اباذر براری
مرکز مطالعات بین المللی صلح – IPSC
بیان رخداد
آنچه تحت عنوان حوزه جغرافیایی جهان اسلام نامیده می شود وسعتی به گستره شرق آسیا و مجمع الجزایز اندونزی تا انتهای نوار شمال غرب آفریقا و قلب اروپا اشاره دارد. اما وزن کشورهای مختلفی که تحت عنوان جهان اسلام نامیده می شوند یکسان نیست و متاثر از مجموعه ای از عوامل، حوزه عمل و اثر گذاری کشورهای مختلف متفاوت است در این میان بعضی از کشورها بالقوه و بالفعل دارای جایگاهی ویژه و پراهمیت در جهان اسلام می باشند. به ویژه می توان از چهار کشور جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، عربستان و مصر به عنوان مهمترین کشورهای جهان اسلام نام برد که هر کدام در موضوعات و حوزه هایی منشا اثر بسیار در جهان اسلام بوده و هستند. ایران بعد از انقلاب اسلامی به عنوان مرکز خیزش جهان اسلام و منادی اسلام سیاسی در جهان مطرح شد و جنبش های اسلامی در سراسر جهان اسلام نگاهی به تحولات و موضعگیری های این کشور داشته اند. از سوی دیگر کشور ترکیه اگرچه تا قبل از روی کار آمدن گروههای اسلامگرا و حزب عدالت و توسعه تلاش داشت هویت خود را بر اساس نزدیکی به غرب و در قالب اتحادیه اروپا تعریف کند اما در سالهای اخیر تلاش نموده با ارائه الگوی موفق از مدل سیاسی و اقتصادی نقش پیشگامی را در جهان اسلام ایفا کند که عده ای تعبیر سیاست خارجی “نوعثمانی گری” را برای نامگذاری بر تحرکات جدید این کشور به کار برده اند. از سوی دیگر عربستان سعودی به عنوان کشوری که مهمترین بناهای اسلامی یعنی مکه و مدینه را در خود جای داده و از لحاظ معنوی حائز اهمیت می باشد هم همیشه مورد توجه بوده است. به ویژه که اکثر اوقات نقش رهبری را بخصوص برای کشورهای حوزه خلیج فارس ایفا می کرده است. در این نوشتار ما تلاش نداریم به بررسی و نقش و نتایج فعالیت سه کشور فوق در جهان اسلام بپردازیم. بلکه در این مجال سوال اساسی نقشی است که مصر در ارتباط با جهان اسلام بر عهده داشته و در آینده به عهده خواهد گرفت می باشد.
واژگان کلیدی: جهان اسلام، مصر، جنبش مردمی، رهبری
تحلیل رخداد
اهمیت و جایگاه مصر در جهان اسلام را نباید پدیده ای نوظهور در نظر گرفت بلکه این اهمیت مقارن فتح این کشور توسط مسلمان در زمان خلیفه دوم آغاز شده و بتدریج اهمیت بیشتر و مضاعفی یافت. چرا که بعدها مصر مامن حکومت ادریسیان و فاطمیون مصر شد و به عنوان پل انتقال اسلام به اندلس و اروپا گردید. اما نقش مهم و برجسته مصر را بعد از از بین رفتن استعمار و مقارن پایان جنگ جهانی دوم با به قدرت رسیدن جمال عبد الناصر باید پیجویی کرد. شخصیت مبارز و برجسته جمال عبد الناصر که با سیاست ملی کردن کانال سوئز و ادعاهای پان عربیزم و تلاش های ضد امپریالیستی که در تاسیس جنبش عدم تعهد خود را نشان داد، نقش او و مصر را در جهان اسلام و به ویژه کشورهای عربی بسیار برجسته و مهم نمود اما این اهمیت تا جنگهای سال 1967 ادامه داشت. چرا که با شکست کشورهای عربی در جنگهای شش روزه علیه اسرائیل شخصیت ناصر به عنوان رهبر جهان عرب بسیار متزلزل شد. بعد از ناصر و روی کار آمدن انور سادات مصر هر چه بیشتر به سمت غرب و امریکا متمایل شد تا جایی که منجر به پیمان کمپ دیوید و صلح با اسرائیل گردید و مورد انتقاد شدید کشور های عربی و اسلامی قرار گرفت و موجب طرد مصر از سوی کشورها عربی گردید. اما بتدریج کشورهای عربی یکی پس از دیگری تحت فشارهای امریکا روابط خود را با اسرائیل برقرار کردند و اگرچه روابط کشورهای اسلامی با مصر ادامه یافت اما در میان مردم کشورهای اسلامی از دولت و سران مصر به عنوان رژیمی خائن به مردم مسلمان فلسطین یاد می شد. مصر در سالهای حکومت حسنی مبارک دیکتاتور مخلوع مصر نیز با وجود مخالفت های داخلی هرچه بیشتر به سمت نزدیکی با امریکا و اسرائیل پیش رفت و به این ترتیب بدبینی نسبت به این کشور همچنان ادامه داشت. تا این که با جنبش 25 ژانویه 2011 امیدها برای تغییرات اساسی در عرصه های گوناگون در مصر فراهم شد. به این ترتیب مسئله اصلی در مقطع حاضر این است که آیا مصر قادر به بازیابی نقش خود در جهان اسلام خواهد بود. در راه دستیابی به این هدف مصر پتاسیل ها و چالش هایی پیش روی خود دارد که باید با مدیریت صحیح آن به این هدف نائل آید که در ادامه به این موارد اشاره خواهد شد.
یکی از مهمترین چالش های پیش روی مصر ابهام درآینده وضعیت این کشور و احتمال استمرار وضعیت گذشته است. اینک که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در مصر هستیم یکی از مهمترین دغدغه های مردم مصر وضعیت آینده این کشور در ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی است. این ابهام حتی در میان نامزدهای ریاست جمهوری در این کشور هم دیده می شود آن چه بیش از پیش بر این عدم وضوح دامن می زند عدم تدوین قانون اساسی و نقش است که نظامیان درآینده این کشور ایفا خواهند کرد. مسئله دیگری که به شدت بر بازیگری مصر و نحوه آن در جهان اسلام اثر خواهد گذاشت رویکردهای آتی در سیاست خارجی این کشور خواهد بود، متاثر از این امر که چه کسی بر مسند ریاست جمهوری بنشیند و رویکرد دیپلماسی فعالانه و یا منفعلانه را برگزیند مسئله ای است که تا حدود زیادی جایگاه مصر در جهان اسلام را روشن خواهد کرد و می تواند موجب احیای نقش این کشور گردد. از سوی دیگر نباید نقش قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای را در خصوص مصر نادیده بگیریم، حضور و اثر گذاری مصر در جهان اسلام تا میزانی معطوف به مباحث داخلی و اراده ای است که از سوی سیاستمدران این کشور دنبال می شود اما باید در نظر گرفت که مصر فعال ما یشاء نخواهد بود و نحوه تعامل بازیگران قدرتمند در داخل جهان اسلام و خارج آن بسیار بر اثر گذاری سیاست خارجی این کشور تاثیر خواهد داشت.
موارد فوق اگرچه حاکی از چالش های مصر برای احیای نقش خود در ارکان رهبری جهان اسلام و جهان عرب است اما این کشور مولفه های دارد که استفاده و بهره مندی از آن می تواند بازگشت مصر به جایگاه حقیقی اش را تسریع کند. مهمترین این عوامل بهره مندی از قشر نخبگان و تحصیلکردگانی است که در داخل و خارج از مصر منشا اثر بوده و هستند. در واقع استفاده از این پتاسیل و نیروی جوان روشنفکر مصری که این کشور را به عنوان مهد روشنفکری در جهان عرب قرار می دهد بسیار در آینده این کشور مهم است. قابلیت دیگر مصر موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئو استراتژیکی این کشور است که در مرکز ثقل ارتباطی جهان اسلام و جهان غرب از یک سو و قاره های آسیا و آفریقا و اروپا و در قلب جهان اسلام قرار دارد که این ویژگی هم، در موقعیت آتی این کشور بسیار مفید خواهد بود. مسئله ای دیگر که البته در حال حاضر به شکل بالقوه در مورد این کشور می توان گفت احتمال استقرار نظام مردم سالار دینی در این کشور است که در صورت تحقق و موفقیت اولین نمونه در جهان عرب خواهد بود و از این جهت می تواند الگوی بسیاری دیگر از کشورها گردد.
دورنمای رخداد
در مجموع از آن چه گفته شد مصر در گذشته نقش ممتازی در جهان اسلام داشته اما در چند دهه اخیر متاثر از سیاست های رهبران این کشور به ویژه انور سادات و حسنی مبارک این جایگاه رو به افول گذاشته و این کشور به عنوان کشوری که در مقابل سیاست های امریکا و اسرائیل تسلیم بوده و موجب خفت مردم مسلمان مصر را فراهم کرده شناخته می شد اما اینک این کشور در پیچ تاریخی مهمی قرار دارد که در صورت عبور موفقیت آمیز از آن شاهد احیای نقش و اهمیت یابی دوباره این کشور در جهان اسلام خواهیم بود.