دکتر علی قلی جوکار
جامعه شناس و پژوهشگر فرهنگی ، اجتماعی و روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
مقدمه
حداقل طی دهه گذشته کنشگران جهانی همزمان با توسعه قدرت سخت، برای حفظ منافع ملی و قلمرو سرزمینی و امنیت خود، به استفاده و بهره وری هرچه بیشتر از قدرت نرم را در دستور کار خویش قرار داده اند.وقتی همسویی و ترکیب قدرت سخت و نرم اتفاق می افتد پیامدهای مقبت و منفی آن به مراتب افزایش می یابد. مثلا استفادده همزمان از قدرت سخت( نیروها و تکنولوژی وسخت افزار نظامی) و قدرت نرم(ایدئولوژی و باورهای فرهنگی و مذهبی) در جنگ های خاورمیانه شامل کشورهای سوریه،لبنان،یمن ،فلسطین اشغالی،عراق و افغانستان خود گویاتر از آن است که نیازی به شرح وبسط، و تبیین بیشتری داشته باشد.علاوه بر کنشگران بین المللی دورتر، از یک دهه پیش تر تا کنون کنشگران منطقه چون عربستان سعودی، قطر ، امارات متحده عربی، ترکیه و روسیه هر کدام به سهم و پتانسیل های خود در این وضعیت آشفته و بی ثبات منطقه خاورمیانه، به ویژه در حوزه قدرت نرم نقشی فعال داشته اند.
همان طور که گفته شد امارات متحده عربی به خصوص طی یک دهه اخیر یکی از کنشگران فعالی بوده است که به سبب احساس تهدید از طرف همسایه شمالی خود یعنی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر افزایش و توسعه قدرت سخت خود ، به دنبال افزایش و توسعه قدرت نرم خود برای حفظ منافع، افزایش نفوذ، نقش و جایگاه خود در منطقه و جهان و کاستن از بار تهدید ایران بوده است که برآورد می شود به شکلی موفقیت آمیز به کنشگری پرداخته است . در این مقوله می خواهیم به بررسی و مطالعه تحلیلی مبانی و کنشگری های این کنشگر فعال در منطقه خاور میانه و خلیج فارس و چگونگی ترکیب دو قدرت سخت و نرم برای نیل به منافع ملی و امنیتی خود در مقابل کنشگری های منطقه ای ایران بپردارزیم .لذا در ابتدا به مفاهیم اساسی و نظری موضوع، و سپس به کنش های این کنشگر در منطقه پر چالش خاورمیانه و خلیج فارس می پردازیم.
مفاهیم و مبانی نظری
دیپلماسی عمومی
به گفته برخی از صاحب نظران از جمله ژوف نای ، دیپلماسی عمومی یکی از ابزارهای مهم در قدرت نرم است اما در کل،مفهوم اصطلاح «دیپلماسی عمومی» به برنامه هایی اشاره می کند که تحت حمایت دولت قرار داشته و هدف آن اطلاع رسانی و یا تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی کنشگران بین المللی دیگر است . «ابزار اصلی دیپلماسی عمومی» نیز عبارت است از انتشار متن ، تصاویر متحرک، مبادلات فرهنگی، رادیو ، تلویزیون ، اینترنت و فضای مجازی در عصر کنونی است. دسته دیگری از صاحب نظران با تاکید بر برقراری دوطرفه به جای هدف قراردادن، تصویرسازی و روابط یک طرفه، معتقدند دیپلماسی عمومی با بنا نهادن بر روابط ، فهم نیازهای سایر کشورها ، فرهنگ ها و ملت ها، انتقال نقطه نظرهای ما، تصحیح ادراک های غلط ، و جستجوی حوزه هایی که ما می توانیم آرمان مشترک مان را در آن ها بیابیم، سر و کار دارد. در این ارتباط ، امارات متحده عربی با اتکا به منابع مالی و اقتصادی خود ، اهدافی را برای تبدیل شدن به مقصد تحصیلات عالیه و پذیرش دانشجویان سایر کشورها به خصوص کشورهای اسلامی، تعیین کرده است . این کشور با ایجاد مراکز و مناطق آزاد تجاری و سرمایه گذاری خارجی در جزایر هفت گانه خود، به تدریج مراکز و شهرهای آموزشی خود را گسترش و توسعه داده است به نحوی که هم اکنون بیش از 50 پردیس که دارای شاخه بین المللی در چهار منطقه آزاد مختلف هستند در دوبی واقع شده اند که هر شاخه به صورت جداگانه مشغول به فعالیت می باشد؛ شهر بین المللی دانشگاهی دوبی دارای 40 ( چهل) شعبه دانشگاه خارجی است. امارات متحده عربی از موسسات آموزش عالی خارجی انتظار دارد که همان سیاست ها و مقررات موسسات یا «دانشگاه های مادر» را اجرا کنند. وسعت این شهر دانشگاهی حدود 12 کیلومتر مربع برآورد می گردد .
دیپلماسی علمی
دیپلماسی علمی امروزه در بین کشورهای جهان به خصوص کشورهای مدعی رهبری جهانی، از جایگاه مهمی برخوردار است . کشورهای مدعی رهبری جهانی به صورتی فزاینده از ظرفیت های دیپلماسی علمی برای افزایش نفوذ در جوامع هدف استفاده می کنند.برخی از کارشناسان، «دیپلماسی علمی» را «بُعد چهارم» سیاست خارجی می دانند به نحوی که این نوع دیپلماسی هم اکنون میان کنشگران جهانی در زمینه همکاری های علمی-آموزشی جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است. دیپلماسی علمی هم از منظر اقتصادی، موجب رشد کنشگران بین المللی می شود و هم از منظر فرهنگی، به عنوان منبعی مهم تلقی می شود. استفاده از این نوع دیپلماسی موجب اصلاح تصویر ملی آن ها در جامعه بین المللی گردیده، زمینه اعمال نفوذ و تغییر را در بین جوامع هدف فراهم می آورد. به عنوان مثال در زمانی که روابط کنشگران بین المللی از لحاظ سیاسی مطلوب نیست، این نوع دیپلماسی با ایجاد روزنه امیدی، ارتقای روابط را موجب شده ، آن را بهبود می بخشد. این ویژگی دیپلماسی علمی، کنشگران جاه طلب همچون ایالات متحده آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، روسیه، استرالیا، چین، ژاپن، ترکیه، عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی را در جایگاه ویژه ای قرار داده است تا به عنوان مدعیان عرصه کنشگری منطقه ای و جهانی، عرض اندام نمایند .
مفهوم قدرت نرم
ژوف نای تعاریف متعددی از « قدرت نرم» ارائه داده است .برخی از این تعاریف عبارتند از؛ «قدرت جذب ، اقناع و شیفتگی» ، « توانایی کسب مطلوب از طریق جاذبه» ، و «توانایی تاثیرگذاری بر دیگران از طریق روش های مشارکتی، تعیین دستور کار، متقاعدسازی و جذب مثبت به منظور بدست آوردن نتایج مطلوب»( همان : 4). نای با برشمردن مولفه های قدرت نرم شامل فرهنگ ، ارش های سیاسی، و سیاست های داخلی و خارجی هر کنشگر، بعداً قدرت اقتصادی را هم به عنوان یکی دیگر از منابع قدرت معرفی می کند. به اعتقاد نای قدرت نرم در مفهوم گسترده آن متردف است با قدرت غیرنظامی هر کنشگر در روابط بین الملل ، و در مفهوم محدود آن ، قدرت نرم عبارت است از قدرت فرهنگی آن کنشگر . به عنوان مثال نای منابع قدرت نرم ایالات متحده آمریکا را عبارت از میلیون ها دانشجوی خارجی مشغول به تحصیل در این کشور( به میزان 6/1میلیون نفر) ، اقامت 86 هزار پژوهشگر و محقق خارجی مشغول به پژوهش در موسسات آموزشی آمریکا، بیشترین میزان چاپ کتاب در جهان، کسب رتبه اول در جایزه نوبل فیزیک ، شیمی و اقتصاد، و بالاترین رتبه مقالات علمی پژوهشی و روزنامه ای(به میزان 4 برابر بیشتر از ژاپن که در رتبه دوم جهان قرار دارد) می داند( همان : 5). بنابراین مفهوم «قدرت نرم» به ویژه در کنشگری های بین المللی عبارت است توانایی نفوذ و برقراری ارتباط مثبت با دیگر کنشگران بین المللی و استفاده از پتانسیل ها و ظرفیت های خود و آن ها برای نفوذ و کسب حداکثر منافع ملی یکجانبه ، دوجانبه و یا چند جانبه از طریق جذب و انتخاب به جای استفاده از قدرت سخت یا ابزار نظامی و اجبار . به عبارت بهتر قدرت نرم شامل شکل دادن ترجیحات دیگر کنشگران ازطریق ایجاد جذابیت در خود برای جذب آن ها برای برقراری تعامل در حوزه های مورد نظر و مورد توافق طرفین است. در بحث قدرت نرم موضوع یا مسئله «مفهوم قدرت » مطرح است. مفهوم قدرت نرم در ادبیات و روابط بین المللی در مقابل قدرت سخت قرار می گیرد اما در ارتباط با قدرت یک کنشگر در روابط بین الملل برای حفظ امنیت، پیشبرد منافع و حیثیات آن ،مورد استفاده قرار می گیرد . عنصر « قدرت» در هر دو مفهوم « قدرت نرم» و « قدرت سخت»، مشترک است. به عبارت دیگر در هر دو مفهوم « قدرت سخت » و « قدرت نرم» ، عنصر «قدرت» برای حفظ و پیشبرد منافع ملی، نفوذ ،مقابله و استیلا در مقابل کنشگر یا کنشگران در روابط بین المللی در ابعاد مختلف فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی ،سیاسی و امنیتی مطرح است .
منابع قدرت نرم
ژوزف نای «قدرت» در «روابط بین الملل» را به سه دسته یا سه نوع قدرت شامل ؛ قدرت نظامی ، قدرت اقتصادی و قدرت مسلط( تسلط) بر افکار و ایده ها(یا قدرت نرم)، تقسیم بندی می کند. قدرت نرم نیز در هرکشوری از سه منبع نشأت می گیرد که عبارتند از ؛ الف) فرهنگ: منظور از فرهنگ در مفهوم قدرت نرم، عبارت است از بخش هایی از فرهنگ ملی است که برای دیگر کنشگران در روابط بین الملل و مردم آن ها جذاب بوده، مورد توجه و اقبال قرار می گیرد. به عبارت دیگر، فرهنگ عبارت است از مجموعه ای از ارزش ها و رویه هایی که به جامعه معنا بخشیده، ارزش های جهانشمول را دربر بگیرد . ب) ارزش های سیاسی: زمانی که این ارزش ها در داخل کشور و خارج از آن مطابق و مورد انتظار کنشگران خارجی و مردم آن ها باشد؛ سیاست هایی در نظام روابط بین الملل باعث جذب کنشگران می گردد که جذاب بوده و بخشی از نیازهای انسانی و اخلاقی انسان ها را در داخل و خارج از کشور متبوع برآورده ساخته و ارزشها و منافع کشور و سایر کنشگرانی که در آن سهیم هستند را ارتقاء دهد. ج)سیاست های داخلی و خارجی: سیاست ها و کنش ها زمانی در روابط بین الملل مورد استقبال سایر کنشگران قرار می گیرند که مشروع ، اخلاقی و مطلوب آن ها باشند. در این صورت، به دلیل جاذبه آفرینی، احتمال دستیابی به نتایج مطلوب برای آن کشور،ارزش های محدود وفرهنگ های جزئی نیز قادر به تولید « قدرت نرم» خواهند بود .
ویژگی های قدرت نرم
با توجه به تعریفی که از مفهوم قدرت نرم بدست دادیم و با توجه به این که اساسی ترین منبع و منشأ تولید «قدرت نرم» عبارت از ارزش های فرهنگی است و فرهنگ نیز طی مدت زمان طولانی در یک جامعه شکل می گیرد، یکی از ویژگی های مهم «قدرت نرم» ، « ویژگی سنتی بودن» آن؛ یعنی فرهنگ از طریق تکامل طولانی مدت تاریخی واقعیت یافته، و حاصل نتایج انباشتی سبک تفکر، ایدئولوژی، سنت های فرهنگی، آداب قوی، نظام اجتماعی، رژیم اقتصادی، نحوه و شیوه زندگی و سایر جنبه های اجتماعی است. در چنین فرآیندی است که عناصر قدرت نرم ، همواره تحت تاثیر سنت های فرهنگی قرار داشته و توسعه فرهنگ خط سیر متمایز خود را طی می کند. از طرفی دیگر قدرت نرم به هنگام است ؛ بدین مفهوم که قدرت نرم غیرملموس بوده،و تغییر و توسعه در قوت آن، به پیشینه و دوره های زمانی ارتباط آن با جامعه داخل و بین المللی ارتباط و همبستگی دارد. مثلا قدرت نرم در جوامع مدرن و توسعه یافته به دلیل دانش و تکنولوژیک محور بودن و ابتنا بر جامعه اطلاعاتی و اقتصادی است که با ابداع پایان ناپذیر دانش وابزارهای متنوع و جدید در جامعه داخلی و بین المللی تقویت می گردد. لذا افزایش تکنولوژی اطلاعات،رسانه های گروهی را به ابزارهای پویا و با نفوذ تبدیل می سازد .
فراگیری قدرت نرم
«قدرت نرم» به لحاظ برخورداری از مولفه ها و عناصر نرم و فرهنگی، ظرفیت ها و پتانسیل های وسیعی برای بسط و رقابت با دیگر قدرت های نرم رقیب را، در خود دارد. از این رو قدرت نرم همراه با جریان فزاینده انقلاب اطلاعات و توسعه فضای مجازی و اینترنت به ورای محدودیت مرزهای جغرافیایی،قومیت ملی و فضا – زمان ، راه پیدا کرده،سبب توسعه و پیشرفت جامعه گشته ،و استانداردهای سبک وشیوه زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی کنشگران اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد . همچنین در جامعه داخلی و جهانی در دوره ای که تنوعی از قدرت های نرم با صور و اشکال محتلف دارای کنش متقابل هستند، رقابت به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شده، فضای جامعه بین الملل را به فضایی منازعه آمیز و مناقشه برانگیز ( همچون خاورمیانه) تبدیل می کند. در همین حال برخی از قدرت های نرم یکدیگر را جذب کرده، پس از کنشگری متقابل، تعدیل، یادگیری و تقلید از یکدیگر، «هویتی جمعی» را در نظام روابط بین الملل شکل می دهد.
تغییر پذیری قدرت نرم
از آنجا که قدرت نرم و مولفه های آن فرایندی ایستا نبوده و امری پویا است، این پدیده به مثابه یک سیستم متغیر عظیم است که در آن ، شکل و تحولات قدرت به حرکت چالش برانگیز و متضاد مولفه های متفاوت بستگی دارد و برخلاف مولفه هایی چون ملّیت، استرتژی های های ملی و اخلاقیات، مولفه های آن واجد قدرت اخلاقی، فرهنگی و آموزشی و کیفیات دولت ( حکومت) برای تنظیم و توسعه ، دوره زمانی کوتاه تری است که قابلیت تغییر پذیری و انعطاف پذیری بیشتری را در خود دارند .
سند راهبردی توسعه همه جانبه امارات متحده عربی بر پایه قدرت نرم
امارات متحده عربی از سندی رونمایی کرده است که حاوی ده ( 10) اصل راهبردی برای توسعه همه جانبه این کشور است. بر اساس محتوای این سند راهبردی، همه نهادهای دولتی موظف شده اند که از سند راهبردی تبعیت کرده و در اجرای اصول ده گانه آن تلاش نمایند. مفاد اصول دهگانه این سند راهبردی به شرح زیر بیان شده است . اصل اول) اولویت اصلی همچنان تقویت اتحادیه ، نهادها ، قوانین ، صلاحیت ها و بودجه آن است . توسعه اقتصادی همه نقاط کشور، سریع ترین و موثرترین راه برای تحکیم اتحاد امارات است. اصل دوم)تمرکز کامل در دوره آینده بر ایجاد بهترین و پویاترین اقتصاد جهان است. توسعه اقتصادی کشور،منافع عالی ملی است و همه نهادهای دولتی از همه بخش ها و سطوح مختلف فدرال و محلی، به طور جمعی مسئولیت ایجاد بهترین محیط اقتصادی جهانی و حفظ دستاوردهای 50 ساله گذشته را بر عهده خواهند داشت. اصل سوم) سیاست خارجی امارات ابزاری است که هدف آن رسیدن به اهداف عالیه ملی و بیشترین رویکرد آن، خدمت به اقتصاد است و هدف اقتصاد نیز ارائه بهترین کیفیت زندگی برای مردم در امارات متحده عربی است. اصل چهارم) محرک اصلی آینده، رشد سرمایه انسانی است. توسعه سیستم آموزشی، جذب استعدادها،حفظ متخصصان و ایجاد مهارت های مستمر، چیزی است که باید امارات متحده عربی را در صدر قرار دهد. اصل پنجم) حس همسایگی و حسن همجواری، اساس ثبات است. مجاورت جغرافیایی،اجتماعی،و فرهنگی کشور،اولین خط دفاعی برای امنیت، ایمنی و توسعه آن است. ایجاد روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پایدار و مثبت با کشورهای همسایه ، یکی از مهمترین اولویت های سیاست خارجی کشور است. اصل ششم)تقویت اعتبار امارات متحده عربی در سطح جهانی یک ماموریت ملی برای همه نهادها است. امارات متحده عربی، یک مقصد اقتصادی، یک مقصد گردشگری،یک مقصد صنعتی، یک مقصد سرمایه گذاری و یک مقصد فرهنگی است.موسسات ملی ما، باید تلاش های خود را با هم ترکیب و هم افزایی کرده و با هم، از قابلیت ها بهره مند شوند و برای ایجاد مشارکت های جهانی در سراسر جهان تلاش کنند. اصل هفتم) برتری دیجیتالی،فنی و علمی امارات متحده عربی، مرزهای توسعه اقتصادی جدید آن را مشخص می کند و تحکیم موقعیت آن به عنوان پایگاهی برای استعدادها، شرکت ها و سرمایه گذاری در این بخش ها، آن را به پایگاه آینده تبدیل می کند. اصل هشتم) نظام ارزشی در امارات متحده عربی باید بر مبنای گشودگی، مدارا و همزیستی، حفظ حقوق، تحکیم حاکمیت قانون، حفظ کرامت انسانی،احترام به فرهنگ ها، تقویت برابری بشر و احترام به هویت ملی باشد. امارات از طریق سیاست خارجی خود از همه ابتکارات، تعهدات و سازمان های بین المللی که صلح،گشودگی و برادری انسانی را ترویج می کنند، حمایت خواهد کرد .اصل نهــــم )کمک های بشردوستانه امارات متحده عربی بخشی از دیدگاه و وظیفه اخلاقی امارات در قبال کشورهای کم برخوردار است. کمک های بشردوستانه خارجی ما به دین، نژاد ، رنگ و فرهنگ وابسته نیست. اختلاف سیاسی با هیچ کشوری نباید ما را از ارائه کمک های سریع بشر دوستانه به نیازمندان باز دارد. اصل دهــــم) خواستاری صلح، هماهنگی، مذاکره و گفتگو برای حل همه اختلافات سیاسی، اساس سیاست خارجی امارات متحده عربی است و تلاش با شرکای منطقه ای و دوستان جهانی برای ایجاد صلح و ثبات منطقه ای و جهانی، محرک اساسی سیاست خارجی ما است .
همبستگی متقابل قدرت نرم و سخت
برای حفظ منافع و امنیت ملی ضرورت دارد هر کشوری در ساخت قدرت ملی خود، به تقویت و ارتقاء هر دو مفهوم قدرت سخت و نرم خود بپردازد چرا که قدرت نرم و قدرت سخت در همبستگی و وابستگی متقابل با یکدیگر قرار دارند.ترکیبی از این دو قدرت است که قدرت ملی یک جامعه را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر یک کشور همزمان باید با افزایش قدرت مادی، قدرت معنوی خود را نیز تقویت کند. اگر در جریان تقویت قدرت سخت یک کشور،توسعه قدرت نرم آن مورد غفلت قرار گیرد در آن صورت حفظ توسعه پایدار توسط قدرت سخت آن کشور نیز دشوار و سخت خواهد بود چرا که قدرت سخت و قدرت نرم با یکدیگر در ارتباط بوده ، تضعیف یکی باعث تضعیف و ناپایداری در دیگری شده و نتیجه آن کاهش قدرت ملی خواهد بود .
حصار(حفاظ) استراتژیک
اگرچه «رفتارهای احتیاطی در سیاست های خارجی کنشگران بین المللی»، امر تازه ای نیست اما این استراتژی نشان داده است که بسیاری از کنشگران در روابط بین المللی اعم از ضعیف یا قدرتمند به عنوان جایگزینی سوم برای مقابله مستقیم،وابستگی بیش از حد به کشورهای قوی تر، به «راهبرد حفاظ استرتژیک» یا « مصون سازی استراتژیک» روی می آورند. این مصون سازی نه تنها در روابط کنشگران دولتی رواج دارد بلکه در روابط فردی کنشگران اجتماعی نیز قابل مشاهده است؛ به عنوان مثال افراد زمانی که تصمیم می گیرند خود را در مقابل حوادث و اتفاقات ناگوار مصون سازند به سراغ سازمان های بیمه گر رفته، وخود یا وسیله نقلیه خود را بیمه می کنند. با این رویکرد در روابط بین الملل «حصار استراتژیک» یک راهبرد مختلط و ترکیبی از همکاری و تضاد است که به «ابزار قدرت نرم» متکی است، و این استراتژی ترکیبی است از سیاست هایی که از یک سو مکانیسم های تعامل و تنش، و از سوی دیگر بر توازن به سبک واقع گرایانه تاکید می کند. در این راستا، کنشگران کوچک در روابط بین الملل برای جلوگیری از تهدید یا مشارکت در درگیری های نابرابر(تعادل نرم) با کنشگری دیگر که برای او منبع تهدید به شمار می رود، همکاری می کند. کنشگر مورد تهدید در «توازن سخت» خود را در برابر کنشگرِ منشأِ تهدید ، اقدام به اجرای استراتژی های راهبردی مانند همکاری با نیروهای رقیب کنشگر منشأ تهدید، و افزایش توانایی های نظامی و غیرنظامی خود، و توسعه و گسترش آن ها می کند. به اعتقاد کارشناسان این حوزه ،عناصر اساسی در درک این استراتژی ترکیبی، این است که کنشگر مورد تهدید، در عین حالی که در تلاش برای کاهش تهدیدات به سوی ثبات است اما در جهان کنشگری آنارشیک به علت عدم اعتماد به ثبات در کنشگری بین المللی، بناچار خود را پویا نگاه می دارد تا بتواند امنیت و منافع ملی خود را تامین نماید.در چنین شرایطی کنشگران در روابط بین الملل برای اطمینان از تامین امنیت خود ، قابلیت های همکاری با رقبای کشور منشأ تهدید را افزایش می دهند .
پیشینه کنش های منطقه ای وجهانی امارات متحده عربی
الف – کنشگری در منطقه متغیر و بی ثبات خاورمیانه
امارات متحده عربی از بدو تاسیس در سال 1971 همیشه یک جامعه درونگرا با پیشینه ای اقتصادی و تجاری شناخته شده ، وتا قبل از حاکمیت نسل جدید «خاندان زایدها» از یک نظام لیبرالی با حفظ توازن در سیاست های داخلی وخارجی، و مودت و دوستی با همسایه های خود پیروی می کرده است.با رهبری محمد بن زاید سیاست و کنشگری های خارجی او نشان داد که تحولی عمیق در سیاست خارجی آن به وجود آمده است.ابوظبی بعد از تحولات ژئوپلیتیک منطقه از جمله جنگ 8 ساله عراق علیه ایران،حمله عراق به کویت، حمله آمریکا به افغانستان و عراق، با احساس خطر امنیتی و خلأ عدم توانایی در مقابل حوادثی مشابه نسبت به خود، به ناچار با نوشتن سند راهبردی دارای اصول دهگانه؛ به بازتعریف نقشه راه توسعه کشور و ساختار سیاسی و امنیتی و اقتصادی خود برای آینده پر از خطرهای امنیتی و ژئوپلیتیک پرداخت.بر همین اساس با مشارکت در ائتلاف نظامی در سال 1990 علیه عراق، اعزام نیروی ویژه برای مقابله با طالبان در افغانستان،حضور نظامی با 1500 سرباز و بالگرد برای کمک به ناتو در جنگ بالکان(علیه صربستان)و اخیراً با حضور میدانی درجنگ یمن، تلاش کرده است در تحولات بین المللی و منطقه ای دیده شده، و نقشی مناسب و مطلوب را ایفا نماید. امارات متحده عربی که از لحاظ سرزمینی و موقعیت، کشوری کوچک درخلیج فارس که از هفت جزیره امارت نشین تشکیل شده، سعی کرده است«قدرت سخت» خود را متناسب با نقش وجایگاه مورد نظر تقویت کرده و روزبه روز ارتقاء و توسعه دهد. در یک دهه اخیر در زمینه های اقتصادی،جذب فناوری پیشرفته، خرید تسلیحات پیشرفته نظامی، و ورود به جرگه کشورهای دارای راکتورهای اتمی برای استفاده از انرژی هسته ای به طرز فزاینده ای از رشد،پیشرفت و توسعه برخوردار شده، و به لطف کنشگری های مثبت و منعطف خود در روابط بین الملل در بسیاری از زمینه های فرهنگی،اجتماعی،رفاهی،جذب سرمایه خارجی، جذب گردشگران خارجی و سایر زمینه ها در تقویت و توسعه «قدرت نرم» خود نیز موفق بوده و حداکثر منافع ملی را که یک کنشگر مانند امارات متحده عربی واقع در حاشیه جنوبی خلیج فارس با توجه به وضعیت جهان متحول و متغیر و چالش های مختلف پیش رو در منطقه،در روابط بین الملل می تواند برای کشورش کسب نماید، بدست آورده است .
ب – پیشینه کنشگری امارات متحده عربی در مقابل ایران
تحولات منطقه ای و خیزش های مردمی سال 2011 ، برخی از کشورها را برآن داشت تا به دنبال سهم خواهی و تعریف جایگاه مشخص و به تبع آن ایجاد نقشی جدید در منطقه و در روابط بین الملل برای خود باشند. یکی از این کشور ها امارات متحده عربی بوده است.سیاست های امارات در عرصه منطقه ای و در قبال جنبش های عربی به خصوص از نظر ماهیت روابط این کشور به عنوان دولتی کوچک با همسایگانش از جمله ایران به عنوان یک بازیگر سنتی در خاورمیانه ، در کنار تنش های قدیمی دو کشور بر سرِ مالکیت جزایر سه گانه و همراهی امارات در تحریم های جهانی علیه ایران، چالش های جدیدی را برملا می سازد. امارات متحده عربی همزمان با گسترش تجارت و دیپلماسی اقتصادی در روابط خود با ایران، توسعه توانایی های نظامی خود و حفظ اتحادهای نظامی امنیتی با عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا را در دستور کار قرار داده است. امارات با اتخاذ نوعی «گسترش توازن» پس از بهار عربی در سال 2011 ، سیاست خود را نسبت به ایران تغییر داده است. این کشور با اتخاذ راهبردی تحت عنوان«راهبرد حصار استراتژیک» در قبال ایران،حداکثر بهره وری سیاسی و اقتصادی را از همکاری با تهران و کاهش خطرات طولانی مدت امنیت ملی بدون شکسته شدن روابط پایدار و سودمند با سایر کشورهای منطقه و قدرت های فرامنطقه ای را بدست می آورد . این استراتژی باعث حفاظی استراتژیک برای امارات متحده عربی در مقابل ایران بدون رویارویی مستقیم نظامی، شده است .
امارات متحده عربی در طول چهار دهه اول تاسیس خود یعنی تا سال 2011 برای مدیدیت روابط و جلوگیری از رویارویی مستقیم با ایران، به رویکردی استراتژیک به عنوان منطقی ترین گزینه روی آورد چرا که به لحاظ حضور در منطقه ای استراتژیک و در عین حال بی ثبات، شامل قرار گرفتن در امتداد جنوب شرقی خلیج فارس، هم مرزی با عربستان سعودی و عمان، هم مرزی با ایران وقرار گرفتن در ساحل جنوبی تنگه استراتژیک و حساس هرمز که آن را از ایران جدا می کند،همواره احساس های تهدیدآمیزی نسبت به ایران داشته است. از یک طرف نیاز به حمایت استراتژیک داشته که آن را با بستن پیمان با کنشگران قوی تری چون ایالات متحده آمریکاو انگلستان، و اتحاد با کنشگران حوزه خلیج فارس، تامین کرده ،و از طرفی دیگر حمله عراق به کویت در سال 1990 منجر به نزدیکی محتاطانه امارات به ایران شد.در همین دوره است که ایران معتقد به کاهش تنش های منطقه ای به جهت آشکار شدن فرصت های جدید برای ادغام اقتصادی بود، امارات متحده عربی با نیروهای رقیب منطقه ای ایران عمدتاً با مصر و عربستان سعودی وارد اتحاد گردید . لذا و به طور کلی امارات متحده عربی در کنشگری های منطقه ای خود به لحاظ احساس تهدید امنیتی و منافع ملی خود در منطقه و به ویژه در مقابل ایران، همزمان به ترکیبی از دو رویکرد تحت عناوین « موازنه نرم » و « موازنه سخت» روی آورد .
1 – رویکرد موازنه نرم امارات متحده عربی با ایران
امارات متحده عربی از رویکرد دیپلماتیک «توازن نرم» با ایران برای جلوگیری از درگیری مستقیم نظامی و کاهش تنش های پر خطر با ایران بهره برد و روابط تجاری خود با تهران را گسترش داد.در این دوره ، روابط تجاری وسرمایه گذاری امارات با ایران رشد چشمگیری یافت و دوبی طی دو دهه رویکرد «اول تجارت» با ایران ترجیح داد. لذا دوبی به عنوان اصلی ترین بازار صادرات به ایران در دوره تحریم ها به تهران خدمت بزرگی را ایفا کرد و تبدیل به یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران شد که حجم آن در سال 2011 به اوج خود رسید و تا 5/21 میلیارد دلار افزایش یافت. امارات با آگاهی از محدودیت های قدرت سخت خود در قبال ایران ترجیح می داد بن بست ایجاد شده در روابط جاری دو کشور در ارتباط با جزایر مورد مناقشه( ابوموسی،تنب بزرگ و کوچک) را از دستور کار دوجانبه با تهران نسبت به دیگر موارد در دستورکار که عمدتاً اقتصادی بودند، کنار بگذارد.
2 – رویکرد موازنه سخت امارات متحده عربی با ایران
همان طور که قبلا ملاحظه گردید اتحاذ سیاست حصار استراتژیک امارات متحده عربی، واکنشی نسبت به بحران ها و جنگ های متعدد در منطقه در دهه 1980 بود. با این حال، بعداً این کنشگر منطقه ای به خاطر عوامل مختلفی مجبور گردید در رویکرد نرم خود نسبت به ایران، تغییر رویه وتغییر مسیر ایجاد نموده، سوق یافتن در مسیر جدیدی موسوم به رویکرد «موازنه سخت» در مقابل ایران را درپیش بگیرد. مهمترین عواملی که باعث اتخاذ این رویکرد جدید امارات متحده عربی در مقابل ایران گردیدند را می توان عبارت از؛ میل به تقویت اتحاد خود با ایالات متحده آمریکا، اتحاد استراتژیک با رقبای منطقه ای ایران مثل عربستان سعودی،تمایل به ایفای نقش های بلندپروازانه تر درسیاست خارجی درخاورمیانه،تقویت و نوسازی زیرساخت ها و توانمندی های نظامی و پی ریزی و پیگیری دکترین سخت و نظامی خود مبتنی بر محوریت « آمادگی بیشتر برای به کارگیری نیروی نظامی در خارج از مرزهای سرزمینی خود، دانست که مصادیق این رویکرد امارات متحده عربی را می توان در کنش های فعال آن در جنگ های سوریه، افغانستان، بالکان،و جنگ یمن و …. مشاهده کرد .
واژگان کلیدی: الگوی کنشگری, امارات , روابط, منطقه ای , نقش ایران, دکتر علی قلی جوکار,قدرت نرم
,,,,,
فهرست منابع
– فرضی هولاسو،امین( 1401)، قدرت نرم وقدرت سخت ، مجله ویستا،دوشنبه 21 شهریور 1401، https://Vista.ir
– کوهکن،محمدرضا وبشیر،حسن (1399)، از تجارت جهانی تا الگوی بومی، فصلنامه علمی پژوهشی پژوهش های سیاسی جهان اسلام ، سال دهم ،شماره چهارم ، زمستان 1399، صص 103-71 .
– موسوی زارع،سیدجواد(1400)،استراتژی قدرت هوشمند،رویکرد جدید رهبران امارات متحده عربی،سایت مرکز پژوهش های علمی ومطالعات استراتژیک خاورمیانه، https://www.cmess.ir .
– موسوی زارع ، سید جواد و دیگران (1400)، بررسی و تحلیل ماهیت قدرت نرم در سطح دولت های ملت پایه ، مجله پژوهش های جغرافیای سیاسی ،سال ششم،شماره دوم ،تابستان 1400 ، پیاپی 22 .
– سهرابی ، علرضا و دیگران ( 1400)، تبارشناسی قدرت نرم و رشد فزاینده به کارگیری آن ، سال سیزدهم ، شماره 41 ، زمستان 1400 ، صص 108-84 .
– رستمی ، محسن و دیگران ( 1399) ، تحلیل سیاست خارجی امارات متحده در قبال ایران در چارچوب نظری حصار استراتژیک ، فصلنامه دانش سیاسی ، سال دوم،شماره 5 ، پاییز 1399 ، صص 176 – 150 .
– زیبایی، مهدی( 1399) ، قدرت های متوسط نوظهور در خاورمیانه جدید : امارات متحده عربی و قطر ، فصلنامه روابط خارجی ، سال 12 ، شماره 2 ، تابستان 1399 .
– سایت دانشنامه ویکی پدیا – www.en.wikipedia.org