مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
در سالهای گذشته همواره نگاه های موافق و مخالف زیادی در مورد جایگاه ژئوپلتیکی سوریه برای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است.گفتگوی زیر برای بررسی بیشتر جایگاه ژئوپلتیکی سوریه برای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است.
واژگان کلیدی: جایگاه، ژئوپلتیک، سوریه، منافع ملی، جمهوری اسلامی ایران
مرکز بین المللی مطالعات صلح: از نظر ژئوپلتیکی جایگاه سوریه برای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران چیست؟
دو رویکرد متفاوت میتوانیم برایش تصور کنیم. نخست رویکرد این است که حضور ما در سوریه فقط هزینه بر است. رقبای منطقهای و جهانی ما بر این نکته به این رویکرد دامن میزنند. یعنی می گویند اتفاقی که در سوریه میافتد برای منافع ملی ایران بیهودهای است. رویکرد دیگر این است که حضور ما در سوریه یک رویکرد و اقدامی راهبردی است. به عبارتی در تحولات دنیا مدیترانه (که سوریه در سواحل شرقی آن قرار گرفته است ) معادلات کلیدی و راهبردی جهان را در طول تاریخ مخصوصاً در دوران معاصر شکل داده است. یعنی حضور در مدیترانه به معنی نزدیکی به اروپا، شمال آفریقا، کانال سوئز و شاخکهایی است که از نظر ژئواستراتژیک در منطقه هست. پس حضور ما در سوریه یعنی حضور در مدیترانه و حضور در مدیترانه یعنی حضور در در حساسترین مناطق جهان است تا هر زمانی که لازم شد بتوانیم از قدرت ملی ، امنیت و منافع ملی دفاع کنیم. آیا روسها نمیتوانند منافع ملی خود را تشخیص دهند؟ آیا آمریکاییها نمیتوانند منافع ملی خود را تشخیص دهند؟ در واقع حضور و توجهشان به سوریه نشان از جایگاه راهبردی سوریه در منطقه دارد. این امر همچنان برای ما هم میتواند جایگاه و اهمیت خود را داشته باشد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در وضعیت کنونی بازیگرانِ رقیبِ ایران چه اهداف ژئوپلتیکی را در سوریه دنبال میکنند؟
بازیگران رویکردهای متفاوتی میتوانند داشته باشد. جدیترین رقیب ایران در سوریه ترکیه است. ترکیه دو. دغدغه جدی دارد. نخست تلاش زیادی میکند کردها را در آن منطقه مهار کند و اهدافی که در قالب شکلگیری یک اقلیم کردی است را جلویش را بگیرد و مانع شود و امنیت ملی خود را تضمین کند. از نظر کلانتر و دید منطقهای ترکیه همچون تمام قدرتها میخواهد در سوریه حضور داشته باشد و اهداف ژئوپلتیک خود را از مجرای سوریه تأمین کند. در واقع ترکیه از نظر منطقه ای جدیترین رقیب ایران است و اهداف خود را هم پیگیری میکند. در بعد دیگری عربستان نگاهی ایدئولوژیک دارد و قدرتی دست سوم است و لزوماً نمیتواند ایفای نقش کند. هر چند عربستان پول دارد، اما پول ملاک نیست بلکه قدرت اثرگذاری ، قدرت فرهنگی ، سیاسی و امنیتی تعیین میکند چه کسی در کجا میتواند حرفی بزند و اقدامی کند. عربستان و قطر بیشتر یک مخل و اخلالگر در منطقه هستند و میخواهند اهداف ایدئولوژیک و ماجراجویی خود را دنبال کنند. لذا به نظر میرسد ما با ترکیه بیشتر سر و کار داریم.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: ایران در چه حوزههایی می تواند با دیگر بازیگران حاضر در سوریه اشتراک منافع ژئوپلتیک داشته باشد؟
قدرتهای منطقهای در آنجا با هم رقابت میکنند. یعنی رقابت بین قدرتهای منطقهای امری طبیعی و بدیهی است، اما مشکل اینجاست که این رقابت تبدیل در حال تبدیل به نوعی منازعه میشود. یعنی ترکیه و ایران در سوریه منازعات نیابتی انجام میدهند. به نظر میرسد اینها در یک نقطه مشترکی با اصل قرار دادن سوریه و ارجاع دادن سرنوشت سیاسی این کشور به نظر مردم سوریه برای این که این کشورهای رقیب مثل ایران و ترکیه و دیگر بازیگران بتوانند در عین حفظ منافع ملی خود در آن منطقه از این وضعیت رقتانگیزی آن جا گرفته شود. در واقع رجوع به دموکراسی واقعی و مراجعه به نظر مردم یک روش پسندیده و میانبری است که میتواند چالشهایی بین ایران و ترکیه و امثالهم را حل کند. هر چند به نظرم آنها چنین کاری نخواهند کرد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: ایران در حوزه ژئوپلتیکی در سوریه چه منافع دیگری را در میان مدت یا بلند مدت کسب در سوریه میتواند کسب کند؟
منافع بلندمدت ایران در سوریه تثبیت حضور ایران در سوریه و مدیترانه و قدرت منطقهای ایران است. اگر نگاهی استراتژیک به حضور ایران در مناطق مختلف داشته باشید ایران جزو معدود کشورهای قدرتهای تراز دوم است که در چند شاخک حساس صحنههای عملیاتی اقیانوس هند ، اطلس و آرام و خلیج فارس و بابالمندب حضور دارد. حضور ما در سوریه به نوعی مکمل حضور آتی ما در بابالمندب است و حضور ما در بابالمندب مکمل حضور ما در خلیج فارس است. یعنی اینها یک سری رشتههای حضور راهبردی ایران در منطقه هستند و حضور در آنجا میتواند قدرت منطقهای ایران را تثبیت کند و در صورت تثبیت این قدرت ما راحت میتوانیم با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بنشینیم و در راستای منافع ملیمان مذاکره کنیم و آن اهداف ملی خود را در بلند مدت پیگیری کنیم. در کوتاه مدت طبیعی حضور ما در سوریه الزامی است تا جلو تهدیدهای بنیادگرایی اسلامی مثل داعش جلویش را بگیریم. هیچ عقل سلیمی رد نمیکند که ما باید جلوی بنیادگرایی چون داعش را بگیریم. در واقع اگر ما با اینها کار نداشته باشیم، آنها با ما در جاهای دیگر کار خواهند داشت. حضور ما در این بحثهای لبنان و سوریه و جبهه مقاومت ( که سوریه مکمل آن است و نبودش ما را با مشکلات عدیدهای مواجه میکند). به علاوه دسترسیهای خطوط لوله نفت و گاز که ممکن است در آینده با توجه به مشکلاتی که ما در سوریه با ترکیه داریم میتواند مسیر جایگزینی باشد و اگر بتوانیم وضعیت خود را در عراق تثبیت کنیم برای انتقال انرژی هم میشود به این بحثها فکر کرد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: برخی معتقدند حضور ایران در سوریه منافع ژئوپلتیکی ندارد. در چه صورتی ممکن است پیامدهای منفی نصیب ایران در سوریه شود؟
در واقع آمریکا به این سادگی نمیخواهد پایش را کنار کشد و جدیترین خطر این است که در سوریه ما با آمریکا درگیری پیدا کنیم. این بحثی به نفع هیچ کس نیست. دوم این که از جنبهی رقابت و تثبیت قدرت ما با ترکیه و عربستان طبیعتاً درگیری ما با این کشورها موجب میشود که مشکلات ما در عرصههای دیگر تصاعدی بالا رود. لذا به نفع ما نیست و درگیری و تنش و منازعات ما با ترکیه یا عربستان به نفع منافع ملی ما نیست و مشکلاتی در عرصههای اوپک و… میتوانید اثرش را ملاحظه کنید. مثلا در بحثهای مختلفی که ما با ترکیه داریم ممکن است این تنشها به سمت قفقاز یا حتی آسیای مرکزی هم کشیده شود و بحران زا است. یعنی یک دومینویی از بحرانها با توجه به این که ما با این کشورها درگیریم در جاهای دیگر شکل بگیرد که طبیعتاً به نفع منافع ملی ما نیست. لذا گریزی نیست و باید منازعه تبدیل به رقابت گردد.