حمیدرضا کردی
پژوهشگر در حوزه ی کلام
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
1-4-3. تکفیریهای اخوان المسلمین
از دیگر جریانهای سلفی تکفیری پیرو تفکرات ابن تیمیه، جریان اخوان المسلمین است که در حال حاضر بسیاری از حوادث تلخ دنیای اسلام را تحت شعاع خود قرار داده است. ما در اینجا به برخی از جریان های فکری تکفیری منشعب شده از اخوان المسلمین اشاره می کنیم:
این سازمان در سال 1974 به رهبری شخصی به نام صالح سریه، فردی فلسطینی که شناسنامه اردنی داشت، تأسیس شد. وی یکی از اعضای اخوان اردن بود اما بعدها به عضویت حزب التحریر الاسلامی درآمد.[1]
صالح سریه در رساله الایمان ایدئولوژی این حرکت را اینگونه بیان مینماید که: حکومتهای تمامی کشورهای اسلامی کافرند و هیچ تردیدی در این نیست. وی به دارالاسلام و دارالحرب اشاره میکند که به اعتقاد فقها «دارالاسلام» جایی است که کلمه الله در آن بالاترین جایگاه را داشته باشد و بدانچه خدا نازل کرده، حکم شود. «دارالحرب» جایی است که کفر در بالاترین جایگاه باشد و حکم خدا اجرا نشود، اگرچه تمام سکنه آن مسلمان باشند.[2]
وی جهاد را تنها راه برای تغییر حکومت کافران میداند و میگوید «جهاد برای تغییر این حکومتها و ایجاد حکومت اسلامی بر هر مرد و زن واجب عینی است، حکم جهاد تا روز قیامت جریان دارد».[3]
ب) جماعه المسلمین (التکفیر و الهجره)
رهبر این گروه شکری مصطفی بود، وی مصر را به عنوان یک جامعه جاهلی معرفی کرد و گفت باید نابود گردد و جامعه اسلامی به جای آن بنا شود.[4]
شکری مصطفی تحت تأثیر افکار سید قطب و یکی از اعضای جماعت اخوان المسلمین بود، در سال 1965م زندانی و در سال 1971م، آزاد شد و حزبی به نام جماعت المسلمین تشکیل داد یا (التکفیر و الهجره).
تفکرات حاکم بر این گروه، عمدتاً متأثر از آثار و نوشتههای سید قطب میباشد و بنیاد اندیشههای این گروه سلفی گری است، زیرا مستقیم به منابع اصلی اسلام (قرآن و سنت) استناد میکنند و تشابه به این گروه با، آکادمی ارتش مصر، ناشی از تأثیر پذیری آنها از سید قطب و مودودی و تفکرات ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب می باشد. شباهت دیگر آنها با آکادمی این است که هر دو گروه در مورد «تکفیر» نظام سیاسی، هماهنگ هستند. البته شکری مصطفی و جماعه المسلمین، علاوه بر تکفیر نظام سیاسی، افراد جامعه را نیز تکفیر میکردند و فرقی میان جامعه سیاسی و نظام سیاسی نمیگذاشتند و این چنین استدلال میکردند که جامعه فاسد منجر به نظام فاسد خواهد شد و تعبیر به «جاهلیت مدرن» میکرند.[5]
ج) سازمان الجهاد[6]
گروه الجهاد گروهی است که با الهام از اندیشه سید قطب و با استفاده از تجارب دو گروه قبلی، با انسجام و پختگی بیشتری تشکیل شد. الجهاد بر خلاف التکفیر بجای جدا کردن خود از اجتماع، در اجتماع و موسسات دولتی نفوذ کرد و علاوه بر این از رهبری دسته جمعی برخوردار بود. این گروه موفقترین گروه بعد از اخوان المسلمین بوده و کاری را که «منظمه التحریر» نتوانست انجام دهد (ترور سادات)، این گروه با موفقیت انجام داد بدین گونه که خالد اسلامبولی که از اعضای این گروه بود طرح مورد نظر خود را مطرح نموده و با فتوای عمر عبدالرحمن، سادات را ترور کرد.[7]
نخستین سنگ بنای این تشکیلات در سال 1979 م به دست دو تن از اعضای گروه آکادمی در شهر اسکندریه مصر تحت نام جدید «الجهاد» بنیان گذاشته و بعد از مدتی محمد عبدالسلام فرج آن را پایه گذاری کرد.
وی با استناد به برخی فتاوی فقهی علمای گذشته از جمله ابن تیمیه، زبان به تکفیر حکومت میگشاید، و بر ضرورت قیام علیه حاکم تأکید میکند. فتواهایی که ابن تیمیه در هنگام یورش تاتارها به کشورهای اسلامی صادر کرده از مهمترین مبانی فقهی است که عبدالسلام فرج، در نگارش الفریضه الغائبه، بدان استناد جسته است.
وی فتوای ابن تیمیه را مبنی بر این که «تاتارها با وجود اینکه مسلمانی خود را اعلام کردهاند مرتدند و قیام علیه آنها و کشتنشان واجب است» بر اوضاع حاکم بر مصر و نظام حکومتی آن منطبق می دانست.»[8]
القاعده سازمانی است که ریشه در اخوان المسلمین مصر و اندیشههای سید قطب دارد. البته بن لادن رهبر این گروه یک وهابی اهل عربستان است که تحت تأثیر افکار عضو تندرو اخوان المسلمین، سید قطب قرار گرفت. بعد از مرگ سید قطب، برادرش محمد قطب به عربستان مهاجرت کرد و افکار سید قطب را در عربستان انتشار داد و کتاب جاهلیة القرن العشرین را تألیف کرد. بن لادن یکی از شاگردان محمد قطب، از وهابیان طرفدار تفکر سید قطب به شمار می آید. بن لادن بعد از اعتراض به آل سعود به علت اهمیت دادن به شیعیان و ورود آمریکایها به عربستان، تابعیت خود را از دست داد و راهی سودان شد و به برادران هجرت خود پیوست و القاعده را تأسیس کرد.[9]
پس از تشکیل گروه «توحید و جهاد» به سرکردگی ابومصعب الزرقاوی در سال 2004 و بیعت او با اسامه بن لادن سرکرده سابق القاعده، این گروه به شاخه سازمان القاعده در عراق تبدیل شد. این گروه با گسترش عملیات خود به یکی از قدرتمندترین گروههای تروریستی در عراق تبدیل شد، تا اینکه الزرقاوی در سال 2006 در اظهاراتی ضبط شدۀ تصویری از تشکیل شورای مجاهدین به سرکردگی عبدالله رشید البغدادی خبر داد.
الزرقاوی در سال 2006 توسط حملات آمریکا کشته شد و پس از هلاکت وی، ابوحمزه المهاجر به عنوان سرکرده این گروه تعیین گردید. در پایان آن سال نیز گروه دولت اسلامی عراق به ریاست ابوعمر البغدادی تشکیل شد.
در19/04/2010 نیروهای مشترک عراقی و آمریکایی در عملیاتی در منطقه الثرثار منزلی را که ابوعمر البغدادی و ابوحمزه المهاجر در آن پناه گرفته بودند، هدف قرار دادند. با شدت گرفتن تبادل آتش، جنگندهها آن منزل را بمباران کردند که در نتیجه آن این دو تروریست از پای در آمدند و اجسادشان در معرض دید عموم گذاشته شد.
یک هفته بعد این گروه در بیانیۀ اینترنتی به هلاکت این دو تروریست اذعان کرد. پس از حدود 10 روز ابوبکر البغدادی به عنوان جانشین و سرکرده جدید تعیین شده و الناصر لدین الله سلیمان نیز به عنوان وزیر جنگ معرفی گردید. با روی کار آمدن ابوبکر البغدادی، دامنه عملیات و حملات این گروه تروریستی وسعت گرفته و همزمان با آغاز بحران در سوریه، عناصر این گروه در سوریه نیز فعال شدند. [10]
«جبهه النصره لاهل الشام» در اواخر سال 2011 و با آغاز بحران و جنگ در سوریه به عنوان شاخه گروه «دولت اسلامی در عراق» تشکیل شد و به سرعت به یکی از گروههای مطرح در این عرصه تبدیل گشت. در 9/04/2013 ابوبکر البغدادی سرکرده «دولت اسلامی در عراق» در پیامی صوتی ادغام «جبهه النصره» و «دولت اسلامی در عراق» را اعلام کرد تا بدین ترتیب گروه «دولت اسلامی در عراق و شام» یا همان داعش شکل بگیرد. عناصر داعش از اواخر دسامبر 2013 و اوایل سال 2014 و با آغاز عملیات نیروهای ارتش عراق برای پاکسازی الانبار، وارد شهر فلوجه در این استان شدند.[11]
عناصر داعش در مناطق محدودی از برخی استانهای عراق به ویژه استان الانبار حضور داشتند و عملیات تروریستی در کل عراق را پوشش میدادند. عناصر داعش در 20 خرداد 93 در اقدامی بی سابقه به موصل مرکز استان نینوا یورش برده و ظرف چند ساعت به شکل مشکوکی با خیانت برخی از مسئولین شهر و ارتش، آنجا را تصرف کردند. سلاحها و مهمات و تجهیزات کشف شده از عناصر داعش بیانگر گستردگی حمایتهای خارجی از این گروه تروریستی در عراق است. دولت عراق بارها عربستان ، قطر و ترکیه را به حمایت از این تروریستها در عراق متهم کرده است.[12]
عناصر داعش در سوریه تقریباً در مناطقی از استانهای رقه، حلب، حومه لاذقیه، ریف دمشق، دیرالزور، حمص، حماه، حسکه و ادلب پراکنده هستند. تصمیم این گروه تروریستی برای تحت کنترل در آوردن دیگر گروههای مسلح در سوریه به درگیریهای خونباری میان این گروههای تروریستی منجر گردید.[13]
با آغاز اختلافات و درگیریها بین عناصر جبهه النصره و داعش در سوریه، سرانجام ایمن الظواهری سرکرده القاعده تصمیم ابوبکر البغدادی رئیس گروه دولت اسلامی در عراق برای ادغام گروه خود با جبهه النصره را لغو کرد. الظواهری تأکید کرد که فعالیتهای دولت اسلامی در عراق فقط به عراق منحصر شود. ولی این موضوع برای سرکرده داعش خوشایند نبود، لذا البغدادی، در نواری صوتی اعلام کرد که با درخواست ایمن الظواهری، برای لغو گروه داعش و جدایی از جبهه النصره، مخالف است. وی گفت: گروه دولت اسلامی عراق و شام تا زمانی که نبض ما میزند و خون در رگهایمان جاریست باقی خواهد ماند و ما حاضر به عقب نشینی و چانه زدن نیستیم.[14]
[1] . مصطفی هاله، استراتژی دولت مصر در رویارویی با جنبشهای اسلامی (از ناصر تا سادات)، مترجم موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، تهران، اندیشه سازان نور، 1382، ص159ـ160.
[2] . صالح سریه، رساله الایمان، مصر، دارالمعارف، 1402ق ، ص32.
[3] . همان؛ ر. ک. «گونهشناسی سلفیت و موقعیت ژئوپلیتیک آن در جهان امروز»، پایگاه خبری دیارآفتاب، دسترسی در تارنمای: www.diyareaftab.ir، 1/8/1393.
[4] . محمد محمودیان، جنبش اسلامی مصر در دو دهه اخیر و عوامل تقویت کننده آن، پایان نامه، تهران، دانشگاه امام صادق ع ، 1368.ص99.
[5] . مصطفی هاله، همان، ص164.
[7] . علی محمد نقوی، شکوفایی انقلاب اسلامی در مصر، تهران، 1378ش، ص312.
[8] مصطفی هاله، همان، ص166.
[9] . ر.ک. مهدی فرمانیان، تاریخچه تفکر سلفیگری،همان.
[10] . ر. ک. حمیدرضا کردی، عبدالهادی احمدی، شیعه شناسی(باورها، فرصت ها و تهدیدها)، قم، زمزم هدایت،1394،ص207-210.
[11] . همان
[12] . همان
[13] . همان
[14] . همان
واژگان کلیدی: سلفیان تکفیری، اقسام، اشتراک ، افتراق سلفیان تکفیری