مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC
باراک اوباما رییس جمهور آمریکا سفر دوره ای خود را به چهار کشور آسیایی ژاپن ، کره جنوبی ، مالزی و فیلیپین آغاز کرد. به باور کارشناسان اهداف سفر قریب الوقوع اوباما به شرق آسیا را می توان در مهار چین ، تقویت ائتلاف آمریکا با ژاپن ، نزدیک کردن روابط ژاپن و کره جنوبی ، ترغیب فیلیپین برای همسویی با امریکا و دوری جستن از چین و موضوع شبه جزیره کره جستجو کرد. به همين منظور گفتگويي با جناب غفاري داشته ايم:
واژگان كليدي: اهداف ژئوپلتيك و سياسي اوباما در سفر خاور دور ، اهداف اوباما در سفر خاور دور، سفراوباما به شرق آسيا، روابط چين و امريكا، روابط چين و ژاپن، روابط ژاپن و امريكا
مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به سفر اوباما به خاور دور، مهم ترین اهداف ژئوپلتیک و سیاسی وی درخاور دور چیست ؟
آقای اوباما ،رئیس جمهور آمریکا ، برای سفر به آسیا برنامه ریزی خاصی نکرده بود، اما جمله ای را بیان داشت که میتوان از آن این را استنباط نمود که اوباما دقیقا برای تقویت راهبرد نظامی و امنیتی خودش این سفر را در گستره ی آسیا آغاز کرده است . میزبانان آقای اوباما دولت توکیو و دولت های سئول ، مالزی و فلیپین هستند . اگر از این بین مالزی کنار گذاشته شود ،فلیپین ، ژاپن و کره ی جنوبی از متحدان دفاعی امنیتی آمریکا در حوز ه ی آسیا هستند. مضاف بر این که مالزی با کنار رفتن دکتر ماهاتیر محمد در تقریبا دو دهه ی پیش گرایشی نسبتا قوی به آمریکا پیدا کرده است که این گرایش را می توان در بعد امنیتی و تقریبا نظامی مورد ارزیابی و تفسیر قرار داد . اما آقای اوباما قبل از سفر به تو کیو و هم چنین کره ی جنوبی جمله ای را بیان داشت که از آن می توان چنین استنباط کرد که راهبرد دفاعی- امنیتی آمریکا بیش ازپیش و بیش از هر زمان دیگری در آسیا در حال تقویت شدن است . آن جمله این بود که : “جزایر مورد مناقشه ی بین ژاپن و چین ( که در ژاپن سنکائو خوانده می شود ودر چین دیائویو نامیده می شود ) زیر پیمان امنیتی آمریکا و ژاپن قرار دارند. معنای روشن این جمله این بود که چین حق هیچ گونه مالکیت و تملک این جزایر را ندارد. بنابراین وی با بیان این جمله سیگنال و پیام روشنی را به دولت مردان پکن داد ، اما باید دید که این امر نشان دهنده ی تقابل آمریکا با چین در گستره ی آسیاست یا نشان دهند ه ی تعامل این دو. واقعیت امر این است که آمریکا به بهانه های مختلف سعی می کند که در گستره ی آسیا حضور پیدا کند که یکی از این بهانه ها مناقشه ی چین و ژاپن برسر جزایر دیائویو در دریای چین شرقی است . اگر به یاد داشته باشید چین در دو ماه پیش بر فراز دریای چین شرقی منطقه ی دفاعی هوایی را ایجاد کرده بود و پکن اعلام کرده بود که هواپیمای هیچ کشوری بدون اجازه ی پکن حق پرواز در این گستر ه ی فضایی را ندارد، اما ما بی درنگ و بدون فوت وقت شاهد پرواز هواپیما های آمریکایی و حتی بعضا ژاپنی بر فراز دریای چین شرقی بودیم ، غیر از این آمریکا با فلیپین و ویتنام و همین طور با برخی از کشورهای حوزه ی “آسه آن” پیمان دفاعی امنیتی امضا کرده و این پیمان اشعار می دارد که آمریکا باید از متحدان خودش در مقابل هر حمله ی خارجی دفاع کند .حال اگر فرضا بپذیریم که چین می خواهد با ویتنام ، فلیپین و برخی از کشو رهای حوزه ی آسه آن مثل برونئی و مالزی و حتی تایوان که مدعی مالکیت بر جزایر دریای چین شرقی بر دریای چین جنوبی با مرکزیت استراتژیک هستند، خوب طبعا آمریکا به دفاع از متحدان خودش برخواهد خواست ، اما در طرف دیکر قضییه چین سعی می کند این راهبرد آمریکا را یک راهبرد توسعه طلبی نظامی در آسیا معرفی کند. کما اینکه مردم فلیپین ، ژاپن و کره جنوبی بر خلاف دیدگاهای دولت های خودشان آمریکا را کشوری ستیزه جو ،سیطره طلب و اهل توسعه نظامی در گستره ی آسیا می دانند. بنابراین ما شاهد نوعی هم سویی بر خلاف دولت ها ،بین ملت ها ی آسیایی با چین هستیم. اما گسترده ترین و قوی ترین هدفي که بین آمریکا و چین مورد ارزیابی قرار می گیرد این است که با در نظر گرفتن اکراین و وضعیت آن و تحولاتی که بر آن حاکم شده و هم چنین شرایط پیرامونی حاکم بر آن ما شاهد صف بندی تقریبا مرئی بین فدراسیون روسیه ، چین و حتی جمهوری اسلامی ایران و حتی برخی کشورهای حوزه ی آمریکای لاتین ، متحدان اناسور و کشورهای حوزه ی انقلاب بولیواری هستیم. يعني کشورها ی چین، روسیه و ایران و برخي از کشورها در مقابل آمریکا، اتحادیه اروپا و همین طور ژاپن قرار گرفته اند و مخالف اعمال فشار محیطی -امنیتی آمریکا در ارتقای این منطقه هستند .
مركز بين المللي مطالعات صلح: باتوجه به این که قرار است در سفر اوباما به فلیپین توافق نامه ی امنیتی امضا شود آیا حضور آمریکا در دریای چین جنوبی وفشار بر چین افزایش پیدا خواهد کرد ؟
دقیقا همین طور است ، ما اصلی داریم به نام مداخله به دلایل انسانی و این در آمریکا بسیار جاری و ساری است. من عرض کردم که آمریکا در حال حاضر در حال تقویت کردن ساختارها ، بنیادها و روندهای نظامی در جنوب شرق آسیاست . اگر در جنوب شرق آسیا ویتنام فاکتور گرفته و کنار گذاشته شود ، بازهم باید توجه داشت که فلیپین و تایلند از متحدان دفاعی – امنیتی آمریکا هستند. تایلند در دوران جنگ سرد پایگاهی را در اختیار آمریکا قرار داده بود که آمریکایی ها از طریق این پایگاه ویتنام را بمباران می کردند. فلیپین هم در دوران جنگ سرد دو پایگاه در خلیج سوبیک و دیگری کلارک در اختیار آمریکا قرار داده بود. اما آمریکا نه تنها در پی احیای پایگاه های نظامی خودش در دوران جنگ سرد است بلکه سعی می کند باری دیگر تفکرات دوران جنگ سرد را احیا کند. احیای تفکر جنگ سرد در واقع نوعی تقابل بین آمریکا و چین است. اما چین سعی می کند با در دست گرفتن دیپلماسی مدارا تا حدودی این حرکات و اقدامات آمریکا را خنثی بکند و معتقد است که دیپلماسی هنوز ظرفیت دارد و می توان از طریق دیپلماسی جلو رفت و از طریق مذاکره به نتیجه رسید. در واقع اين امر هشداری به کشورهای جنوب شرق آسیا است. پکن این هشدار را به این دلیل می دهد که اگر شما بحث جزایر یا هربحث دیگری را محور منازعات آبی قرار بدهید قطعا آمریکا به این بهانه حضور نظامی خودش را در این منطقه ی وسیع از جهان تثبیت خواهد کرد واین می تواند از اولین نشانه های جنگ باشد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: اگر به وضعیت موجود و هم چنین به استراتژی و سیاست آمریکا در مورد شرق آسیا در دو سال گذشته نگاه کنیم، دامنه ی تنش بین آمریکا و چین در آینده تا چه حد مورد بررسی قرار خواهد گرفت و افزایش پیدا خواهد کرد ؟
ببینید ما در حال حاضر هم شاهد خط هشدار هستیم و هم شاهد خط تهدید ،نه چین و نه ژاپن هیچ کدام از مواضع خودشان عقب نشینی نمی کنند .کره جنوبی با ژاپن بر سر جزیره ی تاکیشیما در حال نزاع هستند و فلیپین ، ویتنام ، برونئی و مالزی با چین بر سر جزایر درياي چين جنوبي و علاوه بر آن چین با ویتنام مشكل دارد. با اين حال چین سعی می کند که از طریق دیپلماسی هم فشار های محیطی – امنیتی آمریکا را خنثی کند و هم سعی کند که در افکار عمومی این موضوع را بیان دارد که متحدان چین در آسیا جنگ طلب نیستند بلکه این آمریکا و متحدانش هستند که در آسیا در پی جنگند، اما تهدید و هشدار به جای خودش باقی می ماند. اگر در کنار اين ما مؤلفه ی کره ی شمالی را هم به آن اضافه بکنیم ، علی القاعده آمریکایی ها سعی می کنند که از دو چیز استفاده کنند ، یکی اینکه از قدرت و صلابتی که چین در منطقه دارد استفاده کنند و کره شمالی را متقاعد کنند از فعالیت هسته ای خودش دست بکشد. در عین حال اوباما اشاره کرده که ما برای رسیدن به صلح ، به جنگ نیاز داریم ، این اولین جمله ای است که آقای اوباما در اولین سال های ورود به کاخ سفید گفته است. و او شاهد حضور ملکه ی جنگ ،خانم کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه ی دولت قبلی امریکا یعنی آقای بوش نیز بوده است .بنابراین هم دموکرات ها و هم جمهوری خواه ها از یک استراتژی دفاع می کند و آن استراتژی منافع فرامرزی آمریکا در سراسر جهان است و این چیزی نیست که از دید کسی پنهان بماند. در اين شرايط آمریکا سعی می کند که از قدرت چین به نفع خودش و برای صلح و ثباتی که خودش مدعی است در آسیا استفاده کند و سعی کند جلوی نفوذ قدرت نظامی و اقتصادی چین را در آسیا بگیرد.