هادی محمدی فر
بیان رویداد
ظهور داعش به عنوان یک جریان تروریستی با ماهیتی مرموز و دارای سرزمین و جمعیت قابل ملاظه ای از تروریست های تکفیری معادله ای جدید در خاورمیانه و عراق محسوب می شود که بدون همکاری بین المللی و منطقه ای نه تنها تضعیف نخواهد شد، بلکه دامنه آن هم تقویت خواهد شد. گروهی تروریستی با ماهیتی مررموز و تا زمانی که موصل را اشغال نکرده بود، چندان مورد توجه نبود اما اشغال موصل و خلع سلاح ارتش عراق در فاصله چند روز تمامی نگاهها را به خود جلب نمود. کشته شدن دو خبرنگار آمریکایی و سربریدن آن و انتشار آن در شبکه های اجتماعی در کنار نزدیکی آنان به 30 کیلومتری شهر اربیل ، پایتخت اقلیم کردستان داعش توان خود رانشان داد. اکنون ائتلاف بین المللی علیه این گروه شکل گرفته و همکاری یا عدم همکاری با این گروه تروریستی به یکی از مباحث روز در تحلیل های سیاسی در اکثر کشورها و از جمله ایران تبدیل شده است. نوشتار حاضر با بررسی ابعاد حقوقی این ائتلاف و استراتژی جدید اوباما در برخورد با این گروه، به ارزیابی منافع ملی ایران در همراهی یا عدم همراهی با آن می پردازد.
واژگان کلیدی:
ائتلاف بین المللی علیه ترور، داعش ، عراق ، سوریه، منافع ملی ایران، بازی حاصل جمع جبری صفر( برد- باخت) ،بازی حاصل جمع جبری مضاعف ( برد- برد).
تحلیل مساله
صدور قطعنامه 2170 پیش زمینه های خطر جریان های تروریستی را تقویت نمود. از لحاظ حقوقی برای حامیان و هوادران مالی و نظامی داعش این مساله روشن شد که مسئولیت بین المللی متوجه اعمال آنان است. گرچه در قطعنامه های پیشتر یعنی در قطعنامه 2160 و 2161 ممنوعیت همکاری و تحریم گروه های جبهه النصره و جادی در سوریه محرز شده بود. اما این بار مساله پررنگ تر و سیاسی تر شده بود. از طرف دیگر تا قبل صدور قطعنامه 2170 داعش عمدتاً تهدیدی جدی علیه آمریکا نبود و اتفاقا در مواردی و از جمله در سوریه همسو با طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ و تجزیه کشورهای منطقه بود. سربریدن دو خبرنگار آمریکایی- استیون ساتلاف و جیمز جولی – با هدف ایجاد وحشت و نزدیکی به مرزهای اقلیم کردستان که متحد اصلی آمریکا در منطقه هستند، نه تنها آمریکا بلکه اروپائی ها را بیدار نمود. انگلیس هم از بانیان و پیشنهاد دهنده اصلی قطعنامه 2170 بود و با توجه به حجم عظیم سرمایه گذرای های اروپائی و آمریکائی ها در منابع نفتی اقلیم کردستان عراق تغییر سیاست آمریکا رد قبال داعش امری محرز و آشکار بود.
برخلاف ائتلاف بوش و بلر در ائتلاف جهانی علیه تروریسم که بعد از حادثه 11 سپتامبر روی داد و افکار عمومی جهان همسو با سیاست های آمریکا بود، در ائتلاف جدید بین المللی ابهاماتی وجود دارد که حتی برای خود اروپایی و برخی از اعضای سنا و کنگره آمریکا مشخص نیست. انتشار خاطرات هیلاری کلینتون مبنی بر همکاری داعش و آمریکا ، سلاح هایی که داعش به دست آورده و عمدتا در زمره پیشرفته ترین سلاح های آمریکایی است، حضور 20% از اعضای اروپایی داعش و خطر احتمالی بازگشت آنان به اروپا برای انجام عملیات های تروریستی و مهمتر از همه قدرت روبه رشد داعش در موصل و بهره گیری از اختلافات داخلی برخلاف طالبان سال 2001 موفقیت احتمالی علیه داعش را با ابهام مواجه می سازد. داعش برخلاف طالبان به خوبی به جنگ روانی آشنا است و با تاکتیک وحشت بسیاری از معادلات را برهم زده است. حتی بسیاری از اعضای ناتو و از جمله ترکیه نگران انتقام داعش هستند. ترکیه بخاطر گروگان کنسولگری موصل با شرایط سختی روبه روست و افکار عمومی ترکیه در صورت هرگونه همسویی این کشور با ائنلاف مورد نظر آمریکا حزب عدالت و توسعه را به چالش خواهند کشید علی الخصوص در مقطع کنونی که اپوزسیون این کشور به دنبال بهانه هایی برای به بن بست کشاندن حزب موفق عدالت و توسعه هستند. در ساده ترین فرض ترکیه در نهایت پایگاه هوایی اینجرلیک را برای همکریا با ائتلاف بین المللی باز خواهد گذاشت. در کشورهای اروپایی نیز به واسطه حضور اعضای اروپایی داعش موقعیت ها و فرصت های اتحاد – اروپایی آمریکایی علیه تروریستها به مانند سال 2001 موفقیت آمیز نخواهد بود. به ویژه اینکه در اروپا قریب 70 درصد مردم مخالف حضور نظامی آمریکا در جنگی دیگر هستند. نکته مهمتر اینکه به مانند ائتلاف بین المللی سال 2001 حمله آمریکا برق آسا نخواهد بود داعش با توجه به تجارب جنگ سوریه و آشنایی به عراق عرصه را بر ائتلاف متحدان آمریکا تنگ خواهد نمود. تنها نیرویی که توان استراتژیک در برخورد با داعش را داشته باشد پیشمرگ ها در اقلیم کردستان عراق آن هم در جنگ های کوهستانی است و در برخورد با نبردهای داخل شهری ائتلاف بین المللی نیازمند هکاری اطلاعاتی و امنیتی با نیروهایی است که هنوز در لیست سیاه ترور آمریکا قرار دارند و این نیروها گریلاهای pkk و نهادهای اقماری آنان یعنی ypg یعنی نیروهای دفاع مردی است که در چارچوب تشکیلات نظامی حزب اتحاد دمکراتیک کردهای سوریه به رهبر ی صالح مسلم فعالیت می نمایند. این ینروها نیز با توجه به اینکه اولا در لیست سیاه ترور هستند و دوما نسبت به رویکرددوگانه آمریکا بدبین هستند شرایط سختی در همکاری با ائتلاف بین المللی دارند و تنها منافع مشترک در حمله به داعش است که آنهم موقتی و گذراست.
در رابطه با کشورهای عضو ناتو و همکاری نظامی آنان باید گفت ابهامات حقوقی هم وجود دارد. ماده پنج پیمان ناتو اینست که اگر یک حمله مسلحانه علیه یکی از کشورهای عضو رخ دهد، باید آن را یک حمله علیه همه کشورهای عضو در نظر گرفت، سایر اعضا در صورت لزوم باید عضو مورد حمله را با نیروهای مسلح کمک کنند. در حالی که داعش اکنون در حالت دفاعی قرار دارد و برخلاف حوادث 11 سپتامبر در حالت تهاجمی نیست. بنابراین برای حقوقدانان اروپایی چندان روشن نیست که در جنگ احتمالی علیه داعش بتوانند ابعاد حقوقی موضوع را تحلیل نمایند. مساله تفسیر اقدامات پیشگیرانه و وتوی روسیه در شورای امنیت از نکات بارزی است که ائتلاف بین المللی علیه داعش نمی توانند به لحاظ حقوقی بی توجه باشند. اما آنچه محرز است داعش به طور حتم آماج حملات مرحله ای آمریکا و متحدانش خواهد بود جنگ احتمالی آمریکا با داعش با توجه به نفوذ ایران در عراق و سوریه به عنوان دو عضو محور مقاومت تاثیرات اجتناب ناپذیری بر امنیت ملی ایران دارد که قابل انکار نیست.
منافع ملی ما و راهبرد نوین آمریکا در مواجه با داعش :
در بحران افغانستان و عراق، ایران و غرب سابقه همکاری دارند و در بحران کنونی نیز بنابه گفته مسعود بارزانی متحد اصلی آمریکا در عراق ، ایران از اولین کشورهایی بود که به نیروهای پیشمرگ کمک تسلیحاتی نمود. داعش با توجه به فضای امنیتی که در استان های سنی نشین پیدا کرده بود درصدد حمله وسیع به بغداد بود و حتی شهرهای کربلا و نجف را که خط قرمز ایدئولوژیک ایران است، تهدید نمود. از طرف دیگر تا نزدیکی اربیل پایتخت اقلیم کردستان و پایگاه آمریکا در عراق پیش رفتند. برآیند این دو واقعیت همکاری طبیعی ایران و نیروهای پیشمرگ بود. که نتایج آن نیز مشخص و واضح بود و مورد توافق تمامی جریان های سیاسی در ایران بود. این همکاری طبیعی در چارچوب منافع طبیعی قابل ارزیابی است که با هدف برد- برد دنبال می شود. ائتلاف نوین بین المللی نیز مدلی از همان همکاری اما در سطحی وسیع تر است. ایران و آمریکا بدون توجه به منازعه تاریخی در منطقه در برابر داعش منافع مشترکی دارند که به طور طبیعی و در قالب همکاری های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی تحقق خواهد یافت. این درست است که سوریه و عراق متحد استراتژیک ما در منطقه هستند اما واقعیت منطقه به گونه ای است که بدون مدیریت تحولات در منازعه احتمالی منافع ایران و آمریکا در تعارض خواهد گرفت. با استفاده از تجربه همکاری تهران- اربیل در نبرد داعش، همکاری ایران و آمریکا در عراق و افغانستان می توان منافع مشترک و اتحاد طبیعی ایران و ائتلاف بین المللی تحت رهبری آمریکا علیه داعش را حتمی دانست. ظهور یک دولت اسلامی در جوار مرزهای ایران، سوریه و عراق با نگرشی رادیکال و ضد شیعی ایجاب می کند که منافع ملی ایران را در چارچوب قاعده حاصل جمع جبری مضاعف یا بازی برد- برد تعریف نمود.
چشم انداز رویداد
صرفنظر از توان تخریبی داعش در اوضاع آشفته عراق و سوریه آنچه که محرز است عزم ائتلاف بین المللی برای رویارویی با داعش قطعی است. اما این بار داعش متفاوت از طالبان 2001 است. با توجه به ناآرامی های سیاسی در استان های سنی نشین عراق و شهرهای سنی نشین سوریه در سمال شرق این کشور داعش از جابجایی نفرات به خوبی بهره خواهد گرفت و با حالت دفاعی منازعه را به جنگ شهری تبدیل می نماید. با توجه به توان تخریبی القاعده در عراق 2006 و تجربه این نیروها در جنگ های شهری رویارویی داعش و غرب طولانی مدت است و اما در عین حال آنچه که مبهم است نقض حاکمیت دولت های سوریه از سوی دو طرف است داعش مرزهای بین المللی سایکس پیکوی سابق را برهم زده و با ایجاد ولایت بوکمال در مرز دو کشور عراق و سوریه مرزهای بین المللی را به رسمیت نمی شناسد و آمریکا نیز بدون توجه به شورای امنیت در قالب وتوی روسیه و بدون توجه به قدرت منطقه ای ایران موفق به ایجاد ائتلاف بین المللی است که رویه ای متفاوت از حمله 2006 طالبان است . اتحاد طبیعی و نانوشته ایران و ائتلاف بین المللی علیه داعش با توجه به تعارض منافع دو کشور ایران و آمریکا نیز کوتاه مدت و مقطعی است که در صورت تشدید اوضاع در سوریه بر سرماندن یا رفتن بشار الاسد از قدرت و حمایت مالی و لجستیکی غرب و کشورهای عرب منطقه از ائتلاف مخالفان سوری، تعارض بین ایران و غرب جای اتحاد طبیعی و ناخواسته طرفین خواهد گرفت. در عراق نیز در صورت بی توجهی به خواسته کردها و تشکیل اقلیم سنی در مناطق سنی نشین عراق رویارویی منافع ایران و آمریکا حتمی است.