مركز بين المللي مطالعات صلح-IPSC
نخستين بار پیشنهاد تأسیس شورای همكاری را نورسلطان نظربایف، رئیس جمهوری قزاقستان در نشست آنتالیا در سال مطرح كرد. این پیشنهاد در سال 2009 از سوی سران كشورهای جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان و تركیه در توافق نهایی نهمین نشست سران كشورهای ترك زبان در شهر نخجوان در جهت تأسیس یك سازمان جدید بین المللی گنجانده شد و سرانجام قرارداد تأسیس شورای همكاری در روز 3 اكتبر 2010 در جریان دهمین نشست سران در استانبول تركیه به امضا رسید. شورای همكاری ترك اولین نهاد سیاسی ـ اقتصادی است كه با ماهیت سازمان منطقهای در سطح كشورهای ترك فعالیت خود را شروع كرده و كشورهای تركیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان و قرقیزستان موسسان این شورا هستند. در همين راستا در دومين نشست شوراي همكاري كشورهاي ترك در قرقيزستان، چهار كشور ترك نشين (آذربايجان، قزاقستان، قرقيزستان و تركيه) در خصوص پرچم مشترك شوراي همكاري كشورهاي ترك به ، تاسيس آكادمي مشترك ترك، ايجاد سازمان مشترك ميراث فرهنگي و تاريخي ترك نيز به توافق رسيدند. در اين حال با در نظر داشت نشست اخير سران در بيشكك براي بررسي عملكرد اين سازمان و نوع همكاريهاي و نقش تركيه در آن گفتگويي با سيامك كاكايي كارشناس مسائل تركيه داشته ايم:
واژگان كليدي: شورای همکاری كشورهاي ترك زبان، نقش، تركيه، اهداف، پان تركيسم
مركز بين المللي مطالعات صلح: علل تشكيل شورای همکاری كشورهاي ترك زبان چه بوده است؟
شورای همکاری كشورهاي ترك زبان از نظر تاريخي در سال 2009 پيشنهاد شد و در سال 2010 تشكيل شد. در اين حال اگر بخواهيم به گونه اي دقيق تر به مساله شورای همکاری كشورهاي ترك زبان دقت كنيم بايد دو مساله را در نظر بگيريم نخست مساله پان تركيسم و پان تورانيسم را در تشكيل اين شورا در نظر داشته باشيم. در واقع اجتماع كشورهاي كشورهاي ترك زبان به پيشينه كشورهاي ترك زبان در همكاريها در دو دهه گذشته برميگردد و نخستين بار در اوايل دهه 1990 توسط رهبران تركيه عبارت كشورهاي ترك زبان شورای همکاری كشورهاي ترك زبان به كار برده شد و در اين كشور نيز كنفرانس رهبران ترك زبان برگزار گرديد. دوم اينكه در ادامه پس از پيشنهاد قزاقستان كشورهاي ترك زبان به شوراي همكاري بدل گرديد كه بار سياسي و اقتصادي مشخصي داشته باشد نه اينكه صرفا به جنبه هاي فرهنگي ، تاريخي و تمدني پرداخته شود و در خلائ روياي ترك گرايي حركت كند.
مركز بين المللي مطالعات صلح: اهداف تركيه از شوراي همكاري كشورهاي ترك چيست؟
در سالهاي گذشته و همزمان با شكل گيري تشكل شورای همکاری كشورهاي ترك زبان شخصيتهايي همچون احمد داوداوغلو وزير خاجه تركيه به عنوان تئوريست سياست خارجي تركيه نگاه جدي به شورای همکاری كشورهاي ترك زبان داشت تا چارچوبي رفتاري تركيه براي بازيگري عمده فراهم گردد. به همين ترتيب تركيه از 2010 به بعد از اين نهاد پشتيباني گسترده تري داشته است. در اين حال تركيه تلاش كرده است از راه شورای همکاری كشورهاي ترك زبان نقش منطقه اي خود را در مناطق پيرامون( آسياي مركزي و قفقاز) و همجوار ( خاورميانه) بالابرد و به تقويت شورای همکاری كشورهاي ترك زبان كمك كند. گذشته از اين به نظر ميرسد كه نگاه تركيه به شورای همکاری كشورهاي ترك زبان آميخته با نگاهي ابزاري است. بويژه از زمان روي كارآمدن داود اوغلو و توجه به ايده هاي پان تركي و بازيگري منقطه اي تركيه با استفاده از هر تلاشي براي تقويت بازيگري منطقه اي به تقويت همكاري هاي در چارچوب شورای همکاری كشورهاي ترك زبان پرداخته است تا افزايش قدرت تركيه را در عرصه مناطق پيرامون مد نظر داشته باشد. در اين بين در قالب تئوري عمق استراتژيك كنوني تركيه تركيه نگاه جدي به حوزه هاي نفوذ در آسياي مركزي و قفقاز دارد. گذشته از اين نيز تركيه تلاش مي كند تا با تكيه بر نقش برادر بزرگتر در اين شورا گذشته از تاكيد بر پيوندهاي زباني، تمدني و فرهنگي نفوذ اقتصادي، امنيتي و سياسي خود را در اين كشورها گسترش دهد . در اين راستا هر چند در داخل تركيه نيز ايفاي نقش برادر بزرگتر در اين شورا تا حدي مورد سوال است ،اما تركيه تمايل دارد كه اين شورا باقي ماند تا بتواند در شرايط مناسب و در شرايطي كه نياز به چانه زني ها و ايجاد اجتماع در حوزه منطقه اي دارد از اين شوراي حداقل به عنوان ابزاري بهره گيرد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: نشست استانبول 2010در واقع آغاز رسمیت یافتن سازمان جدید شورای همکاری كشورهاي ترك زبان در منطقه بود. تا چه ميزاني شورای همکاری كشورهاي ترك زبان نفوذ ترکیه را در بین کشور های ترک زبان افزایش داده است ؟
يكي از چالش هاي نهفته در درون اجتماع شورای همکاری كشورهاي ترك زبان نقش برادر بزرگتر توسط تركيه است. يعني اگر تركيه نباشد چنين شورا و اتحادي وجود ندارد. بنابراين تلاش تركيه براي تقويت نقش خود از راه اين نهاد باعث شده چالشهايي نيز به همراه داشته باشد. چنانچه كشورهاي چهارگانه عضو اين شورا تصور غالبي در مورد زيردستي خود و نقش برادر بزرگتري تركيه دارند. در اين حال غالب شدن اين تفكر منجر به حاشيه نشيني كشورهايي همانند قزاقستان، آذربايجان و قرقيزستان مي گردد. چنانچه همين تصور هم موجب شد دو كشور از كشورهاي ترك زبان ( ازبكستان و تركمنستان) در شورای همکاری كشورهاي ترك زبان عضو نشوند. در اين حال نيروهاي داخلي در بين كشورهاي ديگر هم نظر چندان مساعدي در مورد افزايش نقش تركيه ندارند. حتي برخي معتقدند كه چنين شوراي اصلا شوراي همكاري نيست. در داخل تركيه نيز اين انتقاد بارها ابراز شده است كه شوراي همكاري كشورهاي ترك زبان منجر به تقويت دامنه نقش تركيه در اين كشورها نخواهد شد و چه بسا بارها و هزينه هايي نيز بر دوش تركيه گذارد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: هر چند برخی از کشورهای عضو این اتحادیه، از قدرتمندتر شدن شورای همکاری کشورهای ترک زبان در آینده سخن گفته اند، اما نتوانسته اند همه کشورهای ترک زبان این منطقه از جمله ازبكستان و تركمنستان را به دور خود جمع کنند. در اين حال نقاط ضعف شورای همکاری كشورهاي ترك زبان چيست؟
چالش هاي دروني اي بين اين شورای همکاری كشورهاي ترك زبان وجود دارد. نخست اينكه نگرش تركيه براي تشكيل چنين اتحاديه اي مبتني بر انديشه اي سياسي و قوم گرايانه تركي بوده است تا اجتماعي براي كشورهاي ترك زبان به وجود آورد . بنابران تشكيل شورا مبني بر ايده پان تركيسم بوده است كه توسط تركيه همچنان پيگيري مي شود. دوم اينكه كوشش تركيه در راستاي ايجاد مناطق جديد نفوذ خود و نقش برادر بزرگتر براي كشورهاي كوچكتر ديگر قابل پذيرش نيست. سوم اينكه اعضاي شورای همکاری كشورهاي ترك زبان عبارت ترك استفاده ميشود در حالي كه از نگاه جامعه شناسان و زبان شناسان ريشه زباني همه ي اين كشورها يكي نيست و گاه نيز سخنان يكديگر را نمي فهمند و نمي توانند داراي زباني معيار باشند. اين خود ضعفي دروني است. از سوي ديگر از نظر تباري نيز هر چند از دوران آتاتورك تاكيد بر ترك گرايي است، اما در شورای همکاری كشورهاي ترك زبان، تبار تركي براي همه كشورهاي عضو تبيين كننده نيست و از نظر نژادي تفاوت هايي دارند. بنابراين در درون شورای همکاری كشورهاي ترك زبان واگرايي وجود دارد و از دوران شور و شوق اوايل دهه 1990 خارج شده و متوجه شده اند كه همكاري در قالب كشورهاي ترك زبان از قدرت لازم براي ايجاد پيوند برخوردار نيست و زمينه اي واگرايي نيز بيشتر شده است. گذشته از اين نيز كشورهايي كه عضو شورای همکاری كشورهاي ترك زبان هستند اهداف خاصي از اين شورا دارند. به عنوان مثال جمهوري آذربايجان از حاميان تشكيل شورای همکاری كشورهاي ترك زبان است اما نگاهش به شورا آن است كه با حضور چند كشور حمايت از موضع باكو در مساله قره باغ افزايش خواهديافت.
مركز بين المللي مطالعات صلح: نگاه ايران ، چين و روسیه به تلاشهای ترکیه و شورای همکاری كشورهاي ترك زبان چيست؟
در سطح منطقه اي بويژه از سوي روسيه نگاه به شورای همکاری كشورهاي ترك زبان نگاهي محتاط آميخته با ترديد و شك است. در اين حال مسكو تمايلي به شكل گيري شورای همکاری كشورهاي ترك زبان ندارد و نسبت به اين امر حساسيت دارد. مسكو نسبت به پان تركيسم، ترك گرايي و همكاريهاي تركي كه موجب تقويت دامنه نفوذ تركيه در آسياي مركزي و قفقاز است نگران بوده است . در اين حال روسيه، ايران و چين نيز نگران آن بوده اند كه بحث ترك گرايي و پان تركيسم و ايجاد شورای همکاری كشورهاي ترك زبان منافع و امنيت ملي اين كشورها را به خطر اندازد. چنانچه وجود آذريهاي در ايران، اويغور ها در چين و ترك زبان ها در روسيه موجب شده اين كشورها نگاهي جدي به اهداف و آينده همكاري شوراي همكاري ترك زبان داشته باشند.
مركز بين المللي مطالعات صلح: در بیانیه اخير بیشکک محور اصلی اجلاس را مسائل فرهنگی و حمایت از تقویت و گسترش پیوندهای فرهنگی، تاریخی، قومی و زبانی ملل عضو تشکیل میداد.در اين حال آيا اين سازمان ممكن است به سمت نوعي همكاريهاي امنيتي مانند سازمان شانگهاي در اوراسيا حركت كند يا بيشتر در قالب فرهنگي و اقتصادي باقي خواهد ماند ؟
من معتقدم كه اطلاق واژه شوراي همكاري براي كشورهاي ترك زبان درست نيست و بيشتر اين شورا كنفرانس هايي است كه رهبران چهار كشو در آن اجتماع مي يابند. چرا كه نه از منظر نفوذ سياسي توان انجام كاري را دارند و نه اينكه از منظر امنيتي توان انجام رويكرد نويني را در منطقه دارند. مثلا روسيه چگونه اجازه ميدهد كه شورای همکاری كشورهاي ترك زبان همكاريهايي نظامي داشته باشند؟ گذشته از اين نيز در عرصه همكاريهاي اقتصادي جدا از تركيه كدام يك از اين كشورها توان لازم را دارد و تركيه چگونه مي تواند درخواست هاي كشورهاي ترك زبان را پاسخ گو باشد. بناباين به نظر مي رسد شورای همکاری كشورهاي ترك زبان در قالب كنوني باقي ماند و برون داد خارجي قابل توجهي نخواهد داشت. همچنين همكاري هاي شورای همکاری كشورهاي ترك زبان بيشتر بار توصيه اي دارد تا عملي . همچنين نفوذ روسيه در بين چند كشور قزاقستان، قرقيزستان و جمهوري آذربايجان و حساسيت هايي از سوي ارمنستان، ايران و چين نسبت به اين همكاريها وجود دارد. به علاوه تركيه از بنيه كافي و تاثيرگذار مالي برخوردار نيست تا بتواند نقش اول را دراين كشورهاي بازي كند.
گفتگو از: فرزاد رمضاني بونش