اردشیر پشنگ
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
بیان رخداد:
طی روزهای اخیر جنبش گوران (تغییر)، سومین حزب بزرگ در پارلمان کردستان با صدور بیانیه ای خواستار انحلال پارلمان کردستان عراق، برگزاری انتخابات زودرس، ایجاد تغییرات در قوانین فدرال کردستان عراق و دگرگونی ساختار حزبی نیروهای مسلح پیشمرگه شد. البته این درخواست با مخالفت سایر احزاب از جمله احزاب حاکم دموکرات (به رهبری مسعود بارزانی) و اتحادیه میهنی (به رهبری جلال طالبانی) و نیز احزاب اسلامگرای جماعت اسلامی و حرکت اسلامی مواجه شد و شاید این تنها «ملاکریکار» رهبر جریان تندروی انصارالاسلام بود که حمایت خود را از این درخواست جنبش گوران اعلام نمود که این مسئله هم با توجه به ماهیت و دیدگاههای کلان طرفین، خود جای تامل بسیار دارد. به نظر می رسد با توجه به رویه های پیشین حزب گوران (تغییر) در استفاده از فضاهای احساسی ناشی از تحولات بین المللی برای رسیدن به اهداف داخلی اینبار نیز درخواست جدید و تا حدودی آشتی ناپذیرانه آنان به نوعی متاثر از فضای جدید منطقه ای و بخصوص تحولات جاری در جهان عرب از جمله انقلاب یاس در تونس است که همچون یک موج فراگیر تا بحال به مصر، الجزایر، یمن و اردن رسیده و در فاصله کوتاهی تغییرات و تحولاتی مهمي در این کشورها ایجاد کرده است (البته همچنان این کشورها درگیر تحولات مذکور هستند.) حال در این مقاله در چند بخش مختلف ابتدا به بررسی چگونگی تاسیس این حزب، جایگاه حزب در کردستان عراق و در بغداد، عملکرد آن، تاثیر پذیری و بهره برداری آن از تحولات و جنبشهای جهانی و منطقه ای و نهایتاً بررسی تطبیقی وضعیت کردستان عراق با کشورهای متشنج فعلی جهان عرب خواهم پرداخت.
تحلیل رویداد:
حزب گوران
در سال 2006 تنی چند از اعضای بلند پایه حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق در اعتراض به برخی سیاستهای جلال طالبانی رئیس مذکور حزب، اعلام خروج کرده و با تجمع در مرکز رسانه ای «وشه» بطور رسمی دومین حزب بزرگ و تاریخی این منطقه را با چالش و انشعاب مواجه ساختند. «نوشیروان مصطفی» یکی از قدیمی ترین فعالان سیاسی و نزدیکان طالبانی رهبری این جریان را به عهده گرفت در خلال سالهای 2007 و 2008 نیز عده دیگری از حزب اتحادیه میهنی خارج شدند. اعتراض عمده اینان به نحوه عملکرد طالبانی، مکانیسم مورد نظر وی برای جانشینی، دخالت نزدیکان و از جمله همسر طالبانی (هیرو احمد) در مسائل سیاسی و اقتصادی حزب و همچنین ناکارآمدی توام با فساد بخشهای تحت رهبری حزب در استان سلیمانیه بود.
اما شاید بتوان مکانیسم جانشینی و دستیابی اعضای حزب به مقامهای دولتی در بغداد و نیز در حکومت فدرال کردستان عراق اصلی ترین عامل ایجاد انشعاب در حزب اتحادیه میهنی بود جلال طالبانی در میان کادر اصلی حزب گرایش بیشتری برای میدان داری افراد تحصیلکرده و به نوعی مدرن تر مانند دکتر برهم صالح داشت و دارد در حالیکه افرادی مانند صالح دارای سابقه کمتر مبارزه و حضور در حزب هستند و این مورد خوشایند کهنه پیشمرگانی که خود داعیه رهبری را دارند نبوده و نیست.
در هر صورتی اعضای منشعب شده از اتحادیه میهنی طی سالهای 2006 تا 2009 با تاسیس چندین مرکز رسانه ای و انتشاراتی سعی در تقویت جایگاه خود و نیز گسترش انتقاداتشان از طالبانی در وهله اول و بارزانی در وهله دوم کردند. رسیدن موعد سومین دوره انتخابات پارلمانی در کردستان عراق در سال 2009 فرصتی مهم برای نشان دادن وزن این گروه جدید بود. در این زمان که جهان متاثر از جنبش تغییر (change) اوباما در آمریکا بوده و ایالات متحده شاهد پیروزی یک سناتور دموکرات تغییرطلب بود، اعضای منشعب از حزب اتحادیه میهنی با نام «بزوتنه وی گوران» (جنبش تغییر) پا به عرصه انتخابات گذاردند. نقدهای تیز و کارساز رسانه های ماهواره ای و شنیداری و مکتوب این حزب در کنار تاثیر پذیری نسل جوان و تحصیلکرده کُرد از فضای انتخابات آمریکا و نیز ناتوانی احزاب حاکم در دستیابی به برخی اهداف مهم از جمله اجرای ماده 140 قانون اساسی در خصوص تعیین سرنوشت کرکوک باعث گردید تا گوران به تنهایی 25 کرسی از 111 کرسی پارلمان و به عبارتی دیگر 24 درصد کل کرسیهای پارلمان را از آن خود کند. این موفقیت جنبش گوران برای بسیاری غافلگیر کننده و بسیار چشمگیر به نظر آمد که البته در واقعیت امر نیز همینگونه بود. یکی از اصلی ترین پیامدها و تاثیرات این پیروزی به چالش کشیده شدن حاشیه امنیت احزاب سنتی حاکم بود احزابی که تحت عنوان ائتلاف فراگیر کردستان یکبار دیگر موفق شدند اکثریت پارلمانی را از آن خود کنند.
عملکرد جنبش گوران
گورانیها که پیروزی چشمگیرش در انتخابات پارلمانی تاثیر روانی خاصی بر افکار عمومی عامه کُردها و بخصوص سایر رهبران کردستان عراق داشته بود، از همان بدو تاسیس پارلمان بدنبال ایفای نقش اوپوزیسیون برآمدند و سعی کردند تا با نزدیک کردن دیدگاههای احزاب اسلامگرای جماعت و حرکت اسلامی و نیز اقلیتهای قومی و زبانی دارای کرسی در پارلمان به خود، یک اوپوزیسون قدرتمند و یا به عبارتی بهتر یک دولت سایه را برای دولت مستقر که اینبار سکان هدایتش در دستان برهم صالح بود، ایجاد کنند.
در همین راستا از ابتدای تاسیس پارلمان حزب گوران همواره یک منتقد جدی لوایح و طرحهای پیشنهادی و تصویبی از سوی احزاب حاکم در پارلمان بوده است و رسانه های آن نوک پیکان انتقادات خود را بطور شدیدتری متوجه رهبران کُرد (بارزانی و طالبانی) کرده اند. نکته قابل توجه دیگر سبک رفتار و شخصیت نوشیروان مصطفی است وی بطور غیر رسمی و با عدم شرکت در جلساتی که بارزانی و طالبانی در آن حضور دارند به نوعی عدم مشروعیت آنها را اعلام می کند و با ساده پوشی و گفتاری نزدیک به سطح زبان عامه سعی در ایجاد و تقویت کاریزمای خود به عنوان یک رهبر بدیل در میان مردم کُرد عراقی کرده است.
گوران و انتخابات پارلمانی عراق در 2010
اما موج تغییر در کردستان عراق در فاصله کمتر از یک سال در برابر یک آزمون دیگر قرار گرفت و آن هم اینبار حضور در عرصه ملی با مشارکت در دومین انتخابات پارلمانی عراق بود. این حزب با رد پیشنهاد ائتلاف با سایر احزاب کُرد در استان حساس کرکوک بصورتی مستقل وارد مبارزات انتخاباتی شد بنا به روند موجود و پیش بینی های اولیه انتظار می رفت که گوران بتواند حداقل یک سوم کرسیهای کُردها در پارلمان عراق را از آن خود کند اما اعلام نتایج پس از شمارش آرا واقعیت دیگری را به طرفداران این حزب نشان داد. گورانی ها با کسب چهار درصد کل آرا تنها هشت کرسی پارلمانی را از آن خود کردند این تعداد کردسی حدود 14 درصد کرسیهای کُردها در پارلمان بود. معنای دیگر این نتیجه روند نزولی این حزب بجای روند صعودی بود.
اما علاوه بر نزول گوران بر خلاف پیش بینی اولیه، گروههای کُرد دچار افول قدرت در انتخابات دوم شدند و یکی از مهمترین بخشهایی که این افت خود را در آنجا نمایان ساخت استان کرکوک بود در جایی که لیست ائتلاف العراقیه توانست شش کرسی از 12 کرسی را از آن خود کند و کُردها نیز علیرغم ارای بیشترشان اما بدلیل سیستم الکترال انتخابات و عدم اتحاد داخلی تنها به شش کرسی دیگر اکتفا کردند. حزب گوران که با ادعای سب 3 تا 4 کرسی از ائتلاف با سایرین در کرکوک سر باز زده بود هیچ کرسی را بدست نیاورد این مسئله موجبات انتقادات جدی و شدید از حزب مذکور بطور خاص و سایر احزاب کُرد بطور عام گردید.
در کنار این مسئله وقوع بحران سیاسی بلند مدت در عراق هرچند از طرفی تهدیداتی را متوجه امنیت و دموکراسی لرزان این کشور نمود اما از طرف دیگر به مثابه فرصتی مغتنم برای احیای گروههای کُرد به حساب آمد چرا که در این دوره به دلیل اختلافات میان العراقیه با گروههای دیگر و نیز اختلافات شیعیان در درون خود کُردها تبدیل به یک گروه تعادل کننده شدند که الحاقشان به هریک از ائتلافهای موجود در آن دوره موجب تشکیل دولت می گردید اما نقطه عطف بن بست سیاسی عراق، حل آن از طریق راهکار بارزانی آن هم در شهر اربیل بود این مسئله در پرستیژ و جایگاه کُردها در معادلات قدرت عراق نقش تاثیر گذاری داشت و همچنین موجب تقویت جایگاه رهبران کرد (بارزانی و طالبانی) در درون اقلیم کردستان شد نتیجه دیگر این قضیه تحت الشعاع قرار گرفتن انتقادات و رویه حزب گوران بود. این حزب که از اوایل تابستان با سایر احزاب کُرد در ائتلاف همپیمانی کردستان شرکت جسته بود در آخرین روزهای باقیمانده برای تشکیل دولت، با صدور بیانیه ای از ائتلاف همپیمانی کردستان خارج شد تا یکبار دیگر تفاوت و تمایزات خود را با سایر گروههای کُرد نشان دهد.
این حزب اینک در مذاکرات مربوط به تعیین تکلیف کمیسیونهای پارلمانی در عراق بصورت مستقل عمل کرده و به نظر می رسد ریاست کمیسیون استانها و مناطق فدرالی عراق را از آن خود کند.
گوران و تحولات در حال وقوع جهان عرب
همانطور که در سطور پیشین اشاره شد یکی از راهبردهای جنبش گوران برای نیل به اهداف خود در کردستان عراق بهره جستن از فضا و تحولات بین المللی و منطقه ای بوده است. در انتخابات پارلمانی کردستان عراق در کنار سایر عوامل و شرایط موجود این جنبش توانست با رفرمیست خواندن خود آرای بخض قابل توجهی از جوانان، زنان و تحصیلکردگان کُرد را از آن خود کند اما نتایج انتخابات پارلمانی عراق حاکی از توقف و روند معکوس فراگیری این حزب در کردستان عراق بود. روندی که تحولات سال پیشین عراق و نقش برجسته رهبران کُرد (مورد انتقاد حزب گوران) در حل آن به افت بیش از پیش این حزب تازه تاسیس منجر شد. حال به نظر می رسد نوشیروان مصطفی و اعضای کمیته مرکزی جنبش گوران (تغییر) به این نتیجه رسیده اند تا با استفاده از فضای احساسی ناشی از تحولات در حال وقوع در جهان عرب (تونس، مصر، اردن، الجزایر و یمن) مدلی شبیه سازی شده را در کردستان عراق در منظر افکار عمومی کردهای عراقی و بازیگران خارجی و داخلی دخیل در این منطقه ایجاد کنند تا با استفاده از فضای ناشی از همدردی و همراهی افکار عمومی از این تحولات به روند نزولی عضوگیری و قدرت جنبش خود شوکی وارد کرده و روند را مورد بازسازی قرار دهند. در همین راستا می توان پیشنهاد انحلال پارلمان از سوی این جنبش و تلاش برای تغییر در برخی از قوانین و ساختارهای نظامی موجود را ارزیابی کرد. اما سئوالاتی اینچنینی پیش می آیند: آیا وضعیت عراق بطور عام و کردستان عراق بطور خاص شبیه وضعیتی است که در تونس، مصر و سایر کشورهای عربی است یا خیر؟ آیا جنبش گوران می تواند چنین وضعیتی را در اذهان مردم کُرد عراقی ایجاد کند؟
برای پاسخ گفتن به این پرسشها کافیست به بررسی تطبیقی وضعیت سیاسی، حقوقی، اقتصادی و اجتماعی کردستان عراق با کشورهای عربی متاثر از تحولات جدید بپردازیم.
اگر بصورت تیتروار مهمترین ویژگیهای کشورهای مذکور که مورد انتقاد و اعتراض شدید جوامع داخلی و برخی کشورهای دیگر قرار گرفته است را نام ببریم می توانیم به این خصوصیات تاکید کنیم:
رهبری مادام العمر: در قالب پادشاهی یا رئیس جمهوریهای مادام العمر
سیستم تک حزبی: عدم اجازه فعالیت به احزاب رقیب و منتقد و عدم باز گذاردن راه تبدیل اقلیت به اکثریت از طرق قانونی و دموکراتیک
انتخابات غیر آزاد: برگزاری انتخابهای غیر آزاد، غیردموکراتیک، بدون حضور ناظران بین المللی، و تحت کنترل شدید
فقدان آزادی بیان: از طریق تحت فشار قرار دادن و سرکوب منتقدین و مخالفان و در پاره ای موارد حذف فیزیکی رقبا بصورت سازمان یافته و همچنین عدم اجازه برای برپایی تجمعات آرام اعتراض آمیز
فساد اداری و مالی گسترده: ناکارآمدی سیستم حجیم بوروکراتیک و غرق شدن سران و عمال حکومت در مفاسد مختلف اداری و مالی
نبود رسانه های آزاد: برخورد با نشریه های منتقد، توقیف این نشریات و عدم مجوز برای انتشار رسانه توسط منتقدین و مخالفان
ناکارآمدی و فقر اقتصادی: این فاکتور شاید موتور محرکه اولیه تحولات اخیر جهان عرب بوده است باند بازی، عدم توان نخبگان حکومتی و منصوبانشان در کنار فساد و … باعث وخیم تر شدن وضعیت اقتصادی و افزایش اعتراضهای عمومی شده است. البته دلایل و ویژگیهای ساختاری دیگری نیز وجود دارد که برای بررسی تطبیقی به عوامل اشاره شده در بالا فقط خواهم پرداخت حال این خصوصیات را بطور مختصر در کردستان عراق مورد بررسی قرار خواهیم داد:
1. قبل از هر نکته ای باید اشاره کرد که کردستان عراق یک کشور مستقل نیست بلکه حکومتی محلی در چارچوب سیستم فدرال در کشور عراق است این نکته خود یکی از تمایزات ساختاری میان کردستان عراق با کشورهای عرب دچار تحول است.
2. رهبری: سیستم رهبری در کردستان عراق بصورت پارلمان محور بوده و رهبر فعلی این منطقه این مسعود بارزانی بر اساس آرای پارلمان و کسب اکثریت پارلمانی انتخاب شده است بدیهی است چنانچه حزب گوران به این نسبت از آرا دست می یافت اینک بارزانی رهبری کردستان عراق را بر عهده نداشت. لذا علیرغم برخی ویژگی ها و مشابهت های اولیه میان عنصر رهبری در کردستان عراق با کشورهای تحت تحول عراقی باید گفت در اساس و ماهیت این دو سبک رهبری با یکدیگر متفاوتند.
3. وضعیت حزبی: در کردستان عراق یک سیستم چند حزبی حاکم است و احزاب مختلفی هم در پارلمان و هم در دولت محلی این منطقه حضور دارند. حضور قانونی با فعالیتهای آزاد حزب گوران خود موید این مسئله است لذا هیچ شباهتی از این منظر میان کردستان عراق با کشورهای مذکور وجود ندارد.
4. کیفیت انتخابات: در دو دوره انتخابات اخیر پارلمان محلی کردستان عراق در سالهای 2002 و 2009 مشارکت همه گروهها آزاد بوده و این انتخابات زیر نظر سازمان ملل متحد و صدها ناظر بین المللی برگزار گردیده و هرگز شبهه و اتهامی جدی در رابطه با مغایرت انتخابات با استانداردهای بین المللی مشاهده نشده است.
5. آزادی بیان: سطح آزادی بیان در منطقه کردستان عراق مطلوب بوده و این تنها اعضا و هواداران کُرد القاعده ای هستند که از این آزادی برخوردار نیستند عدم برخورداری اینان نیز به ماهیت تروریستی و خشن آنان باز میگردد.
6. رسانه ها: به جرات می توان گفت کردستان عراق دارای یکی از آزادترین قوانین و شرایط مطبوعاتی و رسانه ای در کل منطقه خاورمیانه است تمامی احزاب رسمی، گروهها و جریانهای سیاسی، مذهبی، هویتی و فرهنگی در کردستان عراق دارای رسانه های متعدد مکتوب، دیداری و شنیداری هستند این امر برای حزب گوران مسثتنی نیست لذا از این منظر هم هیچگونه شباهتی میان این منطقه از عراق با دیگر ممالک جهان عرب وجود ندارد.
7. فساد اداری و مالی: می توان گفت یکی از نقاط ضعف و پاشنه آشیل دولت محلی کردستان عراق را در این بخش جستجو کرد. فساد اداری و مالی از جمله اتهاماتی است که برخی از نزدیکان و منصوبان مقامات برجسته کرد را شامل می شود مسئله ای که بیان آن در میان مردم کُرد عراقی نیز بسیار شایع است. اما در نگاهی کلی این سطح فساد قابل قیاس با موارد مشابه در کشورهایی مثل تونس و مصر نبوده و نیست.
8. ناکارآمدی اقتصادی: اقتصاد کردستان عراق در سالیان اخیر که عراق در گیر و دار مبارزه با تروریسم و تثبیت وضع جدید بوده است به سرعت در حال رشد بوده و این منطقه تبدیل به مکانی امن و مورد توجه برای سرمایه گذاری خارجی بوده است. لذا از این بابت هم وضعیت اقتصادی این منطقه و آمار بیکاری در آن قابل قیاس با دیگر ممالک عربی نیست اما یکی از مشکلات اقتصادی موجود در کردستان عراق حاکم بودن پدیده «ماکروسفالی» در آنجاست که در نتیجه معیارهای توسعه و شاخصهای اقتصادی متفاوتی را در میان شهرها و مناطق مختلف کردستان عراق ایجاد کرده است بطوریکه روند توسعه ای شهرهای اربیل و سلیمانیه قابل قیاس با دیگر شهرها نبوده و همین مسئله مورد انتقاد و اعتراض جدی حزب گوران و سایر منتقدین حکومت محلی قرار گرفته است.
تحلیل نهایی
حال با توجه به آنچه که شرحش رفت می توان گفت تلاش رهبران جنبش گوران (تغییر) برای نوعی شبیه سازی میان شرایط و واقعیات کردستان عراق با کشورهای عربی در حال تحول (مصر، تونس، الجزایر، اردن و یمن) به نتیجه نرسیده و لذا درخواست آنان برای انحلال پارلمان محلی نه تنها با موافقت و همراهی دیگر گروهها همراه نخواهد شد بلکه تاثیرات منفی در میان مردم عامه نیز ایجاد خواهد کرد. اما با تمام این اوصاف نمی توان برخی انتقادات جدی این گروه بر احزاب حاکم را نادیده گرفت، پدیده ای که در صورت تداوم می تواند در افقی میانه منجر به افول احزاب حاکم در کردستان عراق شود.