دکتر مهدی مطهرنیا
کارشناس و آینده پژوه مسائل سیاسی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
رویکرد نوین تحریم ایران توسط حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه آمریکا
آنچه به نظر می رسد این است که روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده آمریکا، پژواک بخش اهداف تراست های تسلیحاتی و با ماموریت تغییر رفتار وسیع، منجر به تغییر رژیم در تهران رو به روست. ایالات متحده آمریکا با روی کار آمدن ترامپ، مسیر حرکت ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را ریل گذاری کرده و تلاش دارد در چارچوب ایجاد یک ساخت مستحکم علیه ایران حرکت کند. ساختار تحرکات ایالات متحده آمریکا در زمان اوباما ترکیب مثلثی از وزارت دفاع، وزارت امور خارجه و وزارت پنتاگون بود و اکنون سازمان اطلاعات ملی ایالات متحده آمریکا نیز به آن افزوده شد و قرار است هر دو سال یک بار، گزارش مکتوب و موسع خود را به کنگره عرضه کند.
از طرف دیگر پیوند دادن تحریم های تهران و روسیه از سوی کنگره برای آن است که بتواند قدرتمندانه در برابر دو پایتخت چالش برانگیز در برابر سیاست های خاورمیانه آمریکا ایستادگی کند. پیوند مکتوب این دو با هم نوعی گرایش شدید میان جمهوری خواهان و دموکرات ها برای کنترل رئیس جمهور ترامپ را به نمایش می گذارد. رئیس جمهوری که گرایش های همگرا با مسکو از خود نشان داده است و از سوی دیگر شدیدا با تهران در منازعه قرار دارد. در این بین پیوند دادن تحریم های تهران و مسکو با یکدیگر به کنترل رئیس جمهور از سران حزب دموکرات و جمهوری خواهان می انجامد (که یکی تمایل به تحریم روس ها را از خود نشان می دهد و دیگری تمایل بیشتر به تحریم تهران را در مرکزیت هدف خود قرار داده است) و هر دو می توانند رئیس جمهوری را که دارای تمایل شدید پست نو محافظه کارانه ضد تهران و تمایل به تلطیف روابط میان مسکو و واشنگتن هست را در یک موضع پیوند داده شده قرار دهند تا اگر ترامپ بخواهد به شعارهای خود علیه تهران از منظر محاصره اقتصادی عمل کند، خود بخود سندی را که در متمم آن مسکو نیز مورد تحریم قرار گرفته است را امضا نماید. این نشان دهنده نوعی همگرایی مثبت میان سران حزب دموکرات و حزب جمهوری خواه برای کنترل ترامپ می باشد.
افزایش تحریم ها بر ضد ایران چه دموکرات ها بر سر کار می آمدند، چه جمهوری خواهان، در کنگره ایالات متحده آمریکا دنبال میشد. تنها تفاوت و تمایز در ادبیاتی بود که این دو حزب به کار می برند. با روی کار آمدن هیلاری کلینتون در ایالات متحده آمریکا نیز این حریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه پیدا می کرد. برجام خود را متعهد به تحریم های هسته ای علیه جمهوری اسلامی ایران می داند. روی کار آمدن جمهوری خواهان موجب شد که ما شاهد تعریف بسیار مضیق، محدود و منفی از برجام توسط ترامپ و تیم او (که سعی می کنند تبعات و پیامدهای ناشی از پذیرش برجام را برای ایران به حداقل ممکن برسانند) باشیم . در حالی که اگر دموکرات ها بر سر کار می آمدند و جناح راست دموکرات ها یعنی هیلاری کلینتون نیز به ریاست جمهوری می رسید نیز این جهت گیری دنبال می شد. تنها تفاوت و تمایز در آن است که با روی کار آمدن هیلاری کلینتون جهت گیری رادیکالیستی منفی ضد برجام بسیار کاهش پیدا می کرد.
از طرف دیگر باید بپذیریم که با توجه به این معنا، محاصره اقتصادی ایران و محدودسازی همکاری بین المللی با این کشور از یک سو و محاصره منطقه ای تهران از سوی دیگر در دستور کار هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه است. همین تمایزات میان جناح راست حزب دموکرات و جناح پست نو محافظه کار حزب جمهوری خواه اکنون خود را به نمایش می گذارد. لذا باید گفت که کنگره دموکرات و جمهوری خواه چندان تفاوتی در برخورد با تهران، مگر در بخش تاکتیک ها و تکنیک ها ندارد و استراتژی هر دو حزب در ارتباط با ایران و کشورهایی که به سان ایران در سپهر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به عنوان رقیب معطوف به دشمن خوانده می شوند، همین جهت گیری است.
سناریوهای آینده افزایش تحریم ها بر ضد ایران
جمهوری خواهان پست نو محافظه کار از تحریم ها بر ضد ایران به عنوان گلوله نقره ای یاد می کنند. گلوله نقره ای وارد بدن می شود و از درون بدن را منفجر می کند. لذا سناریوی مطلوب پست نو محافظه کاران در مورد تهران و تحریم های جدید به مثابه تحریم های عنوان دار گلوله نقره ای است. از طرف دیگر نگرش دوم و سناریوی دوم متوجه تضعیف و جنگ است. به معنای دیگر ایران به ضعف کامل اقتصادی دچار شده است و در صورت عدم تغییر رفتار و بر اساس هدف گذاری های ایالات متحده آمریکا و هم پیمانان آمریکا نسبت به ایران، امریکا آماده برای درگیری نظامی بر اساس محاصره منطقه ای تهران و تبدیل آن به یک منازعه منطقه ای است. سومین سناریو به تضعیف ایران و کنترل رفتار ایران می انجامد. به این معنا که اگرچه تضعیف ایران منجر به یک منازعه سخت جنگی در منطقه نمی شود، اما با توجه به فشارهای ناشی از تحریم ها در درون تنش هایی را ایجاد و ایران را در درون مجبور به ایجاد تغییر رفتاری موثر در بعد منطقه ای و بین المللی نماید. این سه سناریو از منظر ایالات متحده آمریکا در رتبه بندی سناریوهای مطلوب قرار می گیرد ولی سناریوی مرجح، سناریوی گلوله نقره ای است.
روند تحریم ها در آمریکا بر ضد ایران
در تحریم های گذشته با اضافه شدن خزانه داری آمریکا به تحریم ها، ابعاد اقتصادی، بانکی و پولی و عملیاتی مالی بر ضد تهران بسیار بسیار گزنده شد. اکنون نه تنها خزانه داری آمریکا، بلکه با روی کار آمدن ژنرال مایک، ما شاهد ورود سازمان ملی اطلاعات آمریکا به مثلث وزارت امور خارجه و دفاع و خزانه داری هستیم و مربعی را تشکیل می دهند. این نشان دهنده عزم جدی تر ایالات متحده آمریکا در برخورد با تهران در این دوران از اصطکاک های موجود است. به هر تقدیر تحت فشار قرار دادن ایران توسط ایالات متحده آمریکا، خواه ناخواه موضع گیری کشورهای اروپایی را واضح تر خواهد کرد. آنچه مسجل است این است که کشورهای عمده جهان به ویژه کشورهای اروپایی از منظر درونی و سپهر فکری خواهان دوری جستن از ایالات متحده آمریکا و رو در رویی با سیاست های آمریکا در ارتباط با کشورهای ثالث هستند، اما در عمل و در واقعیت عینی همواره این کشورها با وجود برگزیدن ادبیاتی مستقل در ارتباط با سیاست های جهانی ایالات متحده آمریکا در بعد بین المللی با این بازیگر قدرتمند همراه شده اند. اگرچه ممکن است برجام از منظر قوانین حقوقی با تحریم های جدید از منظر ایالات متحده آمریکا نقض نشده باشد، اما آنچه آمریکا انجام می دهد، منافی روح برجام و حتی بعضی تفسیرها از قواعد و مواد حقوقی برخاسته از برجام است. لذا اتحادیه اروپا به ویژه کشورهای عضو 5+1 در این زمینه با چالش جدی رو به رو هستند که چگونه باید با ایالات متحده آمریکا و تحریم های جدید ایالات متحده آمریکا رو به رو شوند. در این بین این رویکرد نیازمند برخوردی مدبرانه در تهران است. آنچه مسجل است، جهت گیری های رادیکالیستی عجولانه در تهران می تواند زمینه های ایجاد فضای رسانه ای مثبت برای یک اجماع بین المللی علیه تهران را به وجود آورد. لذا با توجه به روی کارآمدن یک دولت میانه رو در تهران و استمرار دولت روحانی در دولت دوازدهم ما شاهد ایجاد یک فضای جدید گفتگو با ادبیاتی تازه تر میان ایران و دیگر بازیگران اصلی نظام بین الملل به دنبال کاهش سطح فشارهای ایالات متحده آمریکا باشیم. در نهایت ایران است که با رفتار مدبرانه خود در جهت برگزیدن راه های دیپلماتیک به جای تقابل می تواند لبه های خشن و تنظیم شده حرکت های پست نو محافظه کارانه ایالات متحده آمریکا علیه تهران را کند و تضعیف نماید و در یک نبرد صبورانه در نهایت قوی تر از گذشته از این آتش برافکنده توسط ترامپ و تیم نومحافظه کاران آمریکایی در کنگره و پست نو محافظه کاران در کاخ سفید به در آید.
واژگان کلیدی: سناریو،روند ، تحریم ، امریکا ، ایران