عطا بهرامی
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
تحلیل رابطه روسیه با ایالات متحده به دلیل تعدد حوزه های مرتبط و فراز و نشیب هایی که در سال های اخیر داشته اند کار دشواری است. نظام هژمونیک برای تداوم بقا باید بتواند مناطقی که ظرفیت های ایجاد چالش را دارند به نحوی مدیریت کند تا بتواند مدت بیتشری دوام بیاورد و تردیدی نیست که روسیه به دلیل دارا بودن دومین زرادخانه سلاح در جهان یکی از مناطق اصلی چالش برانگیز برای ایالات متحده است. کنث والتز نظام هژمونیک را ناپایدارترین نظام از بین حالت های متصور برای ایجاد در سطح بین الملل می داند. نگاه والتزی به روابط آمریکا و روسیه نشان می دهدکه رقابت بین دو طرف پایان نیافته و فقط حوزه های آن و شدت و ضعفی که بر آن حاکم است تغییر می کند. نگاه استراتژیک به روابط روسیه و ایالات متحده با عینک والتزی حوزه های متعددی را نشان می دهد که طرفین در آنها زمینه های درگیری دارند که عبارتند است؛
- گسترش ناتو به شرق
- گسترش اتحادیه اروپا به شرق این قاره
- رقابت در آسیای مرکزی
مورد نخست واضح است که علیه قدرت سنتی شرق اروپا یعنی روسیه انجام می شود. روس ها حق دارند از خود سوال کنند که اگر این طرح علیه ما نیت پس علیه چه کسی است. پس از روسیه، تا اقیانوس آرام کشوری وجود ندارد که حتی بتوان آنرا به شکل ذهنی به عنوان منبع تهدید به تحلیل وارد کرد. روسیه در اروپای شرقی همواره حضوری خونین داشته است. کشورهای این منطقه بیش از ناتو و ایالات متحده متمایل به ورود بازیگران جدید به منطقه هستند. ورود بازگران جدید باعث ایجاد موازنه در برابر روسیه ای می شود که هرگاه توانسته این منطقه را مورد تاخت و تاز قرار داده است.
مورد دوم در حقیقت تفسیری اروپایی از مقابله با روسیه است. کشورهای اروپای غربی نیز هریک به نوعی با روسیه درگیر بوده اند. انگلستان در مناطقی دوردست و برای حفظ مستعمراتش و فرانسه و آلمان نیز به شکل مستقیم بارها با روس ها جنگیده اند. در اروپای غربی گفته ای وجود دارد با این مضمون که؛ اگر روس ها چکمه به پا کنند اروپا را تصرف می کنند. بزرگترین حامی گسترش اتحادیه اروپا به شرق آلمان است که در یک قرن اخیر بیشترین ضربه ها را از روسیه دریافت کرده است. آسیای مرکزی نیز یکی از حوزه های جدید ورود ایالات متحده است و برای این کشور دارای اهمیت راهبردی است.
عدم اعتماد به طرف مقابل و سعی در افزایش قدرت ملی با استفاده از ابزارهای درونی و بیرونی به رقابت و سپس به تعیین حدود قلمرو و حاکم شدن شرایط رقابت به شکل سینوسی می شود که مصادیق آن از نگاه والتز مشخصه تمام عیار نظام بین الملل است. بزرگترین مثال تاریخی برای روابط دو کشور دوران جنگ است که کلکسیونی از قراردادهای کنترل تسلیحات، رقابت شدید تا آغاز جنگ و لفاظی های فراوان در باره تنش زدایی را درخود جای داده است. اگرچه آمریکایی ها در آغازین روزهای پایان جنگ سرد به روس ها(دولت بوریس یلتسین) قول دادند که کشورهای عضو پیمان ورشو را به ناتو وارد نکنند اما اعضای ورشو یکی پس از دیگری به ناتو پیوستند و روسیه گرفتار در مشکلات اقتصادی و داخلی نمی توانست کاری انجام دهد.
آندره ایلاریونوف، مشکلات روسیه و آمریکا را در مقاله ای که در سال 2009 در موسسه مطالعاتی کاتو(CATO) منتشر کرد به سه دسته تقسیم بندی کرده است، شامل؛
- چالش های به جا مانده از گذشته روابط روسیه و آمریکا
- چالش های مردم روسیه، کشورهای همسایه، صلح جهانی با توجه به سیاست رژیم جدید روسیه
- پیش بینی اینکه اگر سیاست های دولت جدید و شعارهای آن عملیاتی شود1
اگرچه وی به امکان گذار از رقابت به همکاری در روابط دو کشور امیدوار است اما فهرست موضوعاتی که وی به عنوان مساله ذکر می کند نشان می دهد که زمینه های رقابت بسیار جدی است و امکان این گذار آنهم به گونه ای که رقابت جای خود را به همکاری بدهد وجود ندارد که باتوجه به نگاه والتز مشخصه روابط تمام کشورهای جهان است. چالش های به جا مانده از دوران جنگ سرد برای روسیه بیش از آنکه بد باشد خوب است زیرا این چالش ها به سلاح های هسته ای مربوط می شود که مهمترین ابزار روسیه برای چانه زنی در برار قدرت فزاینده ایالات متحده است.
آمریکایی ها برای دربرگیری روسیه طرح سپر دفاع موشکی را در دوران جورج واکر بوش مطرح کردند. بهانه این طرح موشک های ایران و کره شمالی بود که از نظر روسیه به هیچ وجه پذیرفتنی نبود. آنها خود را هدف این طرح دانسته و با آن به شدت به مخالفت برخواستند. عدم اعتنای آمریکا به مخالفت های روسیه ناگهان جای خود را به تجدیدنظرهایی در این طرح داد و حتی به امضای پیمان جدید کنترل تسلیحات بین دو طرف یعنی استارت-22 نیز کشیده شد. به رسمیت شناختن قدرت هسته ای روسیه در کنار ایالات متحده که آنی ترین نتیجه این پیمان بود، باعث شگفتی شد و اعتراض های زیادی را در داخل آمریکا برانگیخت. مخالفین هزینه های این پیمان را در برابر عواید آن ناچیز دانستند. این مخالفت ها تا حدی است که در سنا بحث بر سر عدم تصویب آن جدی است.
رييس كميسيون امور بين المللي دوماي روسيه، كنستانتين كاساچيف، امضای قرارداد جدید کنترل تسلیحات در سنا را به دلیل از دست دادن تعدادی از کرسی های حزب دمکرات بعید دانست. رابرت گیتس وزير دفاع آمريکا نسبت به پيامدهاي سياسي تصويب نشدن امضا قرارداد پيمان استارت جديد با روسيه از سوي کنگره آمريکا هشدار داد و آنرا باعث لطمه دیدن روابط دو کشور دانست. گیتس با قاطعیت تاکید کرد: من معتقدم اين پيمان در راستاي منافع امنيت ملي ما است.