جواد بخشی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد:
سرزمین قطر به واسطه قرار داشتن بر کرانه خلیج فارس، از جایگاه ژئوپولیتیک ویژه ای برخوردار می باشد و در جغرافیای سیاسی جهان نیز دارای نقش مهمی است. به علاوه به لحاظ جایگاه فیزیکی ویژه خود، دارای اهمیت استراتژیک است. بخشی از ساحل غربی و مرز جنوبی آن به سواحل عربستان سعودی متصل است و شرق آن نیز در کنار ساحل و مرز امارات عربی متحده و سلطان نشین عمان قرار گرفته است. بحرین نزدیکترین همسایه قطر در غرب میباشد. قطر با سواحلی به طول 350 مایل و مساحت بالغ بر 437/11 کیلومتر مربع معادل 1/144 ایران، میباشد. شبه جزیره قطر از یکسو با قرار گرفتن در قلب خلیج فارس و دسترسی آسان آن به دو طرف این منطقه، در مقایسه با سایر کشورها به استثنای بحرین و همچنین همسایگی با عربستان سعودی، نزدیکی به ایران و برخورداری از منابع عظیم نفت وگاز دارای اهمیت استراتژیک است. از این روی و با توجه به روابط تاریخی بین دو کشور برآنیم که روابط آنها را از جنبه های مختلف بررسی کنیم.
تبیین رخ داد:
روابط سیاسی ایران و قطر در گذشته:
انگلستان تا سال 1971 میلادی مسئول ساماندهی روابط خارجی قطر بود، ولی دخالت بریتانیا در ساختار سیاسی این سرزمین نسبت به شیخ نشین های دیگر کمتر بوده است زیرا تاریخ برقراری روابط تحت الحمایگی قطر با انگلستان، تازه و به سال 1916 م ، باز میگشت. دخالت بریتانیا در اداره امور خارجی قطر پیش از سال 1968م، با پس روی نیروهای انگلیسی رو به کاهش نهاده بود و به جای برقراری یک چارچوب استعماری در حال حرکت به سوی ا ستقلال؛ در قطر پیش از سال 1971م، تا اندازهای استقلال وجود داشت. ایران و قطر از روزگاران کهن به لحاظ همکیشی و همسایگی، روابط بسیار دوستانهای داشتند. مبادلات بازرگانی و رفت و آمدهای پی در پی بین مردم دو سرزمین برقرار بود. به همین دلیل ایران همواره سعی داشت که روابط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دو کشور گسترش یابد. روابط ایران و قطر از همان زمان دوستانه و بر پایه احترام برابر بود. ایران که خواهان تفاهم و گسترش روابط دوستانه با همه کشورها بود، از نخستین کشورهایی بود که استقلال قطر را به رسمیت شناخت و باز آمدن این سرزمین کهن را به جامعه ی بین المللی شاد باش گفت و در 24 مهر 1350 ه-ش/ 16 اکتبر 1971 م اعلام شناسایی و برقراری روابط سیاسی در سطح سفارت بین دو کشور منتشر شد. امیر پیشین قطر در فروردین 1349ه ش/1970م ، به طور رسمی به ایران مسافرت کرد. همچنین در مهر 1350 بار دیگر به ایران آمد. شیخ خلیفه بن حمد آل ثانی نیز در زمان ولیعهدی به ایران آمد. در سال 1349ه ش /1970 م ، موافقتنامه تحدید حدود فلات قاره بین ایران و قطر بسته شد. در 6 اذر 1350 ه ش / 1971م، نخستین سفیر ایران در قطر، وارد دوحه شد و در 11 آذر 1350 ه ش، استوار نامه خود را به امیر قطر تسلیم کرد. پس از این که در سوم اسفند 1350 ه ش/1972م ، شیخ خلیفه بن حمد آل ثانی عهده دار امور قطر شد روابط دو کشور در جهت منافع طرفین گسترش یافت. در بیستم فروردین 1351 ه ش/ 1973 م، نخستین سفیر قطر در ایران، به تهران آمد.
روابط سیاسی ایران و قطر پس از انقلاب اسلامی
در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، روابط ایران و قطر بر اساس تعالیم و رهبری های مقام معظم رهبری، که توجه ویژهای به مسائل خلیج فارس و روابط با کشورهای کرانه جنوبی خلیج فارس مبذول می فرمایند، روز به روز گسترش فزاینده ای یافته است و پیوندهای استواری بین ملت ایران و قطر به وجود آمده است، به طوری که در دیدار مقامات دولت قطر با دولتمردان ایران، بارها از روند رو به گسترش روابط ایران و قطر اظهار خشنودی شده است. امیر قطر نیز پیوسته گسترش روابط ایران و قطر را مورد توجه قرار داده است به طوری که دولت قطر به روابط با ایران اهمیت زیادی قایل است و همکاریهای دو طرف در حال افزایش است. امیر پیشین قطر در پیام آذر ماه 1371 ه.ش خود به رئیس جمهوری ایران، از مواضع حکیمانه جمهوری اسلامی ایران در برابر کشمکش مرزی بین عربستان و قطر قدردانی کرده است. به هر حال ایجاد روابط عمیقتر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با قطر و تقویت روزافزون آن، یکی از راههای مناسب برای حضور همه جانبه ایران در قطر و دیگر سرزمین های عربی جنوب دریای پارس است. زیرا که قطر طرفدار ایران و فرهنگ ایرانی است و بیشتر دست اندرکاران دولتی آن نژاد ایرانی دارند و متمایل به جمهوری اسلامی ایران هستند. سفرهای امیر قطر به تهران و سفرهای خاتمی رئیس جمهور پیشین ایران به قطر، گستردگی فوق العاده روابط بین دو کشور را به دنبال داشته است. نقش ایران و زمینه سازی آن در انتقال میزبانی کنفرانس اسلامی به دوحه همواره مورد تاکید بسیار مقامات قطری بوده است.
پس از روی کار آمدن دکتر احمدی نژاد در سال 1384 و تقویت تنش زدایی در سیاست خارجی ایران در منطقه، روابط ایران و قطر نیز گسترش پیدا کرد. مقامات دو کشور دیدارهایی را برای گسترش همکاری ها به عمل آوردند. از جمله می توان به سفر وزیر امور خارجه قطر به تهران در اسفند 1386 اشاره نمود. بیشتر کشورهای عربی، به رغم روابط سرد تاریخی با جمهوری اسلامی، از انتخاب آقای محمود احمدینژاد به ریاست جمهوری استقبال کردند. همسایگان عرب نفتخیز ایران در خلیج فارس به رغم اختلافات دیرپا با جمهوری اسلامی، پیامهایی گرم به رئیس جمهور جدید فرستادند و خود آقای احمدینژاد گفت که به تلاش برای بهبود روابط با جهان عرب و جهان اسلام اولویت خواهد بخشید. رهبران کشورقدرتمند منطقه یعنی عربستان سعودی شامل پادشاه بیمار آن ملک فهد از زمره نخستین رهبرانی بودند که به آقای احمدینژاد تبریک گفتند. قطر اظهار امیدواری کرد که رئیس جمهور جدید ایران در جهت «ورق زدن صفحهای جدید» در روابط ایران با همسایگانش تلاش کند. آنها همچنین از رئیس جمهور ایران آقای احمدینژاد برای شرکت در نشست سالانه سران شورای همکاری خلیج فارس که در سال ۲۰۰۷ در دوحه قطر برگزار میشد دعوت به عمل آوردند. در واقع، وی نخستین رئیس جمهور ایران بود که از زمان تشکیل این شورا در ۲۶ سال پیش از آن در اجلاس سران آن شرکت میجست. همچنین رأی منفی از سوی قطر در اجلاس شورای امنیت ملل متحد در تیر ۱۳۸۵ در هنگام صدور قطعنامه ۱۶۹۶ در خصوص برنامه هستهای ایران نشان دهنده روابط عمیق دو کشور بود. در واقع، قطر تنها عضو از ۱۵ عضو شورا بود که به قطعنامه رأی مثبت نداد. ایران در میان 6 کشور جنوب خلیج فارس، پس از عمان، بالاترین سطح روابط را با قطر دارد. قطر در محافل بین الملل از ایران و سیاست های هسته ای آن حمایت می کند. تهران و دوحه در 6 سال اخیر شاهد ترافیک سنگین رفت و آمد مقامات ایران و قطر و در راس آن سران دو کشور بود. حمایت نسبی قطر از انقلاب در مصر و سرنگونی حکومت حسنی مبارک، حزب الله در لبنان، حماس در فلسطین و حکومت بشار اسد در سوریه قبل از بحران این کشور، بر نزدیکی میان دوحه و تهران افزوده بود. سیاست قطر برای قدرت نمایی در مقابل عربستان سعودی نیز یکی از عوامل نزدیکی حکومت آل ثانی به ایران به شمار می رود.
اما به نظر می رسد با افزایش فشارهای دیپلماتیک علیه سوریه و قرار گرفتن حکومت بشار اسد در ریل کناره گیری از قدرت و بالا گرفتن تنش ها میان دمشق و دوحه، سکوت ایران هم در برابر قطر به پایان رسیده است.
به هر حال سفرهای متعدد مقامات ایران و قطر طی سالهای اخیر موجبات نزدیکی دو کشور را فراهم آورده است. این سفرها که بهطور متناوب و متداول صورت میگیرد از سوی تهران و دوحه همواره با اشتیاق خاصی پیگیری میشود. با وجود اینکه قطر کشوری کوچک در پهنه خلیجفارس بهشمار میرود، اما نقش بااهمیتی در معادلات منطقهای ایفا میکند.
روابط اقتصادی:
از دیرباز بخش عمده ای از احتیاجات مواد غذایی قطر از طریق بنادر جنوبی ایران تامین شده است. در همین حال به موازات رونق اقتصادی در قطر که در پی کشف نفت در آن آغاز شده بود نیروی کار ایرانی نیز به این منطقه مهاجرت کرده و به مرور زمان بخشهای مهمی از اقتصاد این کشور را در دست گرفت. در خرداد 1355 نمایندگی مرکز توسعه صادرات ایران در دوحه گشایش یافت. پس از انقلاب اسلامی، روابط اقتصادی قطر با جمهوری اسلامی ایران نیز در اثر تبلیغات منفی کشورهای غربی کاهش یافت. در همین رابطه فعالیت اتباع ایرانی مقیم در قطر هم در عمل تعطیل گردید. بعدها تلاشهایی از سوی مرکز توسعه صادرات جهت بازگشایی این مرکز صورت گرفت ولی به نتیجه نرسید. با این حال از سال 1371 مرکز جدیدی به کمک وابسته کار جمهوری اسلامی ایران در دوحه با مشارکت دو کشور شروع به کار نمود که به کار فروش کالاهای ایرانی و ارسال برخی کالاها به ایران مشغول است. بازار کالاهای ایرانی در قطر در حقیقت پس از پایان یافتن جنگ تحمیلی در سال 1367 تقویت شده و مشخصا در سال 1370 توانست رونق یابد. در اواخر سال مزبور و به دنبال بالا رفتن قیمتها در قطر بازار پیله وران ایرانی در بندر دوحه معروف به فرضه برپا شده و به رغم نداشتن امکانات اولیه و تسهیلات، موجب رونق بیشتر مبادله بازرگانی بین دو کشور شد. استقبال غیرمنتظره مصرف کنندگان قطری از این بازار به گونه ای بود که حتی افراد برجسته و برخی مقامات این کشور را هم در برمی گرفت و بسیاری از مقامات قطری شخصا مایحتاج خود را از آن خریداری می کردند. سطح مبادلات بازرگانی بین دو کشور از سال1358 تا سال 1372 روند متغیری داشته است. در طول این سالها تنها در سال 1358 تراز بازرگانی به نفع ایران بوده و در سالهای بعد این تراز به نفع قطر ثبت شده است. ایران و قطر برای همکاری های دوجانبه ارزش بسیاری قائلند و به همین جهت همکاری های دو طرف در حال گسترش است. شیخ حمد بن جابر بن جاسم آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر که در 19 تیر 1372 به تهران سفر کرد، با اشاره به سیاست کشورش مبنی بر استوار کردن همکاری های اقتصادی دو جانبه و منطقه ای، به ویژه با همسایگان، مناسبان اقتصادی ایران و قطر را بسیار مهم توصیف کرد. ملاقاتی بین قطر و ایران صورت گرفته که بسیاری از آنها سودمند بوده است، از جمله بهره برداری مشترک از بزرگترین حوزه های گاز جهان در مرز دریایی ایران و قطر به نام حوزه پارس را می توان نام برد. ملاقات ولیعهد قطر در نوامبر 1991 م. نقطه عطفی در روابط دو کشور بوده است که در طی آن اساس همکاری های مشترک پایه ریزی شده است و در این راستا چندید قرارداد اقتصادی، فرهنگی به امضا رسید:
1- قرارداد حمل و نقل های هوایی به منظور گسترش امر هوابری بین دو کشور
2- قرارداد بازرگانی، که هدف از امضای آن گسترش تبادلات بازرگانی و همکاری های اقتصادی و فنی بین ایران و قطر و تشویق صادرات و واردات مواد صنعتی و کشاورزی و همچنین تشویق سرمایه گذاری بین دو طرف است.
3- قرارداد فرهنگی ، که به منظور برقراری همکاری بیشتر بین دو کشور در زمینه های علمی و پرورشی است.
4- قرارداد همکاری های کارگری و اجتماعی که هدف از آن، مبادله آگاهی ها و بررسی های مربوط به نیروی کار و همکاری در زمینه تامین اجتماعی کارگری و برنامه های پیشرفت اجتماعی است. در حال حاضر نیز با گسترش روابط سیاسی ایران وقطر روابط اقتصادی دو کشور نیز گسترش پیدا کرده است.
در عرصه اقتصادی، روابط ایران و قطر با محدودیتهایی همراه است. صادرات ایران به قطر در میان شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس رتبه چهارم را دارد که ٩١ میلیون دلار از مجموع ٣٠٤٧ میلیون دلار را شامل میشود. واردات ایران از قطر هم رتبه ششم در میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس را دارد که ٢٩ میلیون دلار از مجموع ١٣٩٠٠ میلیون دلار را در برمیگیرد. این آمار نشان دهنده مراودات اقتصادی پایین بین دو کشور در مقابل حجم بالای روابط تجاری ایران با کشورهایی مانند امارات متحده عربی، در حوزه خلیج فارس است. موضوع مهم اقتصادی میان ایران و قطر، رقابت گازی در میدان مشترک پارس جنوبی است که در فاصله صد کیلومتری با ساحل ایران و در منطقه عسلویه قرار دارد. این حوزه گازی ٩٧٠٠ کیلومتر مربع مساحت دارد که ٣٧٠٠ کیلومتر مربع آن متعلق به ايران و ٦٠٠٠ کیلومتر مربع آن به قطریها تعلق دارد. ایران تاکنون حدود ٣٠ میلیارد دلار برای اجرای فازهای مختلف پالایشگاهی در پارس جنوبی هزینه کرده و برای تکمیل آن هنوز حدود ٤٠ میلیارد دلار سرمایه لازم دارد. اکنون برداشت قطر از پارس جنوبی روزانه ٢/١٢ میلیارد فوت مکعب گاز است، اما ایران کمتر از ١٠ میلیارد فوت مکعب گاز در روز برداشت میکند. برداشت قطر از سال ١٩٩٠ شروع شده، اما برداشت ایران از سال ٢٠٠١ آغاز شده است. با سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری قطر در این حوزه تا سال 2012، میزان برداشت گاز آن کشور، حدود سه برابر ایران خواهد شد.
روابط فرهنگی:
به موازات برقراری و گسترش ارتباطات بازرگانی بین مردم ایران بخصوص اهالی جنوب کشور و مردم قطر و به تبع آن افزایش رفت و آمدهای آنان به دو کشور روابط فرهنگی بین ایران و قطر نیز ادامه یافت . در این راستا بسیاری از اتباع قطر ترجیح می دادند که تعطیلات خود را صرف زیارت اماکن مقدسه ایران و یا مسافرت به شهرها و اماکن دیدنی کشورمان نمایند . در چارچوب این روابط و توافق های انجام شده ، ایران اقدام به آموزش اتباع قطری در زمینه های مختلف نمود . پس از تاسیس مدارس ایرانی در قطر در سال 1351 سرپرستی این مدارس ایرانی در قطر نیز آغاز به کار نمود . در تاریخ سوم مرداد 1352 تعداد سی نفر از دانشجویان قطری برای انجام مسابقات فوتبال به اصفهان اعزام شدند . روابط فرهنگی مردم ایران و قطر بویژه پس از استقلال این امیرنشین ، تا سال 1357 در جنبه های هنری و ورزشی و بازدیدهای دانشجویی از آثار باستانی و دیدنی ایران نمود داشت . از سال 1370 همکاریهای فرهنگی دو کشور نیز همچون روابط سیاسی و اقتصادی تولدی دوباره یافت . معاون وزیر آموزش و پرورش کشورمان در خرداد 1370 و اسفند همان سال به منظور بررسی امور مدارس ایرانی به دوحه سفر کرد . در 13 مهر 1370 وزیر آموزش قطر جهت مذاکره با مقامات کشورمان پیرامون تهیه پیش نویس موافقتنامه همکاری آموزشی میان دو کشور به تهران آمد . حضور 25 هزار نفر ایرانی در قطر و نگرانی این کشور که عمدتا ناشی از تبلیغات سوء استکبار جهانی علیه جمهوری اسلامی بود ، موجب شد دولت قطر در سالهای اولیه پیروزی انقلاب نسبت به تقویت روابط فرهنگی با ایران حساسیت شدیدی نشان داده و حتی زمینه این گونه فعالیتها را نیز محدود کند . در این رابطه دولت قطر علاوه بر محدود ساختن اعطای ویزا به ایرانیان تعدادی از آنها را نیز اخراج نمود .
اما به دنبال پایان جنگ تحمیلی از یکسو و تجاوز دوم اوت 1990 عراق به کویت حقانیت و حسن نیت جمهوری اسلامی ایران برای کشورهای منطقه از جمله قطر محرز گشته و روابط فرهنگی نیز پا به پای روابط سیاسی وارد مرحله جدید و فعالی شد بگونه ای که در سالهای اخیر تا حد قابل توجهی از فشار علیه ایرانیان کاسته شده است.
شورای همکاری خلیج فارس:
در طول جنگ ایران و عراق ، قطر علی رغم موضع سیاسی تقریبا بی طرفانهاش در چارچوب سیاستهای شورای همکاری خلیج فارس و فشارهای عربستان اقدام به کمکهای مالی و حمایتهای تبلیغاتی از رژیم صدام حسین نموده و بعدا نیز هرگونه گسترش روابط را منوط به پایان یافتن جنگ می کرد . حمله عراق به کویت در دوم اوت 1990 از یکسو رشته اعتماد سابق بین کشورهای منطقه و عراق را پاره نمود و از سوی دیگر موجب گرمتر شدن مناسبات قطر با ایران شد. قطر به عنوان تنها کشور منطقه در سال 1369 رسما اجرای قرارداد 1975 الجزایر بین ایران و عراق را مورد تایید قرار داد. روابط سیاسی دو کشور در سال 1372 تا حدودی متاثر از تحولاتی نظیر روند صلح اعراب و اسرائیل و مطرح شدن ادعاهای امارات عربی متحده در خصوص جزیره ایرانی ابوموسی گردید . قطریها در خصوص مسئله ابوموسی هیچگاه به صراحت از امارات حمایت نکردند . با این اوضاع و احوال قطر در چارچوب سیاستهای شورای همکاری خلیج فارس تن به تصویب بیانیه های منفی در خصوص ایران داده است .
همکاریهای امنیتی:
یکی دیگر از زمینههایهمکاریهای مشترک ایران و قطر، همکاریهای امنیتی است. در این قالب ایران و قطر چندی پیش یک سند همکاریهای دفاعی امضا کردند که طبق آن بر مبارزه مشترک با تروریسم و عوامل ناامنی منطقهای تأکید شده است. این سند همکاری مشترک امنیتی ایران که پس از ترکیه و عراق با قطر به امضا رسیده است به اعتقاد بسیاری میتواند زمینههای تدوین و تبیین یک سازمان دفاعی و امنیتی- منطقهای را فراهم آورد. این سازمان همکاریهای امنیتی- منطقهای، پیشنهادی بود که محمود احمدینژاد در جریان حضور در نشست شورای همکاری خلیجفارس در سال 2007 ارائه داد. وی در آن نشست اعلام کرد که تهران خواهان صلح و امنیت بدون هرگونه نفوذ بیگانه بوده و پیشنهاد برقراری پیمانها و نهادهای اقتصادی و امنیتی را در میان این هفت دولت برای خدمت به مردم منطقه و برقراری صلح و شکوفایی برای همه مطرح ساخت. البته تثبیت امنیت بومی با مشارکت کشورهای منطقه، مسئلهای است که همواره مورد توجه و تأکید مقامات ایرانی و قطری بوده است. از جمله حضرت آیتالله خامنهای، رهبرانقلاب اسلامی در دیدار اخیر شیخ حمد بنخلیفه آلثانی، امیر قطر با اشاره به اهمیت امنیت در منطقه بهویژه منطقه خلیجفارس تأکید کردند که امنیت در منطقه خلیجفارس تبعیضپذیر نیست، زیرا اگر منطقه امن باشد، همه کشورهای منطقه از آن سود خواهند برد، ولی اگر امنیت منطقه خدشهدار شود، همه کشورهای این منطقه نیز ناامن و متضرر خواهند شد. برآیند چنین طیفی از پیوندها و مشترکاتی از سوی دوکشور مهم و تأثیرگذار خلیجفارس، سبب شده تا بسیاری روابط محکم و استوار ایران و قطر را الگویی برای سایر کشورهای منطقه و بهطور کلی کشورهای حوزه خلیجفارس بدانند؛ چنانکه امیر قطر نیز با اشاره به روابط بسیار خوب ایران و قطر آن را در منطقه الگو و نمونه میداند.
دورنمای رخداد :
با وجود اینکه قطر هم دوست ایران است و هم دوست آمریکا، اما سیاستی متعادل و متوازن را در این کنش دوطرفه در پیش گرفته است؛ سیاستی که ایران هم بیمیل به پیگیری آن نبوده است. از اینرو مقامات دو کشور همواره ثبات و پیشرفت کشور دیگر را ثبات و پیشرفت کشور خود میدانند. چنان که امیرقطر از ایران بهعنوان کشوری صاحب فرهنگ، تاریخ و تمدن بزرگ نام میبرد و رئیسجمهور ایران نیز از قطر بهعنوان کشور دوست و برادر سخن به میان میآورد. چنین ادبیات دوستانه و صمیمانهای سبب شده تا دوکشور تمرکز بیشتری بر اشتراکات دوجانبه داشته باشند.
البته چنین گستره وسیعی از اشتراکات مورد تأکید دوطرف، سبب نشده تا قطر موضعی انفعالی نسبت به دشمن دوست خود داشته باشد. چنانکه قطر با وجود رابطه نزدیک با ایران، با آمریکا نیز روابط نزدیکی دارد. یکی از این موارد وجود بزرگترین پایگاه نظامیان آمریکایی در خلیجفارس در پایگاه العدید قطر است. آمریکا از سال 2000 اقدام به تجهیز و توسعه پایگاه العدید در 45کیلومتری دوحه کرد. این پایگاه با مخالفت عربستان در استفاده آمریکا از پایگاه امیرسلطان بیشتر مورد توجه قرار گرفت تا جاییکه این پایگاه اکنون یکی از مدرنترین پایگاهها با تأسیسات نظامی پیشرفته است که قابلیت ترابری بیش از 120 فروند هواپیمای نظامی پیشرفته را دارد.
با این همه دوحه کوشیده است تا این همکاری نزدیک صدمهای به روابط دوجانبه با تهران نزند. به تعبیری دوحه در تلاش بوده است تا مناسبات دوحه با تهران تحتتأثیر اختلافات تهران با واشنگتن قرار نگیرد. البته این مسئله تعاملی دوجانبه است؛ چنانکه تهران نیز متقابلاً علاقهمند است مراودات دوکشور تحتتأثیر دیگر کشورها قرار نگیرد.