مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رروابط ترکیه و اسرائیل در دوران حاکمیت حزب عدالت و توسعه

اشتراک

 

هرمز جعفری

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

بیان رخداد

در طول تاریخ گذشته ترکها همواره یاوران خوبی برای یهودیان بوده اند. یهودیان منطقه خزران در قرن نهم میلادی دارای وضعیت بسیار مناسبی بودند. زمانى که بیش از 150 هزار نفر از یهودیان اسپانیایى در سال 1941 به دلیل تفتیش عقاید در این کشور، به امپراطورى عثمانى گریختند ترکها به خوبی از آنها حمایت کردند. علاوه براین، جمهورى ترکیه در سال هاى 1930، 1940 پلى براى انتقال یهودیان اروپایى بود که از زیر آزار و شکنجه نازى ها گریخته بودند. با شکل گیری رژیم اسرائیل، جمهوری ترکیه نخستین کشور مسلمانى بود که این رژیم را به رسمیت شناخت. از این رو رژیم مزبور مهم ترین حامى تسلیحاتى و نظامى ارتش ترکیه گردید و همکارى استراتژیک و دیپلماتیک بین دو کشور در سطحى عالى برقرار شد. اما با ظهور حزب عدالت و توسعه در عرصه قدرت ترکیه روابط بین دو کشور به سردی گرایید و در نهایت پیرو حمله اسرائیل به کشتی مرمره و کشته شدن نه شهروند ترکیه ای ( هشت شهروند ترک و یک شهروند ترکیه ای – ارمنستانی) روابط دو طرف به شدت تعدیل شده و به نوعی میتوان گفت تعلیق گردید. چرا روابط طولانی و استراتژیک دو کشور دوست با چنین چالشی روبرو شده است؟ دلایل و زمینه های این تغییر وضعیت کدامند؟ پیامدهای قطع روابط ترکیه و اسرائیل برای دو کشور چه خواهد بود؟

 

تحلیل رخداد

در عرصه روابط بین الملل برخی مولفه ها همچون هویتهای مشابه، ساختارهای سیاسی دمکراتیک، وجود سطوح توسعه اقتصادی نزدیک به هم و البته مکمل، نزدیکی جغرافیایی، اهداف مشترک، تهدیدهای مشترک و … در نزدیکی دو کشور به همدیگر و برقراری روابط سیاسی – اقتصادی و احیاناُ حرکت در جهت اتحاد و ائتلاف موثرند. در این زمینه ها دو کشور ترکیه و اسرائیل چندان مکمل و همنوا به نظر نمی رسند که در ادامه برخی از این عدم سازگاریها را که روابط دو طرف را تحت تأثیر قرار داده است مورد بررسی قرار خواهیم داد.

– نقش هویت

جمهوری ترکیه اگرچه بر مبنای تفکرات سکولار شکل گرفت و در چارچوب این تفکر هرگونه حضور دین در عرصه سپهر عمومی ممنوع شد، اما این تفکر و ساختار سیاسی ملهم از آن هیچ گاه نتوانست هویت اسلامی را از مردم این کشور به طور کامل بزداید. به قدرت رسیدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در این کشور با وجود تمام کارشکنیهای نیروهای کمالیست علیه آنها خود نشانه بارز این مسئله است. اگرچه این حزب هیچ گاه خود را اسلامی ندانسته و با شعار دمکراسی خواهی در عرصه سیاست کشور به فعالیت پرداخته، ولی با نگاهی به نیروهای پشتیبان این حزب همچون جنبش فتح الله گولن می­توان حقیقت این ادعا را ثابت کرد.

به واقع اگر چه ترکها همواره حامیان یهودیان بوده اند و با شکل گیری رژیم اسرائیل نیز با این کشور روابط حسنه ای برقرار کردند، اما هویت اسلامی مردمان این کشور همواره مانع از آن شد که روابط دو طرف از سطح دولتها به سطح عمومی و مردمی گسترش یابد. با وجود این، از آنجا که دولتهای گذشته ترکیه با مشی اقتدارگرایانه خود نسبت به خواسته­های مردمی بی توجه بودند، تفاوت هویتی مزبور مانع از برقراری روابط استراتژیک بین دو دولت نشد.

اما با روی کار آمدن عدالت و توسعه و گسترش آزادیهای سیاسی در این کشور و به تبع اهمیت یافتن رأی و نظر مردم دیگر نظام سیاسی موجود نمی تواند نسبت به افکار عمومی بی­توجه باشد و به عنوان دولتی برامده از جامعه ای مسلمان مجبور به تعدیل روابط خود با اسرائیل به عنوان واحدی سیاسی است، که قبله اول مسلمانان را به اشغال خود درآورده و بسیاری از مردمان مسلمان آن را آواره و یا به قتل رسانده است.

نشانه های بارز این رفتار جدید ترکیه را می توان در حضور خالد مشعل در ترکیه و دیدار وی با رهبران ترکیه در سال 2006 دید. سفر رئیس دولت خودگردان فلسطین به شدت خشم مقامات اسرائیل را برانگیخت و این حرکت را با حضور عبدالله اوجالان رهبر حزب پ ک ک و دیدار با مسئولان سیاسی اسرائیل یکسان قلمداد کردند. رجب طیب اردوغان در صحبت های خود در اجلاس داووس غزه را به زندانی با آسمان آزاد تشبیه کرد و از رویکرد اسرائیل در استفاده نا متعارف از خشونت انتقاد. علاوه بر این بعد از حمله اسرائیل به کشتی مرمره، ترکیه سطح روابط خود با اسرائیل را به شدت کاهش داده و شرط خود برای عادی شدن روابط بین دوکشور را عذز خواهی اسرائیل و پرداخت غرامت به خانواده های قربانیان اعلام کرده است. این کشور ضمن به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین، میزبانی اجلاس سفرای فلسطین در استانبول، نخست وزیری آن سفر به غزه را در ماه رمضان در برنامه خود جایی داده است.

از این رو، از یک سوی شاهد محکومیت اقدامات اسرائیل در سرزمینهای اشغالی از سوی ترکیه هستیم و از سوی دیگر شاهد گسترش روابط این کشور با کشورهای مسلمان منطقه ازجمله ایران، سوریه و عراق طی چند سال اخیر بوده ایم.

 

تحولات سیاسی – اقتصادی ترکیه

 

اگرچه حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه خود حاصل تحولات اقتصادی ناشی از برنامه های تورگوت اوزال در دهه 1980و اوایل دهه 1990 میلادی است، اما بی شک این حزب عامل اساسی بسیاری از تحولات سیاسی – اقتصادی این کشور طی سالهای اخیر به شمار می­رود. حزب حاکم عدالت و توسعه به جای رویکرد امنیت محور دولتهای قبلی، روی به استراتژی توسعه محور آورده است. از ملزومات این استراتژی حل معضلات سیاسی داخلی و ایجاد ثبات سیاسی در جهت اجرای برنامه های اقتصادی است. از این رو دولت مرکزی تمام تلاش خود را به کار بسته تا با پیشبرد کثرت گرایی و وارد کردن تمام گروه­های به حاشیه رانده شده، شرایط را برای توسعه اقتصادی کشور نیز فراهم سازد. این برنامه اگرچه به صورت تمام و کمال به اجرا در نیامده، اما برنامه های این حزب طی یک دهه گذشته جو سیاسی این کشور را در جهت دمکراسی خواهی متحول کرده، سطح منازعات سیاسی را بسیار کاهش داده، نظامیان را که در گذشته دارای قدرت انحصاری در این کشور بودند به پادگانها برگردانده و با ایجاد تغییراتی در قانون اساسی  در شهریور 1389 در جهت هر چه بیشتر نهادینه کردن روند دمکریزاسیون در این کشور گام برداشته است. بر اساس اصلاحات اعمال شده، مصونیت قضایی عاملان کودتای خونین سال ‌1980 لغو می‌شود، پارلمان در عزل و نصب قضات نقش پیدا می‌کند، ارتش به دادگاه‌های غیرنظامی پاسخگو شده و کارمندان و کارگران حق اعتراض و اعتصاب برای حقوقشان را پیدا کرده اند.  در زمینه های اقتصادی نیز ترکیه گام های محکمی برادشته است. علاوه بر رشد اقتصادی بسیار مناسب این کشور طی سالیان اخیر، بیکاری در این کشور بسیار کاهش یافته، تورم یک رقمی شده و درامد سرانه هر شهروند ترک از حدو 3000 دلار به بیش از 7000 دلار افزایش یافته است، به نحوی که امروزه ترکیه را در ردیف 20 اقتصاد برجسته دنیا به حساب می اورند.

تحولات مزبور از دو جهت بر روابط ترکها و اسرائیل تأثیر گذار بوده است. از سویی کنار گذاشتن رویکرد امنیت محور قبلی و تلاش برای جذب گروههای ناراضی داخلی موجبات کاهش وابستگی این کشور به کمکهای سیاسی – امنیتی اسرائیل برای سرکوبی و کنترل این گروههای ناراضی شده است.

علاوه بر این رشد اقتصادی پایدار در ترکیه نیازمند دو عامل تعین کننده مواد اولیه مورد نیاز از یک سو و بازارهای مصرفی مناسب جهت صدور کالا و خدمات از سوی دیگر است. از این رو منابع عظیم انرژی کشورهای مسلمان منطقه و بازارهای کلان اقتصادی آنها عاملی است که ترکیه را به سمت گسترش روابط خود با کشورهای مسلمان منطقه هدایت کرده است. با توجه به مشکلات فی مابین اسرائیل و کشورهای مسلمان منطقه همچون ایران و سوریه، عملی کردن چنین هدفی بدون تعدیل و تغییر در وابط این کشور با اسرائیل چندان قابل حصول نیست.

 

دورنمای رخداد

آنچه اوضاع و احوال کنونی ترکیه بر می آید روابط مستحکم و البته غیر عقلانی ترکیه و رژیم اسرائیل دیگر زمینه های ادامه حیات خود را از دست داده و جایی برای تکرار آن حداقل در آینده ای نزدیک وجود ندارد. در مقابل نیازهای عینی اقتصاد ترکیه به انرژی و بازارهای مصرف بر گرایشات مثبت این کشور به سمت کشورهایی همچون ایران، عراق و سوریه به عنوان دشمنان اسرائیل خواهد افزود.

افزایش قدرت اقتصادی ترکیه و افزایش فعالیتهای دیپلماتیک آن در سطح منطقه باعث افزایش نقش آفرینی و نفوذ آن در جغرافیای سیاسی کشورهای مسلمان شده و در این زمینه عضویت این کشور در سازمانهای بین المللی همچون سازان کنفرانس اسلامی و ناتو و همچنین عضویت این کشور در شورای امنیت سازمان ملل بر سطح توانمندیها و قدرت مانور دهی آن خواهد افزود.

با وجود این ترکیه روابط خود با اسرائیل را به طور کلی قطع نخواهد کرد و عواملی همچون اصل استرتژی تنش زدایی و پرهیز از تنش آفرینی در عرصه سیاسی، فشار برخی گروههای داخلی همجون حزب جمهوری خلق، فشارهای اتحادیه اروپا، ملاحظات ترکیه در خصوص توانمندی اسرائیل در تحریک کردها و ارامنه این کشور و در نهایت نفوذ لابی یهود در آمریکا و فشارهای این کشور مانع از آن خواهند شد که ترکیه به سمت روابطی از نوع روابط ایران و اسرائیل گام بردارد.

به سردی گراییدن روابط ترکیه و اسرائیل از سویی و تحولات سیاسی منطقه که به برکناری برخی دولتهای حامی این کشور، از جمله دولت حسنی مبارک در مصر، منجرشد از سوی دیگر، زمینه را برای هر چه بیشتر ایزوله شدن اسرائیل فراهم خواهد کرد و این کشور را حداقل در کوتاه مدت در وضعیتی نه چندان خوشایند حاکمان سیاسی این کشور قرار خواهد داد. از این رو شاهد حرکت دست به عصا تر رژیم اسرائیل در سطح منطقه به ویژه در قبال ترکیه به عنوان قدرتی منطقه­ای خواهیم بود.

 

 


مطالب مرتبط