مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

جامعه علویان، از امپراتوری عثمانی تا ترکیه نوین

اشتراک

 ابراهیم اخلاصی

پژوهشگر و مدرس دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

 در دوران سلطنت عبدالحمید دوم به سال 1877 و در عصر “امپراتوری عثمانی” ، اولین مجلس  این امپراتوری در حالی شکل گرفت که پارلمان مذکور دارای 69 عضو مسلمان و 46 غیر مسلمان بوده است ، این ترکیب نمایانگر تنوع و تکثر در لایه های مختلف سیاسی اجتماعی بوده و در قالب اقوام ، طوایف و اقلیت های مختلف قومی و مذهبی شکل گرفته است که جامعه علویان  نیز از این قاعده مستثنی نبوده است ،  بیش از 27 درصد از جمعیت مسلمان ترکیه یا به عبارتی بالغ بر نوزده میلیون نفر از جمعیت این کشور را تشکیل داده است  که شناخت جایگاه ، نقش و قدرت تاثیر گذاری علوی ها در عرصه های مختلف جامعه و ساختار سیاسی جمهوری ترکیه از اهداف محوری این نوشتار بشمار می رود .

علیرغم وجود ابهامات فراوان در مفهوم علوی و علوی گری ، این گروه را در ترکیه با عناوینی چون “قزلباش و بکتاش” و رهبری تاریخی آن را نیز متوجه “حاج بکتاش ولی” که از صوفیان قرن هفتم هجری و بنیانگذار طریقت بکتاشیه بوده است می دانند ، مضافا اینکه  نزدیکی به خلیفه چهارم ( امام علی ع ) ،  اعتقاد به امامت ، عصمت و غیبت امام دوازدهم شیعیان و همچنین اعتقاد اکثر علوی ها به اصول دین اسلام “قرآن و سنت” را نیز باید از ویژگی های منحصر بفرد این جریان مذهبی دانست .

“جامعه علویان” را باید قطب سوم دنیای اسلام دانست که از مهم ترین ، پیچیده ترین و در عین حال ناشناخته ترین گروه های مذهبی در ترکیه بشمار می رود که بخش قابل توجهی از  جمعیت این کشور را تشکیل داده و در قرون متمادی  در لایه های مختلف جامعه ترکیه حضوری فعال  داشته است و مهم تر از همه آنکه علویان بطور متناوب دارای نقش همزمان “تعاملی و تعارضی” با نظام سیاسی در این کشور بوده اند .

 مصطفی کمال آتاتورک دولت مدرن ترکیه را در سال 1922 تاسیس و در 1924 نیز اقدام به منسوخ نمودن خلافت نموده است و اگر چه سیاست های کمالیستی با هدف تعطیلی عبادتگاه های فرقه های دینی  و به ویژه اعمال علویان تاثیرات نامطلوبی را بر آداب این جریان مذهبی بر جای گذاشت لکن واکنش علویان به آن با چشم اندازی بلند مدت و استراتژیک همراه بوده و از استقرار ترکیه نوین به عنوان فرصتی برای قطع ارتباط جامعه علویان با اسلام سنی به عنوان یک مذهب دولتی  و خاتمه یافتن تبعیض رسمی علیه این جریان پر قدرت بهره برداری نموده است . 

علویان آتاتورک را مهم ترین شخصیت سیاسی  تاریخ علویان می دانستند و اقدامات وی را تغییر پارادایم در تاریخ سیاسی خود می دانستند  و لذا در یک پروسه طولانی تلاش نمودند تا از آرمان های آتاتورک در چارچوب مدرنیزه نمودن نخبگان علوی استقبال نموده و نوعی همخوانی و سازواری با شعارهای برابری ، شهروندی ، دموکراسی ، آزادی های سیاسی اجتماعی ، تغییر ساختارهای آموزشی قضایی در سراسر کشور برقرار نمایند  .

 علاقه علویان به آتاتورک به حدی جدی  بوده است که تصویر وی را  در کنار تصویر امام علی (ع)  و حاج بکتاش ولی  قرار داده اند. لکن باید اذعان داشت که دوره دوستی علویان و لائیک ها در دوره های مختلف دوام چندانی نداشته و همیشه ارتباطی شکننده بین این جریان و دولت های حاکم  برقرار بوده است که دلایل آن را باید در محاکمه ، اذیت ، آزار و حتی کشتار علویان در فاصله سالهای 1930 تا 1980 در مناطق سیواس  ، درسیم ، تونجعلی و همچنین در نتیجه کودتای سال 1980 و انحلال گروهها و احزاب چپ جستجو نمود. 

زیر بنای علوی گری و ساختار باورهای آن بر جغرافیای وسیعی از آناتولی تا آسیای مرکزی و شبه قاره بالکان امتداد دارد و جامعه علویان بطور مداوم  علاوه بر داشتن ظرفیت و پتانسیل تاثیر گذاری بر روند های اهل تسنن ،  دارای قرابتی طولانی ، نزدیک و معنادار  نیز با جریان شیعی مناطق مختلف  بوده اند.  لکن  نکته ای که ذکر آن ضرورت دارد آن است که هویت مذهبی و فرهنگی علوی ها  بطور پیوسته و مستمر از زمان امپراتوری عثمانی تا قبل از به قدرت رسیدن حزب مام میهن به رهبری  تورگوت اوزال در سال 1993 مورد حمله و تهاجم شدید قرار داشته است که از این زمان به بعد ( حاکمیت حزب رفاه و حزب عدالت و توسعه ) شاهد تعدیل مواضع و گشایش های قابل ملاحظه ای در رفتار حاکمیت سیاسی در عرصه گسترش فعالیت های مذهبی و اجتماعی   و همچنین آزادی عمل در عرصه سیاسی برای جامعه علویان در عرصه های مختلف بوده ایم .

به قدرت رسیدن حزب حاکم در ترکیه (عدالت و توسعه) به رهبری رجب طیب اردوغان باعث شد تا دولت نسبت به رفع محدودیت ها و همچنین توجه ویژه به مطالبات جامعه علویان حساسیت بیشتری از خود نشان دهد که دلیل تحرکات حزب حاکم در این زمینه را باید در درک جایگاه و نقش ویژه جامعه علویان و نفوذ آنان در  لایه های متنوع اجتماعی و ساختار نظام سیاسی ترکیه  جستجو نمود . 

 نگاهی به بررسی جایگاه و تحلیل چشم انداز آینده جامعه علویان در ترکیه طی دهه اخیر بیانگر سرعت یافتن تجدید حیات معنوی و تقویت هویت علوی ها در بستر اجتماعی شهرهای مدرن ،  به رسمیت شناختن هویت علوی ها به صورت آئینی مشروع و برابر در جامعه ، تخصیص منابع به نهادهای هویت محور علوی  و تبلیغ با محوریت عدم تکرار آسیب ها و مصائب تاریخی این جریان بوده است که این تحرکات تدریجی باعث قدرت یافتن علوی ها در لایه های مختلف مذهبی سیاسی در ذیل نظام اجتماعی و حاکمیت سیاسی نیز شده است که مهم ترین مصادیق آن را می توان در سیاست های خزنده افزایش جمعیت ، گسترش یافتن  مهاجرت به شهرها ، بهره گیری از سهیم شدن در شبکه های اجتماعی و رسانه های عامه پسند ، بهره برداری از جذابیت های مذهبی با درون مایه های ترکی کردی ، تقدس بخشیدن به نقش مرشد و تقویت سلسله مراتب رهبری علوی  با هدف افزایش قدرت تاثیر گذاری بر طبقات مختلف اجتماعی  و همچنین تلاش تدریجی و مستمر برای سهیم شدن در عرصه  قدرت  دولتی دانست .

نتیجه گیری :

حضور علوی ها در جامعه ترکیه را باید یک حضور تاریخی ( ششصد ساله )دانست که عمدتا در “تعارض و تعامل” با نظام های سیاسی تجلی پیدا نموده است  ،  دارا بودن پتانسیل و جمعیت و همچنین داشتن نگاه استراتژیک به تحولات در سالیان اخیر باعث تبدیل آنان به قطب سوم جهان اسلام شده است .

نقطه کانونی موفقیت علویان را در شرایط پیش رو می توان در تعدیل دسته بندی ها و کمرنگ نمودن اختلافات و مرزهای داخلی با هدف هدایت و افزایش قدرت تاثیر گذاری درونی و برونی علوی ها دانست که مصادیق آن شامل :  تمرکز بر گستره وسیع سیاسی اجتماعی منطقه خاورمیانه و خلیج فارس با محوریت تقویت علقه های معنوی با دولت ها و ملت های مسلمانان  ،  ایجاد  تطبیق و سازواری بین نگاه منطقه ای و اهداف داخلی در عرصه های عمومی و خصوصی در جمهوری ترکیه نوین  ، تقویت قرابت با شیعیان در سطوح مختلف به ویژه پیوستگی با شیعیان امامی ،  سازگاری بین خاستگاه فکری علویان ترکیه (نژاد کردی) با علویان سوری (قبیله و نژاد عربی )  ،  عدم تاثیر پذیری از تبلیغات مسموم جریانات وابسته به فتح الله گولن . (ایجاد اختلاف با شیعیان در ایران ) ، آسیب شناسی دقیق و دسترسی به ساز و کارهای حزبی سیاسی در سایه رهبری متمرکز  و همچنین  همگرایی با ایران و تبدیل شدن به عمق استراتژیک این کشور شیعی در آناتولی و آسیای صغیر می باشد .

تمایل ترکیه به عضویت در اتحادیه اروپا و ظرفیت حضور علویان در کشورهای اروپایی به ویژه در آلمان خواهد توانست علاوه بر تبدیل مسئله علوی ها به یک موضوع حقوق بشری ، به بین المللی شدن این جریان مذهبی ، سیاسی و اجتماعی نیز کمک شایان توجهی نماید .

کلید واژه ها:  امپراتوری عثمانی , ترکیه نوین, جامعه علویان,قطب سوم,بکتاش ولی ,عمق استراتژیک , علویان سوریه, شیعیان, ابراهیم اخلاصی

مطالب مرتبط