اسلام ذوالقدرپور کارشناس مسائل بین الملل مرکز بینالمللی مطالعات صلح (IPSC) سیاستگذاری مطلوب که بتواند انگارهها، نیات و اهداف سیاستگذار و حکمران را برآورده سازد، فرآیندی است که سیاستها و تاکتیکهایش بر احساس برتری و خودخواهی بنیان نشده باشند. آرمانگرایی در سیاستگذاری خارجی که با احساس غرور و برتری بازیگر ترکیب میشود، سیاستگذار خارجی را در چرخهای از سیاستهای تکراری نامطلوب گرفتار میکند تا توان تشخیص سیاست راهبردی از تاکتیکهایش را از دست داده و در اوج احساس اقتدار به ناگاه دچار ناتوانی و سرنگونی گردد. سیاستگذاری خارجی میدان برسازی انگاره برتری جویی و غرور جعلی نیست، زیرا این احساس خودخواهی به فرسودگی و در نهایت فروپاشی منجر میشود. همانگونه که اندیشمند روابط بین الملل ” هنری کسینجر ” بیان میدارند:<< تاوان جاه طلبی بیش از حد – چیزی که یونانیان آن را غرور مینامند- فرسودگی است.>>1 غرور در حکمرانی و سیاست خارجی که پیامد احساس برخورداری از