سمیه پسندیده
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
مقدمه
رشد روز افزون مخاصمات مسلحانه در سراسر پهنه گیتی و آثار سوء رفتارهای خصمانه بر صلح و امنیت بینالمللی موجب گردیده است تا توجه همگان به این مقوله جلب شود. اگر زمانی فقط بروز مخاصمات مسلحانه تهدیدی علیه صلح یا نقص به شمار میرفت، اکنون نقض حقوق بشر، حقوق بشر دوستانه، کشتار جمعی(ژنوسید)، پاکسازس قومی، تروریسم و … صلح و امنیت بینالمللی را تهدید میکند.
به عنوان نمونه، اوج نگرانی عمیق جامعه بشری در این خصوص را میتوان در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در اوایل دهه 90 در موزد مناقشه قره باغ میان کشورهای ارمنستان و آذربایجان مشاهده نمود چراکه ادعاهای ارضی ارمنستان بر قلمرو آذربایجان موجب بروز درگیریها و مناقشات میلحانه میان دو کشور گردید.
با توجه به اینکه پس از جنگ جهانی دوم، حقوق بشر و ممنوعیت تجاوز و توسل به زور با محوریت صلح و امنیت بینالمللی صراحتا در ماده 1 منشور ملل متحد به عنوان مهمترین اهداف سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شدند، لذا تجاوزات و اقدام به نقصهای جدی و مکرر قواعد و مقررات بینالمللی همانند مناقشه قرهباغ و یا درگیری نظامی روسیه و گرجستان، عکسالعمل جدی جامعه بینالمللی را به دنبال داشته است.
منطقه قفقاز به دلیل شرایط خاص جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، مسائل سیاسی، تاریخی، نظامی و جامعه شناختی، از نقاط بحرانخیز و در عین حال مهم جهان محسوب میشود و موضوع امنیت در این منطقه، برای کشورهای پیرامونی، قدرتهای بزرگ و سایر نقاط دنیا حائز اهمیت فراوانی است. پس از فروپاشي شوروي کانونهاي بحران در اين منطقه به يکباره فعال شده و مناقشاتي نظير بحران قرهباغ، درگيريهاي داخلي گرجستان از قبيل مناقشه آبخازيا – مناقشه آجارستان و اوستيا و در داخل روسيه نيز مسائل قفقاز شمالي و حرکتهاي جدائي طالبانه در داخل فدراسيون روسيه که نمونه شاخص آن بحران چچن بوده است را بوجود آورد. وقوع اين بحرانها در شرايطي بود که اين کشورها بتازگي استقلال خود را بدست آورده و با انبوهي از مشکلات اقتصادي و گسستن ييوندهاي گذشته که ميراث از هم پاشيده شدن شوروي بود دست و پنجه نرم ميکردند. لذا در این نوشتار تلاش شده است تا با توجه به حساسیت امنیتی این منطقه برای کشورهای منطقهای و فرامنطقهای به موضوع اهمیت برقرای صلح و حفظ ثبات و آرامش در آن بپردازد.
جغرافیای قفقاز
منطقه قفقاز سرزمینی کوهستانی، افسانهای و زیباست که در محدودهای به وسعت ۴۰۰هزار کیلومتر مربع با جمعیتی برابر ۲۲میلیون نفر، از شرق به کرانههای غربی دریای خزر و از غرب به کرانههای شرقی دریای سیاه محدود میشود. از جنوب با شمال غربی ایران و جنوب شرقی ترکیه همسایه است و از شمال به چاله کوما – مانیچ در دشتهای جنوب روسیه، محدود میشود. رشته کوههای قفقاز بزرگ (کوه قاف افسانهای) به طول ۱۵۰۰ کیلومتر، از میانه سرزمین قفقاز می گذرد که این سرزمین از آن نام یافته است. رشته کوههای قفقاز بزرگ از شبه جزیره تامان در شمال دریای سیاه ، با جهتی شمال غربی – جنوب شرقی تا جزیره آبشوران در غرب دریای خزرکشیده شدهاست. این رشته کوه، قفقاز را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم میکند. در جنوب این رشته کوهها به ترتیب از شرق به غرب جمهوری های آذربایجان، ارمنستان و گرجستان قرار دارند. در شمال از شرق به غرب جمهوریهای خودمختار داغستان، چچن، اینگوش، اوستیای شمالی، کاباردا – بالکار، قرهچای چرکس و آدیگه واقعاند که همگی در ترکیب فدراسیون روسیه قرار دارند. منطقه قفقاز با ویژگیهای جغرافیایی خود، سبب پیدایش اقوام گوناگونی شدهاست که از زمانهای دور تاکنون، در کنار هم زیسته و در حوادث تاریخی بیشماری، تاریخ منطقه را پدید آوردهاند. در حال حاضر، در این منطقه حدود ۵۰ قوم از سه خانواده قفقازی (ایبری، هند – اروپایی و ترک – آلتایی زندگی میکنند. ادیان اسلام (اکثریت)، مسیحیت و یهود (اقلیت) در کنار یکدیگر چشم اندازهای فرهنگی متضادی همچون چشماندازهای متفاوت جغرافیایی به وجود آوردهاند، به همین سبب قفقاز را «موزاییک اقوام» مینامند.
مسئله امنیت
امروزه مفهوم امنیت بسیار گسترده شده است ونهتنها تابع متغیرهای قدرت بوده و به تبع تحولات بینالمللی دستخوش تحول میشود، بلکه به عنوان یک متغیر مستقل در گفتمانهای سیاسی جدید مورد بررسی قرار میگیرد. امنیت امروزه با مبانی فلسفی و فکری گره خورده است. بدین ترتیب، امنیت نه تنها به صورت سلبی “نبود تهدید” تعریف نمیشود، بلکه به صورت ایجابی “وجود شرایط مطلوب برای تحقق اهداف و منافع ملی” تعریف میشود و حتی امروزه و در موج سوم مطالعات امنیت جهانی، از مفهوم سومی تحت عنوان “امنیت اطمینان بخش” یاد میشود.
منطقه قفقاز بسیار حساس، شکننده و بحرانی است و با توجه به اینکه مکمل ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی کشورهای ایران و روسیه است و همچنین حوزه منافع حیاتی کشورهایی مثل ایران، روسیه، آمریکا و اروپا(مسئله تامین انرژی از منطقه خزر و آسیای میانه) محسوب میشود، بهطور مستقیم بر امنیت ملی کشورهای منطقه و فرامنطقهای تأثیر گذاشته و میگذارد. کشورهای همسایه و حتی کشورهای فرامنطقهای، نمیتواند به مسائل امنیتی قفقاز بیتوجه باشد، چراکه به گواه تاریخ، قفقاز یک منطقه برخورد به معنای واقعی کلمه است. این امر بهویژه برای جمهوری اسلامی ایران در مورد منطقه قفقاز به دلایل خاص سیاسی- امنیتی، قومی، فرهنگی و تاریخی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و هست و همچنین جزء حیات خلوت روسیه محسوب میشود و بنابراین قفقاز همواره نقطه آسیبپذیر امنیت ملی برای این کشورها بوده است. به عقیده کارشناسان منطقه قفقاز باعث اتصال اروپا به آسیا میشود و اگر کسی تسلط نظامی بر این منطقه داشته باشد هر دو قاره را در تسلط خود دارد.
چرا قفقاز نیازمند صلح و ثبات همیشگی است؟
يكي از مهمترين جنبههاي زندگي سياسي بشر، آرمان صلحخواهي و زندگي مسالمتآميز است كه همواره در اكثر جوامع با فرهنگهاي گوناگون مطرح بوده است. در كنار اين واقعيت، جنگ نيز همواره جزء جداييناپذير زندگي نوع بشر به شمار رفته است. بنابراين، در حالي كه جوامع انساني در پي تقويت روح همكاري و همزيستي مسالمتآميز بودهاند، جنگ و مخاصمه نيز همچنان به عنوان مانعي عمده وجود داشته است. در مورد اينكه براي رفع خطر جنگ و يا ممانعت از بروز آن چه بايد كرد، تاكنون انديشهها و تأملات فراواني صورت گرفته است ولي اين امر به اقدام خاص و كارآمدي كه مانع از بروز جنگ شود، منتج نشده است. اهمیت روز افزون منطقه قفقاز جنوبی به ویژه در مناسبات جدید جهانی و صف بندی قدرتهای منطقهای و بین المللی، پژوهش و تحقیق پیرامون این منطقه، بسیار دارای اهمیت کرده است. برخی از عوامل منطقه قفقاز را با اهمیت نموده است که به برخی از آنها اشاره میشود.
این منطقه به عنوان پل ارتباطی میان شمال و جنوب و شرق و غرب، محل تلاقی تمدنهای بزرگ و کهن و همسایگی جهانی اسلام با جهان مسیحیت است. پس از استقلال کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و تغییر شرایط اقتصادی، قفقاز همواره یکی از مهمترین مسیرهای ترانزیت شرق و غرب میباشد و پس از مطرح شدن ساخت کریدور شمال و جنوب نیز به عنوان یکی از مسیرهای این پروژه دارای اهمیت مضاعف شد. قفقاز از دیرباز محل تلاقی تمدنهای بزرگی مثل ایران، یونان، چین، عثمانی، روس و اروپا بوده است و همین امر موجب بروز تعارضات بسیار قدرتهای وقت گردیده است. قفقاز از سمت شرق (آن سوی دریای خزر)، جنوب و جنوب غربی به سرزمینهای اسلامی و از سمت غرب و شمال به سرزمینهای مسیحی متصل است. علاوه بر آن، در داخل قفقاز جنوبی کشورهای ارمنستان و گرجستان دارای مذهب مسیحی و آذربایجان دارای دین اسلام است و در قفقاز شمالی، اکثر جمهوریهای خود مختار روسیه نظیر چچن، اینگوش، داغستان و غیره مسلماننشین میباشند. همزیستی این دو دین الهی در این منطقه در ایجاد پیوند بیشتر میان ملتها بسیار حائز اهمیت میباشد.این منطقه یکی از مسیرهای ترانزیت نفت و گاز به اروپا نیز است، چراکه مشتریان اروپایی روسیه بعد از رخداد برخی عوامل همانند قطعی گاز صادراتی به اکراین تصمیم گرفتند که منابع انرژی خود را از مناطق دیگری تامین کنند که منابع انرژی خزر و آسیای میانه یکی از آنها بود.که مسیر ترانزیت آن از قفاز است.
در مسیر صلح
مناقشه قرهباغ، مسائل ارامنه، ترکها و آبخازیا مهمترین چالشهای قفقاز جنوبی هستند که هر یک نیازمند توجه ویژهای میباشند. برای حل مشکلات این منطقه جوامع بینالمللی هر یک به نوبه خود تلاشهایی را بکار بستهاند البته در این بین برخی کشورها مثل ایران که با کارشکنی روسها و آمریکا مواجه است قاعدتا دارای محدودیتهایی است. ولی یک نکته را هرگز نباید فراموش کرد، و آن تا زمانی که خود کشورهای درگیر مناقشه نخواهند که مسیر صلح را طی کنند این اتفاق رخ نمیدهد، بنابراین پیش از همه دولتها باید به مناقشات به چشم یک موضوع حیثیتی نگاه نکنند(مناقشه قرهباغ) و از ابزارهای دیگری غیر از دیپلماسی بهره نبرند چراکه یک صلح به قیمت حیثیت بسیار بهتر از یک جنگ غرورآمیز است و جنگها از نبود عقلانیت و انسانیت سرچشمه میگیرند.
حضور قدرتهای فرا منطقهای در قفقاز جنوبی یکی از عوامل سلب امنیت منطقه است و کشورهای مشترک المنافع هر چه بیشتر بتوانند ضریب امنیت خود را بالا ببرند، میتوانند به سوی توسعه یافتگی بیشتر پیش بروند. این کشورها برای رسیدن به این امنیت باید آینده خود را با همگرایی بسازند، زیرا همگرایی کشورهای منطقه، به سود جامعه بشری خواهد بود، و بستن قراردادهای اقتصادی یکی از این راههاست. در صورتی که تلاش کشورهای منطقه در راستای همگرایی و همکاریهای منطقهای باشد، میتوان امیدوار به توسعه زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باشیم که موجب پایداری صلح و ثبات در منطقه خواهد بود.
بهشتیپور پژوهشگر مسائل قفقاز معتقد است« که راهحل بحرانهای قفقاز حمایت از استقلال طلبی نیست، بلکه حل مشکلات قفقاز جنوبی نیازمند اصلاحات سیاسی در این کشورها است و میگوید جابهجایی اقوام در دوره روسیه تزاری و بولشیویکی و تحمیل مرزبندی به قومیتها از عوامل مهم ناامنی در منطقه قفقاز است و به عنوان مثال استقلال اوستیای جنوبی به امنیت این منطقه کمک نخواهد کرد بلکه ابزاری برای اعمال قدرت در روسیه خواهد بود و راه حل بحرانهای قفقاز حمایت از استقلال طلبی نیست. کشورهای قفقاز نباید مشکلات خود را تنها در عوامل خارجی ببینند بلکه باید مشکلات خود را ریشهیابی کنند و اقدام به یکسری اصلاحات سیاسی و اجتماعی داخلی بزنند.
و خلاصه کلام، اینکه یک قفقاز جنوبی باثبات، برای صدور سازمان یافته انرژی آسیای مرکزی و قفقاز به بازارهای اروپایی که یکی از دلایل اهمیت استراتژیک قفقاز است کاراتر و مفید تر خواهد بود، در اینصورت اهداف سیاسی و اقتصادی کشورهای منطقه میتوانند یکپارچه و متحد شوند.
1- http://qafqaz.ir/fa/archives/397
2- آردی مک کین لای – آر. لیتل “امنیت جهانی، رویکردها و نظریهها”، ترجمه اصغر افتخاری، پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، تهران، 1380، صص 9 – 72
– HYPERLINK “http://shomalefarda.com/index.php?option=com_content&view=article&id=2026:1389-07-18-14-07-24&catid=150:iran-news” http://shomalefarda.com/index.php?option=com_content&view=article&id=2026:1389-07-18-14-07-24&catid=150:iran-news
– Международный транспортный коридор “Север-Юг”, http://corridors.rzd.ru/isvp/public/corridors?STRUCTURE_ID=682
5- محمود واعظی، “میانجیگری جمهوری اسلامی ایران در بحرانهای آسیای مرکزی و قفقاز” ، رساله منتشر شده دکترای روابط بینالمل، فصل دوم.
6- محمدباقر بهرامی، سفیر ج.ا. ایران در باکو- http://www.khabaronline.ir/news-48243.aspx
– نشست بررسی چشمانداز امنیت و همکاری در قفقازجنوبی سال 2010، http://www.khabaronline.ir/news-48243.aspx