کامران کرمی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
فارغ از اینکه عربستان سعودی به دلیل نیازهای امنیتی-دفاعی خود و نیز ویژگی های خاص ژئوپلیتیکی برای دست یابی به تکنولوژی های روز در حال تلاش است، اما مسئله اساسی برای این کشور نگرانی از بهم خوردن موازنه منطقه ای و برتری یافتن نقش منطقه ای دیگر بازیگران خاورمیانه می باشد که می تواند منبع تهدیدات جدید در حوزه پیرامونی عربستان باشد. احساس نياز عربستان براي دستيابي به تجهيزات مدرن نظامي و دفاعي به ويژگي هاي ژئوپليتيك خلیج فارس، شرایط سرزميني، جمعيتي، ايدئولوژيك و دیگر متغیرهای دخیل باز مي گردد. از اینرو سعودی ها از یک دهه اخیر بدین سو در تلاش بودند تا با ورود به باشگاه دارندگان توان هسته ای بر ضعف های امنیتی و محدودیت های انرژیک خود غلبه یافته و در این رهگذر بتوانند الگوی جدید موازنه منطقه ای که در سالهای آتی ظهور پیدا خواهد کرد، مدیریت نمایند. ارتباطات و تبادلات هسته ای با پاکستان در این میان نقش مهمی در فرآیندهای چرخه هسته ای عربستان محسوب می شود. بنابراین در این مقاله تلاش می شود تا با پرداختن به دغدغه های هسته ای عربستان در برخورد با موضوعات پیرامونی و در چارچوب موازنه منطقه ای، به این موضوع مهم بپردازیم.
تحلیل رخداد
موازنه منطقهای یکی از الگوهای امنیتسازی محسوب می شود. سازماندهی موازنه منطقهای به عنوان یکی از ضرورتهای امنیتی در شرایط و محیطهای بحرانی تلقی میشود. موازنه منطقهای در شرایطی دارای مطلوبیت است که زمینههای بحرانسازی منطقهای وجود داشته باشد. چنین فرایندی در حوزه خاورمیانه و خلیج فارس از اهمیت ویژهای برخوردار است. میتوان بر این امر تأکید داشت که بحران یکی از واقعیتهای محیط منطقهای در خلیج فارس و خاورمیانه محسوب میشود. برای عبور از بحران نیاز مشهودی به سازماندهی موازنه منطقهای وجود دارد. در این چارچوب توجه به نگرانی های عربستان می تواند بخش اعظمی از کنش های راهبردی و همچنین جلوه های نگرانی امنیتی از بهم خوردن توازن قدرت منطقه ای این کنشگر را درک نمود. می توان گفت که سعودی ها از بهم خوردن توازن منطقه ای بیمناکند و خود را در نگرانی غرب از هدف برنامههای هستهای جمهوری اسلامی ایران شریک میدانند.
سعودی ها معتقدند که دست یافتن ایران به تکنولوژی هسته ای در منطقه خاورمیانه باعث خواهد شد تا از یکسو موازنه قوا در سطح منطقه بهم خورده و از سوی دیگر این دست یابی سبب گردد تا مسابقه هسته ای تشویق گردد. بخصوص که این دستیابی ایران در کنار سایر فاکتورهای قدرت منطقه ای اش سبب می گردد تا تهدیدات جدیدی در محیط پیرامونی عربستان بروز کند.
در این چارچوب عربستان در طی دو دهه گذشته تلاش هایی را برای دستیابی به این تکنولوژی صورت داده است. عربستان سعودی کمکهای مالی را در اختیار صنایع دفاعی پاکستان قرار داده و به گفته کارشناسان غربی به آزمایشگاههای ساخت تجهیزات موشکی و هستهای این کشور کمک کرده است. بازدید سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، وزیر دفاع وقت عربستان در سالهای۱۹۹۹ و ۲۰۰۲ از مرکز تحقیقات هستهای پاکستان مهر تأییدی بر نزدیکی روابط نظامی دو کشور بوده است.
گری سیمور مشاور باراک اوباما در زمینه مبارزه با گسترش سلاحهای هستهای معتقد است که سعودیها معتقدند نوعی تفاهم میان آنها و پاکستان وجود دارد، و در بدترین حالت خواهند توانست از پاکستان سلاحهای اتمی دریافت کنند. صرفنظر از وجود یا عدم وجود چنین تفاهمی میان دو کشور در دهه ۱۹۹۰، عربستان از یک دهه اخیر به بازنگری جدی نگاه استراتژیک خود به محیط امنیتی در حال تغییر خود و چشمانداز دستیابی به تکنولوژی هسته ای پرداخته است.
در این میان می توان به اظهار نظر مقامات ارشد سعودی اشاره کرد. برای مثال، ملک عبدالله پادشاه عربستان در سال ۲۰۰۹ به دنیس راس، فرستاده ویژه آمریکا به خاورمیانه، هشدار داد که اگر ایران در برنامه هسته ایش از مرز معینی عبور کند، عربستان سراغ سلاح اتمی خواهد رفت. اظهارات ترکی فیصل سخنگوی غیر رسمی خاندان آل سعود و همچنین محمد بن نواف سفیر عربستان در بریتانیا نمونه های دیگری از این دست اظهارات می باشد که می تواند نشانگان جدیدی از تصمیم جدید عربستان در بستر محیط پیرامونی جدید باشد.
تحلیلگران امور هسته ای معتقدند که تصمیمات هسته ای عربستان می تواند سه وضعیت احتمالی را در پی داشته باشد: دستیابی خود عربستان به سلاح هسته ای، ورود به ساز و کاری با یک قدرت اتمی دیگر برای حفاظت از عربستان، و یا پیگیری طرح ایجاد خاورمیانهای عاری از سلاحهای اتمی.
در مورد جدی بودن تهدید عربستان در استفاده از این توافق، سایمون هندرسون، مدیر برنامه جهانی سیاست منطقه خلیج فارس و انرژی موسسه واشنگتن برای سیاست خاورمیانه، معتقد است که سعودیها درباره ایران و موضوعات هستهای جدی هستند.
توافق هسته ای آمریکا و ایران باعث شده تا ریاض احساس نا امنی شدیدی کند. عربستان از این بیم دارد که هرگونه توافقی برای محدود کردن برنامه اتمی جمهوری اسلامی بیفایده باشد. چند هفته پیش، شاهزاده بندر، رئیس دستگاه امنیتی عربستان و سفیر سابق این کشور در واشنگتن، اعلام کرد که عربستان ارزیابی مجدد روابط با آمریکا را در دستور کار خود قرار می دهد. در دل این ارزیابی مجدد منطقی نهفته است که می تواند تعیین کننده رویه و جهت گیری سیاست خارجی عربستان در محیط جدید را تعیین کند.
از اینرو نگرانی های امنیتی از یکسو و از سوی دیگر استفاده از تکنولوژی های روز از سوی دیگر باعث شده تا ریاض عملا از یک دهه گذشته تاکنون در این اندیشه باشد که چطور با دست یابی به تکنولوژی هسته ای ضمن رفع نیازهای جدید بخصوص در صنایع و تاسیسات زیربنایی برق، بتواند بازی موازنه قوا را در سطح منطقه خاورمیانه را که به شکل جدیدی در حال ظهور است، انجام دهد.
زمامداران سعودی به این مسئله واقفند که جایگزین سازی تکنولوژی های روز و استفاده از دانش هسته ای موضوعی است که می تواند بر قدرت چانه زنی عربستان در مقابل دیگر بازیگران نظام بین الملل بیفزاید. بویژه درک این مسئله از این حیث قابل توجه است که مسئله ارزیابی مجدد در روابط با آمریکا بدون برخورداری از پشتوانه هسته ای نمی تواند به واقعیت تبدیل گردد و به شکل یک الگوی راهبردی عملیاتی گردد.
از این نظر می توان گفت که نظم جدیدی که از دل خیزش های جهان عرب در حال ظهور است، محیط جدیدی را به لحاظ تهدید و فرصت، حساسیت و آسیب پذیری برای بازیگران مجموعه خاورمیانه در حال رقم زدن است که می تواند تعیین کننده یکی از الگوهای تعامل ساز و بحران ساز در روابط بازیگران دخیل در این مجموعه باشد. بنابراین دستیابی به تکنولوژی هسته ای، دغدغه اصلی عربستان در کنش های خود طی ماه ها و سالهای آتی است و این موضوع می تواند پیش درآمدی باشد از تحول در رویه و جهت گیری سیاست خارجی عربستان در برخورد با موضوعات پیرامونی در محیط خاورمیانه جدید و مدیریت منابع تهدید و الگوی رفتاری بازیگران در چارچوب موازنه منطقه ای.