سجاد آتشبار
دونالد ترامپ از زمان کمپین انتخاباتی خود، مقابله با ایران را از اهداف سیاست خارجی اش معرفی کرده است. پس از پیروزی و کسب قدرت نیز، ایران و توافق هسته ای بارها هدف حملات لفظی او بوده است. اگر چه بسیاری از ناظران عقیده دارند که ترامپ و دولت او فاقد استراتژی مشخصی در قبال ایران است، با این حال نابود کردن میراث سیاست خارجی اوباما بخش عمده ای از سیاست خارجی ترامپ را تشکیل داده است. او با بازسازی روابط سیاسی و امنیتی با متحدان عربِ آمریکا، همراهی بیشتری با سیاست هایِ رقبای سنّیِ ایران نشان داده است. در نتیجه آمریکا هم صدا با اسرائیل و عربستان به دنبال انزوای ایران و تضعیف دستاوردهای منطقه ای آن بوده است.
واژگان کلیدی: تهدیدات، محتمل، آمریکا ،تحولات اخیر، آیندهی برجام
ترامپ از ابتدا با توافق هسته ای مخالفت کرده است. در نزد ترامپ و دست راستی های حامی اسرائیل، برجام نه تنها توانسته ایران را به منابع مالی گسترده و درآمد حاصل از فروش نفت برساند، بلکه عاملی در گسترش حضور و نفوذ این کشور در منطقهی خاورمیانه بوده است. به عبارت دیگر در نگاه ترامپ و طرفداران سخت گیری علیه ایران، برجام مانعی اساسی بر سر راه تضعیف و انزوای این کشور بوده است. با این حال آمریکا تاکنون بشکل رسمی از برجام خارج نشده است. برجام قراردادی با مشارکت اعضای دائم شورای امنیت بوده و با قطعنامهی شورای امنیت نیز ضمانت اجرایی یافته است. از سوی دیگر آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز بارها پایبندی ایران به این توافق را تأیید کرده است. لذا هزینه های حیثیتی که نقض برجام می توانسته در عرصهی بین المللی بر آمریکا وارد کند، این کشور را تا به امروز از خروج از برجام بازداشته است. در کنار موارد ذکر شده عامل مهم دیگری در عدم خروج امریکا از برجام دخیل بوده، و آن هم اصرار اتحادیهی اروپا بر حفظ برجام بوده است. حمایت اتحادیهی اروپا از توافق هسته ای و برقراری مجدد روابط تجاری با ایران نه تنها عاملی در مسیر حفظ برجام بوده بلکه مانعی عمده در برابر تحقق اهداف مخالفان ایران در مسیر انزوای کامل این کشور بوده است. با این حال برغم عدم خروج آمریکا از برجام، این کشور به انحای مختلف تلاش کرده تا ایران را از دست یابی به منافع اقتصادی و سیاسی این توافق محروم نماید. و نیز برای تغییر برخی بندهای برجام، ایران را وادار به مذاکرهی مجدد نماید.
اختلاف نظر اروپا و آمریکا
چنان چه ذکر شد اصرار اتحادیهی اروپا بر حفظ برجام عامل مهمی در عدم خروج ایالات متحده از این توافق بوده است. در حال حاضر اختلاف نظرهای قابل توجهی میان آمریکا و اتحادیهی اروپا بر سر موضوعات مختلف بین المللی بروز کرده است. رویکرد متمایز اتحادیهی اروپا و آمریکا در قبال توافق هسته ای، بخشی از شکاف موجود میان دو سوی آتلانتیک است. با روی کار آمدن ترامپ، شکاف در سیاست های خاورمیانه ای اتحادیهی اروپا و آمریکا بشکل چشم گیری افزایش یافته است. تا جایی که در حال حاضر اتحادیهی اروپا بطور مستقل بدنبال پیگیری اهداف سیاست خارجی خود در این منطقه است. چیزی که اخیرا بشکل صریحی در گفتار مقامات اروپایی از جمله زیگمار گابریل وزیر خارجهی آلمان قابل مشاهده است. او کشورهای اروپایی را به پیگیری مستقل منافع کشور های اروپایی در خاورمیانه فراخوانده و از آن ها خواسته تا تسلیم استیلای آمریکا در این زمینه نشوند.
در حالی که ترامپ در راستای منافع اسرائیل و عربستان بدنبال انزوای ایران و تضعیف دستاوردهای منطقه ای آن کشور است، اتحادیهی اروپا به دنبال کاهش تنش ها و ایجاد ثبات در این منطقه است. این اتحادیه حفظ برجام را عاملی تعیین کننده در ایجاد و حفظ ثبات در خاورمیانه قلمداد می کند. البته مواضع اتحادیهی اروپا در زمینهی آزمایش های موشکی و موضوعات حقوق بشری، به موضع ایالات متحده نزدیک تر است. و نیز این اتحادیه، گسترش نفوذ ایران در منطقه و برهم خوردن موازنهی قوا به نفع ایران را عاملی برای بی ثباتی در منطقه قلمداد می کند. با این حال اتحادیهی اروپا لغو برجام و یا افزایش تنش در منطقه را در تضاد با منافع خود تعریف می کند. و صرفا بر مذاکره برای حل بحران های منطقه ای تأکید دارد.
تهدیدات محتمل آمریکا در پرتو تحولات اخیر
در حال حاضر ایالات متحده تصمیمی برای مداخله نظامی مستقیم در اختلافات موجود میان ایران و رقبای منطقه ای اش ندارد. لذا یکی از عملی ترین ابزارهایی که در این زمینه در اختیار مخالفان ایران باقی مانده، افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران و تقویت رقبای آن کشور است. هدف از این فشارها بالا بردن هزینهی حضور ایران در منطقه و واداشتن این کشور به عقب نشینی از دستاوردهای سیاسی و نظامی خود می باشد.
آمریکا در طی ماه های اخیر از هر فرصتی برای تشدید فشارها بر ایران استفاده کرده است. حال در چنین شرایطی، ترامپ تجمعات اعتراضی اخیر در ایران را بعنوان فرصتی مناسب برای افزایش فشارها بر این کشور ارزیابی می کند. او اخیرا مواضع تندی علیه ایران و در حمایت از حرکت های اعتراضی روزهای اخیر ابراز داشته است. اما اتحادیهی اروپا با ملاحظه کاریِ بیشتر، موضع ملایمی در این قبال اتخاذ کرده است. موضع گیری ملایم اتحادیهی اروپایی را باید در راستای سیاست این اتحادیه در حفظ برجام تحلیل کرد.
چنان چه اشاره شد، ترامپ به اعتراضات اخير به چشم فرصتي جديد برای تشدید فشارها بر ایران مي نگرد. و اگر سیاست ترامپ تا به دیروز متشکل از دو ستون نابودی تدریجی برجام، و مقابله با دستاوردهای منطقه ای ایران بود، امروز ستون جدیدی در حال اضافه شدن به آن سیاست است. و آن هم عبارت است از مداخله در امور داخلی و تلاش برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی از درون. بنظر می رسد که ترامپ تلاش خواهد کرد تا از اتفاقات اخیر به عنوان ابزاری برای همراه کردن متحدان اروپایی و آسیایی برای فشار بیشتر بر ایران استفاده نماید. مخالفان ایران در واشنگتن، پیشنهاد تلاش برای ایجاد اجماع دیپلماتیک علیه ایران را به دولت ترامپ داده اند. در همین راستا اخیرا جلسهی فوق العادهی شورای امنیت با موضوع اعتراضات خیابانی در ایران، برگزار شد. دولت آمریکا نیز در روزهای اخیر تحریم هایی در ارتباط با اعتراضات خیابانی اِعمال کرده است. این اقدامات از جمله اقدامات سمبلیک آمریکا در راستای ترسیم چهره ای منفی از ایران در مجامع بین المللی و افکار عمومی جهانی بوده است. احتمالا در ادامهی همین روند، دولت آمریکا بدنبال طرح موضوع اعتراضات اخیر در شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو خواهد بود. تخریب جایگاه بین المللی ایران و مشروعیت زدایی از نظام جمهوری اسلامی هدف عمده ای است که دولت ترامپ به دنبال تحقق آن خواهد بود. آمریکا از این طریق در پی ایجاد اجماع بین المللی علیه ایران و همراه کردن کشورهای دیگر (مخصوصا اروپایی ها) برای تشدید فشار ها بر این کشور خواهد بود. البته نا گفته پیداست که امکان توفیق سیاست های ذکر شده صرفا به عملکرد دولت آمریکا وابسته نیست. بلکه عوامل دیگری از جمله ابتکار عمل دیپلماسی ایران و نیز رویکرد اتحادیهی اروپا در این زمینه تأثیرگذار خواهد بود. عدم سازگاري موضع گيري اتحاديه اروپا با ترامپ در زمينهی اعتراضات خياباني، و لحن محافظه كارانهی این اتحاديه نشانگر تداوم رویکرد متمایز این دو قدرت جهانی در قبال ایران است. اتحاديه اروپا کماکان خواهان حفظ ثبات سياسي در ایران و مشاركت عمل گرايان در قدرت است.
حامیان سخت گیری علیه ایران در واشنگتن، پیشنهاد رفع محدودیت های اینترتیِ ایرانیان و لغو محدودیت سفر اتباع این کشور به ایالات متحده را مطرح کرده اند. حمایت گسترده تر از اوپوزیسیونِ مخالفِ نظام از جمله سیاست های دیگری است که دولت ترامپ در راستای تشدید فشار بر ایران انجام خواهد داد.
آیندهی برجام
در روزهای اخیر ترامپ مطابق پیش بینی ها تعلیقِ تحریم های هسته ای را تمدید کرد. به نظر می رسد که ترامپ شخصا علاقمند بود تا اعتراضات خیابانی را دستاویزی برای اِعمال مجدد تحریم های هسته ای و نقض برجام قرار دهد. اما کنگره و کمیتهی سیاست خارجی سنا به رهبری باب کروکر مایل به حفظ آمریکا در برجام بودند. کروکر و همکارانش در تلاش برای حصول توافقی فراحزبی در جهت اِعمال تحریم های جدید علیه ایران می باشند. این تحریم ها بنا به ادعای کروکر در عین حالی که ناقض برجام نیستند، فشارها علیه ایران را افزایش می دهند. آن ها از این طریق می کوشند توجیه سیاسی لازم برای حفظ آمریکا در توافق هسته ای را برای ترامپ فراهم نمایند. یعنی در ازای افزایش فشار کنگره بر ایران و سخت تر کردن تحریم ها علیه این کشور، در تلاش اند تا ترامپ را برای باقی ماندن آمریکا در برجام متقاعد نمایند. حرف و حدیث هایی نیز در باب تغییر برخی بندهای برجام از جانب کنگره مطرح گشته است. کنگره با این رویکرد به دنبال واداشتن ایران به مذاکرهی مجدد موضوعات مورد اختلاف است.
کروکر و همکاران او در کنگره، نقض برجام توسط آمریکا را هم سو با منافع این کشورنمی دانند. آن ها ملاحظات شرکای اروپاییِ آمریکا در این زمینه را نیز مد نظر دارند. و نیز از تأثیر منفی لغو برجام در فرآیند حل مسالمت آمیز بحران هسته ای کره شمالی بیمناک اند.
ترامپ ضرب الاجلی چهار ماهه برای متحدان اروپاییِ آمریکا تعیین کرده تا تکلیف خود با اصلاح بندهای برجام را مشخص نمایند. او خواهان الحاق موضوع موشکی و سیاست های منطقه ای ایران به برجام است. و نیز خواستار تبدیل محدودیت های موقتیِ برنامهی هسته ای ایران به محدودیت های دائمی است. او تهدید کرده است که در صورتی که مطالبات آمریکا برآورده نشود، این کشور از برجام خارج خواهد شد. مواضع ترامپ نشان می دهد که آمریکا برای تشدید فشارها بر ایران، به همراهی اتحادیه اروپا نیازمند است. و عدم همراهی این اتحادیه با سیاست های خصمانهی آمریکا اثر گذاری اقدامات این کشور را کاهش خواهد داد.
در دورهی زمامداری ترامپ، نظامیانِ بازنشسته دست بالا را در تدوین و اجرای سیاست خارجی (بالاخص سیاست خاورمیانه ای) آمریکا کسب کرده اند. لذا توان وزارت خارجهی آمریکا برای تأثیرگذاری در سیاست خارجی این کشور کاهش چشمگیری داشته است. به همین دلیل برخی ناظران معتقدند که در شرایطی که وزارت خارجه از توان لازم برای ایفای نقش موثر برخوردار نیست، همراه کردن اتحادیه اروپا برای تغییر بندهای برجام کار دشواری خواهد بود. چرا که چنین کاری اقدامی دیپلماتیک بوده و مستلزم ابتکار عمل دستگاه دیپلماسی آمریکاست. از جانبی دیگر اتحادیهی اروپا بشدت بر حفظ برجام تأکید دارد. و امکان همراهی این اتحادیه با اقداماتی که منجر به نقض توافق و برهم خوردن آن شود، کم است.
اما ادامهی فشارهای آمریکا و بیم اتحادیهی اروپا از خروج ترامپ از برجام ممکن است اروپا را وادار به برخی نرمش ها و همراهی با آمریکا در برخی زمینه ها نماید. به عبارتی دیگر ممکن است اتحادیهی اروپا به منظور اقناع آمریکا برای عدم خروج از برجام، در برخی عرصه ها با آمریکا همراهی نماید. در این راستا میتوان از احتمال تلاش اروپا برای شروع دور جدید مذاکرات با ایران در باب موضوعات موشکی و منطقه ای سخن به میان آورد. در صورتی که اروپایی ها به سوی چنین سیاستی متمایل شوند، مذاکرات مذکور را از برجام تفکیک خواهند نمود تا مانع از نقض آشکار آن گردند. چنان چه در سطور بالا اشاره شد ترامپ از ابتدا به دنبال کشاندن مجدد ایران به میز مذاکراه بوده است. و حربهی ترامپ دربارهی خروج از برجام نیز معطوف به همین هدف می باشد.
در چنین شرایطی ایران با ابتکار عمل هایی می تواند در راستای ممانعت از تمایل بیشترِ اتحادیهی اروپا بسوی سیاست های آمریکا تلاش نماید. دیپلماسی فعال و مقابله با تصویرسازی های منفی علیه ایران در مجامع جهانی و افکار عمومی بین المللی از آن جمله است. و نیز گسترش تعاملات تجاری و اقتصادی با اتحادیهی اروپا ابزار دیگری است که ایران می تواند از آن استفاده نماید.
نتیجه گیری
مقابله با ایران از جمله اهداف عمدهی سیاست خارجی دولت ترامپ بوده است. هم سویی بیشتر با عربستان و اسرائیل، آمریکا را به سوی اِعمال فشار بیشتر بر ایران سوق داده است. آمریکا از سویی تلاش کرده با کارشکنی های مکرر، انتفاع ایران از توافق هسته ای را به حداقل برساند. از سوی دیگر نیز به دنبال اصلاح بندهایی از برجام و وارد کردن موضوعات منطقه ای به این توافق بوده است. ترامپ، اعتراضات خیابانی اخیر در ایران را که با مطالبات اقتصادی شکل گرفته بود، فرصتی برای افزایش فشار و جنگ روانی علیه این کشور می داند. و تلاش خواهد کرد تا در عرصه های مختلف شرایط را بر ایران سخت تر نماید.