مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سناريوي حذف مجاهدين و آينده افغانستان -گفتگو با محمد حسين جعفريان وابسته پيشين ايران در افغانستان

اشتراک

فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

درست بعد از فرمان رییس جمهور در مبارزه با فساد اداری موضوع پرسش و استیضاح مقام های ارشد امنیتی کابینه كرزاي در دستور کار مجلس قرار گرفت و مجلس عملا دو وزیر امنیتی و مهم کابینه رییس جمهور کرزای يعني بسم اله محمدي وزير كشور و عبدالرحیم وردگ وزیر دفاع را سلب صلاحیت كرد. در اين بين با توجه بركناري دو بازوی مهم کابینه رییس جمهور كرزاي براي بررسي پيامدهاي دو وزير مهم دولت و به عبارتي حذف مجاهدين از ساختار قدرت گفتگويي با محمد حسين جعفريان وابسته و رایزن پيشين ايران در افغانستان انجام داده ايم:

واژگان كليدي: غرب، مجاهدين، كرزاي، افغانستان، ائتلاف، ايران


مرکز بین المللی مطالعات صلح: دولت افغانستان دو عضو امنیتی کابینه يعني بسم اله محمدي و عبدالرحیم وردگ را از دست داد. در اين حال نگاه كنوني غرب به حضور يا حذف مجاهدين در ساختار قدرت چيست؟

 من خيلي با از دست دادن دو وزير دولت موافق نيستم و فكر ميكنم كه خود كرزاي هم مايل به چنين اتفاقي بود. در اين بين بايد گفت در  سالهاي اخير هر چه ما به سال 2014 و زمان خروج نيروهاي ائتلاف از افغانستان نزديك شده ايم غربي ها ها نگران آن هستندكه بعد از خروج خود حاكميت در افغانستان به دست گروه هاي پيشين جهادي افتد و آنهايي كه پيوندهاي نزديكي با ايران دارند دوباره به قدرت رسند. يعني همان سناريويي كه در عراق رخ داد تكرار شود. چنانچه عراق بعد از هزينه هاي انساني و اقتصادي غرب در زمان خروج در عراق و با وجود پيمان نامه هايي كه امضا شده بود به شدت به تهران نزديك شد و سياستگذاري به گونه اي بود كه موجب خشنودي غرب نبود و اين رخداد بعيد نيست كه در كابل هم رخ دهد. يعني در واقع غرب در يك دهه گذشته تحت فشار مردم و نيروهاي جهادي برخي از نيروهاي جهادي را به مقامات بالا رساند و برخي را نيز به حاشيه راند. بعد از آن در دور قبل انتخابات رياست جمهوري تلاش كرد تا دكتر عبداله از نزديكان احمد شاه مسعود به قدرت نرسد. در طول سالهاي گذشته هم ترور هاي مشكوكي انجام شده كه از بين مقامات افغانستان مشخصا چهره هاي جهادي را ترور ميكنند. مثلا هيچ گاه تكنوكراتهاي مورد حمايت غرب هدف حمله ها نبوده اند و كساني ترور ميشوند كه نسبت هاي پررنگي با مجاهدين داشته اند. مثلا رباني رهبر حزب جمعيت اسلامي، ژنرال داوود (كه به نوعي جانشين احمد شاه مسعود بود)، احمد خان سمنگاني و..ترور شدند و همچنين ترو هاي ناموفقي مانند اسماعيل خان نيز  رخ داد. در اين حال اكنون نيز بركناري وزير دفاع بويژه وزير داخله يا كشور كه از چهره هاي شاخص جهادي بود در ادامه سناريوي حذف مجاهدين از قدرت است به نظر ميرسد كه اين دو  وزير هم قرباني اين روند شدند. در ادامه هم  ترور خنثي شده ي خليلي معاون دوم رئيس جمهور در اين راستا قرار دارد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: يعني متغير ايران نقش مهمي در حذف مجاهدين از ساختار قدرت دارد؟

 من فكر ميكنم غرب تمام تلاش خود را انجام مي دهد تا حكومت كابل را به گونه اي كامل تسليم تكنوكرات هايي كند كه علاقه اي به ارتباط خارج از عرف با تهران ندارد و چه بسا هم دشمني هايي هم با ايران دارند و ايران را  متهم به دخالت در امور افغانستان ميكنند. يعني غرب تلاش دارد جدا از پيمان نامه هايي كه بر روي كاغذ بين دولت و ائتلاف امضا مي شود در مرحله عمل هم ضمانت اجرايي هايي هم داشته باشد . ضمانت اجرايي اين امر هم چهره هايي هستند كه وابستگي به غرب داشته و مايل به ادامه ارتباط جدي با امريكا هستند و امتحان خود را گذرانده اند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نگاه شما آيا اين حذف مجاهدين با واكنش هايي از سوي جبهه ملي افغانستان و اپوزسيون داخلي در كشور  مواجه مي شود؟

اپوزسيون در كشور افغانستان مجموعه اي است نامنظم و منسجم نيست. در اين حال قويترين اپوزسيون طالبان هستد كه بسياري از استانها را در اختيار خود دارند و دولت مركزي در اين مناطق نفوذ جدي ندارد. گذشته از اين در بخشي از اپوزسيون(به رهبري دكتر عبداله) كه غير مسلحانه هستند و راه دمكراتيكي دارند در درون خود نيز منسجم نيستند و اختلافاتي دارند. به نظر من تعريف وجود اپوزسيون در افغانستان نمي تواند نشانه روشني در افغانستان را مشخص كند. ما عملا با اپوزسيون طالباني مواجه هستيم كه بيم آن ميرود كه بعد از خروج  ائتلاف به قدرت رسند. در اين حال با وجود گفتگو ها با طالبان به نظر نمي رسد كه غرب از پروژه صلح در افغانستان حمايت كند. به اعتقاد من  غرب بر اين نظر است كه  افغانستان همچنان در حالت نه جنگ و نه صلح باشد تا بتواند بهانه اي براي ادامه حضور در افغانستان داشته باشند. چنانچه حذف آقاي رباني درسال گذشته پروژه اي كاملا حساب شده بود چرا كه با توجه به تجارب وي در مذاكره با طالبان در گذشته و دوران رياست جمهوري خود فعاليت هاي صلح با طالبان همچنان نامشخص باقي مي ماند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: حملات پاكستان چه نقشي در سلب صلاحيت دو  وزير اصلي كابينه كرزاي به وسيله پارلمان افغانستان داشت؟

در واقع طرح اينكه چرا  افغانستان پاسخ مناسبي در مقابل حملات پاكستان نمي دهد مضحك است. چرا كه امكانات دولت افغانستان براي جنگ هاي از راه دور بسيار محدود و اندك است در حالي كه پاكستان قدرتي منسجم  و ارتشي حرفه اي دارد. يعني هر چند حملاتي از  داخل پاكستان به افغانستان انجام ميگيرد، اما اگر افغانستان بخواهد به اين حملات پاسخ دهد بايد سه عنصر لازم را داشته باشد: نخست امكانات در اختيار پليس و ارتش افغانستان وجود داشته باشد، دوم اينكه كابل تبعات اين حملات را بپذيرد.  در حالي كه چنانچه  حمله اي از سوي افغانستان صورت گيرد با توجه به اينكه تمام امكانات نيروهاي ائتلاف از راه پاكستان  مي رسد، راهها مسدود خواهد شد. سوم اينكه  نيروهاي ائتلاف هم بايد به ارتش و پليس افغانستان چنين اجازه اي را بدهد. در اين حال بايد توجه داشت كه ارتش افغانستان زير چتر كامل نيرو هاي ائتلاف است. لذا درخواست پارلمان از وزارت دفاع و داخله شدني نبود و  اين امر بهانه اي براي اينكه دو  وزير قدرتمند بويژه بسم اله خان محمدي( كه عملكرد بسيار مثبتي هم داشت) از كابينه به زير كشند شد. در اين بين بايد به ياد داشت كه حملاتي هم از سوي مرز افغانستان به پاكستان انجام ميگرد. يعني تمام هواپيماهاي بدون سرنشيني كه هر روز مناطق قبايلي افغانستان و شمال پاكستان را مورد حمله قرار ميدهند از پايگاه هاي داخل افغانستان مانند بگرام انجام ميگرد. در اين حال كرزاي هم بر خلاف قبل كه در مقابل تغيير وزيران مقاومت ميكرد  اين امر را پذيرفت. بنابراين بايد علل اصلي اين امر را دلايلي سياسي دانست.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه كساني ممكن است به جاي دو  وزير  بركنار شده به قدرت رسند؟

 تكنوكرات هايي كه رابطه ي مناسبي با غرب دارند مهمترين گزينه هستند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: برنامه دولت براي مقابله با نا امني هاي بيشتر در كشور چيست؟

با توجه به اينكه بسياري از چهره هاي جهادي و همچنين كشورهاي همسايه افغانستان مايلند كه نيروهاي ائتلاف از افغانستان خارج شوند، حقيقت آن است كه امنيت ناپايدار كنوني نيز به دست نيروهاي ائتلاف ايجاد شده است. لذا خروج اين نيروها مشكلات گسترده اي براي دولت افغانستان ايجاد خواهد كرد. در اين حال كرزاي هم با توجه به پايان دوره رياست جمهوري خود عملا  سرنوشت اين امر را به رئيس جمهور بعدي واگذار كرده است. لذا به آنچه غربي ها مي خواهند تن مي دهد. من چشم انداز امنيتي افغانستان را روشن نمي بينم و فكر ميكنم كه اين كشور روزهاي پر تلاطمي را پيش رو داشته باشد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: مهمترين چالش هاي آينده دولت افغانستان بويژه در مورد مبازه با فساد چيست؟

فساد در افغانستان رتبه بالاي جهاني دارد و فساد اداري هم بيداد ميكند. بخش عمده كمك هايي هم كه به اين كشور ميشود حيف و ميل شده و بخش اندكي از آن تزريق ميشود. بايد گفت كرزاي در اين زمينه تنها است. كشوري كه سه دهه درگير جنگ بوده است و كارمندان دولت هيچ گونه دستمزد و حقوق كافي نگرفته اند و حتي در گذشته برخي از كارمندان سالهاي حقوق نمي گرفتند. اكنون با توجه به پول موجود اغلب تلاش مي شود تا سهم از  دست رفته  خود را بردارند و آن را حق خود مي دانند. يعني رشوه خواري هم بيداد ميكند و مشكل فساد هم همه گير است و تمام كشور با اين كشور دست به گريبان هستند. من بعيد ميدانم كرزاي بتواند اين مشكل را حل كند بويژه اتكاي افغانستان در شرايط فعلي به پول هاي خارجي است و همچنين انبوه هي از فرصت هاي شغلي موجود در افغانستان به حضور نيروهاي ائتلاف  برمي گرد و خروج اين نيرو ها تمام فرصتهاي شغلي را از بين ميبرد و جمعيت بزرگي از بيكاران وجود دارد. اين گروه ها مي توانند جذب گروه هايي گردد كه خواهان درگيري و اغتشاش هستند. همچنين مفهوم مليت در افغانستان بيشتر طايفه اي است و شايد تعريف افغانستان به عنوان يك كشور در ذهن  بسياري از شهروندان افغانستاني جايي ندارد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نشست شيگاگو در بعد امنيتي و  نشست توكيو در بعد اقتصادي كه به افغانستان قول هايي براي كمك هاي نظامي و  اقتصادي  داده شده است. در مقابل دولت هم قول هايي براي تامين امنيت داده است. در اين حال توان كنوني دولت در اين امر تا چه حدي است؟

اگر اقتصاد افغانستان رشد نكند و فساد هم ادامه داشته باشد با خروج نيروهاي ائتلاف دولت حتي توان اداره نيروهاي پليس و ارتش براي تامين امنيت را هم نخواهد داشت. در اين حال در كنار اين امر مواد مخدر و كشت اين مواد در حد بالايي  است و حتي با رفتن نيروهاي ائتلاف وضع بدتر هم خواهد شد. چرا كه با توجه به درآمد مواد مخدر بسياري از مردم هم به اين كار اشتغال داشته دارند. در اين حال خطر از بين رفتن امنيت و درگيري دوباره در  افغانستان آنقدر جدي است كه روس ها هم اخيرا از خروج زود هنگام نيروهاي ائتلاف انتقاد كرده اند. يعني روسيه  اهم امنيت شكننده را بهتر از افزيش ناامني در افغانستان و حوزه نفوذ خود مي داند.

 

مطالب مرتبط