سیما رفسنجانی نژاد
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد:
همکاری های منطقه ای در قالب های اقتصادی و سیاسی همواره یکی از اولویت های سیاست خارجی کشورها برای پیشبرد اهداف و منافع ملی است که اهداف و منافع را میتوان در چارچوبهایی از نگاه برد- برد تعریف کرد. چرا که در فضای منطقه ای همکاری مبتنی بر رویکرد برد- برد می تواند به افزایش و ارتقا امنیت در همه حوزه ها بیانجامد. براین مبنا، اجلاس سه جانبه وزرای امورخارجه جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان را می توان از جمله اجلاس هایی توصیف کرد که چارچوب های همکاری سه کشور را برای آینده ای همگرا و مشترک می سازد. برگزاري این اجلاس سه جانبه را مي توان در چارچوب حركت همگرايي اقتصادي به سمت همگرايي سياسي تبيين كرد. دومین اجلاس وزرای خارجه ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان، که در 17 اسفند در شهر نخجوان برگزار شد از اهمیت خاصی برخوردار است. سنگ بنای اجلاس وزرای خارجه سه کشور ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان در فروردین ماه ۱۳۹۰ و در شهر ارومیه گذاشته شد. این نشست سهجانبه در حالی برگزار میشود که روابط سه کشور تحت تأثیر تحولات و ناآرامیهای منطقهای قرار گرفته و با توجه به منافع و علایق متفاوت آنها در منطقه و به تبعیت آن موضعگیریهای متفاوتی که این کشورها اتخاذ کردهاند بیم آن میرفت که روابط سه کشور دستخوش تحولات جدی شود. موضوعاتی که در این مجال مورد بررسی قرار می گیرد عبارت است از: ا- اهداف نشستهای سه جانبه منطقه ای بین ایران و آذربایجان و ترکیه 2- هرکدام از این کشورها چه منافعی را از این نشستها دنبال می کنند و 3- بررسی دلایل همگرایی و واگرایی بین این سه کشور.
تحلیل رخداد:
اهداف اجلاس سه جانبه؛
علی اکبر صالحی ، احمد داود اوغلو و المار محمد یاروف وزیران امورخارجه ایران ، ترکیه و جمهوری آذربایجان در نشست نخجوان با انتشار بیانیه مشترک بر گسترش همکاری در زمینه های انرژی، حمل و نقل، تجارت، گردشگری، مبارزه با تروریسم، قاچاق مواد مواد و جرایم سازمان یافته و حل مسالمت آمیز مناقشات منطقه قفقاز تاکید کردند. در واقع سه كشور با توجه به روابط تاريخي ريشه دار، ميراث فرهنگي، تمدني و مناسبات همسايگي در زمينه هاي اقتصادي، سرمايه گذاري مشترك، امور مرزي، حمل و نقل و ترانزيت و امور فرهنگي در صدد گسترش همكاري هاي سه جانبه هستند. این نشستها این امکان را فراهم میکند که از فرصتهای منبعث از مشترکات دینی وتاریخی برای توسعه و پیشرفت و رفاه و آسایش مردم این سه کشور استفاده کرد. همکاری سه جانبه این سه کشور میتواند بنیان مناسبی را برای تقویت صلح و ثبات منطقهای و توسعه همکاریها و ارتباطات در قالب همکاری منطقهای نیز فراهم کند. این بنیان از ظرفیت خدمت به صلح و ثبات منطقهای برخوردار است. حل صلح آمیز و عادلانه مناقشات منطقهای از طریق همکاریهای منطقهای قابل حصول است.
افزايش مبادلات منطقه اي همواره به عنوان يكي از مسيرهاي همگرايي منطقه اي تعريف شده است. در اين چارچوب، همگرايي منطقه اي به عنوان يك استراتژي و در قالب تاكتيك تبادلات اقتصادي و تجاري براي دولت هاي همجوار در يك منطقه از اهميت بسزايي برخوردار است. بر اين مبنا، همگرايي اقتصادي مي تواند ساختاري را ايجاد نمايد كه منجر به همگرايي سياسي ميان كشورهاي شكل دهنده به اين روند شود. برگزاري اجلاس سه جانبه وزراي امور خارجه جمهوري اسلامي ايران، تركيه و جمهوري آذربايجان به نوعي طرح اين ساختار بر مبناي مشتركات اقتصادي است. سه کشور در طول سال های گذشته گام های اساسی و مثبتی برای ارتقا و افزایش مناسبات اقتصادی برداشتهاند. به طوری که حجم روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با ترکیه در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) حدود ۱۱ میلیارد دلار و با جمهوری آذربایجان ۵۰۰ میلیون دلار که این حجم روابط بر اساس توافقات حاصله بسرعت افزایش خواهد یافت. در این میان، نمود گسترش این روابط را می توان در حوزه های تبادلات گازی و برق میان سه کشور یافت. در حوزه صادرات گاز، بر اساس قرارداد ۲۳ ساله، جمهوری اسلامی ایران سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به ترکیه صادر می کند که براساس همین قرارداد در سال ۲۰۱۰ به طور متوسط روزانه ۳۰ میلیون متر مکعب گاز به ترکیه صادر شده است. هم اکنون جمهوری آذربایجان در قالب قرارداد مبادله سالانه حدود ۳۵۰ میلیون متر مکعب گاز به ایران میدهد و ایران نیز به همان میزان گاز به جمهوری خودمختار نخجوان گاز تحویل میدهد.
همچنین، ارتباط الکتریکی با کشور آذربایجان از سال ۱۹۹۲(۱۳۷۱) شروع شده و فروش برق به این کشور تا سال ۲۰۰۰ (۱۳۷۹) ادامه یافت. سپس از سال ۲۰۰۱ میلادی (۱۳۸۰) تبادل با این کشور آغاز گردید و تاکنون در حدود ۴ میلیارد کیلووات ساعت انرژی برق با این کشور تبادل گردیده است. مقداری از انرژی وارداتی از جمهوری آذربایجان به منطقه نخجوان ترانزیت می گردد. فروش انرژی به کشور ترکیه از سال ۱۹۹۶(۱۳۷۵) تا ماه مارس ۲۰۰۲ (فروردین ۱۳۸۱)صورت گرفته و سپس به درخواست طرف ترکیه ای متوقف شد. ترانزیت برق به این کشور طبق قرداد سه جانبه ایران- ترکیه و ترکمنستان از طریق خط انتقال ۴۰۰ کیلوولت از دسامبر ۲۰۰۳ (دی ۱۳۸۲) آغاز گردیده و تاکنون بالغ بر ۳میلیارد و ۴۰۰ میلیون کیلووات ساعت انرژی برق به این کشور ترانزیت شده است.در ضمن قرارداد فروش مستقیم برق به این کشور نیز از سپتامبر۲۰۱۰ (آذر۱۳۸۹) آغاز گردیده است.
حجم مبادلات نشان مي دهد كه مسير همگرايي ميان اين سه كشور مي تواند از همگرايي اقتصادي به همگرايي در حوزه هاي سياسي تبديل گردد. نشانه هاي اين همگرايي سياسي را نيز مي توان در حمايت سياسي تركيه از بيانيه تهران و مشاركت فعال اين كشور در موضوع هسته اي ايران يافت.
موضوعی که از سال های گذشته تاکنون، از اولویت های اصلی میان سه طرف بوده، موضوع ترتیبات امنیتی مشترک، حل مشکلات امنیتی منطقه، همکاری بین کشورهای منطقه بدون حضور و دخالت بازیگران فرامنطقه ای است که در حوزه امنیت منطقهای و همچنین در حوزه قفقاز دنبال شده است. در حوزه امنیتی هر چند فضای مثبت برای تعامل میان سه طرف و به ویژه میان جمهوری اسلامی ایران و ترکیه ایجاد شده است که نمود آن در همکاری برای مقابله با گروههای تروریستی در مرز دو کشور بود، اما هنوز این همکاری های سه جانبه به ایجاد ترتیبات امنیتی بادوام نیانجامیده است. روابط سه جانبه ميان جمهوري اسلامي ايران، تركيه و جمهوري آذربايجان را مي توان نمونه اي از تلاش در جهت منطقه گرايي و همگرايي سه جانبه تصور كرد كه در چارچوب گسترش روابط اقتصادي صورت مي پذيرد.
منافع سه کشور
منافع و خواست های هر کشور موضوعات و بحث هایی پردامنه هستند و همچنین زاویه دید و چالش هایی بین سه کشور (بویژه با جمهوری آذربایجان ) وجود دارد. به طور کلی ایران منافعی را در تعامل و همکاری با دو کشور ترکیه و آذربایجان دنبال میکند که بخشی از آن در حوزه اکو مطرح است و بخشی دیگر در قالب سازمان همکاری اسلامی و تا حدی هم در موضوع اجلاس سه جانبه تعریف میگردد. در این بین ترتیبات امنیتی مشترک، حل مشکلات امنیتی منطقه، همکاری بین کشورهای منطقه بدون حضور و دخالت کشورهای خارجی از اولویتهایی است که ایران در حوزه امنیت منطقهای و همچنین در حوزه قفقاز دنبال کرده است.
در این میان باکو هم همواره تلاش کرده است به نوعی مسائل امنیتی خود را با جلب همکاری با کشورهای دیگر مرتفع کند. چرا که در بحران قره باغ هم امکان ورود وجود دارند و گروه مینسک و کشورهای اروپایی و آمریکا هم در این گروه حضور داشته و عملا پای آنها به این مسائل باز شده است.
ترکیه اکنون در موقعیتی است که همانند ایران توجه و تمرکز خود را به مسائل خاورمیانه معطوف کرده است. در این بین باید گفت دغدغه ترکیه حل مشکلات و چالشها با ارمنستان به گونهای است که نارضایتی آذربایجان را به همراه نیاورد. در واقع مساله و معادله ارمنی میتواند بر کل روابط خارجی ترکیه سایه اندازد. چنانچه بارها موضوع نسلکشی ارامنه توسط کشورهایی مانند فرانسه برای سیاست خارجی ترکیه چالش زا بوده است. باید در نظر داشت که اگر ترکیه بتواند در همکاری های دوجانبه و چند جانبه خود رضایت آذربایجان را به دست آورد شاید بتواند مشکلات و چالشهای تاریخی خود با ارمنستان را هم تا حدودی حل کند. گذشته از این نیز حفظ نفوذ اقتصادی و سنتی ترکیه هم جایگاه خود را در سیاست خارجی این کشور دارد.
ایران و ترکیه به رویکردهای منطقهای تمایل بیشتری نشان میدهند تا جمهوری آذربایجان و احتمالا در این حوزه هم شاید این دو کشور (ایران و ترکیه) دارای دیدگاه های نزدیکتری به هم باشند. بویژه اینکه ترکیه همچنان تلاش میکند که همان سیاست چند سال اخیر خود را که صفر کردن مشکلات است را با همسایگان خود دنبال کند. در واقع مصداق این امر هم میتواند این باشد که در این اجلاس سه کشور بتوانند به توافق هایی مشترک برسند.
در این بین اگر در این گونه از نشستها همواره ایران دچار چالش ها و مشکلاتی با کشورهایی دیگر باشد و ترکیه هم بخواهد نقش میانجیگر را بازی کند و به این جایگاه دست یابد طبیعتا این ترکیه است که سود بیشتری از چنین نشستهایی خواهند برد، ولی چنانچه بحث در مورد همکاریهای مشترک سه جانبه باشد و روابط و منافع بر مبنای برد-برد باشد و دو قدرت منطقهای از این امر سود مناسب میبرند.
تنشهای موجود بین سه کشور
دیدار وزرای خارجه این سه کشور در نخجوان از این دید اهمیت پیدا می کند که روابط ایران با آنها از چندی پیش پر تنش شده است. ریشه تنش با ترکیه را باید در موضع گیری تازه این کشور در ارتباط با سوریه و نزدیک شدن به جبهه غرب دانست، در حالی که با آذربایجان تیرگی روابط به دلیل چند مشکل به وجود آمده است. نصب سیستم دفاع موشکی ناتو در ترکیه یکی از موارد اختلاف دو کشور است و ایران همواره نسبت به نصب این سیستم در خاک ترکیه اعتراض کرده است. آقای صالحی وزیر خارجه ایران، گفته است: «در شرایط فعلی که منطقه شاهد تحولات و حوادث گوناگون است، ما ضرورت استقرار چنین سامانه ای را نمی بینیم».
بحران سیاسی سوریه هم سبب تشدید واگرایی دو همسایه شده است. ایران به صورت سنتی دولت سوریه را همپیمان خود محسوب می کند و اعتقاد دارد که شورشهای مردمی در این کشور تلاشی از سوی اسرائیل و غرب است تا سوریه را از جبهه مبارزه با اسرائیل خارج کند. ترکیه اما باور دارد که تظاهرات مردم سوریه تلاش بر حق مردم این کشور برای رسیدن به یک نظام سیاسی دموکراتیک و عادلانه تر می باشد و با این اعتراضات مشروعیت حکومت بشار اسد از بین رفته است. ترکیه برای وادار کردن حکومت سوریه به عقب نشینی این کشور را به صورت یکجانبه تحریم کرده است و حمایت خود را از مخالفان حکومت بشار اسد به صورت عملی نشان داده است. ایران ،اما، باور دارد که اگر ترکیه واقعا در پی دموکراسی برای مردم عرب زبان بود باید از خیزشهای مردم بحرین و یمن نیز حمایت می کرد.
درباره جمهوری آذربایجان باید گفت که جمهوري آذربايجان يك كشور شيعي تلقي مي شود و با درنظر گرفتن همجواري جغرافيايي و پيوندهاي تاريخي و فرهنگي جمعيت آن با ايرانيان روابط دو كشور براي نزديكي از استعداد و قابليت بالايي برخوردار است، درحالي كه شواهد حاكي از آن است كه اين روابط با گذشت زمان به تدريج با بي اعتمادي و سوء ظن همراه شده و رو به سردي گذاشته است. يكي از فاكتورهاي مهمي كه مانع از گسترش سريع روابط بين دو كشور ايران و جمهوري آذربايجان مي شود، روابط روبه گسترش آذربايجان با اسرائيل مي باشدكه باعث نگراني مقامات سياست خارجي ايران گشته است. به تازگی ایران، آذربایجان را متهم به کمک به اسرائیل برای ترور دانشمندان اتمی ایران کرده است. از این رو به احضار پی در پی سفیر جمهوری آذربایجان در تهران پرداخته است. البته جمهوری آذربایجان نگرانی ایران از خرید اسلحه از اسرائیل را رد کرده است و درمقابل ایران را متهم به حمله “ارتش سایبری” این کشور به سایت اینترنتی تلویزیون جمهوری آذربایجان نمود. تنش دیگر در پی پیشنهاد نمایندگانی از حزب حاکم در پارلمان جمهوری آذربایجان افزایش یافت که نام کشورشان را به “آذربایجان شمالی” تغییر دهند. به گفته صاحبنظران، طرح شماری از نمایندگان پارلمان آذربایجان برای تغییر نام کشورشان با هدف وارد کردن فشارهای سیاسی به دو همسایه این کشور به خصوص ایران مطرح شده است. ایران و جمهوری آذربایجان به عنوان دو کشور شیعه مسلمان روابط گرمی با یکدیگر ندارند و مناسبات این دو طی نزدیک به بیست سالی که از استقلال جمهوری آذربایجان می گذرد، در مواردی تیره و بحرانی بوده است.
با این همه روابط ترکیه و جمهوری آذربایجان از وضعیت بهتری به نسبت به مناسبات با ایران برخوردار بوده است. در مورد روابط ترکیه و ایران چالشهای وجود دارد، اما سطح روابط دو کشور زیاد افت نکرده است. چنانچه در حوزه هایی مانند میانجی گری ترکیه در پرونده هستهای ایران و یا روابط اقتصادی دو طرف روابط همچنان دوستانه باقی مانده و فقط اختلاف در حوزه سوریه و مسائل عربی تا حدی بر روابط دو کشور سایه انداخته است. اما در مورد روابط ایران و آذربایجان مشکلات و چالشها جدی تر است و در سالهای اخیر و همچنین ماه های گذشته مسائل و چالش هایی در روابط دو کشور مطرح شده است که شاید این اجلاس سه جانبه بتواند تا حدی فضای روابط ایران و آذربایجان را مناسب تر و تلطیف کند.
مقامات ایرانی از نتایج این نشست، ابراز امیدواری کرده خواستار رفع مشکلات میان دو کشور و برقراری روابط دوجانبه دوستانه شده اند. واگرچه در واقع این نشست ها کافی به نظر نمی رسند اما لازم هستند. یعنی اگر این نشست ها با حضور فعال بخش خصوصی و در عرصههای اقتصاد، فرهنگ، اطلاع رسانی همراه باشد برداشت منفی سه کشور از همدیگر تا حدی کاهش خواهد یافت.
دورنمای رخداد:
برگزاری اينگونه اجلاس ها، فرصت مناسبی براي توسعه همكاري ها در بخش هاي مختلف بين سه كشور را فراهم می آورد. حجم مبادلات اقتصادی بین سه کشور نشان مي دهد كه مسير همگرايي ميان اين سه كشور مي تواند از همگرايي اقتصادي به همگرايي در حوزه هاي سياسي تبديل گردد. نشانه هاي اين همگرايي سياسي را نيز مي توان در حمايت سياسي تركيه از بيانيه تهران و مشاركت فعال اين كشور در موضوع هسته اي ايران يافت كه در بيانيه اجلاس اخير، اين مشاركت در قالب اين بند بيان گرديده است؛ سه كشور بر اهميت اصل عدالت در تنظيم مناسبات بين المللي و احترام به حقوق قانوني تمامي كشورها براي دستيابي به توسعه، دانش و فناوري از جمله دستيابي به فناوري صلح آميز هسته اي در چارچوب معاهده ان-پي- تي، بدون هرگونه تبعيض و نابرابري، با در نظر داشتن اينكه آژانس بين المللي انرژي هسته اي تنها نهاد راستي آزمايي براي انجام نظارت است، تاكيد مي كنند. در ديگر سو، جمهوري آذربايجان قرار دارد كه اگرچه حجم روابط اقتصادي ميان ايران و اين جمهوري در سطح بالايي قرار ندارد اما با تمهيدات صورت گرفته به نظر مي رسد كه به سرعت در حال افزايش است. براين مبنا، در چارچوب افزايش حجم روابط اقتصادي ميان ايران و جمهوري آذربايجان به دليل ماهيت روابط (برگرفته از مشتركات تاريخي و فرهنگي) مي توان انتظار افزايش همگرايي را داشت. همكاري بين سه كشور ايران، تركيه و جمهوري آذربايجان موجب ثبات و توسعه منطقه خواهد شد. اینگونه روابط باعث توسعه همکاریهای منطقه ای و تضمین کننده امنیت پایدار منطقه می شود.
به طور كلي نتيجه ای که از این بحث گرفته می شود این است که علي رغم ويژگي هاي بسیاری که برای موفقیت همگرايي در روابط بین این كشورها وجود دارد و علي رغم تلاش براي بسط روابط سياسي، اقتصادي و امنيتي با اين كشور، به دلیل مسایل موجود بین کشورها و نقاط مبهم و تنش زا بین آنها باعث شده است تا این سه كشور نتوانند آن طور كه بايد از ظرفيت هاي موجود براي همكاري و همگرایی استفاده كنند و روابط طرفين به آن سطحی که ظرفیتش وجود دارد، نرسیده باشد.