مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

انگيزه هاي غرب از پذيرش صلح حديبيه انقلاب اسلامي يا توافق بزرگ ژنو بين ایران و 5+1 گفتگو با دکتر امير محبيان

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC

وزیران خارجه ایران و گروه 1+5 بعد از پنج روز مذاکرات فشرده، بامداد یکشنبه رسما توافقنامه هسته‌ای با ايران را امضا کردند. در واقع  قدرتهای بزرگ به این نتیجه رسیدند که تحریم و فشار، راه به جایی نخواهد برد و برای کسب توافق، راهی جز احترام متقابل و مذاکره وجود ندارد و در راستای رویکرد برد برد و در مذاکراتی دشوار و پیچیده، در گام نخست حقوق هسته ای و حق غنی سازی ملت ایران مورد اذعان قرار دادند. با اين وجود پرسشي كه فراروي بسياري است چرايي و انگيزه هاي غرب و كشورهاي 5 به علاوه يك در امضا توافقنامه هسته اي با ايران است. در همين راستا گفتگويي با دکتر امير محبيان رييس مرکز پژوهشي راهبردي آريا  داشته ايم:

 واژگان كليدي: انگيزه هاي غرب از توافق بزرگ ژنو بين ایران و 5+1 ، توافق بزرگ ژنو بين ایران و 5+1، توافق هسته اي ايران و غرب، توافق هسته اي

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا توافق هسته‌ای با ایران را دستاورد دیپلماتیک بزرگی دانست.  در اين بين با توجه به  نوع گزارش هاو خبرهاي در مورد اولويت هاي غربي ها در مورد ايران چه  بسترها و عواملي كشورهاي اروپاي و امريكا را مجاب به توافق  هسته اي كرد؟

علي رغم تهديدات پيش از اين يا حتي تهديد امريكايي ها (كه  دائما از روي ميز بودن گزينه حمله نظامي سخن مي گفتند و سرانجام به توافقي در حوزه ديپلماسي تن دادند) اگر بخواهيم انگيزه هاي غرب و اروپايي را در مورد توافق اخير واكاوي كنيم پاسخ به اين امر را مي توان به راحتي در سخناني كه آقاي كري  وزير خارجه امريكا و بعد از  نشست  ژنو و در برابر خبرنگارن اعلام كرد يافت. وي در جواب منتقدان و معترضاني همانند برخي از كشورهاي عربي، رژيم اسرائيل و همچنين نمايندگان مجلس امريكا اينگونه مطرح كرد كه زماني كه ايران در گذشته براي مذاكره آمادگي اي داشت، ايران حدود 169  سانتريفيوژ داشت. اما بعد از تحريم ها و اقدامات ديگري كه انجام داديم، اكنون ايران هزاران و يا نزديك به بيست هزار سانتريفيوژ دارد. اين امر بيانگر اين است كه تحريم ها و اقدامات ايذايي اينچنيني هيچ گونه تاثيري بر روند پيشرفت هسته اي ايران نداشته است. لذا زماني كه ايران اعلام كرد كه هدف آن ساختن بمب اتمي نيست، بر  اساس باور هاي ديني و نوع سياست رهبران حاكم كشور در پي توليد سلاح هاي كشتار جمعي  نيست، قائل به شفاف سازي است و براي آنكه بتواند در حوزه ديپلماتيك كار شفافي انجام دهد پيشرفت برنامه هسته اي را متوقف مي كند، امريكا از فرصت استفاده كرد. به عبارتي ديگر امريكا و كشورهاي متحد وي به روشني دريافته اند كه  به هيچ  وجه حركت هاي خشن، تند،  نظامي و تحريم مانع پيشرفت هسته اي ايران نمي شود، لذا بهتر است زمان را غنيمت شمرده و در مسيري معقول و ديپلماتيك وارد شده و نوعي بازي برد-برد را شكل دهند. 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: پاریس اعلام كرده است توافقنامه تهران و 1+5 حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت می‌شناسد. رهبر جمهوری‌خواهان مجلس نمایندگان آمریکا نيز اشاره كرده است كه توافق 1+5 با ایران به تهران اجازه غنی سازی می‌دهد. جدا از اين نيز لاوروف نيز اينكه گروه 1+5 حق غنی سازی ایران را به رسمیت شناخت تاكيد كرده است، اما وزیر خارجه آمریکا بيان داشته است توافقنامه ژنو حق غنی سازی ایران را به رسمیت نشناخته است. با اين وجود آيا حق غنی سازی ایران هم در عمل و هم در گفتار در متن توافق نامه به رسمیت شناخته شده است؟

اين امر در توافق نامه و متن  انگليسي آن اعلام شده و منتشر شده است. در اين بين ايالات متحده امريكا و دولت اوباما تلاش كرده اند عدم پذيرش غني سازي هسته اي براي ايران در مذاكرات را بيان كنند، اما در واقع علت استفاده از اين مفهوم كلي  پاسخ گويي اين دولت به محيط داخلي خود است. طبيعتا طرفين اين مذاكره و غرب (بويژه ايالات متحده امريكا) با افكار عمومي خود هم سرو كار داشته اند. در اين حال افكار عمومي ايران بعد از حمايت مقام معظم رهبري از تيم  مذاكره  كننده به گونه يكپارچه از تيم مذكراه كننده حمايت كرد و اين امر به مذاكره كنندگان ايراني نوعي قدرت داد. در حالي كه ايالات  متحده امريكا در اين مدت و در اين حوزه ضعف خود را نشان داد. يعني آنان نتوانستند در بين جريان هاي داخلي و درون كشوري خود وحدتي در مقابل ايران ايجاد كنند. چنانچه لابي صهيونيست عملا محافظه كاران  را در برابر اوباما قرار داد و حتي وي را تحت فشار نهاد. از سوي ديگر هم امريكا نتوانست هماهنگي كاملي با متحدان خود داشته باشد. يعني از يك سو متحدان امريكا در قالب پنج به علاوه يك و عربستان سعودي و رژيم صهيونيستي چرخشي شديد را در مقابل ايالات متحده امريكا نشان دادند و  موضع هاي تندي در برابر رويكرد و نوع نگاه امريكا در مساله هسته اي ايران داشته و حتي دولت واشنگتن را به ساده لوحي محكوم كردند. از سوي ديگر فرانسه هم براي آنكه ثابت كند تنها ايالات متحده امريكا منشا اثر نيست مواضع تندي در ژنو دو گرفت و در جهت تخريب وجهه امريكا گام برداشت. به عبارت ديگر با وجود وضعيت سخت آقاي اوباما، وي اين فرصت را مغتم شمرد و براي پاسخ گويي به فشارهاي افكار عمومي و لابي ها اينگونه مطرح كرد كه در متن توافق هيچ گونه حقي براي پذيرش غني سازي اورانيوم ايران وجود ندارد. در حالي كه وقتي متن مورد تدقيق قرار گرفته ميشود و خوانده ميگردد به گونه روشني مطرح شده است كه ايران حق استفاده از انرژي هسته اي را دارد. يعني با توجه به اينكه غني سازي بيست درصد موضوع اختلافي بوده است و از ايران خواسته شده است آن را متوقف كند، آنها غني سازي پنج درصد را مورد تاييد قرار داده اند. نكته روشن آن است كه از منظر آنان غني سازي پنج درصد حق مسلم ايران است. لذا سخن اعضاي هيئت ايراني، در مورد اينكه غني سازي در اين متن حق ايران شناخته شده است، در مورد پذيرش غني سازي تاييد مي شود. چنانچه هانس بليكس هم در برداشت خود از ماده چهار اين توافقنامه به اين امر اشاره كرده است و هر نگاه منصفانه و عاقلانه ديگري هم همين امر را مورد توجه قرار ميدهد. در واقع برداشت واژگونه ايالات متحده امريكا و دولت اوباما در مانور ها و شعارهاي تبليغي اين دولت به حساب موقعيت سخت اوباما در توجيه اين وضعيت در مقابل رژيم صهيونيستي، كشورهاي عربي و همچنين مخالفان داخلي خود است.

 

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در سند چهار صفحه اي مورد توافق تحریم نفتی ایران متوقف می شود و سطح فروش نفت در سطح فعلی حفظ و درآمدهای نفتی آزاد خواهد شد.تحریم پتروشیمی به طور کامل رفع و تحریم صنایع خودروسازی، تحریم طلا و فلزات گرانبها، تحریم های بیمه و حمل و نقل و مرتبط با نفت برداشته می شود. اين امر چه پيامدي براي سياست خارجي ايران  دارد ؟

من معتقدم كه بدون اينكه تشبيه ويژه اي انجام گيرد در واقع توافق هسته اي ژنو چونان صلح حديبيه اي براي انقلاب اسلامي عمل خواهد كرد. يعني فضاي فشار را از روي ايران برخواهد داشت و رويكرد ايران را به سوي رشد اقتصادي و رشد ديدگاه هاي خود در سطح منطقه و جهان مهيا و آماده ميكند. ضمن اينكه اين امر مشخص كرد كه در جهان چه كساني و چه كشورهايي  جنگ طلب هستند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: توافقنامه ژنو چه پيامدي براي منطقه در بر خواهد داشت؟

نگرانيهاي شديد فرانسه، رژيم صهيونيستي و همچنين عربستان بيانگر اين مساله است. عربستان سعودي اكنون شديدا نگران اين امر است كه در حوزه ديپلماسي اقتصادي با رسيدن به نوعي از توافق و تفاهم قيمت نفت شديدا كاهش يابد و تنها ابزار قدرت استراتژيك عرستان (كه عبارت از قيمت نفت است) از دست آنان خارج و موقعيت اين كشور تضعيف گردد. كوشش هاي اين كشور كاملا فريب كارانه است و كاملا مشخص است  آنها در مورد از دسترس رفتن موقعيت ژنوپلتيك خود نگران بوده و موقعيت برتر ايران را در جهان اسلام را مورد توجه قرار داده اند.  از سوي ديگر اگر رفتار رژيم صهيونيستي را از سال 1948  مورد توجه قرار دهيم  در مي يابيم كه چه پس و چه پيش از تاسيس اين رژيم مجعول، اين دولت از راه بحران و جنگ (چه در درون با فلسطيني ها و چه در بيرون و با كشورهايي چون مصر، اردن ، سوريه ، لبنان و.. ) تلاش كرده است خود را به عنوان نماينده كشورهاي غربي در قلب كشورهاي اسلامي مطرح كند و تاكنون صدها ميليارد دلار از امريكا، آلمان، فرانسه و كشورهاي اروپايي اخذ كند. ضمن اينكه حمايت هاي سياسي و ديپلماتيك بسيار فراواني از اين رژيم صورت گيرد. اما آنچه موقعيت اين رژيم را شديدا زير سوال ميبرد آن است كه بعد از اينكه فضا از فضاي جنگ بر ضد ايران خارج شده و اختلاف منافع شديدي بين امريكا و اسرائيل  آشكار شده است رژيم صهيونيستي  نمي تواند بهانه اي براي خود داشته و به بهانه جنگ و يا امثال آن كشوهاي ديگر را زير فشار قرار دهد. يعني جايگاه اين رژيم از نظر مظلوم نمايي و نوعي اخاذي سياسي شديدا پايين آمده است و اين رژيم را با بحران مواجه خواهد كرد. حتي پيش بيني ميگردد كه اين رژيم براي آنكه موقعيت خود را بهبود بخشد، دست به نوعي حماقت نظامي بزند و نوعي نبرد و حمله را در بخشي از منطقه شروع كرده تا كشورهاي  اروپاي و امريكايي را در مقابل عمل انجام شده  قرار دهد. ما بايد از اين ناحيه هشيار باشيم.

در بعد ديگري فرانسه با اقداماتي كه انجام داد و بعدا مجبور به عقب نشيني كرد چند هدف را تحت نظر قرار داد. وضعيت اقتصادي در فرانسه بسيار بد است. آنها تلاش كرده اند با جلب رضايت كشورهاي عربي خود را در صف مقدم قراردادهاي نظامي و اقتصادي با كشورها عربي مانند امارات،  عربستان، قطر و.. قرار دهند. از سوي ديگر  فرانسه تلاش ميكند كه بار ديگر وجهه امپرياليست خود را در منطقه احيا و خود را جايگزين امريكا در منطقه نشان دهند. در بعد ديگر به دليل موقعيتي كه براي فرانسه در سوريه رخ داد، عملا فرانسه تلاش كرد انتقام خود را از امريكا بگيرد و به نوعي عقب نشيني امريكا از حمله به سوريه پاسخ دهد. در نهايت نيز فرانسه كوشيد كه اين پيام به امريكا دهد( كه اين نگاه كه چنانچه مشكل ايران و امريكا حل گردد مشكل ايران هم حل خواهد شد) درست نيست. با اين وجود و با در نظر داشت اين متغيرها و با توجه به نتيجه مذاكرات و توافق هسته اي اكنون موقعيت فرانسه عملا تضعيف شده است.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در ماه هاي گذشته برخي از استراتژيست هاي جهاني از نوع اولويت هاي چين و روسيه در مورد اولويت هر گونه توافق ايران و پنج به علاوه يك سخن گفته اند. در اين حال در شرايط كنوني چه عواملي باعث توجه مسكو و پكن به سمت توافق هسته اي با ايران شده است؟

 برداشت من اين است كه چين و روسيه هر دو دريافته اند كه ادامه روند و حركت ايران و امريكا به سمتي است كه نوعي از توافق صورت خواهد گرفت. لذا آنها كه در اين مدت در كنار ايران بودند، تلاش كردند كه اين مسير ادامه راه داده و  حال كه ممكن است توافقي صورت گيرد بايد وجهه خوبي در ذهن ايراني ها با اين رويكرد خويش باقي گذارده و  با اين رويكرد در كنار ايران باقي مانند. بنابراين در آخرين لحظه هم برخلاف منافع ايران حركت نكردند. يعني در هنگام رسيدن به نتيجه خود را كنار نكشيدند و مزايا و اعتبار به دست آمده خود را از دست ندادند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: براساس این توافق ساختار برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران به طور کامل حفظ می شود و هیچ عقبگردی وجود ندارد و غنی سازی ادامه می یابد. دو طرف اقدامات اولیه‌ای را دو طرف به مدت شش ماه انجام خواهند داد و تعهدی برای رسیدن به یک راه حل نهایی خواهند داشت . در شش ماه آینده مذاکرات به سمت رفع کلیه تحریم های سازمان ملل شورای امنیت و تحریم های دو و چند جانبه حرکت خواهد کرد. در اين بين حال چالش هاي فراروي مذاكرات از سوي غربي ها چيست؟

چيزي كه مشخص است اين توافقنامه گامي ابتدايي است و راه درازي پيشرو وجود دارد. بيش از اينكه ايران نگران دغدغه ها براي آينده  مذاكرات باشد اين ايالات متحده امريكا و متحدان اين كشور خواهند بود. لذا به نظر من ايالات متحده امريكا اين وظيفه را برعهده دارد كه براي رسيدن به نتيجه و نشان دادن صداقت خود بايد بتواند ابتدا نوعي از وحدت را بين  نيروهاي مختلف و  موتلف خود در درون و بيرون از اين كشور ايجاد كند. اين امر براي امريكا  بسيار دشوار خواهد بود و بستگي به توان اين كشور دارد. 

 

 

مطالب مرتبط