اردشیر پشنگ
مرکر بین المللی مطالعات صلحIPSC
بن بست سیاسی تشکیل دولت جدید در عراق اندک اندک در حال سپری کردن هفتمین ماه خود در بلاتکلیفی محض است. هرچند که در آغاز این ماه توافق ناگهانی جریان صدر با تداوم نخست وزیری مالکی نوید حل بحران عراق را می داد اما پافشاری مجلس اعلای انقلاب اسلامی بر مخالفتش با مالکی و عدم انعطاف ائتلاف العراقیه برای پذیرش نخست وزیری وی باعث شد تا همچنان دو رقیب و مدعی اصلی پست نخست وزیری چون ماههای اخیر بر تلاشها و رقابتشان با یکدیگر ادامه دهند.
وضعیت داخلی عراق فعلابدینگونه است که وزن هر دو ائتلافِ نانوشته اما موجود مالکی –صدر و علاوی –حکیم بسیار به یکدیگر نزدیک است (مالکی – صدر 128 کرسی و علاوی حکیم به همراه احزاب سنی 131 کرسی) لذا هر یک از آنها بدنبال آن هستند تا با افزودن کُردها به خود تیر نهایی را برای تشکیل دولت جدید برپیکره رقیب شلیک نمایند امری که تا بدین لحظه هنوز میسر نشده است. حال در چنین وضعیتی که کُردها هنوز بر سر دو راهی ائتلاف با مالکی یا علاوی قرار دارند و در برهه ای که تحولات سیاسی در عراق به نوعی دچار بن بست سیاسی شده است دو مدعی سعی بر باز کردن جبهه دیگری از رقابت کرده اند و آن هم رقابت یا یارگیریهای منطقه ای در میان کشورهای همسایه و تاثیر گذار در وضعیت عراق است. بدین منظور هریک از آنها به فاصله کوتاهی از یکدیگر سفرهای دورهای را به میان کشورهای منطقه آغاز نمودند.
سفرهای منطقه ای علاوی
در خصوص یارگیری های منطقه ای می بایست گفت که ایاد علاوی با توجه به مرامنامه ائتلاف تحت امرش و نیز ماهیت هویتی آن عمدتاً بدنبال زنده کردن روابط با متحدین سابق عراق در دوره صدام حسین است. در همین راستا از ابتدای آغاز رقابتهای انتخاباتی وی ارتباطات نزدیک و حسنهای با عربستان سعودی، اردن و مصر برقرار نمود و حتی همواره متهم به دریافت کمکهای مالی قابل توجه از سوی سعودی ها بوده است طی ماههای اخیر علاوی سعی نمود که با سفر به مسکو زمینه حضور مجدد این متحد استراتژیک سابق عراق را به این کشور برای برقراری تعادل با ایالات متحده آمریکا فراهم سازد امری که هرچند با استقبال روسها مواجه شده است اما در شرایط موجود عملی نیست چراکه نه روسها این توان حضور و اثرگذاری را دارند و نه امریکا عرصه لازم را برای آن فراهم می کند همچنین شیعیان و کُردها هم نگاه احتیاط آمیزی نسبت به روسها دارند. اما علیرغم این مسئله علاوی به تلاشهای دیپلماتیکش ادامه داد و در این راستا توانست ترکیه و سوریه را نیز تا حدودی همراه خود سازد. سوریها با تشویق عربستانیها و دریافت برخی کمکهای مالی از این کشور طی ماههای اخیر عمدتاً میزبان جلسات غیررسمی متحدین سابق عراق بوده اند و دمشق را به یکی از کانونهای تصمیم ساز و دیپلماتیک در مورد عراق تبدیل نموده اند.
اما پاشنه آشیل علاوی در برقراری روابط با کشورهای منطقه و قدرتهای فرامنطقه ای تاثیر گذار در عراق به سردی رابطه اش با آمریکا و جمهوری اسلامی ایران باز میگردد. علاوی هرچند توانست از یکسو توانست با شعارهای انتخاباتی اخراج امریکا از عراق و قطع نفوذ ایران در این کشور بخش عمده ای از آرای اعراب اهل سنت عراق را همراه خود گرداند اما از سوی دیگر با این واقعیت روبروست که دو کشور مذکور از قضا دارای بیشترین توان و پتانسیل تاثیرگذاری در عراق هستند و تقریباً نمی توان بدون نادیده گرفتن این دو برای عبور عراق از بحران فعلی نسخه ای پیچید!
سفرهای منطقه ای مالکی
امان، دمشق، تهران، آنکارا، ریاض و قاهره پایتختهای میزبان نوری مالکی طی یک سفر فشرده یک هفته ای بودند مالکی که همچنان به عنوان نخست وزیر موقت عراق در راس دولت این کشور قرار دارد همواره سعی داشته است تا یک ژست سیاسی قدرتمندتر از خود در برابر رقبایش به نمایش گذارد. مالکی شیعه که تاکید و اصرارش به ماندن منجر به بروز اختلافات جدی در میان گروههای مختلف شیعی شده است بالاخره توانست با دادن وعدههایی مواضع جریان سرسخت صدر را نسبت به خود نه تنها منعطف کرده بلکه همسو سازد. اما وی هنوز تا تعبیر رویای تداوم صدارت وزیران یک گام دیگر فاصله دارد. حال در زمانی که پروسه ایجاد توافق نهایی برای تشکیل در عراق دچار نوعی وقفه گردید مالکی برای تداوم رقابتش و نیز نشان دادن برتری خود نسبت به علاوی دست به انجام یک سفر دیپلماتیک نسبتاً موفق زد رهبر ائتلاف دولت قانون که هرچند تاکید زیادی بر استقلال و عدم وابستگی به خارج از مرزهای عراق دارد اما از منظر جایگاه هویتی و نیز اعمال سیاستهای اجرایی اش در میان کشورهای منطقه ای به ایران نزدیکتر بوده و در میان قدرتهای فرامنطقه ای نیز تقریباً از حمایت غیررسمی کاخ سفید برخوردار است. وی در سفر اخیر خود علاوه بر نشان دادن مجدد رابطه گرمش با مقامات ایرانی توانست تنش و سردی روابط خود با دمشق را تحت الشعاع قرار داده و حتی فراتر از آن نیز ملک عبدالله را به برگزاری یک مراسم استقبال گرم وادارد. مالکی در سیاستهای اعمالی خود همواره سعی داشته است که خود و حزب متبوعش –الدعوه- را فارغ از تاثیر پذیری از جریانها و بازیگران خارجی نشان دهد و در سیاستهای اعمالی –پشت پرده- خود نیز تلاش کرده است تا نوعی توازن بین ایران و آمریکا در عراق برقرار سازد این بدان معناست که وی همه کوشش خود را معطوف به آن کرده است که فاصله معقولی میان این دو قدرت رقیب در عراق برقرار سازد تا متهم به جانبداری از هیچکدام از آنها نگردد.
نتایج سفرهای منطقه ای مالکی – علاوی
حال اگر بخواهیم سفرهای دو هفته اخیر ایاد علاوی و نوری مالکی را ملاکی برای بررسی میزان موفقیت این دو سیاستمدار رقیب عراقی ارزیابی کنیم در خواهیم یافت که مالکی عملکرد خیلی بهتر و قوی تری نسبت به علاوی داشته است چراکه وی علاوه بر تنوع بیشتر سفرهایش و تجدید روابط حسنه اش با ایران توانست به سوریه و عربستان و تا حدودی ترکیه نزدیک تر گردد. اما علاوی در سفرهای خود تنها به متحدین سابق اکتفا کرد و حتی در برابر ایران دست به انجام چند مصاحبه تند ژورنالیستی زد و این کشور را متهم به مداخله و ایجاد ناامنی در عراق و خاورمیانه نمود. علاوی که حتی اگر خودش هم بخواهد اما به دلیل کیفیت ائتلاف تحت امرش نمی تواند خیلی به ایران نزدیک شود بناچار بدنبال برانگیختن احساسات عربی بر علیه جمهوری اسلامی و نوعی موج آفرینی منطقه ای برای تاثیر گذاری در عراق بر اساس منافع خودش است. اما آیا این دشمن تراشی وی خواهد توانست به تلاشهایش جهت دستیابی به پست نخست وزیری کمک کند در زمانی که ایران روابط تاریخی گرمی با گروههای مختلف شیعی و حتی کُردها دارد و علاوی برای رسیدن به هدفش نیاز به همراهی آنها دارد. لذا می بایست تاکید کرد که هرچند این سفرها بطور مستقیم تاثیری بر حل بن بست سیاسی عراق نداشته اند اما بطور غیرمستقیم و از منظر پرستیژی و بار روانی وزن بیشتری برای مالکی در برابر علاوی ایجاد نموده است!