امیر حسین ابراهیم
گذشته نگاه به فدرالیسم در سوریه
نکته نخستینی که باید به آن توجه کنیم، این است که کشور سوریه بر اساس یک الگوی تصنعی ساخته شده است. یعنی در سال 1944، یک سال پیش از پایان جنگ بین الملل دوم، سوریه رسما از فرانسه استقلال پیدا و بر اساس تقسیم استان ها بین دوزها، کردها ، مسلمانان سنی ؛ علویان و مسیحیانی که جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، در طول سال های بلافاصله بعد از جنگ دوم تا سال 1958، در واقع جمهوری عربی سوریه عملا در یک الگوی فدرالی اداره می شد، بی آن که این واژه رسما به کار برده شود. همچنین از سال 1958 تا 1968، یعنی به مدت ده سال، سوریه و مصر با هم متحد هستند. یعنی سوریه به عنوان یک کشور تحت عنوان اتحاد جماهیر عربی این دو کشور شناخته می شوند. در سال 1968، این دو کشور از یکدیگر جدا می شوند و از سال 1971 که حاکمیت حزب بعث بر سوریه آغاز می شود، ما با نفی فدرالیسم به نفع یک حکومت متمرکز اقتدارگرا ذیل حزب بعث مواجه هستیم. امروزه با توجه به تقطیع کشور سوریه، دوباره مسئله فدرالیسم مطرح شده است، به این دلیل که دیگر جمهوری عربی سوریه به معنایی که ما از 1971 تا 2012 می شناختیم، عملا در زمین خاورمیانه وجود خارجی ندارد.
عامل توجه بیشتر به فدرالیسم در سوریه
مهم ترین عامل توجه بیشتر به فدرالیسم در سوریه جنگی است که عملا کشور سوریه را از میان برده است، یعنی آنچه که به عنوان جمهوری عربی سوریه به مرکزیت دمشق، از سپتامبر 1971 که مقارن با آغاز حکومت حافظ اسد بوده است تا حداقل زمستان 2012 (که اولین واشکافتگی در کشور سوریه مشاهده شد و مناطق کردنشین در ابتدا تفکیک شدند و بعد هم مناطقی به دست گروه های تروریستی، سلفی و تکفیری افتاد) تا امروز این نیاز را به وجود آورده است. در این راستا این فدرالیسم از ناحیه جنگ سالاران در حکومت سوریه ایجاد شده و در واقع این موضوع خواسته دولت دمشق نیست و واقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک جدیدی است که به این کشور تحمیل می شود.
نوع نگاه نسبت به فدرالیسم در سوریه
به طور مشخص باید دو نگاه را در مورد فدرالیسم در سوریه مطرح کنیم. یک نوع نگاه دید دولت سوریه است و در واقع فدرالیسم را به معنای واگذاری میزانی از خودگردانی به استان های شورش زده سوریه تلقی می کند و نگاه دیگر نوع دید مخالفین و اپوزیسیونی یا همان میانه روهاست که موافق فدرالیسم است . در واقع اعراب سنی که البته با سلفی ها هم مخالف اند معتقدند که ما بیش از خودگردانی را نیاز داریم. یعنی قادر باشیم تجارت کرده و از امکانات در استان ها به عنوان قابلیت ها و شایستگی های اقتصادی استفاده کنیم. در این بین کردها معتقدند که فدرالیسم باید گونه ای باشد که زبان کردی و فرهنگ کردی در مناطق کردنشین رسمیت داشته باشد. در واقع فدرالیسم معنای بسیار مبهمی را دارد. دولت سوریه همان معنایی را مورد توجه قرار میدهد می کند که در کشورهای واجد قانون اساسی فدرال مثل آلمان، سوییس و حتی هند وجود دارد. اما منظور مخالفین از فدرالیسم، طلیعه فروپاشی و تجزیه سوریه است.
نگاه بازیگران داخلی صحنه سوریه (سلفی، تکفیری، میانه رو و … و) به فدرالیسم در سوریه
گروه های تکفیری جز به فروپاشاندن رژیم اسد و تصرف دمشق و تبدیل سوریه به یک سرزمین کاملا اسلامی مطابق قرائت و روایت خود راضی نیستند و تنها می خواهند که این اتفاق بیفتد. این موضوع شامل جبهه النصره، انصار الشام و داعش هست و موضع گیری مشخصی دارد. کردها از فدرالیسم استقبال می کنند و بر این نظرند که با جمهوری سوریه در چارچوب فدرال بمانند. اکثر گروه های کرد این رویه را می پسندند. گروه های میانه رو هم هوادار فدرالیسم هستند و معتقدند که در استان هایی با اعراب سنی با حمایت دولت دمشق و حامیان بین المللی نظامی فدرال به وجود بیاید. یعنی بنابراین راضی هستند که زیر پرچم دمشق اما با اتونومی با خودگردانی منطقه ای زندگی کنند. به همین دلیل مسئله فدرالیسم به صورت توافقی اجباری نه به عنوان امری که پیش قدم آن خود دولت سوریه باشد مطرح می شود. در بعد دیگری گروه های مختلف دروزی یا مسیحی خیلی طرفدار فدرالیسم نیستند، زیرا در دولت مرکزی سوریه از ارج و قرب بالایی برخوردارند. چنانچه بدنه ارتش سوریه را عملا مسیحیان تشکیل می دهند و بعد از علویان، مهم ترین جمعیت هستند. در نتیجه کسانی که سخت طرفدار فدرالیسم هستند، اعراب سنی سوریه هستند که هم با داعش و هم با دولت اسد در حال جنگ هستند و اگر خودگردانی سیاسی بگیرند، راضی به زندگی در یک جمهوری فدرال هستند. گذشته از این دروزی ها کمتر از سه درصد از جمعیت سوریه را تشکیل می دهند و بیشتر مایل هستند که نزدیک به مرکز باشند تا چیزی شبیه به شبه استقلال را داشته باشند. در واقع اقلیت های غیر مسلمان سوریه مانند نصیری ها، دروزها و مسیحیان، بیشتر مایل هستند که حکومت دمشق قوی باقی بماند ولی فدرالیسم طلیعه این است که دولت دمشق قادر به فرمانفرمایی و چیرگی بر سراسر خاک سوریه نیست.
آینده فدرالیسم در سوریه:
اینکه با وجود داعش اساسا فدرالیسم امکان پذیر و موثر باشد، ابهامات زیادی وجود دارد. در همین راستا آینده فدرالیسم در سوریه به طور مشخص، به جنگ وابسته است. یعنی اگر دولت سوریه برای غلبه بر مخالفین حضور داشته و پروژه فدرالیزاسیون خود را تحمیل کند، طبیعتا فدرالیسم مد نظر مخالفان اجرایی نمی شود، در مقابل ممکن است تجزیه سوریه به صورت رسمی اتفاق افتد و کشوری کرد، عرب ولی خارج از حاکمیت و فرمانفرمایی دمشق (احتمالا به مرکزیت ادلب یا درعا) اعلام موجودیت کند، (حلب دیگر در موقعیتی نیست که بتواند پایتخت مخالفین باشد ) . بنابراین آنچه تعیین کننده است، میزان حضور ارتش سوریه روی زمین و ادامه حمایت جمهوری اسلامی و روسیه از دولت اسد است. همچنین در مورد کردها، میزان مخالفت دولت ترکیه هم مهم است. یعنی دولت آنکارا اجازه تاسیس یک حکومت کرد در داخل خاک سوریه را با پرچم، واحد پول و کیفیتی در حال حاضر در اربیل نخواهد داد و دخالت ترکیه هم نقش تعیین کننده ای در این قضیه خواهد داشت.
واژگان کلیدی: نگاه بازیگران سوریه به فدرالیسم در سوریه، فدرالیسم در سوریه، رویکرد بازیگران سوریه به فدرالیسم، فدرالیسم، سوریه