حمیدرضا کردی
پژوهشگر در حوزه ی کلام
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
1-4. فرقه ها و جریانهای تکفیری
فرقه وهابیت پیرو و زنده کنندۀ تفکرات ابن تیمیه، از اصل بر مبنای تکفیر سایر مذاهب اسلامی بنا شده است. «بن عابدين» يكي از علماي معروف حنفي ميگويد: فرقه وهابي تمام اهل سنت را كافر دانسته و فقط خودشان را موحد ميپندارند. و به طور كلي هر كس با اعتقاد آنان مخالف باشد از ديدگاه آنها مشرك و كافراست. به همين خاطر كشتار اهل سنت و علماي آنان را مباح دانستهاند.[1]
احمد زيني دحلان مينويسد: محمد بن عبدالوهاب(از پیروان ابن تیمیه) كساني را كه از مذهب او پيروي ميكردند و قبلا فريضه حج را انجام داده بودند، وادار ميكرد كه حجّشان را اعاده كنند و به آنها ميگفت كه حج اول آنها در حال شرك بوده است. همچنين به كساني كه به مذهب او ميگرويدند پس از اداي شهادتين ميگفت شهادت سوم را هم بر زبان جاري كنند و بگويند كه قبلا كافر بودهايم و پدر و مادر ما نيز در حال كفر از دنيا رفتهاند. اگر آنان اين شهادت سوم را بر زبان جاري نميكردند دستور قتلشان را صادر ميكرد. او آشكارا ميگفت مسلمانان ششصد سال كافر بودهاند. وی غير از پيروان خود بقيه مسلمانان را مشرك و كافر ميشمرد و ریختن خون و به غارت بردن مال شان را مباح و حلال ميدانست.[2] به همين علت است كه به تمام جنگهاي وهابيها با مسلمين، از طرف آنان اسم وعنوان غزوه داده شده است.[3]
بنا براین باید هر گروهی که منشعب از وهابیت باشد تکفیری نامیده شود. اما با توجه به ایجاد تحولات جدید در جامعه عربستان و وهابیت و ظهور گروههای نوگرا در بین آنها، میتوان تعداد اندکی از گروههای وهابی را از دایره تکفیری خارج نمود. با این بیان ما در ادامه جریانها و گروههای وهابی تکفیری را ذکر خواهیم کرد.
الف) جریان ملکیه (جامیه، تقلیدیه)
یکی از جریانهای درون وهابیت، سنتی و درباری وهابیت است که از قرن دوازدهم وجود داشته است. این جریان همان جریان دولتی وهابی است. [4]
ب) جریان اخوانیه(اخوان التوحید)[5]
جریان اخوان التوحيد به چند ويژگى شهرت دارند:
- كافر و مشرك خواندن ساير مسلمانان:
اخوان التوحيدىها بر اين باور بودند كه تنها آنان سرّ و حقيقت دين را دريافته اند[6] و باديه نشينان و مخالفين فكرى خويش، اعم از اهل سنّت و شيعيان را خارج از اسلام و كافر مىدانستند.[7] برهمين اساس هنگام فتح طائف به مسلمانان اهل سنت ساكن در طائف رحم نكردند؛ آنان «شيخ زواوى» مفتى شافعى مذهبان و پسران شيخ عبدالقادر شيبى خادم كعبه را كشتند.[8]
- خشونت و بىرحمى:
حافظ وهبه در اين باره مىنويسد: هرگاه نام اخوان بر ساكنان مرزهاى عراق، شرق اردن، و كويت برده مىشد رعب دلهايشان را فرا مىگرفت[9]… غالب اخوانىها در مواجهه با دشمن هيچ رحمى نداشتند آنان هنگام جنگ كسى را زنده نمىگذاشتند. در واقع آنان پيك مرگ بودند.[10] اخوانىها حتى به زنان و كودكان[11] و اسراء و پناهندگان رحم نمىكردند.[12]
- تحجّر و مخالفت با تكنولوژى روز
اخوان التوحيد معتقد بود صنايع جديدى همچون تلگراف، تلفن، بى سيم، برق، تلويزيون، ماشين، هواپيما ابزار شيطاناند و نبايد از آنها بهره برد.[13] از همه موسيقىها به جز صداى طبل پرهيز مىكردند. اخوان قهوه نمىنوشيدند: زيرا در زمان پيامبر نوشيدن قهوه رايج نبود. آنان از كشيدن سيگار همانند خوردن سمّ وحشت داشتند.[14]
- لباس و ظاهر:
اخوان التوحيد در ظاهر و لباس هم از ديگران متمايز بودند، پيراهنشان قدرى كوتاه تر از ساير افراد بود. دستار سفيدى به سر مىبستند. ريشهايشان را بلند مىكردند و سبيلهايشان را مىتراشيدند. استفاده از عقال را بدعت مىدانستند در عوض عمامه به سر مىبستند. آنان از كفشهاى متداول استفاده نمىكردند بلكه از نوع خاصى كه از كفش كه بدان صندل گفته مىشد استفاده مىكردند. [15]
مکتب دیوبندی در شبه قاره هند که سرآغاز آن اندیشههای شاه ولی الله دهلوی و تفکرات ابن تیمیه بود، در ابتدا مکتبی غیر تکفیری به شمار می آمد. [16] تکفیری شدن عملی دیوبندیه به دوران بعد از استقلال پاکستان باز میگردد. در این دوران است که بسیاری از گروههایی که در کنار هم با بیگانگان میجنگیدند در مقابل هم قرار گرفتند و دست به قتل و کشتار یکدیگر زدند. البته همه این کشتارها جنبه اعتقادی نداشت اما قتل و کشتار شیعیان اکثرا جنبه اعتقادی و تکفیری داشت. در ادامه برخی از جریانها یا گروههای تکفیری دیوبندی را ذکر میکنیم.
این گروه در 6 سپتامبر 1985م. توسط مولوی حق نواز جهنگوی در شهر (جنگ) از توابع استان پنجاب تأسیس شد. ضیاء الرحمان فاروقی سرپرست عمومی سپاه صحابه(بعد از حق نواز) انگیزه تأسیس این سپاه را مخالفت و تبلیغ رهبر جمهوری اسلامی ایران علیه صحابه و کافر شمردن خلفای راشدین دانسته است.[17]
سپاه صحابه درباره شیعیان فتاوای زیادی مبنی بر کافر بودن شیعیان و خارج بودن آنان از دین اسلام صادر کرده اند. از جمله: «هرکس با شیعه ازدواج کند و ذبح شده آنان را بخورد و در نماز جنازه شیعیان شرکت کند وآنها را به عنوان شاهد ازدواج برگزیند و… کافر است».[18]
ب) لشکر جهنگوی[19]
در دهه 1990 میلادی سه تن از اعضای برجسته سپاه صحابه پاکستان به نامهای ریاض بسرا، اکرم لاهوری و مالک اسحاق گروه تروریستی لشکر جهنگوی را تأسیس کردند. این گروه نام خود را از حق نواز جهنگوی، مؤسس سپاه صحابه، برگرفته است. شاخه نظامی سپاه صحابه به نام لشکر جهنگوی در سال 1995 (1374) تشکیل شد. یک سال بعد گروههای شبه نظامی دیوبندی به آن پیوستند.[20] لشکر جهنگوی تکفیری است و به شیعیان، احمدیها[21] و بریلویها[22] (از فرقههای اهل تسنن) حساسیت ویژهای دارد و کمر به قتل پیروان این سه گروه بسته است.[23]لشکر جهنگوی و مؤسس آن یعنی سپاه صحابه، طی دهه 1990 میلادی ارتباط تنگاتنگی نیز با طالبان داشتهاند.[24]
گروه طالبان در سال 1994 م توسط ملا محمد عمر در شهر قندهار افغانستان تأسيس شد و عدهاي از طلبههاي ديني اهل سنت كه در مدارس پاكستان تربيت شده بودند با او بيعت کرده و او را به عنوان اميرالمؤمنين پذيرفتند.
اعضاي گروه طالبان را قوم پشتون كه غالباً در جنوب و جنوب شرقي افغانستان ساكن هستند تشكيل ميدهند و برخي از پشتونهاي پاكستان نيز به عضويت اين گروه درآمده اند. اين گروه سلفی از نظر فقهي پيرو مدرسه ديوبنديه بوده و اصول مدرسه ديوبنديه نیز از مذهب حنفي گرفته شده است. اينان از نظر اعتقادي پيرو مكتب كلامي ماتريدي ميباشند و تا حدودي به اختيار انسان اعتقاد دارند و جبر را نفي ميكنند بر خلاف مكتب اشاعره كه قائل به جبر ميباشد.
خط مشي سياسي طالبان را ميتوان در فقرات زير خلاصه نمود:
- رهبري و حكومت به روش خلفاء راشدين ميباشد و لذا ملا محمد عمر در سال 1996 م از طرف «1500» نفر از علما اهل سنت لقب اميرالمؤمنين را رسماً به خود اختصاص ميدهد.
- طالبان اعتقاد به دموكراسي، شورا و امثال اين امور مردمي ندارد. بلكه به اعتقاد اين گروه حكومت مختص به خداست و لذا تمام كارها به ارادة اميرالمومنين بستگي دارد و گفتة او قانون لازم الاتباع ميباشد و اميرالمؤمنين قابل عزل نيست مگر اينكه انحراف از دين پيدا كند و يا در اداء وظائف ناتوان گردد و يا بميرد.
- با تحصيلات و فعالیت زنها در خارج از منزل شديداً مخالف هستند. از نظر اینان زن ميتواند در خانهاش علوم مربوط به دين خود را بياموزد و شركت آنها را در كارهاي بيرون از منزل و دستگاه های دولتي جايز نميدانند.
- گماشتن علما ديني در مناصب مهم دولتي سياست ديگري است كه طالبان معتقد به آن ميباشند.
- يكي از سياستهاي خطرناك طالبان در افغانستان شيعه زدايي بود اين گروه در دراز مدت با طرح نقشههاي مختلف ميخواست ريشة مذهب شيعه را در افغانستان بخشكاند.[25]
[1] . محمد امین بن عمر ابن عابدين، حاشيه ردالمختار، بيروت، دارالفكر، 1415ق ج4ص449،
[2] . سيد احمد بن زيني دحلان، خلاصه الكلام في بيان امراء البلد الحرام، قاهره، مكتبه الكليات الازهريه، 1398ق، ص338-340.
[3] . محمد امین بن عمر ابن العابدين، همان، ج4ص449.
[4] . عبدالله صالح العثیمین، تاریخ المملکة العربیة السعودیة، ریاض، مکتبۀ التوبۀ،1430ق، ص140 – 141.
[5] . ر. ک. محسن عبدالملکی، كارنامه جنايات اخوان التوحيد از پيدايش تا زوال، مجموعه مقالات کنگره جهانی جریانهای افراطی و تکفیری، قم، دارالاعلام لمدرسه اهل البیت(ع)، 1393، ص 93.
[6] . جون س حبيب، الاخوان السعوديون فى عقدين (1328- 1349ق)، ترجمه صبرى محمد حسن، رياض، دار المريخ، 1419 ق.، 1998 م.ص 83.
[7] . على الوردى، لمحات اجتماعية من تاريخ العراق الحديث، قم، انتشارات شريف الرضى، 1371 ش، ج 6، ص 228 .
[8] . همان، ج 6، ص 228.
[9] . ايلكسى فاسيليف، تاريخ العربية السعوديه، بيروت، شركة المطبوعات للتوزيع و النشر، 1995م، ص285.
[10] . همان، ص 287.
[11] . على الوردى، همان، جلد 6، ص 226.
[12] . حافظ وهبة، جزيرةالعرب في قرن العشرين، الافاق العربيه، [بىجا، بىتا]، ص 377.
[13] . همان، ص 285 و 286.
[14] . ايلكسى فاسيليف، همان، ص 299.
[15] . جون س حبيب، همان، ص 75.
[16] . حافظ غفار خان، «شاه ولیالله دهلوی: زندگی، آثار و اندیشهها»، ترجمۀ بابک عباسی، مجله کیان، ش 46، 1378، ص56.
[17] . مکتب دیوبندی در سال 1867م. با تأسیس مدرسه دیوبند در ایالت اتار پرادش هند به عنوان یک گرایش فکری به وجود آمد. دیوبندیها اصولا پیروان مکتب فکری شاه ولی الله دهلوی متولد1114هـ ق. که از لحاظ فقهی پیرو ابوحنیفه و از لحاظ کلامی پیرو اشاعره و ابن تیمیه است.
[18] . ر. ک. قربانعلی قاسمی، «بررسی منشأ و خاستگاه طالبان»، پایگاه اینترنتی پژوهشی تخصصی وهابیت شناسی.
[19] . ر.ک.علیرضا میرزایی، «سپاه صحابه و لشکر جهنگوی نماینده افکار افراطی سلفی گری»، نشریه سراج منیر، پاییز 1392، سال سوم، ش11.
[20] . جمعی از پدیدآورندگان، کتاب آسیا 5 ویژه مسائل پاکستان، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، 1389ش، ص245.
[21] . اين فرقه منسوب به (ميرزا غلام احمدقديانى ). ( ۱۳۲۸ ۱۲۵۰-ق / ۱۹۰۸ – ۱۸۳۵ م ) مى باشد. او در حدود پنجاه سالگى دعوت خويش را آغاز كرد و مدعى شد كه از طرف خداوند به وى وحى مى شود، و اجازه دارد كه بيعت مردم را بپذيرد. در سال ۱۹۰۴ خود را (مسيح ) و (مهدى موعود) و (تاراكريشنا) خواند. عقايد احمديه با عقايد عامه مسلمانان اختلاف زيادى ندارد، اختلاف در سه اصل است: ۱ – طبيعت مسيح يافتن.۲ – دعوى مهدويت غلام احمد.۳ – انكار جهاد اسلامى.
[22] . بریلویت یک فرقه سنی صوفی مَشرب است که در دوره استعمار انگلیس در هند پیدا شد، این فرقه در دوستی و تقدیس پیامبران و اولیاء، خصوصا پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم افراط و غلو مینمایند، و به آنان صفاتی را نسبت میدهند که ایشان را از بشر بودن خارج می کند. مؤسس این گروه أحمد رضاخان بریلی (۱۲۷۲-۱۳۴۰هـ) (۱۸۶۵-۱۹۲۱م) میباشد، که خود را عبد المصطفی نامگذاری کرده بود.
[23] .ر.ک. titre1.ir/fa/news.
[24] . جمعی از پدیدآورندگان، کتاب آسیا 5 ویژه مسائل پاکستان، همان، ص208.
[25] . ر. ک. احمد رشيد، طالبان: اسلام نفت و بازی بزرگ جدید، ترجمه اسدالله شفايي و صادق باقري، تهران، دانش هستى،1379ش.
واژگان کلیدی: سلفیان تکفیری، اقسام، اشتراک ، افتراق سلفیان تکفیری