مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

عراق و ترکیه از همکاری تا تنش در روابط متقابل / گفتگو با یاسین مجید (نماینده پارلمان عراق)

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

عراق و ترکیه از جمله کشورهای مهم و تاثیر گذار در منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه به شمار می روند که تحولات داخلی آنها در کنار روابط متقابلشان همواره از جمله عوامل موثر بر امنیت و ثبات یا بی ثباتی در این منطقه بوده است. طی دهه اخیر این دو کشور روابط پر فراز و فرودی را پشت سر نهاده اند و تنش در روابط آنها همچنان ادامه دارد؛ در همین راستا و برای بررسی هرچه بهتر این روابط به سراغ «یاسین مجید» ،سردبیر روزنامه «البیان» بغداد، مشاور مطبوعاتی نوری مالکی نخست وزیر این کشور که همزمان عضو پارلمان و از اعضای کمیسیون روابط خارجی این کشور نیز هست رفته ایم تا دیدگاههای وی را در این رابطه جویا شویم:

واژگان کلیدی: عراق، ترکیه، اقلیم کردستان عراق، روابط عراق و ترکیه، سیاست خارجی عراق

مشروح مصاحبه

به عنوان نخستین سئوال لطفا بفرمایید بگویید که سیاست خارجی ترکیه از دید شما به عنوان یک نماینده پارلمان عراق و متخصص در حوزه مسائل خاورمیانه دارای چه ویژگی های کلی و بارزی است؟

آنچه که مشهود است این است که سیاست خارجی ترکیه طی سالهای اخیر بسیار پر نوسان و دارای دگرگونی های قابل توجه بوده است همین مساله باعث ایجاد ذهنیت منفی و و توام با بی اعتمادی نسبت به آنکارا در نزد کشورهای منطقه از جمله عراق شده است. چرخش های ناگهانی در روابط متقابل میان ترکیه با مصر، با لیبی، با سوریه، با عراق و با اقلیم کردستان عراق از جمله شاهد مثالهای خوبی هستند که این ادعا را به خوبی اثبات می کنند. به باور من یکی از مهمترین دلایل این دگرگونی ها در سیاست خارجی عراق به وقوع تحولات موسوم به بهار عربی در خاورمیانه باز می گردد که ترکها را بر آن داشت تا از این اتفاقات و تحولات بهره برداری کنند.

یعنی وقوع بهار عربی به عنوان یک فاکتور موثر بر سیاست خارجی ترکیه تاثیر داشته است از دید شما؟ و این فاکتور چه تاثیری بر دستاوردهای سیاست خارجی این کشور داشته است؟

بله در حقیت با وقوع بهار عربی آنکارا دست به یک قمار بزرگ زد همین قمار هم باعث شد تا موفقیت هایی را که در خلال سالهای 2003 تا 2011  در اثر روابط کم تنش، دوستانه و در سایه یک اقتصاد خوب با کشورهای منطقه بدست آورده بود در ظرف کمتر از 2 سال همه آنها را با شکست عوض کرد. به عبارت دیگر جاه طلبی های نخست وزیر و وزیر خارجه این کشور (اردوغان – اوغلو) و تغییر رفتار در سیاست خارجی باعث شد آنها به همه دوستان و متحدین پیشین خود از جمله حسنی مبارک در مصر، بشار اسد در سوریه، معمر قذافی در لیبی و … پشت کنند و وارد یک ماجراجویی خطرناک شوند ماجراجویی که به باور من دستاوردی بجز شکست برای این کشور بدنبال نداشته است.

حال برگردیم به روابط متقابل عراق و ترکیه، بطور کلی دو کشور مذکور فراز و فرودهای زیادی در تعامل با یکدیگر داشته اند دیدگاه شما در اینباره چیست؟

با نظر شما موافقم آنکارا و بغداد طی سالهای اخیر روابط بسیار پر نوسانی با یکدیگر داشته اند من می توانم این روابط را به سه دوره زمانی با شرایط متفاوت تقسیم بندی کنم: دوره نخست به پیش از سال 2003 باز می گردد در خصوص این دوره باید گفت تا زمانی که نظام بعثی در عراق بر روی کار بود روابط عراق و ترکیه به مانند دو دولت همسایه دارای دغدغه های نسبتاً مشترک امنیتی از جمله مساله کردها، یک رابطه خوب و دوستانه بود. ترکیه روابط گرمی با عراق داشت و حتی بنا بر یک توافق امنیتی دو طرفه می توانستند در تعقیب نیروهای شورشی می توانستند از مرزهای یکدیگر عبور کنند.

اما مرحله دوم از سال 2003 آغاز و تا پایان سال 2011 ادامه داشت مشخصه اصلی این دوره سقوط دولت صدام بدست آمریکا و ورود عراق به یک مرحله گذار پرپیچ و خم و سخت تاریخی است در این مرحله ترکیه رابطه اولیه خوبی با عراق پایه ریزی کرد محور اصلی توجه ترکیه عمدتاً خود بغداد بود. بطور مثال در همین سال ها نخست وزیر عراق 5 سفر به ترکیه داشت و در این سفرها که با استقبال بسیار خوب مقامات آنکارا مواجه می شد طرفین بیش از 70 توافقنامه را به امضا رساندند که این امر حجم سرمایه گذاری های متقابل و اقتصادی میان دو کشور را به 10 میلیارد دلار می رساند.

سومین مرحله هم از سال 2011 بدینسو آغاز شده است که تا به امروز ادامه داشته است در این مرحله روابط طرفین به شدت سرد و در یک وضعیت تقابلی قرار گرفته است مسائلی همچون پرونده تروریستی طارق الهاشمی و پناهنده شدنش به ترکیه، گسترش روابط دوجانبه با اربیل بدون در نظر گرفتن دیدگاههای بغداد، حمایت از سنی ها در انتخابات و بحران سوریه همه و همه باعث وقوع این وضعیت شدند.

رابطه ترکیه با اقلیم کردستان عراق در همین دوره زمانی چگونه بود؟

بر خلاف رابطه گرمی که ترکیه با دولت مرکزی عراق داشت ترکیه با نگاهی امنیتی و بسیار حساس تحولات کردستان عراق را پیگیری می کرد و تا پایات سال 2008 ترکها این تحولات را عمدتا به رسمیت نمی شناخنتند حتی در موافقت نامه امنیتی سه جانبه آمریکا، ترکیه و عراق که یکی از اهداف اصلی اش مهار پ.ک.ک بود ترکیه مخالف حضور نماینده کردهای عراقی بود اما از سال 2008 نوعی تغییر در رفتار سیاست خارجی ترکیه رخ داد و این کشور روابط کم تنش تری را با هدف بسط روابط با اقلیم کردستان عراق در پیش گرفت.

چرا در زمانی که بغداد و آنکارا روابط گرمی داشتند و حتی توافقنامه اولیه ای برای امضای یک توافقنامه استراتژیک بین طرفین ایجاد شد به یکباره روابط طرفین رو به سردی نهاد و پارلمان عراق هم مانع از تصویب توافقنامه مذکور شد؟

از سال 2009 شاهد وقوع تغییراتی محسوسی در رفتار ترکیه در منطقه شدیم که کم کم این تغییر رفتار نوعی احساس نگرانی و خطر را در ما ایجاد می کرد ما حتی این مساله را با دو همسایه شرقی (ایران) و غربی (سوریه) مطرح کردیم و به آنان نیز گفتیم که سیاست خارجی جدید ترکیه می تواند علیه منافع همه ما باشد. اما در آن دوره بشار اسد و دولت سوریه که رابطه گرمی با ما نداشت و برعکس به ترکیه نزدیک بود و حتی دولتش از جمله عوامل بروز ناامنی در عراق نیز محسوب می شد به اخطارهای ما توجه نکرد. نزدیکی بیش از حد به اربیل و دوری گزیدن از بغداد در کنار برخی مسائل دیگر باعث شد که ما بررسی و تائید توافقنامه همکاری های استراتژیک میان دو کشور را در پارلمان متوقف کنیم. این رفتارها در بحبوحه انتخابات پارلمانی 2010 عراق بیشتر شد در جاییکه داوود اوغلو طبق اعتراف خود، در منزلش ائتلاف العراقیه را تشکیل داد تا مانع از پیروزی شیعیان شود اما سرانجام نتوانست و آقای مالکی توانست یکبار دیگر به نخست وزیری دست یابد.

برخی رسانه ها و تحلیلگران عراقی اتهاماتی بر ترکیه مبنی بر دست داشتن این کشور در ناامنی های عراق وارد می سازند دیدگاه شما در این باره چیست؟

متاسفانه باید بگویم دیدگاه منم همینگونه است درست از پایان سال 2011 که ما دیگر به نیروهای آمریکایی اجازه استقرار در عراق را ندادیم به نظر می رسد دولت ترکیه تلاش وافری برای ایجاد بی ثباتی و ناامنی در عراق می کند. تشدید درگیری های شیعه – سنی و … هم از جمله این انگیزه های ترکیه بود تا بدنبال بی ثباتی هرچه بیشتر دولت مرکزی ما باشد البته آنها در پیگیری این هدف تنها نبودند و در کنار خود برخی از کشورهای عرب منطقه را داشتند و همچنان دارند. آنها حتی چندین همایش در خاک خود ترتیب دادند که در آنها با هدف تهییج و تحریک اهل سنت عراق، تبلیغ می کردند که نباید در سرزمین خلفای عباسی، شیعیان به قدرت دست یابند.

ماه گذشته احمد داوود اوغلو وزیر امورخارجه ترکیه وارد عراق شد و در چند شهر دیدارهایی با مقامات سیاسی، قومی و مذهبی داشت، به نظر شما آیا این دیدار می تواند زمینه ساز تنش زدایی در روابط دو کشور شود؟

باید بگویم ما همواره خواهان رابطه ای پایدار، صلح آمیز و همکاری جویانه با ترکیه بوده ایم به شرطی که آنها دغدغه های ما (دولت مرکزی عراق) را درک کنند و سعی در ایجاد تنش و بی ثباتی کشور نکنند.

این دغدغه ها و پیش شرطهای شما برای بهبود رابطه با ترکیه چه هستند؟

بطور کلی ما چهار پیش شرط اساسی داریم که عبارتند از: مساله نفت، آب، تعاملات دو جانبه و پرونده طارق الهاشمی. در خصوص نفت که خط قرمز و کاملا حساس ما هست باید تاکید کنم هم آنکارا و هم اربیل می بایست توافق و رضایت بغداد را جلب کنند و الا ما اقدامات لازم را در پارلمان علیه همکاری آنها انجام خواهیم داد. در زمینه آب ما خواهان تداوم موافقتنامه هایی دو طرفه قبلی و محترم شمرده شدنش از سوی ترکیه هستیم. در بحث روابط متقابل هم حرف ما این است که ترکیه بایستی از طریق بغداد با دیگر تقاط عراق در ارتباط باشد و محور روابط دو کشور آنکارا – بغداد باشد نه بخش هایی دیگر از خاک عراق و سرانجام اینکه ترکیه باید طارق الهاشمی که جرمش از سوی دادگاه صالحه عراق در خصوص دست داشتن در اقدامات تروریستی محرز شده است را به دولت ما تحویل دهد و دست از حمایت از او بردارد. به نظر من اگر این چهار شرط از سوی ترکیه عملی شد آنگاه می توانیم روابط خوب و گرم و متقابلی با یکدیگر داشته باشیم.

گفتگو از اردشیر پشنگ

مطالب مرتبط