فاطمه عطری سنگری
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
با استقلال تاجیکستان، روابط تهران و دوشنبه همواره رو به پیشرفت بوده است و این روابط در سالهای پس از جنگ داخلی در این کشور ابعاد وسیعتری یافته که همکاریهای اقتصادی نیز بخشی از آن میباشد. اجرای پروژههای مشترک عمرانی یکی از این دسته همکاریهاست. در راستای این روابط در بیستمین سالگرد استقلال تاجیکستان، رییسجمهور ایران به تاجیکستان سفر کرد. در این سفر علاوه بر افتتاح فاز اول نیروگاه سنگتوده 2، قرارداد احداث نیروگاه جدیدی نیز از سوی ایران امضا شد که مناسبات عمرانی دو کشور را وارد مرحله دیگری نمود. ایران و تاجیکستان توافق کردند در رودخانه زرافشان در شمال این کشور نیروگاهی جدید با ظرفیت ۱۳۰ مگاوات برق احداث کنند. اما با توجه به روابط نه چندان دوستانه بين تاجيكستان و ازبكستان اين احتمال وجود دارد كه چنين مناسباتي بر روابط ایران و ازبکستان تاثير منفي داشته باشد. با اين مقدمه اینک به بررسی ابعاد روابط ایران و تاجیکستان و آثار آن در ازبکستان میپردازیم.
جمهوری تاجیکستان در سال ۱۳۷۰ هجری خورشیدی (۱۹۹۱) استقلال یافت و ایران نخستین کشوری بود که پس از فروپاشی شوروی استقلال این کشور را به رسمیت شناخت. با وقوع جنگ داخلی تاجیکستان و توجه بیشتر به مسائل داخلی سطح روابط دو کشور کاهش یافت. اما در این سالها نیز ایران میزبان چندین دور از مذاکرات صلح تاجیکستان بود و یکی از طرفهای میانجی در مذاکرات صلح به شمار میرفت. با پایان جنگ داخلی تاجیکستان، روابط دو کشور توسعه یافت. در طول دو دهه استقلال تاجیکستان بیش از 30 بار دیدار سران عالیرتبه 2 کشور از پایتختهای یکدیگر در سطح رئیسجمهور و وزرا بیش از هر امری بیانگر ژرفا و عمق مناسبات سیاسی ایران و تاجیکستان است. در سال 2010 روسای جمهور دو کشور دو بار از پایتختهای یکدیگر بازدید داشتهاند؛ در سال 2011 نیز رئیسجمهوری تاجیکستان در تهران حضور یافت و رئیسجمهور ایران نیز در بیستمین سالگرد استقلال تاجیکستان در سپتامبر 2011 به این کشور سفر کرد.
در این میان یکی از ابعاد مهم مناسبات ایران و تاجیکستان، همکاریهای اقتصادی دو کشور است و در چند سال اخیر نیز روند صعودی داشته است. اگرچه تاجیکستان کشوری فقیر در آسیای مركزي است، اما ظرفیت فراوانی برای رشد اقتصادی داشته است. در حال حاضر حدود 150 شرکت با سرمایه ایران در مناطق مختلف تاجیکستان در حال فعالیت هستند. بر اساس آمارهای رسمی در سال گذشته میلادی میزان مبادلات تجاری دو کشور 25 درصد افزایش داشته و ایران یکی از بزرگترین و فعالترین سرمایهگذاران خارجی در عرصه اقتصادی تاجیکستان بوده است (1). برای مثال نیروگاه سنگتوده 2 تا جایی برای راهبرد انرژی تاجیکستان (با توجه به کمبود برق در این کشور) مهم و استراتژیک بوده است که رییسجمهوری تاجیکستان بهرهبرداری از آن در آستانه بیستمین سالگرد استقلال این کشور را بزرگترین هدیه دولت و ملت ایران به ملت تاجیک دانست. این بخش از تعاملات به عنوان عاملی برای کاهش وابستگی به واردات انرژی و دستیابی به استقلال و رشد اقتصادی مورد توجه مقامات تاجیک قرار دارد.
جدا از توافقات سال گذشته میلادی بین دو کشور و انعقاد حدود بیست سند مهم همکاری بین ایران و تاجیکستان در زمینههای مختلف، در آخرین سفر رئیسجمهور ایران شاهد یادداشت تفاهم همکاری بازسازی و تکمیل تونل استقلال تاجیکستان؛ همکاری وزارتخانههای صنایع، انرژی و نیرو تاجیکستان و ایران، امضای سند احداث نیروگاه برق آبی عینی، مذاکرات درباره احداث خط فشار قوی انتقال برق از تاجیکستان – افغانستان به ایران(2)، اعلام آمادگی ایران برای حضور فعال در تحقق برنامه استراتژیک ساخت نیروگاههای جدید برق آبی در قلمرو تاجیکستان، بررسیهای کارشناسانه در خصوص انتقال آب و برق از تاجیکستان به ایران و انتقال انرژی از ایران به تاجیکستان و موارد دیگر بودیم که حاکی از میل به همکاریهای فزاینده بین دو کشور بهویژه در حوزه اقتصادی است.[1]
در این میان بخش مهمی از روابط اقتصادی ایران و تاجیکستان بر عامل آب متمرکز بوده است. آب در آسياي مركزي همواره موضوعي مهم بوده؛ زيرا اين منابع در منطقه به شكل نامساوي پراكنده شدهاند. قسمت بيشتر منابع آب منطقه در تاجیکستان و قرقیزستان متمرکز شده است. به گونهای که تاجیکستان از لحاظ برخورداری از ذخایر هیدروانرژی در مقام سوم جهان و در قلمرو شوروی سابق در مقام دوم بعد از روسیه قرار دارد. با اين حال به دلیل فقدان نیروگاههای برق آبی، این کشور با محدودیتهای فراوانی براي تامین آب و برق روبرو است. این کشور براي تامين برق مورد نياز جمعيت بيش از 7،5 ميليون نفري خود، سالانه حدود 15 ميليارد كيلووات ساعت توليد ميكند؛ اما در فصل زمستان با كمبود برق و در مقابل در فصل تابستان و بهار با مازاد تولید برق مواجه است که اين مازاد را به کشورهای همسایه به ویژه ازبکستان صادر میکند. در چنين شرايطي زمینه مناسب موجود برای تولید برق از رودخانههای پرآب بهاری و تابستانی از یک سو و نیاز این کشور به انرژی از سوی دیگر، موجب شد تاجیکستان با ایران و روسیه به همکاری در تولید انرژی برق بپردازد. در اين راستا، سد و نیروگاههای سنگتوده 1 و 2 طرحهایی هستند که دولت تاجیکستان برای تامین انرژی برق مورد نیاز خود تصمیم به احداث آنها گرفت كه در اين ميان سد و نیروگاه سنگ توده 1 توسط روسیه به انجام رسید و سد و نیروگاه سنگ توده 2 توسط ایران در حال انجام است و البته فاز اول این نیروگاه به طور آزمایشی در آخرین سفر رییسجمهور ایران به تاجیکستان راهاندازی شد.[2] در ادامه این همکاری قرار است ایران نیروگاه آبی جدیدی را بر روی رودخانه زرافشان اجرا کند. به گفته رییسجمهور تاجیکستان منطقه زرافشان حدود شش ماه در سال به نیروی برق دسترسی ندارد و بهرهبرداری از نیروگاه این مشکل را برطرف خواهد کرد.[3]
تحلیل رخداد
با فروپاشی شوروی کشورهای منطقه به دو گروه تقسیم شدند، کشورهای «بالادست» یعنی قرقیزستان و تاجیکستان و «پایین دست» یعنی ترکمنستان، قزاقستان و ازبکستان. کشورهای «بالادست» که از ذخایر نفت و گاز محرومند، در راستای تأمین نیاز خود به انرژی، اقدام به احداث نیروگاههای برق آبی کردند؛ قرقیزستان طرح نیروگاه «قمبراته» و تاجیکستان تکمیل طرح نیروگاه «راغون» را در دستور کار قرار دادند. این امر باعث واکنشها از طرف کشورهای «پایین دست» بهویژه ازبکستان شد. آب مساله حیاتی برای ازبکستان است. این کشور بیشترین جمعیت را در منطقه (حدود ۳۰ میلیون نفر) دارد و زندگی مردم آن بر مبنای کشاورزی استوار است اما بر طبق آمار، ازبکستان ۱۴ درصد از نیاز آبی خود را از منابع داخلی خود تامین میکند.[4]
بنابراین تاشکند مخالفت شدید خود را با این دو طرح ابراز کرد و توانست شرکت روسی «روسال» را ـ که قرارداد تکمیل نیروگاه «راغون» را با تاجیکستان امضا نموده بود ـ از ادامه همکاری با تاجیکستان منصرف کند. در مورد این دو طرح ازبکستان بهانههای مخلتفی مثل تهدیدات زیستمحیطی و یا قرارگرفتن بر روی گسل زلزله را مطرح کرده است. اما دولت تاجیکستان معتقد است که منطقه احداث نیروگاه راغون زلزلهخیز نیست و علاوه بر آن فناوریهای امروز قادر به ساختن سدهای کاملا مقاوم در برابر زلزله هستند؛۳ ضمن اینکه با توجه به تغییرات اقلیمی و کاهش ذخایر آب، ساخت سد و ذخیره کردن آب ضرورتی اجتنابناپذیر است. از طرفی ازبکستان بیش از نصف زمینهای کشاورزی منطقه را در اختیار دارد و از 60 درصد ذخایر آبی آسیای مرکزی استفاده میکند و در حالیکه عامل کاهش آب دریاچه آرال، استفاده بیرویه از آب توسط برخی کشورها؛ از جمله ازبکستان است، این مسئله به طرحهای هیدروانرژی تاجیکستان و قرقیزستان ربط داده میشود.[5]
اقدام دیگر ازبکستان ممانعت از انتقال تجهیزات و کالا از طریق خاک ازبکستان به تاجیکستان بوده است. در بهار سال 2010 تا ماه می همان سال، بالغ بر دو هزار واگن تاجیکستان در قلمرو ازبکستان توقیف شدند. در نتیجه در تاجیکستان قیمت مواد غذایی و محصولات ساختمانی به شدت بالا رفت و بسیاری از کارخانههای تاجیکستان به حالت نیمهتعطیل درآمد. به دنبال آن ایران به ازبکستان هشدار داد که در صورت ادامه این محدودیتها، ایران تدابیر مشابهی علیه واگنهای ازبکستان به کار خواهد گرفت. هرچند پس از چند ماه این مشکل تا اندازهای حل شد، ولی ایران مواد و کالاهای مورد نیاز طرح نیروگاه سنگتوده ۲ را توسط هواپیماهای باربری و از طریق قلمرو افغانستان با کامیون وارد تاجیکستان کرد.[6]
مساله مهم این است که تاجیکستان به شدت به انرژی ازبکستان وابسته است و قطع انتقال گاز یا برق از ازبکستان به معنی فلج شدن بسیاری از بخشهای زندگی در تاجیکستان است. ازبکستان نیز در موارد متعدد در فصل زمستان از ارسال گاز به تاجیکستان خودداری کرده است و با افزایش نرخ گاز و قطع و وصل آن تاجیکستان را تحت فشار قرار میدهد.[7] گاز و برق در کنار راههای ارتباط به خارج، اهرم خوبی جهت اعمال فشار تاشکند به دوشنبه میباشد و تاشکند نگران آن است که ساخت نیروگاه، به جز تأمین استقلال انرژی تاجیکستان، به این کشور امکان دهد مجرای آب را کنترل کند و در قبال اقدامهای ازبکستان مقابله به مثل کند. ضمن اینکه تونل پنج کیلومتری «استقلال» یا «انزاب» در تاجیکستان که جنوب و شمال این کشور را به هم وصل کرد موجب شد مردم جنوب تاجیکستان بتوانند در فصل زمستان نیز بدون آنکه مجبور به استفاده از خاک ازبکستان شوند، به شهرهای شمالی تاجیکستان از جمله شهر خجند دومین شهر بزرگ تاجیکستان دسترسی پیدا کنند. از طرف دیگر پنج سال قبل چین احداث نیروگاه موسوم به یاوان در رودخانه زرافشان را آغاز کرده بود، ولی ظاهرا به دلیل نارضایتی ازبکستان از این اقدام منصرف شد. بنابراین هنوز روشن نیست که واکنش ازبکستان به تعهد ایران برای ساخت نیروگاه جدید در رودخانه زرافشان چه خواهد بود.
اما در اينجا و قبل از هرگونه تحليلي از روابط ايران و ازبكستان تحت تاثير مساله آب در آسياي مركزي بايد به سابقه روابط ايران و ازبكستان نيز اشاره داشت. آغاز روابط دو کشور ايران و ازبکستان به سال 1371 هجري شمسي بازميگردد كه طي آن جمهوري اسلامي ايران در اوايل همان سال، استقلال جمهوري ازبكستان را به رسميت شناخت. اما ازبکستان به دليل تبليغات گسترده پيرامون بنيادگرايي اسلامي از توسعه روابط سياسي با ايران هراس داشت.[8] در اين بين به قدرت رسيدن نهضت اسلامي ملي در تاجيکستان و نيز فقدان آرامش در مرزهاي ازبکستان و افغانستان به فضاي بياعتمادي ميان دو كشور دامن زد. علاوه بر اين کمکهاي مالي و اقتصادي غرب به ويژه آمريکا به ازبكستان نيز از ديگر دلايل دوري دو كشور محسوب ميشود. به طور كلي در اين دوره مسائل مختلفي موجب شد تا روابط دو كشور دچار ركود جدي شود. از جمله دلايل اصلي اين ركود عبارت بودند از:
ـ پرهيز ازبكستان از نزديكي به يك حکومت مذهبي و تأكيد بر لائيك بودن نظام سياسي خود؛
ـ سوءظن نسبت به فعاليتهاي مذهبي احتمالي ايران در ازبكستان؛
ـ گلهمندي از اقدامات ايران در تاجيكستان و روابط با نهضت اسلامي آن كشور
ـ نگاه رقابتآميز توام با نگراني از تبديل شدن ايران به يك قدرت منطقهاي؛
ـ نگراني از بهرهگيري از اشتراكات تاريخي و زباني ايران و ازبكستان (از اين منظر حضور ايران در منطقه ميتوانست به احياي فرهنگ و مليگرايي تاجیکي در ازبكستان منجر شود و جريانات جداييطلبانه در بخارا و سمرقند را تشديد کند) در جهت اهداف سياسي توسعهطلبانه از سوي ايران[9] و مواردي از اين قبيل.
همچنين هنگامي كه در سال 1995، کنگره امريکا ايران را تحريم کرد، ازبکستان تنها کشور شوروي سابق بود که به طور علني از اين اقدامات طرفداري نمود.[10] اما نقطه عطف روابط دو كشور را ميتوان سفر اسلام کريماف رييسجمهور ازبکستان در صدر يک هيات بلندپايه سياسي ـ اقتصادي به تهران در 27 خرداد 1382 تلقي نمود. بنابراين به طور کلي خاصيت اصلي روابط ايران و ازبکستان در سالهاي پس از استقلال را شکاکيت و عدم اعتماد متقابل تشكيل ميداده است. البته اين امر طي سالهاي اخير دگرگون شده است و اين از يك سو حاصل سرد شدن روابط ازبكستان با غرب است و از سوي ديگر از نحوه برخورد مقامات ايران با حوادث تاجيکستان و افغانستان ناشي ميشود كه طي آن مقامات عالي ازبکستان تا حدي مجاب شدند که ايران معتقد به عدم دخالت در امور داخلي ساير کشورها است. از طرفي با آنکه روابط دو كشور در سالهاي گذشته داراي فراز و نشيب بوده است، اما طي سالهاي اخير توجه ويژهاي به روابط اقتصادي با ازبکستان شده است. با آغاز فعاليت جمهوري اسلامي ايران در ماه نوامبر سال 1992 در شهر تاشكند و به دنبال آن گشايش سفارت ازبكستان در سال 1995 در تهران، روابط اقتصادي دو كشور روز به روز گسترش يافت؛ به طوري كه حجم تبادل كالا ميان آنها از 40 ميليون دلار در سال 1999 ميلادي به 470 ميليون دلار در سال 2005 افزايش يافت.[11] همچنين ميزان تبادل كالا بين ايران و ازبكستان در سال 2007 ميلادي 565 ميليون دلار و در شش ماهه اول سال 2008 ميلادي 8/384 ميليون دلار بوده است.[12]
دورنمای رخداد
سران آسیای مرکزی برای تنظیم همکاریها در زمینه آب در نشستهایی از جمله «نوقوس» (ازبکستان، 20 سپتامبر 1995) و بیشکک در سال 2009 متعهد شدند در بهرهبرداری از منابع آبی منافع سایرین را لحاظ کنند و نظامنامة جدید بهرهبرداری از منابع آبی را هرچه زودتر تدوین و تصویب کنند. قراردادهای دوجانبه نیز میان این کشورها در زمینة همکاریهای هیدروانرژی به امضا رسیده است، اما مشکل اصلی آن است که همة کشورها به تعهدات خود پایبند نبودهاند و قدرتهای فرامنطقهای نیز با استفاده از این مشکل اهداف خود را دنبال میکنند.[13] با این حال درگیریهای موجود را نمیتوان به آغاز جنگ برای آب در آسیای مرکزی تعبیر کرد. نكته مهم در اين ميان روابط ايران و ازبكستان است. بايد توجه داشت كه روابط ايران و ازبكستان از عوامل متعددي تاثير ميپذيرد كه مناسبات تهران و دوشنبه تنها بخشي از آن را تشكيل ميدهد. در واقع به لحاظ تاريخي روابط ايران و ازبكستان همواره در سطح پايينتري نسبت به ساير كشورهاي آسياي مركزي قرار داشته و اين بيش از هرچيز به ذهنيت منفي ازبكستان از ايران تحت تاثير تبليغات غرب و روسيه در سالهاي اول پس از فروپاشي شوروي بازميگردد. اما ديديم كه اين روابط روند رو به بهبودي را نيز تجربه ميكند. حداقل تا امروز با افزايش روابط ايران و تاجيكستان بهويژه در بخش آب روابط ايران و ازبكستان تغيير محسوسي نداشته است و اعتراض ازبكستان بيشتر به تاجيكستان بوده است. تلاش اين كشور نيز قبل از هر چيز معطوف به جلوگيري از احداث سدهاي مورد بحث بوده است و نه تسري اين مشكلات به روابط با ساير كشورها. با اين حال اين احتمال وجود دارد كه بهويژه با آغاز احداث نيروگاه عيني مشكلاتي در روابط دو كشور پديد آيد. بنابراين لزوم بهبود بيشتر روابط تهران و تاشكند و البته در ابعاد وسيعتر، لزوم مشاركت ايران در طرحهاي حل بحران آب در منطقه ضروري احساس ميشود و ميتواند ايران را به عنوان يكي از طرفهاي همكار مطرح كند كه منافع منطقه را در اولويت خود قرار داده است. رئیس جمهور ایران نیز در جريان افتتاح فاز اول نيروگاه سنگتوده اظهار داشت كه «نیروگاههایی مانند سنگتوده 2 و عینی که با مشارکت ایران در تاجیکستان احداث میشوند، آب چندانی در پشت دریاچه سد خود ذخیره نمیکنند و تنها کاربرد تولید انرژی دارند و به همین دلیل هیچ مشکلی برای آب مورد نیاز بخشهای مختلف کشاورزی و صنعتی در منطقه ایجاد نخواهد کرد».[14] وي همچنين مناسبات ایران و تاجیکستان را در جهت رشد و پیشرفت همگرایی منطقهای دانست و تاكيد كرد «پیشرفت ملتهای ما بر ضد هیچ کشور و ملت دیگری نیست بلکه به نفع همه کشورهای منطقه است». بنابراين ادامه همكاري با تاجيكستان و در عين حال توجه به گسترش مناسبات با ازبكستان براي ايران كه يكي از مهمترين شركاي كشورهاي آسياي مركزي محسوب ميشود ميتواند به توازن و حفظ صلح در منطقه كمك كند.
[1]. فرزاد رمضانی، سفر آقاي احمدينژاد به تاجيكستان؛ تاجیکستان، دروازة ورود ايران به آسياي مركزي، ۱۴ شهريور ۱۳۹۰، http://iraneurasia.ir/fa/pages/?cid=18022
[2]. گزارش فارس از بازدید احمدینژاد از نیروگاه “سنگتوده 2” در تاجیکستان، خبرگزاري فارس، 14/6/1390،
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900614000643
[3]. ایران یک نیروگاه جدید در تاجیکستان می سازد، 15/6/1390، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900614001224
[4]. کشمکشهای میان تاجیکستان و ازبکستان، مرحله گذار از استقلال تا ثبات، 12 آذر ۱۳۸۹، مرکز بینالمللی مطالعات صلح http://peace-ipsc.org/fa/?p=924
[5]. اعظم خواجهوف، آب و آتش در آسیای مرکزی: ادامة اختلافات بر سر مديريت منابع آب، ۱۷ تير ۱۳۹۰، http://www.iras.ir/fa/pages/?cid=16902
[6]. ایران یک نیروگاه جدید در تاجیکستان می سازد، 15/6/1390، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900614001224
[7]. حسن بهشتیپور، «سنگتوده 2؛ نمادي از همکاری متقابلاً سودمند، ۱۹ شهريور ۱۳۹۰، http://iraneurasia.ir/fa/pages/?cid=18120
[8]. Stephen Blank, Energy, Economics, and Security in Central Asia: Russia and Its Rivals, Carlisle Barracks, Strategic Studies Institute, March 1995, P. 21
2 . كتاب سبز «ازبكستان»، تهران: دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه، 1387، صص 179- 178.
[10]. Феруза Джани, Иран и Центральная Азия: Краткий обзор взаимоотношений, (www.ferghana.ru), 11.04.2009
1. مصاحبه اختصاصي الهام اكراموف سفير ازبكستان با ايراس، ازبكستان در مسير اصلاحات، ماهنامه تحولات روسيه، آسياي مركزي و قفقاز شماره پانزدهم، آذر ماه 1385، ص 7
3. مهدي سنايي، روابط ايران و آسياي مركزي روندها و چشماندازها، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، چاپ اول 1390، ص 227.
[13]. اعظم خواجهوف، آب و آتش در آسیای مرکزی: ادامة اختلافات بر سر مديريت منابع آب، ۱۷ تير ۱۳۹۰، http://www.iras.ir/fa/pages/?cid=16902
[14]. گزارش فارس از بازدید احمدینژاد از نیروگاه “سنگتوده 2” در تاجیکستان، خبرگزاري فارس، 14/6/1390،
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900614000643