مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
هر چند در سالهای گذشته اندک اندک حضور نیروهای سلفی و تندرو در لیبی با توجه به نا امنیهای این کشور رو به افزایش بوده است اما در ماه های گذشته حضور وفنوذ داعش در این کشور زنگ دیرگی به خدو گرفته است. گفتگوی زیر برای بررسی علل حضور داعش در لیبی و داعش و امکان سنجی برقراری مدل سوریه و عراق در لیبی است.
واژگان کلیدی: داعش و برقراری مدل سوریه و عراق در لیبی، داعش در لیبی، داعش و لیبی، حضور داعش در لیبی
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی در چند ماه گذشته چه بسترها و زمینه های دیگری برای افزایش حضور داعش در لیبی فراهم شده است؟
اساسا آن چیزی که برای ایجاد فعالیت های افراطی لازم است این است که خلایی وجود داشته باشد تا بتوانند از این خلا استفاده کنند. یعنی نظریه ی آشوب حاکم باشد. یعنی خلا حاکمیتی و خلا قدرت پس از آقای قذافی و بعد از آن هم درگیری بین گروه های مختلف مثلا انقلابیون و خلیفه حفتر و گروه های مختلفی وجود دارد و عملا می توان گفت که کشوری است که به عنوان یک کشور و دو حاکمیت با انقلابیون ، ارتش جداگانه دارند و خلیفه حفتر در مواقعی با انقلابیون هماهنگی ارتش را کنترل می کند و گاه هم علیه انقلابیون فعالیت هایی را انجام می دهد. مسئله ی بعدی این است که دولت ناتوان باشند و بتوانند حفره هایی برای آن پیدا کنند. حفره ها برای حضور داعش مفید است. بعد از قذافی این مسئله به وجود آمد. چنانچه منطقه ی شرق لیبی با منطقه ی غرب اختلافاتی داشته اند. سرت لیبی هم تقریبا مانند بحث عراق است. در منطقه هایی از عراق که بخشی از آن حزب بعث به القاعده گرایش پیدا کرده اند. در سرت لیبی هم گروه های افراطی وجود دارد. حامیان قبلی یکسری فعالیت های اساسی را انجام دادند و علیه حاکمیت انقلابیون که بعدا در مورد بحث ارتش و خلیفه حفتر یک سری از فعالیت هایی را انجام داده اند. چنانچه اخیرا شورای امنیت گزارشی ارائه داد و در این گزارش از گروه های سیاسی لیبی درخواست کرد هرچه سریع تر به دولت و وحدت ملی و آشتی ملی برسند. زیرا که خلا حاکمیت و بحث مربوط به عدم هماهنگی بین نیروها و اختلافات آن ها و جریان های مختلف فضا را به شدت برای حضور گروه های افراطی در این منطقه آماده می کند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه بسترها و عوامل دیگری موجب شده لیبی به عنوان یک پایگاه و مرکز مهمی برای داعش در آفریقا تبدیل شود؟
چند بحث را باید در نظر داشت. اساسا شرایط در لیبی پس از قذافی کاملا آماده بود. قبل از این که بحث گروه داعش هم مطرح باشد خبرهایی از بحث تونس و مصر بود. عملا القاعده ی مغرب اسلامی قبل از این بحث داعش به وجود آید و سال 2006 آنها اعلام موجودیت کرده بودند. به علاوه نیروها داخل کشور نیروهای داعش در سوریه و عراق از لیبی، مصر، تونس و بسیاری از کشورها هستند. موضوع بعدی که اخیرا مطرح شده این است که با توجه به تحولاتی که در سوریه و عراق به وجود آمده، و از همه مهم تر بعد از ورود روسیه به بحران سوریه و حملاتی روسیه و پیش روی هایی دولت سوریه داعش احساس خطر کردند و در این بین موضوع سقوط هواپیمای روسیه در صحرای سینا مصر ، سوخو در مرز سوریه و ترکیه به علاوه ی شدت گرفتن عملیات ها علیه داعش در سوریه آن ها این منطقه را منطقه ی امنی نمی دانند و دنبال آن هستند که مکان و پایگاهی ایجاد کنند. همانطور که قبلا گفته شد داعش، القاعده، طالبان یا گروه های افراطی دو ویژگی خاص دارند. این دو ویژگی حالت مک دونالد. یعنی در هر جایی می توانند شعبه داشته باشند اینکه که شعبات گوناگون دارند و دوم حالت تلماسه ای دارند. هر جایی که زمینه آماده باشد مهاجرت می کنند و بر اساس آخرین آمار که وجود دارد در حدود پنج هزار نیرو از نیروههای داعش در شهر سرت لیبی حضور دارند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا داعش می تواند مدل عراق را در لیبی به طور کامل پیاده کند و در منطقه ی شمال آفریقا به عنوان نیروی برتر آفریقا شناخته شود؟
این امر بستگی دارد. در حال حاضر داعش هم زمان به دلیل اینکه درگیر چند جاست هم در سوریه حضور دارد و هم عراق و به بخش های دیگر مانند لیبی مهاجرت کردند. هدفشان این است و اعلام کرده اند که پایتخت جدید ما لیبی است. قبل از آن هم مصراته لیبی را امارت اسلامی کرده اند. در واقع حالتی انها حالت جهانی و یک نگاه بین المللی دارند. اعتقاد دارند که کل نظام بین الملل، کل مردمان جهان باید به آن عقایدشان ایمان بیاورند و عقاید آن ها جزو عقاید بهترین است و اساسا آن ها به عنوان یک جامعه ی آرمانی که بشر هستند. . آن چیزی که خود به عنوان ایدئولوژی خود دارند. اما این که مانند عراق و مانند سوریه بتوانند، در حال حاضر نمی تواند. به دلیل این که بخشی از آن نیروها که قبلا به عنوان پشتیبان بوده از خود نیروهایی در عراق و در سوریه بوده اند و می توان گفت که چه حزب بعث بوده در عراق و چه مخالفینی که در دولت عراق با مخالفین سوریه رویارویی های داشته اند. می توانسته اند یک سری از مناطق و سرزمین ها را بگیرند. این از یک طرف بود و از طرف دیگر بحث این است که نظام بین الملل توجه خاصی به بحث داعش دارد و داعش را به عنوان تهدید می دانستند. بحث اساسی این است که این تهدید بر به عامل سومی برمیگردد. این است که فاصله شهر مصرانه و شهر سرت تا اروپا خیلی کم است و این از لحاظ موقعیت جغرافیایی امنیت اروپا و امنیت دو سوی دریای مدیترانه را تهدید می کند. اساسا با توجه به تحولاتی که در خارج اتفاق افتاده و با توجه به این که داعش کل نظام بین الملل را تهدید کرده، آنچه که در لیبی شاهدش خواهیم بود این است که غرب و رسانه های غربی هم این مسئله را به عنوان یک تهدید به شدت بزرگ خواهند کرد و تهدید به عمق استراتژیک نزدیک شده و در ثانی هم حتما باید دید که در سوریه و عراق به موضوع داعش و موضع تروریست بلافاصله ورود پیدا نمی کنند، ولی تا اعلام می شود که این ها و این شایعه که ابوبکر بغدادی آنجا رفته یا آنجا برای خود دولتی دارند بلافاصله شورای امنیت جلسه ای می دهد که این می تواند هم برای کشور و هم برای منطقه و هم برای نظام بین الملل تهدید باشد. لذا از لحاظ منطقه ای و بین المللی هنوز آن شرایط آماده نیست. لیبی هنوز شرایطی مثل شرایط سوریه و عراق را ندارد. هر چند که شرایط آشوب هست. از طرف دیگر بحث این است که عمق استراتژیک لیبی و نزدیکی به اروپا خود تهدید کننده خواهد بود. از طرف دیگر همه ی نظام بین الملل و از جمله کشورهای منطقه به شدت به دنبال این هستند که گفت و گوهای بین جناح های مخالف و گفت و گوی های لیبی شدت ببخشند و بتوانند به راه حلی برسند که به یک سرانجامی برسد. اگر این کار انجام نشود لیبی به شدت آماده است که به چند قسمت تقسیم شود. هرچند که نه اتحادیه ی آفریقا این را می پذیرد نه اروپا این را میپذیرد و نه کشورهای منطقه ولی به شدت لیبی آماده است. لذا نه منطقه و نه اتحادیه ی اروپا و از مهم تر همسایگی با اروپا مانع از این خواهد شده که تحولاتی را مثل سوریه داشته باشیم.