جعفر قناد باشی
کارشناس مصر
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
علل پیروزی آقای سیسی
علت پیروزی آقای سیسی و کسب آرا به تبلیغات بسیار زیادی که به طور مستقیم و غیر مستقیم راجع به شخص آقای سیسی شد مربوط میگردد. اهرم های مختلفی به کار گرفته شدند تا آقای سیسی را منجی مصر وانمود کنند. یکی از اقدامات این است که نا امنیهایی در اثر اهمال ارتش در مصر اتفاق افتاد که در برابرش آقای سیسی را به عنوان ایجاد کنندهی امنیت معرفی کردند، درحالی که در حقیقت ریشهی این ناامنیها از خود ارتش مصر بود. اصلی ترین شعار آقای سیسی ایجاد امنیت و ثبات و آرامش بود. دیگر کشتارها و اقدامات سرکوب گرانهای و بزرگنمایی خطرات اخوان نیز در این پیروزی نقش داشت. آنها اخوان را به این وسیله متهم کردند که اگر آزاد باشند دست به کارهای تروریستی میزنند. لذا با بزرگ کردن خطرات تروریسم و ایجاد زمینه هایی برای ناامنی آقای سیسی را منجی مصر معرفی کردند. از طرف دیگر این گونه وانمود کردند که سیسی میتواند کمکهای امریکا و… را به طور جدی تری در اختیار اقتصاد مصر بگذارد و عاملی برای توسعه باشد. سومین عامل به شکافی که در جامعه مصر در زمان آقای مورسی ایجاد شد برمیگردد. آنها بخشی از جامعه را تحت عنوان این که از روی کار آمدن اخوان نگران هستند، جدا کرده و از نظر خبری و تبلیغاتی تقویت کردند. لذا آنها را آماده کردند که همانطور که در تابستان گذشته به صحنه آمدند و آقای مرسی را کنار گذاشتند، در همان خط باقی بمانند. در بخش دیگر همهی احزاب غیراسلامی و خود حزب سابق آقای مبارک و همهی آنهایی که به مسیحیان مربوط میشوند را به سمت افرادی که میتوانستند تحت پوشش قرار دهند، یا سمت و سوی آقای سیسی کشانده و هدایت کردند. در بعد دیگری رسانههای مصری مثل الاهرام و شخصیتهایی مثل امر موسی، نیز به رای آوردن آقای سیسی خیلی کمک کردند. در بعد دیگر آقای صباحی که یکی از رفیقان آقای سیسی بود، در انتخابات، اگر کاندید نمیشد در واقع انتخابات مصر تک نامزدی بود و کس دیگری به صحنه نمیآمد. صباحی سبب شد که انتخابات جدی تلقی شود. همانطور که آقای صباحی و دیگران میگویند، بخش بزرگی از پیروزی آقای سی سی رای سازی بود.
واژگان کلیدی: سیسی، انتخابات ریاست جمهوری مصر ، مصر، پیروزی سیسی، آینده مصر، علل پیروزی سیسی؛ چالش های فراروی سیسی
آنهایی که در مصر بودند ادعا میکنند افرادی که در انتخابات شرکت کردند بین 16 تا 22% بودند و نه 45% . لذا بخشی که به نظر میآید بزرگنمایی شده است، اعتباری ندارد اما بخشی که تحت عنوان محبوبیت آقای سیسی مطرح میشود به یک سری طرحهای سیاسی و اقتصادی، دلارهایی که خرج شد
مربوط میشود. حتی بسیاری از مراکز مربوط شروع به امتیاز دادن به مردم کردند. ازجمله، از جانب ستادهای آقای سیسی لامپ کم مصرف در مصر توزیع شد. آقای سیسی هم سعی کرد با یک سیاست خارجی مستقل، روابط با روسیه را به رخ مردم بکشد در حالی که این روابط، روابطی جدی و اصیل نیست. روابط اصلی ایشان با امریکا و انگلیس است. ولی او مخالفت های سوری با امریکاییها کرد که این امر هم در موفقیتش نقش داشت.
آخرین عامل هم عامل خود ارتش است. ارتش سعی کرد اگرچه ارتش ضدصهیونیستی نیست، خودش را یک ارتش ضد صهیونیستی و خادم به ملت و ادامه ارتشی که با اسرائیل جنگیده است معرفی کند.
نگاه بازیگران مختلف منطقه ای و بین المللی به پیروزی سیسی
طرفهای غربی سعی کردند به طور غیر مستقیم انتخابات را یک انتخابات معتبر معرفی کنند. هر چند اختلافاتی در اتحادیه اروپا ایجاد شد که ناظری بر انتخابات نداشته باشند، ولی بالاخره به همت خط حمایت از آقای سیسی و اعتبار بخشیدن به ایشان، ایشان پیروز شد و توانست با شرکتش در انتخابات، انتخابات را یک انتخابات جدی تلقی کند. در حالی که اصلا دموکراسی با حضور قدرتهای نظامی دموکراسی منطبق با موازین اروپایی و غربی نیست. در واقع طبق توافقی که از قبل هم پیش بینی شد، غرب سعی کرد که با شیوهای متفاوت، نسبت به اعتراضات مخالفین، انتخابات را معتبر کند. سایر مناطق نیز اظهار خشنودی کردند . حتی سلاطین متحده عرب سعی کردند این انتخابات را جدی تلقی کنند و این امر هم به نوبه خود کمک کرد. البته قطر و ترکیه و برخی از شاخههای اخوانی، سعی کردند مخالفت کنند، ولی به دلیل جو ضداخوانی که در کشورهای عربی، ترکیه و حتی در خلیج فارس ایجاد شده، مخالفت جدی صورت ندادند. یعنی فضا، فضای مساعدی برای مخالفت با سیسی نبود. ترکیه اکنون مشکلات زیادی دارد و لذا مخالفین انتخابات، موضع جدی از خودشان نشان ندادند. بنابراین موافقین سعی کردند از طریق رسانههای بسیار فراگیر به شکل ملایم آقای سیسی و انتخاباتش را تایید کردند و با سیاست خاصی در اخبار، انتخابات را با اعتبار معرفی کردند.
مهم ترین چالشهای سیاسی داخلی و بین المللی فراروی آقای سیسی
یک بخش مهم چالش های سیسی چالشهای اقتصادی و رفاهی است. شاید یکی از مهم ترین چالشها که در زمان آقای مبارک حتی زمینهی انقلاب مصر را فراهم کرد به قوت خود باقی است. در 3 سال گذشته به دلیل مشغولیت اقدامات سیاسی، اقدامات انقلابی، کودتا و بخشهایی از اقتصاد مصر متوقف شده و لذا این چالشهای رفاهی اقتصادی بیشتر شده است. چالش اصلی نظامیان این هست که آنها کارآمدی لازم برای تغییر این وضعیت و پاسخگویی به مطالبات مردم به خصوص در کوتاه مدت را ندارند. نظامیان مصری به دلیل اینکه از طبقه اشراف مصر و از طبقه حکومتی سابق مصر هستند، از جنس کسانی هستند که مشکلی برای مردم مصر درست کردند که مردم به حد انقلاب رسیدند. حالا همین طبقه اشراف، با یک چهره جدیدی به ریاست رسیدند ، لذا در درازمدت نمیتوانند تامین کننده خواسته های مردم در عرصه اقتصادی باشند. اما در عرصه سیاسی کنار زدن اسلامگراها در صحنه سیاسی، آن هم در جامعهای که جامعه اسلامی است، چالشی اساسی محسوب میشود. چالش دیگر نظامیان مطالباتی در رابطه با اسرائیل است. جامعه مصر با جدیت رژیمی را که با اسرائیل به مباشات برخورد کند، نمی خواهد و تحمل نمی کند. فلسطین همچنان استخوان در لای زخم باقی ماند.