دکتر رضا صولت
کارشناس ترکیه
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
سیاست ترکیه در قبال جمهوری آذربایجان باید در متن سیاست منطقه ای جدید الظهور آنکارا در دهه 2000 مورد تحلیل قرار گیرد. سیاست خارجی ترکیه نسبت به آذربایجان تحت تاثیر 4 عامل می باشد. اصل اول ایجاد مکانیسم گفتگو های سطح بالای سیاسی می باشد که از طریق سرعت بخشیدن به حل مشکلات و مدیریت بحران می باشد که به توسعه روابط با کشورهای همسایه منجر می شود. گام بعدی ایجاد شورای همکاری استراتژیک سطح بالا بصورت توافقی میان نخست وزیران و وزرای مربوط می باشد.. علاوه بر این یک مکان تبادل نظر عمومی برای توسعه روابط در سطح اجتماعی پیشنهاد شده است. اصل دوم وابستگی متقابل اقتصادی می باشد. تلاش هایی برای توسعه پروژه های اقتصاد مشارکتی و تقویت تجارت آزاد و گردش کار بر اساس اصول مزایای اقتصادی دوجانبه در سیاست منطقه ای می باشد. اصل سوم توسعه سیاست های منطقه ای است. اصل آخر همزیستی در صلح،تنوع و تحمل تفاوت ها می باشد. سیاست خارجی ترکیه در قبال جمهوری آذربایجان از زمانی که حزب عدالت و توسعه به قدرت رسید بر اساس این اصول می باشد.
ترکیه داشتن روابط مناسب با آذربایجان را فرصتی برای خود تلقی می کند. سياست خارجی ترکیه در ارتباط با آذربایجان مبتنی بر توسعه روابط سياسي و اقتصادي،حسن نیت متقابل و كمك به این کشور در جهت توسعه مكانيسمهايي براي ثبات داخلي، رفاه و نيز امنيت و صلح است. مناسبات نزديك تركيه با منطقه قفقاز به خصوص با آذربايجان به اندازه مناسبات اين كشور با خاورميانه و دنياي اسلام از اهميت برخوردار است، چرا كه اقدامات جديد تركيه، انعكاس دهنده سياست خارجي چند بعدي جديد اين كشور است. اساساً تركيه خود را یک قدرت و بازیگر با نفوذ در منطقه در نظر گرفته و سياستهايش را بر اين مبنا طراحي و اجرا ميكند. از اين چشمانداز جمهوري آذربايجان يك كشور بالقوه براي نفوذ و فرصت محسوب ميگردد.
روابط تركيه با جمهوري آذربايجان علاوه بر اینکه تحت تأثير پيشينه تاريخي، فرهنگي و قومي، مذهبي و نيز حسن نيت متقابل دو طرف به ويژه تركيه قرار دارد، در سالهاي گذشته ابعاد اقتصادي، انرژي، سياسي و نظامي پررنگتري نیز پیدا کرده است. در همين راستا تصميم بر تأسيس شوراي همكاري استراتژيك در سطوح عالي رتبه در طول سفر اردوغان به جمهوري آذربايجان در 17 مي 2010 و امضای توافقات در خصوص همکاری های سیاسی- امنیتی، اقتصادی و فرهنگی قابل توجه است.
اهداف سیاست خارجی ترکیه در قبال آذربایجان از ابعاد مختلف قابل بررسی است. از لحاظ سیاسی- امنیتی سازوكارهاي نفوذ و مديريت منطقهاي تركيه قابل توجه است. در این راستا ميتوان به تشكيل سازمانهاي منطقهاي نظير سازمان همكاري درياي سياه، تراسكا و غیره در چارچوب منافع مشترك اقتصادي، سياسي و امنيتي اشاره کرد. علاوه براین، تركيه در قالب ناتو تلاش كرده است تا ضمن استفاده از امكانات اين سازمان بينالمللي كه دستور كارهاي جديدي را در پيش گرفته است در بعد نظامي و امنيتي خدمات مختلفي را به جمهوري آذربايجان ارائه كند. تركيه همچنین از نياز باكو به داشتن چتر امنيتي جديد بعد از فروپاشي شوروي و نياز اين كشور به ظهور و حضور در نقشهاي بينالمللي تثبيت شده آگاه است. بر این اساس همواره كوشيده است تا در زمينه افزايش همكاريهاي منطقهاي و حل بحرانها و تنشهاي موجود در محيط پيرامون جمهوري آذربايجان ابتكار عمل را در اختیار داشته باشد.
از لحاظ اقتصادی، حجم تجارت ميان تركيه و جمهوري آذربايجان در سال 2002 حدود 326 ميليون دلار بود و در سال 2015 اين رقم به 3/6 میلیارد دلار ميليارد دلار بالغ گرديد. به علاوه جمهوري آذربايجان در زمينه صادرات به تركيه در جايگاه پنجم و در زمينه واردات از اين كشور در جايگاه دوم قرار دارد. اگر چه بسته بودن مرز بين تركيه و ارمنستان مانع از تجارت مستقيم ميان طرفين شده است و اغلب محصولات تركيه از طريق ايران و گرجستان وارد جمهوري آذربايجان ميشود. بعد دیگر روابط اقتصادی، همکاری دو کشور در زمینه انرژی است. خط لوله نفت باكو – تفليس – جيهان و خط لوله گاز طبيعي باكو – تفليس – ايرزروم دو نمونه مهم از روابط دو کشور در حوزه انرژي است. اين خطوط لوله در حمل نفت و گاز طبيعي جمهوري آذربايجان به اروپا نقش اساسي دارند. خط لوله باكو – تفليس – جيهان حدود 1800 كيلومتر طول دارد و توافق براي ايجاد آن بعد از يك سري مذاكرات ميان جمهوري آذربايجان، روسيه، تركيه، گرجستان و شركتهاي خصوصي ديگر حاصل شد.
گاز طبيعي جمهوري آذربايجان از سال 2007 از طريق خط لوله باكو – تفليس ايرزروم وارد تركيه ميشود. اين خط لوله در حالتي تأسيس شد كه نفت براي آن استخراج ميشد. به واسطه اين توافق كه مدت اعتبار آن 15 سال است، تركيه 6/6 ميليارد مترمكعب از گاز طبيعي را از حوزه شاه دنيز1 درجمهوري آذربايجان دريافت ميكند. از طرفي جمهوري آذربايجان تلاش دارد تا نياز شركت ناباكو را از حوزه شاه دنيز 2 تا سال 2016 برآورده سازد. امّا موقعيت ناباكو از آنچه به نظر ميرسد پيچيدهتر ميباشد. از آنجا كه اين شركت يك شركت انتقال گاز است به محض اينكه دول امضاء كننده به توافق برسند تصميم نهايي را ناباكو ميگيرد. در نتيجه اگر جمهوري آذربايجان بخواهد به ناباكو گاز بدهد مسير آن از تركيه عبور خواهد كرد. در اواخر اكتبر 2011، رحب طیب اردوغان نخستوزير تركيه و الهام علياف رئيس جمهور آذربايجان در اولین اجلاس
شوراي همكاري استراتژيك، دو توافقنامه در زمينه خريد گاز از شاه دنيز 2 در سال 2017توسط تركيه و انتقال گاز از شاه دنيز2 از مسير تركيه بين سالهاي 2042-2017 امضاء كردند. اين دو توافقنامه، خريد گاز طبيعي تركيه را نهايي كرد و افق جديدي براي انتقال گاز به بازارهاي اروپا باز نمود. علاوه بر این در اين جلسه شركت ملي نفت جمهوري آذربايجان و شركت نفت توركاس تركيه توافق نمودند كه براي ساخت پالايشگاهي 5 ميليارد دلار سرمايهگذاري كنند كه طبق برنامه پيشبيني شده تا 2015 به بهرهبرداري ميرسد.
به دنبال باز تعريف تركيه از موقعيت استراتژيك تاريخي و جغرافيايي خود در آغاز هزاره سوم تركيه در پي به دست گرفتن مجدد حق صادرات در معاملات انتقال در مناطق پيراموني خود ميباشد. اين موضوع به تقويت نقش تركيه در منطقه به عنوان كانون فعاليتهاي منطقهاي و انرژي كمك ميكند و امكان عقلائي بودن خط لوله ناباكو را توجيه ميكند. علاوه براین، روابط تركيه با جمهوري آذربايجان نقش مهمي در تعيين روابط با ساير كشورهاي منطقه دارد. براي مثال روابط تركيه با جمهوري آذربايجان تأثير زيادي در روابط تركيه با ارمنستان دارد. موضوع مورد اختلاف میان آذربایجان و ارمنستان یعنی قرهباغ به يكي از مهم ترين مؤلفههاي تصميمگيري و سياستگذاري در منطقه تبديل شده است. در حالي كه ارمنستان حضور خود در قرهباغ را مشروع و حق طبيعي خود ميداند، جمهوري آذربايجان از اين وضعيت به عنوان اشغال و تجاوز ياد ميكند.
موضع تركيه و سازمان ملل در اين مسأله همسو با جهموري آذربايجان است. تركيه اصرار دارد كه موضوع قرهباغ توسط دو كشور و توسط يك طرح بينالمللي و از طريق يك مجراي بينالمللي حل شود. در همين راستا تركيه حتي براي حفظ فرصتها و نفوذ خود در قفقاز بعد از بحران گرجستان و روسيه در سال 2008 گروه همكاري و ثبات قفقاز را تشكيل داد. ترکیه خواهان حل مسالمت آمیز این بحران است و از هر گونه تلاشي براي حل اين بحران حمايت ميكند. هر چند رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه نگراني خود را از عدم موفقیت گروه مينسك كه توسط آمريكا، روسيه و فرانسه در سال 1992 برای حل مسئله قره باغ تشکیل شد، ابراز کرده است.
از لحاظ روابط فرهنگی میان دو کشور نیز، در سالهاي گذشته، همكاري تركيه و جمهوري آذربايجان از طريق سازمانهاي غير دولتي و نيز دانشگاه ها و مؤسسات تحقيقاتي توسعه و گسترش يافته است. دانشگاه قفقاز كه توسط مؤسسات اقتصادي تركيه تأسيس شد از لحاظ آموزشي از کیفیت مناسبی برخوردار است.
به طور کلی، روابط نزديك ميان جمهوري آذربايجان و تركيه در ابعاد مختلف سیاسی- امنیتی، اقتصادی، انرژی، فرهنگی و غیره، جمهوري آذربايجان را به يك كشور مهم منطقهاي براي تركيه تبديل نموده است. بيشک تقويت روابط دوستانه تركيه – آذربايجان گامی در جهت پیشرفت دو کشور خواهد بود. بطور کلی می توان ادعا کرد که ترکیه وارد فاز امنیت زدایی، یعنی خارج کردن موضوعات از متن امنیتی و وارد کردن آنها به فضای گفتمان سیاسی، شده است. در نتیجه دیدگاه ترکیه به منطقه نفوذش بر مبنای این لنزهای جدید صورت می گیرد. برای مثال در حالیکه امنیت، ادراک تهدید و رقابت هنوز مفاهیم معتبری در شکل گیری سیاست خارجی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای قفقاز جنوبی می باشد، دیدگاه ترکیه به منطقه و جمهوری آذربایجان بر مبنای ایجاد فرصت و نفوذ می باشد،هرچند با توجه به تغییر وضعیت روسیه به سمت مرزهای شرقی خود ،تحولات اخیر خاورمیانه و همچنین تحولات تغییر وضعیت در ساختار سیاسی در ترکیه ،ژئوپلیتیک نقش غالب در روابط چند وجهی آنکارا-باکو را برعهده خواهد گرفت.
واژگان کلیدی: ارزیابی، روابط، ترکیه ، جمهوری آذربایجان، اتحاد، راهبردی