مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ارتقای هماهنگی بخشها و ثبات تصمیمات استراتژیک ج. ا. ایران

اشتراک

دکتر فرشاد علیخانی

کارشناس و تحلیلگر مسائل بين الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

در رویکرد فرامدرن به علوم سیاسی و دانش استراتژیک، دشمنی ابدی نیست و با تغییر شرایط و عوامل ظهور و تعمیق دشمنی، فرصتهایی برای رفع مسالمت آمیز تعارضات فراهم می آید. به اعتقاد اینجانب، دیپلماسی فرایند مستمر و پویایی است که در شرایط بسیار سخت و بحرانی همچون جنگها نیز باید توان خود را حفظ نماید و نقش نرم افزاری دفاع از امنیت ملی در پشتیبانی از لایه دفاع سخت افزاری را ایفا نماید. در واقع، اینگونه نخواهد بود که با پایان یافتن دیپلماسی، جنگ آغاز شود؛ این دیپلماسی نیست که پایان می یابد بلکه توان و داشته های دیپلماتها برای جلوگیری از یک جنگ محدود یا گسترده در فرآیند مذاکرات است که باعث بروز جنگها می شود و شاید به همین دلیل باشد که باید مجرای دیپلماسی و مذاکره با عنصر متخاصم همواره باز باشد تا از توان نظامی کشور پشتیبانی شده و با اخذ تصمیمات صحیح و اقتضایی، از وارد آمدن خسارتهای بیشتر جلوگیری نمود.  

با توجه به تهدیدات آقای ترامپ مبنی بر عملی ساختن تشدید و تعمیق تحریمها بر علیه کشور در ماههای پیش رو، باید چند نکته مهم را همواره در نظر داشت تا احتمال کاهش ضریب تاثیر سیاستهای خصمانه ایالات متحده امریکا میسر شود:

نکته اول: ارتقای وحدت کلمه و پیروی از تدابیر رهبری معظم انقلاب است. این انگاره، مبتنی بر عملیاتی سازی اصل وحدت جهت، اصل وحدت رویه و اصل  وحدت فرماندهی است و خاصه در شرایط پیش رو موضوعی کاملا اساسی و راهبردی است.  

موضوع دوم: ارتقای کارآمدی نظام برای حفظ مشروعیت سیاسی برای پشتیبانی ملی به جهت مدیریت شرایط سخت است. واقعیت آن است که جدای از خباثتهای دشمنان خارجی، به نظر می رسد ناکارآمدیهای سیاسی و اداری، باعث افزایش شکاف بین دولت و مردم شده باشد که در این خصوص لازم است بیش از پیش به تبعات این ناکارآمدی عارضی، توجه کرده و با اقدامات سریع و شفاف، از جمله برخورد سریع و قاطع قوای قضائیه و مجریه با فساد و اقدامات فسادخیز، اعلان عمومی نام و نشان مفسدان و اطلاع رسانی از نتیجه مجازات عاملین،‌ معاونین و آمرین مطابق با قوانین حاکم بر کشور و بدون هرگونه اغماض، اعتماد عمومی به نظام افزایش یابد. این یکی از اقدامات اساسی اعتمادآفرین برای پشتیبانی از مجموعه تصمیمات راهبردی نظام است.  

مساله سوم: ارتش و نیروهای نظامی باید گوش بفرمان حوزه سیاسی و دیپلماسی عالی کشور باشند. نباید شرایطی فراهم شود که در آن، بخش نظامی بدون هماهنگی با وزارت امور خارجه، شورای عالی امنیت ملی و ستاد کل نیروهای مسلح و سایر بازیگران کلیدی حوزه تصمیم گیریهای استراتژیک، موضعی بین المللی اتخاذ نماید. تشکیل ستاد مشترکی با مشارکت تمام عناصر تصمیم ساز و تصمیم گیر در این خصوص بسیار راهگشاست؛ اگر چنین مکانیزمی وجود دارد که یک گام به جلو هستیم. 

محور چهارم: موضوع انقلابی بودن است که مقام معظم رهبری به آن اشارات مبسوطی فرموده اند. این مفهوم، انگاره بسیار عمیقی است که یقینا با شعارگرایی، تندروی، قانونگریزی و ناهماهنگ بودن با سایر کنشگران منافات فلسفی دارد. انقلابی بودن به معنای بازگشت به اصول بنیادین انقلاب اسلامی همچون مبارزه با فساد،‌دفاع از مستضعفین، خدمت به عموم مردم، نفی سلطه پذیری، هوشمندی سیاسی و دفاع همه جانبه از منافع نرم افزاری و سخت افزاری کشور است. انقلابی گری با هوشیاری سیاسی و موقعیت شناسی استراتژیک عجین است و بنابراین باید شرایطی فراهم آید تا در شرایط پیش رو، مناسبترین مکانیزمهای عملیاتی سازی آن مبتنی بر تشخیص منافع راهبردی و تحلیل مقتضیات میدانی و راهبردی، تعریف و در قالب سناریوهای گوناگون در دستورکار باشد. 

بر این نظر هستم که چهل سال انقلاب اسلامی، کوله باری از تجربه را در اختیارمان گذاشته است. فراموش نکرده ایم که در نبرد سخت افزاری با دشمن بدطینت بعثی و حامیان بین المللی آن، چه فداکاریها شد تا مام وطن بی گزند و کم گزند باشد. در صحنه دیپلماتیک نیز مذاکرات نفس گیر اخیر دیپلماتهای ارشد کشورمان با گروه پنج به علاوه یک و تشکیل جبهه ای در مقابل رئیس جمهور جدید آمریکا با مدیریت ریاست محترم جمهور و رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب پارادایم نوینی را در سپهر سیاسی ایران و رویکرد برد-برد به مذاکرات بین المللی و دیپلماسی جهانی تعریف نمود و به دنیا نشان داد که این چه کسی است که بد عهد و عهدشکن است و چه کسی بر پیمانی که بسته وفادار است. شرایط ایلات متحده امریکا پس از خروج از برجام و فقدان مشروعیت تصمیم رئیس جمهور ترامپ نزد سازمان ملل متحد، سازمان بین المللی انرژی هسته ای، روسیه، چین و اتحادیه اروپا و مهمتر از همه، افکار عمومی جهان، نشان از عمق قدرت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران دارد. حفظ آرامش و تقویت اقدامات خردورزانه در چارچوب قواعد بین المللی و نیز دفاع هوشیارانه از منافع راهبردی کشور موضوعی بسیار مهم است و در این چارچوب است که دیپلماسی عالی کشور باید همواره با حداقل لفاظیهای معمول دیپلماتیک، توان نرم افزاری خود را در مدیریت شرایط جدید در دستورکار داشته باشد. آمادگی دفاعی باید حداکثری باشد و در عین حال باید باب دیپلماسی و مذاکره را همواره باز گذارد.

واژگان کلیدی: هماهنگی بخشها , ثبات تصمیمات, استراتژیک, ج. ا. ایران

مطالب مرتبط