سمیه پسندیده
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
مقدمه
اسلام که دومین دین روسیه به شمار میرود، در تاریخ روسیه ریشه عمیقی دارد و تجربیات غنی در همزیستی با ادیان دیگر و شکل دادن به فضای جامعه چند فرهنگی را همراه خود دارد. در سالهای بعد از فروپاشی شوروی ابتدا شاهد احیای مذهب و رشد سریع مساجد و آموزههای اسلامی در روسیه هستیم. اندکی بعد به تدریج اسلام سیاسی با شکلگیری احزاب و اتحادیههای بزرگی مثل جنبش نور، حزب رفح و اتحادیه مسلمانان روسیه با هدف حفاظت و تكمیل ساختار دینی فدراسیون روسیه شکل گرفت. در همان زمان در میان مسلمانان قفقاز شمالی جنبش اسلامی شکل گرفت و جنگهای چچن به وقوع پیوست و اسلام گراهای قفقاز شمالی در طول جنگ دوم چچن تلفات و خسارات زیادی را متحمل شدند. لذا همین امر باعث شد تا شور و هیجانات اسلام سیاسی برای یک مدتی(2000-2002) کاهش یابد، و به تدریج از این زمان به بعد نیز شاهد رشد رادیکالهای اسلامی بویژه در منطقههای قفقاز و ولگا هستیم. اکنون چندی است کلیسای ارتدکس روسیه، تلاش می کند تا به سنت گذشتگان خود بازگردد و به نقش آفرینی بیشتر در فضای سیاسی و تحولات جاری کشور اقدام نماید، و به اشکال مختلف، بر ضرورت و لزوم شکلگیری حزبی مذهبی – با عنوان حزب ارتدکس مسیحی – تاکید مینماید. همزمان با درگرفتن بحث ضرورت تاسیس حزب مسیحی ارتدکس در روسیه، موضوع ایجاد حزب اسلامی در روسیه نیز از سوی شخصیتها و فعالان اجتماعی و سیاسی مسلمانان روسیه طرح شده و به مجموعهای از نظرات و دیدگاههای متفاوت دامن زده است که در ادامه بدان پرداخته میشود.
تحلیل موضوع
بر اساس آمار و گزارشهای موجود در حال حاضر در تمام 89 ایالت روسیه و حتی در دورترین منطقه مسکونی این کشور مثل شبه جزیره کامچاتکا در شرق روسیه مسلمانان حضور دارند، اما بیشترین تمركز اصلی مسلمان در جمهوري هاي تاتارستان، باشقيرستان، چچن، داغستان، اينگوش، چركسيا، ولگای میانه و منطقه قفقاز هستند. از منظر جمعیت شناسی شاید نتوان شمار دقیقی از مسلمانان ارائه داد؛ چرا که اولا تعریف دقیقی از مسلمانی در این کشور ارائه نشده است و شخص نگارنده به وفور با افرادی برخورد نموده است که خود را مسلمان معرفی میکنند، اما گویی صرفا از نظر عقیدتی و باور خود مسلمان هستند، ولی به لحاظ ظاهری از مقررات اسلام پیروی نمیکنند. علت دوم نیز بدین سبب است که اغلب مسلمانان روس تمایل دارند تا در تعداد مسلمانان روسیه اغراق نمایند و تعداد آنها را بسیار بیشتر از حالت طبیعی نشان دهند. لذا اگر بنا باشد تا رعایت مقررات جدی اسلام را ملاک قرار دهیم، جمعیت مسلمانان روسیه 3 میلیون نفر و در غیر این صورت بین 25 تا 30 میلیون نفر هستند، و در حال حاضر نیز از نظر میزان زاد و ولد نسبت به پراواسلاوها در نسبت بالاتری غلبه دارند، بنابراین میتوان در آینده انتظار غلبه جمعیتی مسلمانان در روسیه را داشته باشیم. اکنون تاتارستان یکی از جمهوریهای روسیه، تبدیل به پایگاه شمالی جهان اسلام شده است، در عین حال در بخش اروپایی اورآسیا قرار دارد، لذا طبق باور مینتیمر شایمییف رییس جمهور تاتارستان:« این جمهوری میتواند نقش خود را در پیشرفت گفتگوی غرب و جهان اسلام بخوبی بازی کند.» وی معتقد است: «تاتارستان و روسیه از تجربه همکاری مذاهب گوناگون برخوردارند. ما باید بگوئیم که درگیری تمدنها بروز نخواهد کرد…»
اما علیرغم اینکه تعداد مسلمانان روسیه از شمار بالایی برخوردار است اما هنوز جامعه منسجمی از مسلمانان در این کشور شکل نگرفته است، و در کل به دو گروه اصلی تقسیم میشوند. گروه اول در منطقه ولگا –اورال – غرب سیبری و مسکو، جایی که باشقیرها و تاتارها هستند زندگی میکنند و گروه دوم نیز ساکن قفقاز شمالی هستند. بعد از فروپاشی شوروی تغییرات چشمگیری در ساختار ادارات دینی مسلمانان شکل گرفت و برای جلوگیری از تفرق و پراکندگی این مراکز شورای مفتیها برای هماهنگی این نهادها و ادارات دینی ایجاد شد. این ادارات دینی اقداماتی از قبیل تربيت نيروى انسانى و تقسيم و اعزام آنان به ساير مناطق، ارتباط با سازمانهاى دينى خارج از كشور، برگزارى كنفرانسهاى مختلف بينالمللى در زمينه معارف اسلامى و حمايت از برقرارى صلح و امنيت در جامعه مسلمانان و احداث مساجد و ابنيه اسلامى انجام میدهند، همچنين هر سال كاروان هايى را براى زيارت خانه خدا آماده و اعزام مىكنند.
طی سالهای اخیر نگاه دولت روسیه نسبت به مسلمانان تا حدودی تغییر یافته و بهبودی قابل توجهی در روابط دولت با مسلمانان به چشم میخورد و در واقع اولین دهه قرن جاری را میتوان دوره نزدیکی شدید روسیه با جهان اسلام نامید. اکتبر سال 2003ولادیمیر پوتین در دهمین نشست سازمان کنفرانس اسلامی در مالزی سخنرانی کرد و تمایل روسیه مبنی بر پیوستن به این سازمان در مقام ناظر اعلام نمود، و در واقع مبتکر طرح نزدیک شدن روسیه به جامعه مسلمانان گردید. پس از گذشت دو سال روسیه از این مقام برخوردار شد و یکسال بعد در سال 2006 میلادی گروه چشم انداز استراتژیکی « روسیه – جهان اسلام» تشکیل شد. این یک سازمان مشاورهای است که نخست وزیران و وزرای امور خارجه سابق روسیه و 20 کشور اسلامی، از جمله از کشورهای مصر، کویت، مراکش و تونس، امارات متحده عربی، پاکستان، ترکیه و ایران و دیگر کشورها اعضای آن هستند. الکساندر تورشین که معاون رئیس شورای فدراسیون و رئیس دوم گروه چشم انداز استراتژیک روسیه – جهان اسلام است بیان میدارد: « به عنوان نماینده پارلمان، میتوانم بگویم که مسلمانان همیشه در پارلمان روسیه از همان آغاز کار آن حضور داشتهاند. من به عنوان رئیس سنای روسیه میتوانم بگویم که در حال حاضر تعداد نمایندگان مسلمان در پارلمان همچون تأثیر و نفوذ آنها در روسیه افزایش مییابد. افزایش واقعی عامل اسلامی در داخل کشور البته به تغییرات کیفی در مناسبات با جهان اسلام منجر خواهد شد. این موضوع به عرصه مالی، سرمایهگذاری و تبادل فرهنگی نیز مربوط میشود. در حال حاضر کار گروه باید مرحله گذار به انجام کارهای مشخص را طی کند. من معتقدم که جهش خوبی در مناسبات ما با جهان اسلام مشاهده خواهد شد…». در حال حاضر چندین حزب سیاسی اسلامی مهم در روسیه فعال هستند. این احزاب شامل اتحاد مسلمانان روسیه، جنبش سراسرى اجتماعى-سياسى مسلمانان روسيه که در سال 1996 در شهر «ساراتوف» تاسيس يافت و جنبش سراسری اسلامی نور است، که همه با هدف مشترک حمايت از منافع مسلمانان روسيه در بخشهاى اقتصادى، سياسى، اجتماعى و معنوى شکل گرفتند. علاوه بر این گرايش نظرى – سياسى جنبش اسلامی نور، حفاظت و تكميل ساختار دينى فدراسيون روسيه است و با هدف پشتيبانى از اصل ساختار ملى، منطقهاى، نهاد اجتماعى رياست جمهورى و پارلمانتاريسم فعاليت مىكند. روسیه به زودی دریافت که از یک سو شمار مسلمانان در داخل کشور رو افزایش است و از طرف دیگر قدرت اسلام و مسلمانان در دنيا رو به افزايش است، لذا احساس کرد كه براي ايفاي نقش بيشتر در مسائل بينالملل، ايجاد ارتباط گستردهتر با كشورهاي اسلامي ضروري است. به همين دليل در طی سالیان اخير تلاش كرده تا اعتماد جهان اسلام را جلب كند كه از نشانههاي آن اتخاذ مواضع مستقل در رابطه با جنبش حماس، در نتيجه پيروزي این گروه در انتخابات فلسطين و عدم شناسايي حزبالله به عنوان يك گروه تروريست بود، که این سیاست بسیار مطلوب مسلمانان روسیه گردید.
در بررسی حوزه اقتصاد اسلامی نیز باید اشاره کنیم که مفاهیمی از قبیل امور مالی اسلامی، اقتصاد اسلامی و یا سیستم بانکی اسلامی تا چندین سال قبل هیچ معنایی نداشت، ولی پیوستن فدراسیون روسیه به سازمان همکاری اسلامی در سال 2005 اوضاع را تغییر داد. البته خاطر نشان میشود که در حال حاضر اوضاع اقتصادی مسلمانان در روسیه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و به غیر از تاتارها که در حوزه صنعت نیز فعال هستند، سایر مسلمانان اغلب کشاورز هستند که آن نیز درآمد زیادی ندارد. البته این بدان معنا نیست که مسلمانان در دیگر حوزهها حضوری ندارند یا در میان آنان افراد متمول نیست، ولی در مقایسه با کل موقعیت اقتصادی در این وضعیت است.
دورنمای مسئله
سر بر آوردن برخی احزاب با رویکرد و سمت و سوی مذهبی (مسیحی) در روسیه، فتح بابی برای نقش آفرینی دیگر مذاهب و ادیان در این کشور خواهد بود. در این راستا، مسلمانان روسیه، با توجه به جایگاه، وزن، اهمیت و شمار معتقدان به دین اسلام، جایگاه قابل قبولی را در بین پیروان مذاهب روسیه خواهند داشت. اما یک نکته حائز اهمیت وجود دارد، و اینکه حتی در صورت تحقق این امر، فقدان رهبری متمرکز، برای این جماعت مسلمان مسالهای مهمتر به شمار میآید.
حکومت روسیه در حال حاضر از رشد اسلام سیاسی، به ویژه بعد از حوادثی که در دهه 1980 اولین بار در افغانستان و سپس در ایران شاهد بودند، و بعدها علاوه بر آن به دلیل تمایلات جدایی خواهانه چچنها و همچنین عملیاتهای تروریستی که به واسطه برخی مسلمانان تند رو در روسیه به وقوع پیوست میترسد. اکنون مدتی است که نوعی تجدید حیات اسلام گرایی در منطقه ولگا جایی که پیروان اسلام خود را حول رهبران رادیکال و جوان سازمان دهی میکنند، در حال رخ دادن است، لذا این احساس وجود دارد که باید مانع رشد اسلام افراطی در میان جوانان روسیه گردید. برابري اعلام شده در قانون اساسی در مورد همه مذاهب همیشه دیده نمی شود، کلیسای ارتدوکس با اعتماد به نفس خاصی اعلام میکند که نقش رهبری در زندگی اجتماعی را بر عهده دارد و بر اهمیت بی نظیرش در ساخت دولت ملي تاکید دارد.
خلاصه کلام، اگر روسیه بخواهد تا مسایل داخلی خود در رابطه با مسلمانان این کشور را حل و فصل نماید، نیازمند برقرار نمودن ارتباط مناسب با کشورهای اسلامی است، لذا دولت روسیه تصمیم گرفته است تا به شكل دوجانبه روابط خود با كشورهای اسلامي را گسترش دهد. به همین دلیل پوتين به جاي هراس از اعلام رقم واقعي جمعيت مسلمانان و حضور آنها در روسيه، بهطور صريح اعلام كرد كه حدود 25 ميليون مسلمان(سال 2005) در اين كشور زندگي ميكنند و پس از آن خواستار عضويت در سازمان كنفرانس اسلامي شد. زمانی که روسیه به عضویت ناظر سازمان کنفرانس اسلامی پذیرفته شد، این امر فرصتی برای مسلمانان روسیه بوجود آورد تا به عنوان عضو کاملی از این کشور، خود را معرفی کنند. حضور روسيه به عنوان ناظر در سازمان کنفرانس اسلامي و تلاش كنوني براي عضويت در سازمانهاي وابسته به اين سازمان مثل آرسيسكا (مرکز مطالعات تاریخی، هنری، فرهنگی اسلامی) و آيسيسكو (سازمان تربیتی علوم و فرهنگ اسلامی)، گویای این مطلب است. به عضویت در آمدن روسیه در این سازمان، میتواند آن را از نظر کارامدی و تاثیرگذاری حتی تا سطح سازمانهای مهمی مانند اتحادیه اروپا ارتقا یابد، که البته این امر نارضایتی جدی غرب را نیز به همراه دارد و با عضویت روسیه حتی میتواند در سطح بینالمللی وزن و جایگاه چشمگیری پیدا کند. در این میان یک مسئله را نباید نادیده انگاشت، که
امروزه دستهای پنهانی در تلاش هستند و در زمینه مذهب در ارگانها و نهادهای فاقد صلاحیت کشور روسیه، «امور» مختلف را در مقابل ادبیات اسلام و فعالان اسلامی قرار میدهند، تا ارتباط روسیه را با جهان اسلام تخریب کنند. همزمان، مراکز تحلیلی جهانی سازی بر پروژه تضعیف جوامع اسلامی از درون و تعمیق جدایی جهان اسلام کار میکنند، که دست اندرکاران باید با ذکاوت و چشمانی باز این مسئله را مدیریت نایند.