مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

راه اندازی نیروگاه بوشهر، بازگشت به نقطه تعادل

اشتراک

عطا بهرامی
مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC
www.peace-ipsc.org


پس از سال ها كش و قوس بر سر راه اندازي نيروگاه اتمي بوشهر اين طرح مراحل پاياني راه اندازي را مي گذراند و اين اتفاق در حالي روي مي دهد كه ظاهرا ايران در بدترين موقعيت در چند سال اخير قرار دارد زيرا با قطعنامه 1929 كه با همراهي روسيه با امضا رسيد با تحريم هاي جديد و گسترده اي روبرو شده است. البته اين تمام فشارها بر ايران نيست و تحريم هاي مضاعف اتحاديه اروپا و آمريكا نيز حوزه هاي جديدي را شامل مي شود. ايالات متحده تلاش كرد كه كشورهاي ديگر را نيز به همراهي با تحريم هاي فراتر از قطعنامه شوراي امنيت وادار كرده و شرايط را براي جمهوري اسلامي دشوار نمايد. در چنين اوضاع و احوالي روسيه عزم خود را براي راه اندازي نيروگاه اتمي بوشهر اعلام كرده است و متعاقب آن نيز اسرائيل و ايالات متحده از گزينه نظامي به صورت جدي تري سخن به ميان آورده اند. اين يادداشت قصد دارد با توجه به منافع ملي كشورهاي درگير در برنامه هسته اي ايران و گزينه هايي كه طرفين اصلي يعني ايران و ايالات متحده در اختيار دارند به اين سوال پاسخ دهد كه واقعيت رابطه ايران و روسيه و نقش اين كشور در بازي بين ايران و غرب چيست.

روسيه يكي از طرف هاي اصلي درگير در برنامه هسته اي ايران؛ كشوري است كه آمريكا همواره معتقد بوده كه يكي از راه هاي اصلي فرار ايران از تحريم و فشار است. اين كشور يكي از اهداف آمريكا براي توجه جدي پس از دوره اي از تنش هاي سخت بين طرفين به شمار مي رود كه اوج آن در تحريك گرجستان توسط آمريكا براي حمله به آبخازيا و به چالش كشيدن روسيه اتفاق افتاد. واكنش شديد روسيه و در موقعيت ضعف قرار گرفتن گرجستان باعث دخالت كشورهاي غربي شد. در آن مقطع ناوهاي سازمان پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) وارد درياي سياه شده و عملا روسيه را مجبور به توقف پيشروي در خاك گرجستان كردند. فرانسه نقش ميانجي را برعهده داشت. اما اوضاع با دو سال پيش تفاوت دارد و نگاه آمريكا به روسيه دچار تغييراتي شده است و احساس مي كند نمي تواند اين كشور را به طور كامل ناديده بگيرد.

در سند امنيت ملي آمريكا آمده است: «ما براي همكاري هاي عميق و گسترده تر با ديگر كانون هاي كليدي  فعاليت مي كنيم كه شامل چين، هند و روسيه است.»1روسيه و چين دو موجوديت واقعي و هند وسيله اي براي ايجاد فشار بر آن دو است كه ظهور خود را نير مديون ايالات متحده مي باشد. در چنين شرايطي روس ها و آمريكايي ها به يك نقطه مشترك نزديك شده اند. آمريكايي ها براي اهداف مهمي مانند اعمال فشار بر ايران به همكاري روسيه به صورت جدي نيازمند شده اند و روسيه نيز از هرگونه همكاري كه اندكي از فشار آمريكايي ها بكاهد؛ حتي اگر به طور موقت و تاكتيكي باشد استقبال مي كند.

بنابراين روس ها ترجيح مي دهند همكاري كنترل شده اي با آمريكا داشته باشند. آنها به قطعنامه 1929 راي مثبت داده و لفاظي هايي نيز با مقامات ايراني به راه انداختند. تنها چند روز پس از قطعنامه 1929 شوراي امنيت روسيه قراردادهاي گسترده اي در حوزه انرژي با مقامات ايراني به امضا رساند و هم اكنون نيز براي راه اندازي نيروگاه بوشهر زمان تعيين كرده است. اين سياست مبتني بر همكاري با ايران كه توسط چين نيز البته با قدرت بسيار بيشتري در حال انجام است براي اين كشورها فوايد اقتصادي زيادي نيز دارد زيرا خود را در يك ميدان خالي از رقباي اروپايي تنها مي بينند. با اين حال اهميت استراتژيك ايران براي روسيه در خاورميانه غيرقابل چشم پوشي است.

در آمريكا اين بحث به طور جدي مطرح است كه اين كشور بيش از آنچه كه بايد براي همراه كردن روسيه هزينه كرده است. نخستين اعتراض ها پس از امضاي استارت-22 روي داد زيرا آنرا باعث به رسميت شناختن قدرت روسيه و افزايش جايگاه اين كشور مي دانستند؛ چيزي كه از طرفيت اين كشور خارج است. امضاي اين معاهده باعث تعريف جايگاهي برابر با آمريكا براي اين كشور شد در حاليكه توان نظامي دو كشور قابل مقايسه با يكديگر نيست. راي مثبت به قطعنامه 1929 را مي توان مزد آمريكايي ها دانست، اما آيا اين معامله سودآور بوده است؟

تحولات پس از قطعنامه نشان داد كه پاسخ اين سوال منفي است. روسيه و چين به خوبي مي دانند كه اهميت ژئوپليتيك ايران بسيار زياد و در مفطع فعلي از آسياي مركزي نيز براي آنها بيشتر است. ايران تنها كشوري است كه طرح هاي خاورميانه اي آمريكا را عقيم گذارده و مانعي بسيار پرهزينه در برابر اين كشور به شمار مي رود. از بين رفتن اين مانع موقعيت كشورهاي چين و روسيه و بحصوص روسيه را بسيار ضعيف خواهد كرد و يك دربرگيري3 جديد با ابعادي گسترده تر روي خواهد داد. ترديدي وجود ندارد كه عليرغم زمينه هاي همكاري قابل توجه بين چين و ايالات متحده و يا روسيه با اين كشور رقابت شديد نيز در جريان است كه هر روز ابعاد گسترده تري به خود مي گيرد.

با توجه به اين مسائل راه اندازي نيروگاه بوشهر از طرف روسيه در مقطعي كه انتظارات براي فشار بيشتر بر جمهوري اسلامي است تلاشي از طرف روسيه براي ايجاد تعادل در وضعيت پيش آمده پس از قطعنامه 1929 مي باشد كه به خوبي توصيف كننده اين واقعيت است كه اين قطعنامه و تحريم هاي متعاقب آن نتوانسته بر موقعيت ايران تاثير قابل توجهي داشته باشد. در دور آينده مذاكرات با گروه وين برگي به برگ هاي جمهوري اسلامي كه همان يك نيروگاه فعال باشد اضافه شده است.


[1]  راهبرد امنيت ملي آمريكاموسسه چشم انداز توسعه و امنيت، http://www.idsp.ir/files/fa/news/1389/5/9/339_251.pdf

[2] Strategic Arms Reduction Treaty (START II)

[3] Containment

مطالب مرتبط