به منافعشان باشد و حداقل نتوانند به عنوان اولین گزینه مطلوب به سراغ چنین سیاستهایی بروند.
واژگان كليدي: روابط, ایران , روسیه, منافع , تنگناهای, استراتژیک,دکتر محمد مهدی مظاهری