مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC
در سال ۱۹۲۳ میلادی همزمان با تاسیس دولت واحد عربستان سعودی، نیروی نظامی عربستان سعودی نیز تشکیل شد. پس از اکتشاف نفت و ملاقات ملک عبد العزیز و فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا، ایالات متحده همپیمان اصلی عربستان گردید. نزاع اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی، سقوط محمدرضا پهلوی شاه ایران و هراس از گسترش تشیع از دیگر عوامل موثر بر گسترس ارتش عربستان سعودی بود. براساس اطلاعات منتشر شده توسط سازمان سیا و کتابخانه کنگره آمریکا و برآورد ها عربستان از نظر توان نظامی در رده خوبی در جهان قرار دارد. در اين بحران اين پرسش را فراروي بسياري قرارداده است كه توان نظامي عربستان سعودي به چه ميزاني است ؟ براي بررسي بيشتر اين توان و برنامه ها و اهداف نظامي اين كشور گفتگويي با دكتر حليلوند استاد دانشگاه و كارشناس مسائل دفاعي و استراتژيك انجام داده ايم:
واژگان كليدي: استراتژي دفاعي نظامي، عربستان، ارتش، عربستان سعودي ، ناتوی عربی، ارتش، بودجه نظامی
مركز بين المللي مطالعات صلح: اگر نگاهی به عربستان داشته باشیم، مهم ترین راهبردهای نظامی و دفاعی عربستان حداقل در یک دهه گذشته چه بوده است؟
اصولا راهبرد نظامی کشوری مانند عربستان،در دو سطح تاکتیکی و استراتژیکی قابل فهم است. هر کشوری راهبردهای نظامی خود را بر اساس تهدیداتی که موجود است، تعریف می کند. این تهدیدات به دو بخش بالقوه و بالفعل تقسیم می شود. به صورت بالفعل، یک سری تاکتیک هایی بر اساس یک سری استراتژی ها تدوین می شود. به طور مثال راهبرد استراتژیک ایالات متحده در مقابل اتحادیه جماهیر شوروی سابق عبارت از موضوعی به عنوان بازدارندگی بود. این امر با استفاده از مواردی چون توان عملیاتی متعارف تعریف می شد و بر این اساس قالب هایی به آن می داد. تا این که به دفاع استراتژیک رسید. اما عربستان فاقد یک راهبرد استراتژیک در مقابل تهدیدات خود است. چرا که کشورهای توسعه نیافته فاقد استراتژی ای هستند که بتوانند دشمن خود را تعریف کنند، یعنی دشمن خود را بر اساس یک سری تحولات خاص تعریف می کنند. به طور مثال آنها ایران را چه در زمان شاه و چه بعد از آن به عنوان تهدید تعریف می کردند. برای آن ها فرقی نمی کند که حکومت شاهنشاهی یا حکومت انقلابی باشد، لذا به هر صورت ایران به را به عنوان یک تهدید فرض و راهبرد دفاعی خود را نیز بر اساس تهدیداتی می نویسد. لذا یک استراتژی مدون وجود ندارد که در خصوص یک موضوع چگونه عمل کنند. مثلا آیا اعراب و به طور اخص عربستان در مقابل تهدید اسرائیل استراتژی ای داشته اند؟ خیر، به این دلیل که نمی توانند این استراتژی را تعریف کنند و بگویند که در کجا قرار دارند. به این خاطر نمی توان گفت که عربستان یک نگاه استراتژیک نسبت به تهدیدهای خود دارد. یعنی قدرت های بزرگ تهدیدات را برایش تعریف می کنند.در زمانی که انگلستان تعریف می کرد و در حال حاضر که ایالات متحده به عنوان قدرت در منطقه تهدید عربستان را تعریف می کند. یعنی عربستان زمانی تهدید را جمهوری اسلامی ایران می دانست و ممکن است مدتی دیگر تهدید را یمن بداند. گذشته از این در جهان توسعه نیافته ما تعریفی از منافع ملی نداریم. اما هر استراتژی بر اساس منافع ملی کشور تعریف می شود و عربستان چون نمی تواند تعریفی از منافع ملی مانند دیگر کشورهای توسعه نیافته داشته باشد، نمی داند تهدید منافع ملی چیست. به همین دلیل هر زمان تهدیدی را تصور میکنند و بر آن اساس کارهایی انجام دهند. یعنی از سر بی تصمیمی، تصمیم می گیرند.
آیا می توان به این مسئله قائل شد که راهبردهای نظامی- امنیتی عربستان دچار نوعی تغییرات شده است؟
زمانی که به فاز امنیت وارد می شوید، دزی دارد. یعنی از یک حداقل به یک حداکثر ورود می کنید. در واقع همه کشورها در حوزه امنیت تعریف هایی برای خود دارند، اما این که دز حداقل یا حداکثر آن کجاست، جای بحث دارد. عربستان می خواهد دز و اندازه خود را با تهدیداتی که خود تعریف می کرد، تنظیم کند. آنها در موضوع یمن تهدید سازی و دخالت کردند اما واقعیت آن است که نمی دانند که کجا ورود و کجا خروج کنند. گذشته از این تصور عربستان این است که امنیت را می توان با پول خرید یا تولید کرد. در حالی که این گونه نیست. امنیت یک امر مادی و معنوی است. یعنی از دو طرف باید به قضیه نگاه شود. نمی توان هواپیمای جنگنده داشت، ولی خلبان آلمانی داشته باشد. به علاوه اگر بهترین سلاح ها را هم داشته باشید، امنیت الزاما فراهم نمیشود و موضوعی فقط مادی نیست. یعنی فقط سلاح و سرباز نیست، امنیت یک مسئله ذهنی است و نه خریدنی و نه تولید کردنی است و نمی توان با پول کاری کرد. در واقع امنیت باید در یک جامعه جا بیفتد و به آن توجه شود. مثال بارزی در این زمینه بمب اتم پاکستان و اسرائیل است، آیا اسرائیل می تواند در کف خیابان های تل اویو یا بیت المقدس برای مردم خود امنیت به وجود بیاورد؟ نه. لذا به نظر من تعریفی که عربستانی ها از امنیت می کنند، اصلا تعریفی غلط است.
با توجه به جایگاه های جهانی و نهاد های دفاعی، جایگاه نظامی دفاعی عربستان را در سطح منطقه و جهان چگونه ارزیابی می کنید؟
هواپیمای جنگنده، ناوچه های مختلف، سلاح های پیشرفته، موشک ها روی کاغذ خیلی خوب است، اما جنگ روی کاغذ نیست. این ها نمی توانند جلوی موشک هایی که حوثی ها به طرف آن ها پرتاب می کنند را بگیرند. یعنی هر چند موسسات و نهادهای بین المللی به عربستان رتبه و جایگاه خوبی در حوزه نظامی داده اند اما، برای ائتلافی که تشکیل داده، از پاکستان فرمانده اجاره کرده است. در حالی که کشوری که خود فرمانده ندارد، چگونه می تواند در مورد جنگ صحبت کند؟ ارتش هیتلر فرانسه را در سه هفته و کل اروپا را در نه ماه می گیرد. در واقع جنگ فقط اسلحه و سلاح نیست. باید بدانید که امنیتتان چطور تعریف می شود. همچنین ایالات متحده زمانی در ویتنام می شود، با پنجاه هزار کشته و 250 هزار مجروح بیرون می آید. اما در افغانستان و عراق جنگیده است در یکی 4 هزار و و در دیگری نیز سه هزار کشته شد. در واقع تسلیحات الزاما روی ورق و کاغذ نیست. مثال بارز یمن است که باتلاقی نظامی یمن برای عربستان شد.
تجهیزات مدرن ارتش عربستان و خریدهای مختلف چه تاثیری در توان نظامی و قدرت آن در منطقه داشته است؟
به نظر من هیچ تاثیری نداشته است. این کشور حتی فاقد یک راهبرد نظامی است. عربستان اصلا توان بازدارندگی ندارد.
با توجه به تلاش های چندین سال گذشته عربستان، توان بومی عربستان در زمینه صنایع نظامی و حتی صادرات آن در چه سطحی است؟
عربستان یک سری از سلاح ها را مونتاژ می کند. اما سلاحی که مونتاژ می کند، تنها پیچ و مهره ای است. اصلا در این حد نیست که اسلحه بسازد و صادر کند. عربستان اصلا این قابلیت ها را ندارد.
هدف عربستان از ائتلاف سازی های نظامی و عربی و تعریف ناتوی اسلامی و ائتلاف های مختلف، در وضعیت کنونی چیست؟
ناتو بر اساس یک سری استراتژی ها و اصول و عقلانیت چند کشور دقیقا تعریف می شود، ناتو اصلا هم وزن اصطلاحاتی چون ناتوی عربی و.. نیست. کسینجر می گوید اعراب توافق کرده اند که توافق نکنند. آن ها نمی توانند با هم توافق کنند. در واقع مصر در کجای ناتوی اسلامی قرار دارد؟ عرب ها مانند بحرین و قطر با هم درگیرند، عمان اصلا ساز دیگری می زند. کشورهای عربی دیگر، چه کسی به دنبال عربستان می رود؟ آنها پول خرج می کنند. اما ناتو تعریف استانداردی دارد. وقتی به ساختار نگاه می کنید خیلی متفاوت است. در واقع ائتلاف سازی های نظامی و عربی و تعریف ناتوی اسلامی در شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب و … هم به همین صورت هست و من فکر نمی کنم که این موضوع جواب دهد.
آینده راهبردها و وضعیت نظامی- دفاعی عربستان را چگونه پیش بینی می کنید؟
تمام راهبردهای آن ها تابعی از متغیرهای رفتار آمریکا در منطقه است. آن ها توان عملیاتی داشتند، به دلیل نداشتن همین توان است که به آمریکایی ها پایگاه می دهند. اگر خودمان توان داریم، از کسی کمک نمی خواهیم. حتی در زمان رژیم گذشته نیز ما پایگاهی به آمریکایی ها نمی دادیم. رژیم گذشته به آمریکایی ها پایگاه نمی داد. فقط می گفت اگر اتحاد شوروی حمله کرد، آمریکایی ها جلو بیایند. وگرنه آن ها هم ابرقدرت بود. عربستانی ها هرچه را که آمریکایی ها بگویند قبول می کنند.