اسلام ذوالقدرپور
پژوهشگر مسائل بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
سیاستگذاری خارجی در عصر وحشت جهان آشوبناک کنونی که خطر روزافزون جنگهای بزرگ منطقهای و جهانی بر افکار عمومی سایه افکنده و احساس ناامنی جهانی را فراگیر ساخته است، بر تضمین بقای بازیگر و تقویت توان مقاومت در بحرانها یا همان داشتن خانه امن در موجهای خروشان تنش و بحران ژئوپلیتیک بنیان شده است.
خانه امن در جهانی چنین آشوبناک برای همه بازیگران بهویژه قدرتهای بزرگ منطقهای جهانی به معنای تضمین بقا و حفظ پرستیژ هژمونیک در مناسبات جهانی است. خانه امنی که نیازمند طراحی و اجرای طیفی از سیاستها و تاکتیکهای گوناگون سیاسی، اقتصاد، نظامی و … از سوی سیاستگذاران ارشد هر دولت است.
تقابل انگارههای قدرت طلب در رهیافت تغییر هندسه قدرت جهان و ناکارآمدی و ناتوانی سازمانهای بین المللی در حفظ نظم موجود، سبب شده است تا احساس ناامنی نهتنها بر افکار عمومی بلکه بر حاکمان و سیاستگذاران ارشد دولتها نیز چیره شده و جهان ناامنتر از گذشته جلوه نماید. در چنین وضعیتی است که هر حکمرانی تلاش دارد سیاستگذاری خارجی خود را چنان منعطف نماید که بتواند مرزهای خود را ایمن و سرزمین خویش را خانه امن سازد.
داشتن خانه امن در میان موجهای تنش و جنگ در دو گانههای چین و تایوان، کره شمالی و کره جنوبی، روسیه و اوکراین، سودان، لیبی، سوریه،اسرائیل و فلسطین، بسیار سخت نشان میدهد. داشتن خانه امنی که همسایگان هراسان این کانونهای بحران و جنگ را دچار ناامیدی و انفعال نموده است.
تهاجم بیش از هفت ماهه اسرائیل به غزه، کشتار شهروندان و ویرانی مطلق این منطقه سبب هراس همسایگان اسرائیل و فلسطین بهخصوص کشور بزرگ مصر شده است. دولت مصر به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ جهان عرب و شمال آفریقا، نمونه بازیگران هراسان از پیامدهای جنگ غزه است. حضور اسرائیل در مرزهای مصر در رفح و اصرار اسرائیل بر تکمیل عملیات خشونتبار خود در مقابل سکوت دولتهای عرب در قالب سستی خانه امن اعراب را میتوان چنین تفسیر نمود:
یکم – ژئوپلیتیک ناامن: آسیای جنوب غربی به عنوان یکی از کانونهای بحران و جنگ طی چند دهه اخیر را میتوان ژئوپلیتیک ناامن جهان برشمرد که جغرافیای آن به شدت از تنشهای سیاسی، مذهبی و نژادی تأثیر گرفته و سرزمین نفرین شدهای را جلوه مینماید که برخی بازیگران آن همواره در محورهایی مانند محور شرارت جای داده میشوند.
بازیگران این منطقه که اغلب از دولتهای شکننده نظام جهانی محسوب میشوند، همواره در حال کنش تضمین بقای خویش هستند، زیرا ژئوپلیتیک این منطقه با ناامنی گره خورده و جنگ، بخش مهمی از تحولات و مناسبات روزمره آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا را شکل میدهد.
سیاستها، ابزارها و منابع سیاسی اثرگذار بر جغرافیای منطقه طی چند قرن اخیر در منابع انرژی مانند نفت و گاز، تقابل جهانی قدرتها مانند بلوک غرب و بلوک شرق، تقابل دینی و مذهبی مانند شیعه و سنی، تقابل نژادی مانند اعراب و اسرائیل، ترک و کرد، ایرانی و عربی و … قابل مشاهده هستند. این طیف از مؤلفههای ژئوپلیتیک منطقه سبب پیدایش و تداوم وضعیت ستیز همیشگی قدرتهای منطقهای و جهانی در این پهنه بزرگ جهان بوده است.
به صراحت میتوان ادعا نمود که اغلب مؤلفههای سیاسی و جغرافیایی این منطقه دارای جلوههای چالش، تنش و ستیز همیشگی هستند و همین پدیده سبب شده تا آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا به ژئوپلیتیک ناامن تبدیل شود.
دوم – ناامنی در مرزهای مصر: برخی سیاست گذاران در عصر کنونی تلاش دارند از وضعیت آشوبناکی و بلکه جنگهای روزافزون بهره برده و ضمن تضمین بقای حکمرانی خود، خانهای امن برای خویش فراهم سازند. سیاست ساخت خانه امن در میان آشوب بر توهم برخی سیاستگذاران و حاکمان استوار است که آشوب در نظام جهانی را تنها برای دیگران یا همسایگان در نظر میگیرند.
توهم خانه امن در میان جنگ و آشوب جهانی که میتواند با سیاست بیطرفی، سیاست انزواگرایی و … نیز تفسیر گردد، سیاستی است که در آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا کارایی چندانی نداشته و نخواهد داشت. واقعیت ژئوپلیتیکی منطقه نشان میدهد که هیچ خانه امنی را نمیتوان در چشم انداز وضعیت جنگی کنونی تصور نمود.
طراحی و اجرای سیاست یک خانه امن در کانون تنش و جنگ جهانی بدون پیامدهای خسارتبار، نهتنها یک توهم ژئوپلیتیک است، بلکه نشان از ضعف منابع راهبردی یک بازیگر دارد. زیرا تنش و جنگ بر تمام بازیگران منطقهای و بلکه جهانی اثرگذار بوده و هیچ مرزی را توان مقاومت در برابر موجها و پیامدهای جنگ نیست.
در میدان جنگ منطقهای، هیچ خانه امنی وجود ندارد، بنابراین توهم برخی کشورهای منطقه برای دستکاری افکار عمومی خود که ” ما در خانه امن هستیم یا کشور ما ایمن است” خیلی زود افشا شده، دیوارهای سست خانه امن آنان فرو ریخته و حیات سیاسی آن بازیگر نیز با چالشی مهم مواجه میشود.
وضعیت کنونی جهان عرب در مقابل جنگ غزه و مسئله فلسطین در همین چارچوب توهم خانه امن قابل تحلیل است. دولتهای عربی که خیال میکنند با عدم موضع گیری در مقابل اسرائیل به ایمنسازی خانه خود پرداختهاند، در حالی که انگارههای صهیونیسم دولت اسرائیل نشان داده است که هیچ کشوری در مقابل سیاست تهاجمی اسرائیل ایمن نیست.
تهاجم بیش از هفت ماه اسرائیل به غزه، کشتار نزدیک به 37 هزار شهروند غزه و جنگ همزمان در سایر محورها مانند سوریه، لبنان، کرانه باختری، یمن و حتی ایران، نشان میدهد که اسرائیل خود را برای فروپاشی خانههای امن منطقه آماده نموده است. هممرزی اسرائیل با مصر در رفح، جلوهای برجسته از ناامنی مرزهای عربی است که قدرت بزرگ جهان عرب یعنی مصر را نیز هراسان نموده است.
ناامنی در جهان عرب و حضور ارتش اسرائیل در مرزهای مصر بدون توجه به هشدارهای دولت مصر و سایر بازیگران نظام جهانی، احتمال جنگ برخی قدرتهای عربی مانند مصر با اسرائیل را افزایش داده است. وضعیتی که جنگ را به الگوی غالب منطقه تبدیل نموده و هیچ خانه امنی برای شهروندان آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا باقی نخواهد گذاشت و پایانی است بر بیش از چهار دهه صلح و سازش بدنام میان مصر و اسرائیل.
*
تحولات کنونی جهان بهخصوص جنوب غرب آسیا نشان میدهد که موجی فراگیر از ناامنی، جهان را فرا گرفته است که نمونه ویرانگر این ناامنی در باریکه غزه با ویرانی آخرزمانی آن قابل مشاهده است. این موج از ناامنی را میتوان پایانی بر توهم سران جهان عرب دانست که طی چند دهه اخیر در قالب طرحهای صلح، مدعی امن نمودن کشور خود بودند. امن شدن کشورهای عربی که در واقع به معنای تضمین بقا و حکمرانی سران مستبد عربی بوده است، اکنون به ادعایی باطل تبدیل شده و هیچ خانه امن یا کشور ایمن از جنگ و تنش در منطقه نمود ندارد.
موفقیت اسرائیل در سرکوبی یا تضعیف بنیادین گروههای مبارز غزه و همزمان سرکوبی کرانه باختری رود اردن و … میتواند الگویی باشد برای تقابل اسرائیل با دولتهای عربی در آینده نزدیک. الگویی که دولتهای عربی به هشدارهای کنونی آن بیتوجه بوده و نمیدانند که تهاجم اسرائیل مصداق ضربالمثل ” شتری است که در خانه همه میخوابد ” بوده و بنا به ضرورتهای زمانی به ویژه تحقق آرمان اسرائیل از نیل تا فرات، نوبت تهاجم اسرائیل به این دولتهای عربی نیز خواهد رسید.
تحولات کنونی و سرکشی دولت اسرائیل مقابل قدرتهای بزرگ و سازمانهای بین المللی نشان میدهد که در صورت ضرورت، کشورهایی مانند اردن و حتی مصر نیز میتوانند مورد تهاجم اسرائیل قرار گرفته ، کاخهای ایمن پوشالی این کشورها فرو ریزد و خانه امن سران عربی در مقابل سرکشی دولت اسرائیل به سستترین خانههای منطقه تبدیل شود.