مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
با وجود اینکه از مدتها پیش اختلافاتی در میان اعضای مجلس اعلای عراق وجود داشت،اخیرا عمار حکیم از مجلس اعلای اسلامی عراق خارج شد و جریانی نوین جریان حکمت ملی در عراق پدید آورد. گفتگوی زیر به بررسی پیامدهای تجزیه مجلس اعلای اسلامی عراق پرداخته است.
واژگان کلیدی: پیامد، تجزیه، مجلس اعلا، عراق،
مرکز بین المللی مطالعات صلح: علل و عوامل تجزیه مجلس اعلای اسلامی عراق چیست؟
عوامل زیادی در فروپاشی مجلس اعلا موثر بوده است. نخست بروز اختلاف میان نسل اول و دوم مجلس اعلا مهم است. برخی از شخصیت های نسل اول مجلس اعلا اعتقاد دارند که باید در راس این مجلس یک فقیه باشد که بتواند تمام طیف ها را در خود جمع کند. با توجه به این که آقای عمار حکیم جز نسل سوم مجلس اعلا هست، لذا این شکاف میان نسل های اول، دوم و سوم مجلس اعلا به وجود آمد.
از طرف دیگر سیاست های دو نسل سیاست های کاملا جداگانه ای است. برخی از شخصیت های مجلس اعلا، خواهان کناره گیری و فاصله گرفتن از فعالیت های نظامی هستند و تمرکز روی فعالیت های سیاسی دارند، در حالی که برخی از شخصیت های مجلس اعلا، خواهان حفظ سازمان بدر به عنوان بازوی نظامی این مجلس هستند، لذا به نظر می رسد که طیف های نسل اول اعتقاد دارند که باید حزب الله الگوی مجلس اعلا باشد، در حالی که بسیاری از نسل های سوم مانند آقای عمار حکیم معتقدند که باید به صورت حزبی عمل کرد و فعالیت نظامی را کنار گذاشت. این اختلاف موجب شد که آقای عمار حکیم از مجلس اعلا انصراف بدهد و حزب حکمت ملی را تشکیل دهد تا با دست باز طیف های شیعه و حتی سنی را در این حزب جای دهد. در حال حاضر یک سری خیزش هایی از سوی برخی سیاست مداران عراقی صورت گرفته است که بتوانند در انتخابات آینده پارلمان عراق، کرسی های بیشتری داشته باشند. با توجه به این که مجلس اعلا در حال حاضر نیاز به اصلاحات دارد، لذا آقای حکیم ترجیح داد که حزب جداگانه ای برای خود ایجاد کند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در حال حاضر چه شخصیت های مهم و تاثیرگذاری در شاکله کنونی مجلس اعلا حضور دارند؟
آقای السقی و برخی از شخصیت هایی مانند القبانچی و بسیاری از شخصیت های تراز اول همچنان در مجلس اعلا هستند و سعی می کنند شاکله مجلس اعلا را مانند سی سال پیش حفظ کنند، در حالی که نسل جدیدی که وارد مجلس اعلای عراق شدند، اعتقاد دارند که باید اصلاحاتی در پیکره مجلس ایجاد شود. آقای هادی العامری، اعتقاد دارد که مجلس اعلا باید مانند حزب الله به سمت نظای گری حرکت کند. آقای ابوادیب المهندس، هم اعتقاد دارد مجلس باید به سمت جذب الحشد الشعبی حرکت کند، در حالی که آقای عمار حکیم معتقد است که باید کار سیاسی کند و بیشتر به سمت تشکیل نظام پارلمانی حرکت کند. این اختلافات موجب شد که مجلس اعلا دچار شکاف شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: شکاف در بدنه اصلی رهبران مجلس اعلا چه تاثیری در بین متحدان و همچنین لایه های میانی و بخش های مختلف شیعی عراق گذاشته است؟
در واقع، در حال حاضر بسیاری از شخصیت های استخوان دار مجلس اعلا به این موضوع اعتقاد دارند که مجلس اعلا کمتر باید به سمت سیاسی کاری حرکت کند و باید به سمت گرفتن قدرت از رهگذر تقویت سازمان بدر و الحشدالشعبی است. نظر نسل اول مجلس اعلا این است که الحشد الشعبی باید در سازمان بدر ادغام شود تا بتوانند یک نیروی نظامی مردمی گسترده ای ایجاد کنند. اما اعتقاد نسل سوم این است که در حال حاضر دوران حرکت نظامی به پایان رسیده است، زیرا هیچ توجیهی برای ایجاد یک سازمان نظامی در دل مجلس اعلا وجود ندارد. زیرا ماموریت مجلس اعلا برای سرنگونی صدام به پایان رسیده است و اکنون مرحله بازسازی عراق و تشکیل یک دولت وحدت ملی و پارلمانی است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در وضعیت کنونی، نسل نوین مجلس اعلا و آقای حکیم چه چالش های مهمی را برای افزایش نفوذ خود در بین طرفداران این جریان در پیش رو دارند؟
آقای عمار حکیم با توجه به رقابت زیادی که با جریان صدر دارد، در حال حاضر کاملا در مقابل جریان صدر قرار گرفته است. اما به هر حال آقای عمار حکیم، دارای تفکراتی ملی- مذهبی است و می تواند طیف های نخبه را در حزب حکمت ملی زیر چتر قرار دهد. در حالی که طیف های پایینی و لایه های پایین اجتماع معمولا به جریان صدر یا جریان رقیب عمار حکیم همسو نیستند. به همین دلیل حزب جدید عمار حکیم نیازمند حرکت بیشتر سیاسی ، رسانه ای و تبلیغاتی است. به نظر می رسد آقای عمار حکیم راهی طولانی برای رسیدن به یک حزب پایدار و جامع الشرایط و در برگیرنده نسل جدید عراق نیاز دارد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در وضعیت کنونی، جریان جدید آقای حکیم چه تاثیراتی در حوزه داخلی و خارجی خواهد داشت؟
در حوزه داخلی، آقای عمار حکیم معتقد است که تمام طیف های سیاسی صرف نظر از گرایش های مذهبی باید در درون یک حزب ملی- مذهبی فعالیت کنند. اعتقاد آقای حکیم این است که نباید در یک فضای بسته مذهبی حرکت کرد. بلکه باید توسعه پیدا کند و شامل تمام طیف های مذهبی ،کرد، ترکمن، شیعه، سنی و صائبین، باشد و همه باید در درون یک حزب برای آزادی عراق و تامین امنیت عراق و برای پایداری عراق فعالیت کنند. این مسئله، مسئله قابل قبولی است، اما فضای داخلی عراق ، وجود مرجعیت ، بافت مذهبی عراق و گرایش اکثریت مردم عرق به یک مذهب معین کار را برای اقای حکیم دشوار می کند، به این دلیل که حرف اول و آخر را مرجعیت در عراق می زند و مرجعیت است که به عنوان قطب نمای حرکت سیاسی و اجتماعی عراق شناخته می شود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه جریان های مختلف شیعی در عراق به تجزیه مجلس اعلا و تشکیل جریان جدید آقای حکیم چیست؟
عراق دارای چند طیف مختلف است. صرف نظر از طیف کرد که خود چندین جریان در درون خود دارد طیف سنی ها و شیعه ها هم هر کدام گرایش های خاص خود را دارند. اما در بین تشیع، قطعا عده ای به صورت سنتی به دنبال این هستند که به عنوان تابعی از مرجعیت حرکت کنند و سیاست های خود را با مرجعیت عراق هماهنگ کنند. محور این تفکرات سنتی این است که عراق باید یک مرجعیت دینی داشته باشد و بعد از آن مرجعیت سیاسی شکل بگیرد و زیرمجموعه مرجعیت دینی قرار بگیرد. طیف ملی گرا اعتقاد دارند که در چارچوب مذهب می توان به محیط عربی بازگشت و به عنوان جزئی از محیط عربی فعالیت کرد. طیف دیگر اساسا اعتقادی به مذهب ندارند و بیشتر لاییک هستند، مانند ایاد علاوی که سعی می کند مذهب را از جامعه عراق دور کند. در این رویکرد آقای عمار حکیم سعی می کند که تمام این طیف ها را در خود جای دهد و این کار بسیار مشکلی است. ضمن این که لایه های پایین اجتماعی هم دنباله رو جریان تند آقای مقتدی صدر هستند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به انتخابات پیش رو، جریان نوین تا چه حدی می تواند موفقیت آمیز باشد؟
به نظر می رسد جریان آقای عمار حکیم در کوتاه مدت نخواهد توانست در جامعه عراق نمود پیدا کند و قابلیت های سیاسی خود را بروز دهد. اما در درازمدت و با کار تبلیغاتی و سیاسی و حرکت آقای عمار حکیم به سوی جذب جوانان عراقی می تواند در آینده موثر باشد. اما در کوتاه مدت جریان آقای حکیم نمی تواند اکثریت را در مجلس آینده عراق در پارلمان داشته باشد.