مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تحولات عراق در بستر تغییرات جدید- بخش پاياني

اشتراک

صدیقه خراسانی

 پژوهشگر روابط بین الملل

مركز بين المللي مطالعات صلحIPSC

 

روابط ایران و عراق

نزدیکی جغرافیایی، پیوندهای مذهبی و تاریخی سالیانی است که بر مناسبات ایران و عراق تأثیرگذار بوده است. تا قبل از سقوط صدام حسین دیکتاتور پیشین اشغال عراق، روابط طرفین میان رقابت، جنگ و قطع ارتباطات دیپلماتیک در نوسان بود؛ پس از اشغال عراق و بوجود آمدن گروههای مقاومت، این روابط وارد فاز جدیدی شد که مسبوق به سابقه نبود؛ گروههای مقاومت شکل گرفته در مقابل اشغال عراق، الگوی ایرانی تقابل با امریکا را سرلوحه کار خود قرار داده که مورد حمایت معنوی ایران نیز بودهاند. گروههای مقاومت امروزه به تأثیرگذاران عرصه سیاسی عراق تبدیل شدهاند که نمی توان خارج از معادلات قدرت به آنان پرداخت.

همکاریهای نظامی- اطلاعاتی ایران با عراق در بیرون راندن داعش و حفظ تمامیت ارضی عراق نیز نکته قابل توجهی است که با مشارکت گروههای مقاومت و شکل گیری حشدالشعبی و نیز نیروهای نظامی عراق، منجر به عقب نشینی نیروهای داعش از خاک این کشور شد. حفظ مناسبات طرفین در دوران پسا داعش، هوشیاری و دقت دو بازیگر را درحالی می طلبد که حساسیتهای حضور ایران در عراق شدت بیشتری گرفته و در اعتراضات اکتبر عراقیها و با شعارهایی علیه ایران و حضورش در عراق متجلی شده است. لذا یکی از وظایف مصطفی الکاظمی در دوره نخست وزیری، مدیریت روابط با ایران و نیز گروههای مقاومت مورد حمایت ایران است.

الکاظمی مورد توافق اکثریت گروههای مختلف سیاسی اکراد، شیعه و سنی عراق است؛ که همین مسئله بر روابط ایران و گروههای نزدیک به ایران نیز تاثیرگذار خواهد بود. از جمله اقدامات مورد توجه پس از به عهده گرفتن ریاست اطلاعات عراق با حکم حیدر العبادی نخست وزیر وقت، تعطیل کردن بخش مبارزه علیه ایران بود.

الکاظمی ناگزیر است که میان گروههای مقاومت نزدیک به ایران و اهداف خاصی که دنبال میکند، نوعی موازنه ایجاد کند؛ همان طور که اشاره شد، الکاظمی بدنبال نهادینه کردن حصر سلاح در دست دولت است که به محدویت گروههای مقاومت می انجامد و بالطبع، مخالفت و سرباز زدن گروههای مقاومت و سایر گروههای شبه نظامی از این تصمیم چندان دور از انتظار نیست؛ نقش اقناعی ایران نسبت به گروههای مقاومت و نیز کنترل جریان مقتدی صدر اهمیت ویژهای دارد.

کتائب حزب ا… در میان گروههای مقاومت شیعی، از مخالفان الکاظمی به شمار می آیند که وی را به عنوان رئیس اطلاعات عراق در ماجرای شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس متهم به کم کاری و همکاری با امریکایی ها می کنند؛ لذا اجرای حصر سلاح نیز میتواند با مقاومت کتائب روبرو شود که در صورت رابطه مناسب ایران و عراق، کنترل جریان کتائب نیز مانند جریان صدر، از سوی ایران، راه سخت حفظ ثبات داخلی عراق را بر الکاظمی هموار خواهد کرد.

طرفهای ایرانی ضرورت دارد که در این برهه، با نظام هماهنگ سیاست خارجی و تبلیغات رسانهای در راستای هرچه نزدیکتر ماندن روابط دو کشور تلاش نمایند. یک صدایی نهادهای تصمیم ساز در تهران، چه در سیاستهای اعلامی و چه در سیاستهای اعمالی میتواند به بهبود و تحکیم روابط تهران – بغداد بینجامد که ثمره این استحکام، جلوگیری از ترکتازی رقیب سرسخت ایران یعنی امریکاست، همچنین فرصت سواستفاده جریان سازیهای داخلی عراق علیه ایران فراهم نخواهد شد.

بدون شک، یکی از محورهای مذاکرات ژوئن، موضوع ایران و تحدید حضورش در عراق خواهد بود؛ نوع کنش طرفهای ایرانی در مواجهه با نخست وزیری الکاظمی و تصمیماتش مبنی بر حفظ ثبات داخلی عراق بر روابط آتی و حتی مذاکرات ژوئن تأثیرگذار خواهد بود.

موضوع تروریسم و مبارزه با آن نیز وجهی دیگر از سیاستهای آتی عراق است که هوشیاری الکاظمی را در مواجهه با آن میطلبد. امریکاییها خواهان مبارزه دائمی با تروریسم هستند، لذا بدنبال ایجاد توافقاتی با کشورهای منطقه آی اند تا بتوانند هم چنان با حفظ پایگاههای نظامی خود و نیز دسترسیهای اطلاعاتی، به اهداف خود علیه تروریسم برسند؛ حمایت از دولت الکاظمی را میتوان یکی از اهداف استراتژیک منطقه ای امریکا ارزیابی کرد که در راستای حمایت و بازسازی دولتهای ملی هم جهت با منافع امریکا است.

هرچند مواجهه جهان امروز با پدیده کرونا و تأثیرات آن بر دولتها را نمیتوان از نظر دور داشت و ایالات متحده نیز از این اثرات، برکنار نمانده است، پایین آمدن قیمت جهانی نفت و مبادلات انرژی نیز بر تصمیم سازی های آتی دولتها خصوص ایالات متحده مؤثر خواهد بود.

مسئولیت دشوار مصطفی الکاظمی چگونگی مدیریت مطالبات مردمی مبنی بر خروج امریکاییها از عراق از یکسو و نیز خواسته آمریکایی ها بر رسیدن به توافقات بیشتر در ادامه حضور نظامی و دسترسیهای اطلاعاتی از سوی دیگر است؛ که موضوع مذاکرات ژوئن میان واشنگتن – بغداد است؛ برای آمریکایی ها رسیدن به این توافق می تواند شرایط ترامپ را در انتخابات آتی بهبود بخشد.

 

الکاظمی و مناسبات منطقه ای

الکاظمی بدنبال ایجاد نوعی موازنه میان کشورهای منطقه ای است که برخی از آنها در زاویه با منافع ایران هستند. عربستان سعودی و امارات عربی متحده دو کشوری است که در تصمیم الکاظمی به حفظ موازنه با ایران در روابط خارجی منطقهای مرجح نسبت به قطر و ترکیه هستند. این در حالی است که با همپیمانی با امریکا مناسبات راهبردی خود را به پیش میبرد که نوعی نزدیکی به محور عربی غربی منطقه ای است که میتواند به تحکیم مواضع منطقه ای امریکا بینجامد.

سقوط قیمت نفت و شرایط غیرقابل پیش بینی انتخابات امریکا، کشورهای منطقه از جمله عربستان و امارات را به سمت تغییر مناسبات منطقهای پیش میبرد. عربستان سعودی با وارسی گزینه های احتمالی عدم انتخاب مجدد ترامپ، سیاستهای بلند پروازانه منطقه ای و روابط خود با همسایگانش از جمله ایران را مورد بازبینی قرار داده و متمایل به ترمیم مناسبات است. امارات زودتر از عربستان به اثرگذاری ایران بر اقتصاد کشورش پی برد؛ لذا شاهد برخی تغییر رویکردهای ابوظبی نسبت به ایران بوده ایم. عربستان و ناپختگی و لجاجتهای بن سلمان اما، این تغییر رویکرد را با تأخیر در دستور کار خود قرار داده است.

با توجه به رویکرد الکاظمی در ایجاد موازنه منطقه ای میان همسایگان در روابط خارجی عراق، به نظر میرسد وی میتواند نقش رابطی میان دو بازیگر مهم منطقهای یعنی عربستان و ایران بازی کند و جا پای سلطان قابوس بگذارد. نگاه مثبت هر دو کشور ایران و عربستان به شخص مصطفی الکاظمی، میتواند در تسریع این روند نقش مؤثری ایفا کند.

 

نتیجه گیری

روی کار آمدن الکاظمی، فرصتی مقتضی در برابر نیروهای عراقی در ایجاد مشارکت و همدلی سیاسی داخلی است. نگاه چند جانبه الکاظمی و رویکرد مثبت گروههای مختلف سیاسی میتواند فرصت چانه زنی به همراه توزیع برخی فرصتها را فراهم آورد؛ این فرصتی برای ترمیم گسلهای هویتی موجود در روند دولت ملت سازی عراق است که بحران مشروعیت و نظم تحمیلی ناسیونالیستی یکجانبه را به مشروعیت هویتهای چندگانه بدل کند؛ به رسمیت شناختن هویت های موجود در ساختار عشیره ای عراق و توزیع مناسبات سیاسی میان آنان، گامی بزرگ در مسیر دولت ملت سازی عراق است و فرصت تفرقهافکنی را از گروههای جدایی طلب و فرو ریختن مرزهای ملی خواهد گرفت.  

 شرایط جهانی بیماری کرونا و بحران نفت و درخواستهای امریکا برای حفظ پایگاههای خود در کشورهای منطقه، چند ضلعی فرصت / امکان را در اختیار الکاظمی برای تغییرات و عرض اندام مقتدرانه عراق در داخل و منطقه فراهم میآورد. امریکاییها در مذاکرات ژوئن شانس اندکی دارند تا بتوانند نگاه مثبت و راهبردی الکاظمی به امریکا را به فرصتی مداوم در حفظ منافع خود در عراق به طور خاص و در منطقه به طور عام تبدیل کنند. انتخاب سپهبد جمعه عناد سعدون الجبوری به عنوان وزیر دفاع عراق که در سرکوب داعش همکاری نزدیکی با حشدالشعبی داشته، فرصت طلبی امریکا را به حداقل خواهد رساند.  

ایران و سایر کشورهای منطقه نیز میتوانند با همسویی و همصدایی نیروهای داخلی خود از این فرصت جهت بازسازی مناسبات منطقه ای و تغییر رویکردهای خود بهره ببرند. 

میتوان امیدوار بود با حضور الکاظمی در بستر سیاسی عراق، فصل جدیدی از تغییرات مثبت و منفعت محور در مناسبات داخلی و منطقه ای عراق ایجاد شود که با کاهش تهدیدات هویتی و ایجاد همسویی های سیاسی، کنترل جریانهای سلفی و تروریستی در داخل عراق را در دست گیرد و با نزدیکی به همسایگان خود، نقش رابط و پل ارتباطی میان دو جریان اصلی یعنی عربستان سعودی و ایران بازی کند. 

واژگان كليدي: تحولات, عراق, بستر ,تغییرات جدید, صدیقه خراسانی

مطالب مرتبط