مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلحIPSC-
تنگه باب المندب (دروازه اشک)، آبراه بین المللی که دریای سرخ(خلیج عربی) را از اقیانوس هند جدا می کند از شمال شرقی با یمن و از جنوب غربی با اریتره و جیبوتی همسایه است. این تنگه توسط جزیره پریم به دو کانال تقسیم می شود. جزیره پریم متعلق به دولت یمن است و حد واسط سرزمین اصلی یمن و این جزیره جزو دریای سرزمینی محسوب می شود. وقتی کانال سوئز ساخته بشر در سال 1869 افتتاح شد، پیوندی بین دریای سرخ و دریای مدیترانه ایجاد کرد که در نتیجه آن تنگه باب المندب از اهمیت بیشتری برخوردار شد و اکنون یکی از کارآمدترین دروازه های حمل و نقل دریایی در جهان محسوب می شود. این تنگه جزو آبراه بین المللی تلقی می شود و کشتی ها حق عبور بی ضرر از آن را دارند. گاها از این تنگه به آبراه صلح هم یاد می کنند(1).
تنگه باب المندب در مسیر تجارت بین مدیترانه و آسیا نقش اساسی دارد. این تنگه از مدت ها قبل قطب مهم اقتصادی بود چرا که کوتاهترین مسیر تجاری بین منطقه مدیترانه، اقیانوس هند و آسیای شرقی محسوب می شود و هر ساله میلیاردها دلار کالا از این تنگه عبور می کند. ضمن این که کشورهای غنی از نفت خلیج فارس به شدت به تنگه باب المندب نیاز دارند به طوریکه روزانه تقریباً 57 کشتی غول پیکر نفتی از این کشورها در این تنگه رفت و آمد می کند. تخمین زده شده که روزانه 8/4میلیون بشکه نفت خام و فرآورده های نفتی از این تنگه می گذرد که حدود 8/2میلیون بشکه به سمت اروپا می رود و 2 میلیون بشکه دیگر به سمت شرق در حرکت است. در سال 2018 روزانه 2/6 میلیون بشکه نفت خام، میعانات و فرآورده های نفتی تصفیه شده از طریق تنگه باب المندب به اروپا، ایالات متحده امریکا و آسیا حمل شد که 1/5 میلیون بشکه افزایش داشته است.
به خاطر تهدیداتی نظیر دزدی دریایی و فعالیت های قاچاق دریایی همراه با بی ثباتی سیاسی در کشورهای همسایه که ترانزیت انرژی را به چالش می کشد این تنگه یکی از خطرناک ترین آبراه ها در نظر گرفته می شود. با توجه به اینکه تنگه باب المندب مهمترین ارتباطش با مناطق نفت خیز و مصرف کنندگان انرژی است، بی شک تامین امنیت برای ترانزیت انرژی در اولویت کشورهای پیرامونی آن است. از این رو، با افزایش مراودات تجاری-اقتصادی در سطح جهان و به دنبال آن نیاز به منابع انرژی خاور نزدیک بزرگ، موضوع مسیرهای ترانزیت انرژی نفت و گاز به مهمترین شرح وظایف دولتهای دارنده ذخایر انرژی همین طور کشورهای مصرف کننده صنعتی برای دسترسی آسان و امن تبدیل شده است. بدین ترتیب تنگه باب المندب بستر مساعدی را برای رقابت های ژئوپلیتیکی قدرتهای فرامنطقه ای در جهت کنترل و تسلط فضای پیرامونی تنگه باب المندب به وجود آورد تا از طریق آن کدهای ژئوپلیتیکی خود را پیگیری و عمق استراتژیک خود را گسترش دهند. بخشی از این استراتژی منجر به تحولات پرتنش داخلی در یمن به عنوان کشور کلیدی این تنگه شده است.
با این حال مهمترین بازیگران در صحنه ژئوپلیتیکی باب المندب ایالات متحده امریکا به همراه متحدانش، چین، عربستان سعودی و ایران هستند. از دلایل اصلی حضور ایالات متحده امریکا در این منطقه می توان به همگرایی منافع ژئوپلیتیک مشترک با متحدانش و تامین امنیت راههای ترانزیت آبی-زمینی، نظارت بر ایران و کنترل چین به منظور جلوگیری از تسلط بر قاره آفریقا، در نهایت توسعه هژمون در آفریقا و شبه جزیره عربستان اشاره کرد، بر این اساس ایالات متحده امریکا در ائتلاف بینالمللی تحت رهبری عربستانسعودی علیه تروریسم در یمن حاضر شد و در حال تقویت تلاش های خود برای تامین امنیت منافع سیاست خارجی است.
چین بازیگر دیگر این صحنه ژئوپلیتیکی به شدت بر منافع اقتصادی-تجاری خود تاکید دارد و در حال گسترش بازارهای جهانی خود در قاره آفریقا با هدف طرح توسعه جاده ابریشم قرن ۲۱است. هدف این طرح بزرگ تامین توسعه اقتصادی در مقیاس جهانی خواهد بود که به شکل پُلی چندین کشور را به هم متصل می کند. چین تا به امروز سرمایه گذاری قابل توجهی در شاخ آفریقا و نواحی داخلی این قاره انجام داده است، بدین ترتیب هرگونه ناامنی در منطقه باب المندب اهداف اقتصادی-امنیتی چین را با چالش مواجه می کند. از این رو چین سعی کرده تا با ایجاد پایگاه در کشور جیبوتی به توسعه قدرت نرم خود در قاره آفریقا و سپس جنوب اروپا ادامه دهد و منافع اقتصادی و سرمایه گذاری ها خود را حفظ و ارتقا بخشد.
عربستان سعودی دیگر بازیگر منطقه باب المندب به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت در جهان به دو تنگه هرمز و باب المندب برای تجارت دریایی متکی است. تنگه هرمز که خلیج فارس را با اقیانوس هند پیوند می دهد به دلیل تنش بین ایالات متحده امریکا و ایران و همچنین ایران با عربستان سعودی نقطه ناامنی برای تجارت دریایی عربستان به حساب می آید ضمن اینکه تنگه باب المندب نیز جایگزین امنی برای هرمز نیست، این دو آبراه بین المللی به طور فزاینده ای بر هم تاثیرگذارند به طوری که بحران در یکی از آبراه ها می تواند پیامدهای سیاسی-نظامی برای دیگر آبراه به وجود آورد. با این حال عربستان سعودی برای حل معضل کریدور تجاری-دریایی خود درصدد کنترل ساحل غربی یمن از طریق نیروهای نیابتی خود است و این موضوع یمن را به مرکز تنش و بحران تبدیل می کند. از سوی دیگر رقابت ژئوپلیتیک-ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک عربستان سعودی با ایران برای توسعه منافع اقتصادی-سیاسی در شرق افریقا نقش باب المندب و فضای پیرامونی آن را برجسته می کند. این در حالیست که امارات و عربستان به همراه قطر و ترکیه در حال تدارک برای ایجاد پایگاه های دائمی در آنجا هستند.
از سوی دیگر ایران به عنوان یک بازیگر موثر و قدرتمند منطقه ای که در طی قرنها ژئوپلیتیک دریایی خود را در منطقه گسترش داده بود در حال معماری ساختار امنیتی جدید خود در منطقه شرق آفریقا و رقابت در تجارت و بازار فروش محصولات است. ضمن اینکه نیروی دریایی ایران حضور گسترده ای در دریای سرخ دارد و برای اطمینان از عبور ایمن شناورهای نفتکش ایرانی از تنگه باب المندب که توسط گروههای نیابتی تهدید می شوند آنها را اسکورت می کنند.
با این تفاسیر حضور بازیگران در فضای پیرامونی تنگه باب المندب به دلیل حجم بالای ترانزیت انرژی نفت و گاز طبیعی، تجارت و سرمایه گذاری، در موقعیت منازعه و رقابت شدید قرار دارد. تأمین امنیت راههای زمینی و آبی، آزادی تجارت، تسهیل حرکت آزاد سرمایه برای منافع کشورهای دارنده ذخایر انرژی نفت و گاز و کشورهای دارنده خطوط لوله ضروری است، ازاینرو ایجاد وابستگی ترانزیتی برای دسترسی به این کالای مهم استراتژیکی قطعاً بخشی از نگرانی قدرتهای مداخلهگر در باب المندب خواهد بود. ضمن اینکه بیشترین سود اقتصادی در تنگه باب المندب در حوزه همکاریهای انرژی صورت میگیرد. این منطقه مهمترین ارتباطش با مناطق عمده صنعتی در بخش مصرفکنندگان نفت و گاز است و بیشترین توجهش معطوف به تأمین امنیت برای تجارت نفت خام میباشد و سیستمهای مداخلهگری که نه در بافت محیط ژئوپلیتیک منطقه میگنجند و نه طرفهای عمده نفت و گاز هستند نمیتواند در این منطقه ثبات و امنیت را پایدار سازند.
کلید واژگان: تنگه ,باب المندب, انرژی , بازیگران, یمن, مریم وریج کاظمی
1-رضا التیامی نیا، بحران یمن: بررسی زمینهها و اهداف مداخلات خارجی عربستان و امریکا. فصلنامه پژوهشهاي راهبردي سیاست، سال پنجم، شماره18، 1395