دکتر گلناز سعیدی
عضو هیئت علمی دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
چکیده
جامعه علویان سوریه، با تاریخ و هویتی پیچیده، در تحولات سیاسی و اجتماعی سوریه نقشی مهم ایفا کرده است. علویان که به عنوان اقلیتی مذهبی در این کشور شناخته میشوند، در طول تاریخ تحت تأثیر حاکمیتهای مختلف و درگیریهای مذهبی و قومی قرار داشتهاند. از زمان تأسیس جمهوری سوریه و به ویژه پس از به قدرت رسیدن حافظ اسد در دهه ۱۹۷۰، علویان توانستند نفوذ قابل توجهی در سیاست و نظامیگری این کشور پیدا کنند. با آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، جامعه علوی با چالشهای بیسابقهای روبرو شد که تهدیدات امنیتی، نارضایتیهای اجتماعی و بحرانهای اقتصادی را شامل میشود. در این شرایط، هویت دینی علویان تقویت شده و جنبشهای احیای دینی در میان آنها رشد کردهاند. علاوه بر این، روابط این جامعه با دیگر گروههای مذهبی و قومی در سوریه در حال تحول است و با توجه به تحولات سیاسی، آینده علویان به شدت به نتایج جنگ و شکلگیری ساختار سیاسی جدید سوریه بستگی دارد. در این مقاله، با بررسی تاریخ، بحرانها و چالشهای کنونی علویان و همچنین چشماندازهای پیشرو، سعی شده است آینده این جامعه در دوران پس از جنگ و پس از اسد تحلیل شود.
مقدمه
درک جامع از وضعیت کنونی و آینده جامعه علویان سوریه نیازمند مطالعهای عمیق در ابعاد تاریخی، دینی، سیاسی و اجتماعی است. جامعه علویان که تقریباً ۱۲ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدهند، نقش بسیار مهمی در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور ایفا کردهاند. این جامعه که به عنوان شاخهای از شیعه اثناعشری شناخته میشود، تاریخ پیچیدهای را پشت سر گذاشته است. علویان در طول تاریخ با چالشهایی نظیر حاشیهنشینی و سرکوب روبهرو بودهاند، اما در دوران مدرن، به ویژه پس از به قدرت رسیدن حافظ اسد در دهه ۱۹۷۰، نفوذ قابل توجهی در سیاست و نظامیگری سوریه پیدا کردند. از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، تنشهای فرقهای شدت یافته است و این جنگ بهویژه درگیریها میان جوامع علوی و سنی را تشدید کرده است. رژیم سوریه نیز سعی کرده است این درگیریها را بهعنوان شورشی تحت رهبری سنیها علیه اقلیتها نمایش دهد، که موجب افزایش ترسهای وجودی علویان و بیاعتمادی میان این جوامع شده است..
ریشههای تاریخی علویان
- خاستگاه و باورهای اولیه
علویان تاریخ خود را به قرن نهم میلادی نسبت میدهند، زمانی که پس از ظهور اسلام، در مناطق مختلف جهان اسلامی، گروههایی با تفسیرهای خاص از آموزههای اسلامی شکل گرفتند. علویان به عنوان شاخهای از شیعه اثناعشری، به ویژه از آموزههای امام علی (ع) و خاندان او بهره برده و هویت مذهبی و فرهنگی خود را شکل دادهاند. آنان با اعتقاد به جایگاه خاص امام علی در تاریخ اسلام و باور به ارتباط معنوی ویژهای که با اهل بیت پیامبر (ص) دارند، به عنوان یک گروه مذهبی مستقل از دیگر مسلمانان ظاهر شدند. این باورها و آموزهها، در کنار برخی از تفسیرهای عرفانی و فلسفی خاص، بهویژه در شیوههای عبادت و فقه، جامعه علویان را از دیگر شاخههای اسلامی متمایز میکند.
مناطق کوهستانی سوریه مانند لاذقیه و طرطوس، بهعنوان خاستگاه اصلی علویان شناخته میشود. این مناطق به دلیل ویژگیهای جغرافیایی خاص خود، از جمله دسترسی محدود و طبیعت کوهستانی، برای قرنها محل مناسبی برای حفظ هویت مذهبی و فرهنگی علویان در برابر فشارهای خارجی و تهدیدات بوده است. این مناطق به علویان این امکان را میداد که ضمن حفظ استقلال مذهبی خود، از تأثیرات غالب سایر جوامع اسلامی مانند سنیها و حتی شیعههای امامی در خارج از منطقه محافظت کنند.
تعاملات تاریخی با دیگر جوامع
علویان در طول تاریخ خود با جوامع مختلف در سوریه و مناطق اطراف آن، تعاملات گوناگونی داشتهاند. این تعاملات، که اغلب با تنشها و چالشهای اجتماعی همراه بوده، به ویژه در دورانهایی که حکومتهای سنی در منطقه حاکم بودهاند، سختیهایی برای علویان به همراه داشت.
در دوران خلافت عباسیان، علویان تحت فشار بودند، چرا که حکومت عباسیان یک حکومت سنیمذهب بود و این شرایط برای علویان که در آن زمان هنوز بهشکل جدی از دیگر مسلمانان متمایز بودند، چالشآفرین بود. در این دوره، علویان مجبور بودند برای حفظ هویت مذهبی خود و در امان ماندن از فشارهای حکومتی، به زندگی در مناطق کوهستانی و دورافتاده ادامه دهند.
در دوران امپراتوری عثمانی، علویان همچنان با تبعیضهای مذهبی و اجتماعی مواجه بودند. امپراتوری عثمانی که یک حکومت سنیمذهب بود، آنها را در موقعیتهای حاشیهای قرار میداد. اگرچه در برخی دورهها، عثمانیها به علویان اجازه فعالیت مذهبی دادند، اما در دورانهایی که افکار مذهبی و سیاسی سلطهگرانهتر بود، آنان همچنان با مشکلاتی چون تبعیض و سرکوب مواجه میشدند. این شرایط باعث شد که علویان همچنان بهویژه در مناطق دورافتاده و کوهستانی سوریه به زندگی خود ادامه دهند و هویت فرهنگی و مذهبی خود را حفظ کنند.
این تعاملات با دیگر جوامع در طول تاریخ، بهویژه در دورههای حاکمیت سنیها، باعث شکلگیری هویت خاص علویان شد. آنها مجبور به ایجاد راهکارهایی برای حفظ هویت مذهبی خود در برابر فشارهای حکومتی و اجتماعی بودند و این وضعیت در دورانهای مختلف باعث شد که جامعه علوی سوریه، در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، بهویژه با تکیه بر اصول مذهبی خاص خود، خود را از دیگر جوامع اسلامی متمایز کند.
نقش علویان در سیاست سوریه
علویان به عنوان یکی از اقلیتهای مذهبی در سوریه، از دیرباز در حاشیهنشینی سیاسی و اجتماعی قرار داشتند. اما تحولات قرن بیستم بهویژه پس از استقلال سوریه، نقش آنان در ساختار سیاسی کشور را بهطور قابلتوجهی تغییر داد. پس از استقلال سوریه در سال ۱۹۴۶، جامعه علویان که عمدتاً در مناطق کوهستانی غرب کشور متمرکز بودند، از نظر اقتصادی و اجتماعی محروم محسوب میشدند. بااینحال، خدمت در ارتش سوریه بهعنوان یکی از معدود فرصتهای ارتقای اجتماعی و اقتصادی، به علویان این امکان را داد که به تدریج به نهادهای قدرت نفوذ کنند. ارتش سوریه در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ تبدیل به سکوی پرتابی برای علویان شد. کودتای حزب بعث در سال ۱۹۶۳ بهعنوان یک نقطه عطف مهم، این روند را تسریع کرد. حزب بعث که ایدئولوژی سوسیالیستی و پانعربی داشت، به علویان امکان داد تا با استفاده از جایگاه خود در ارتش و سازمانهای دولتی، نقش بیشتری در عرصه سیاست ایفا کنند.
با کودتای حافظ اسد در سال ۱۹۷۰، علویان از یک اقلیت حاشیهای به هسته اصلی قدرت سیاسی و نظامی سوریه تبدیل شدند. حافظ اسد، که خود از خانوادهای علوی در روستای قرداحه بود، یک نظام متمرکز سیاسی ایجاد کرد که بر وفاداریهای قومی و مذهبی تکیه داشت. او از ارتش و نیروهای امنیتی بهعنوان ابزارهایی برای تثبیت قدرت استفاده کرد و شبکهای از وفاداریهای خانوادگی، مذهبی و نظامی به وجود آورد. در این دوران، علویان به صورت سیستماتیک در پستهای کلیدی نظامی، امنیتی و اطلاعاتی منصوب شدند. این استراتژی نه تنها موجب حفظ قدرت خانواده اسد شد، بلکه جامعه علوی را از لحاظ اقتصادی و اجتماعی نیز تقویت کرد.
قدرتگیری بشار اسد و ادامه استراتژیهای پیشین
با به قدرت رسیدن بشار اسد در سال ۲۰۰۰، علویان همچنان بهعنوان یکی از پایههای اصلی حکومت باقی ماندند. بشار اسد با وجود تلاش اولیه برای ارائه چهرهای اصلاح طلب، سیاست های پدرش را ادامه داد و حتی در برخی موارد تقویت کرد. در طول این دوران، قدرت علویان بهطور فزایندهای با نیروهای امنیتی و ارتش گره خورد. یکی از ویژگیهای بارز حکومت خانواده اسد، ایجاد پیوندهای عمیق میان نخبگان علوی و ساختار قدرت بود. این ارتباطات نه تنها به ایجاد یک پایگاه وفاداری قوی انجامید، بلکه امکان سرکوب مخالفان سیاسی و مدیریت بحرانها را نیز برای رژیم فراهم کرد.
تأثیر جنگ داخلی سوریه
جنگ داخلی سوریه که از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، یکی از بزرگترین بحرانها در تاریخ معاصر این کشور و منطقه بهشمار میآید. این جنگ که ابتدا بهعنوان یک جنبش اعتراضی علیه رژیم بشار اسد شروع شد، بهسرعت به یک جنگ تمامعیار داخلی تبدیل شد و در آن گروههای مختلف از جمله اپوزیسیون سنی، گروههای کرد، نیروهای دولتی و نیروهای مخالف خارجی بهطور پیچیدهای درگیر شدند. برای جامعه علویان سوریه، جنگ داخلی پیامدهای بسیار سختی داشته است.
یکی از مهمترین چالشهایی که علویان در طول جنگ با آن مواجه شدند، حمایت قوی و علنی این جامعه از بشار اسد بود. علویان، که بخش زیادی از نخبگان سیاسی و نظامی سوریه را تشکیل میدهند، نقش عمدهای در حمایت از حکومت بشار اسد ایفا کردهاند. این حمایت سبب شد که در بسیاری از موارد، علویان بهعنوان حامیان رژیم بشار اسد شناخته شوند و در نتیجه، در معرض حملات مستقیم گروههای مخالف و افراطی قرار گیرند. گروههایی مانند داعش و جبههالنصره، که در برخی از بخشهای سوریه نفوذ داشتند، علویان را هدف حملات خود قرار دادند. این گروهها نهتنها از دیدگاه دینی بلکه از منظر سیاسی نیز علویان را تهدید میکردند، زیرا آنها را بخشی از نظام اسد و حامیان آن میدانستند.
حملات افراطی به مناطق علوینشین، نظیر لاذقیه و طرطوس، منجر به تخریب زیرساختها، کشته شدن غیرنظامیان و ایجاد ترس و بیثباتی در این جوامع شد. علاوه بر این، حملات بهویژه در مناطقی که علویان حضور داشتند، بهنوعی جنبههای روانی و اجتماعی نیز داشت. ترس از انتقامجویی و شکنجههای گروههای مخالف، باعث شده بود که بسیاری از علویان از خود محافظت کرده و در برخی موارد به فرار از مناطق جنگی بپردازند.
تأثیر جنگ داخلی بر جامعه و سیاست علویان
همچنانکه جنگ داخلی سوریه پیامدهای عمیقی بر جامعه علویان و نقش آنها در سیاست و اجتماع سوریه برجای گذاشت، این پیامدها موجب درگیریهایی شد که شکافهای مذهبی و جابجاییهای گسترده جمعیتی را تشدید کرد. بسیاری از علویان به دلیل ناامنی و تهدید از مناطق تحت کنترل مخالفان به مناطق علوینشین یا تحت سلطه دولت پناه بردند.
این جابجاییها نه تنها موجب انزوای بیشتر جامعه علوی شده، بلکه به تقویت حس هویت مذهبی و قومی در میان آنان نیز انجامیده است. اسد با بهرهگیری از ترسهای فرقهای و تقویت شکافهای مذهبی، تلاش کرد تا وفاداری علویان را تضمین کند. این تحولات به تضعیف هویت ملی عربی و تقویت هویت انزواگرایانه علویان منجر شد. از سوی دیگر، جنگ داخلی تأثیرات اقتصادی و اجتماعی قابلتوجهی بر علویان گذاشت و موجب افزایش وابستگی آنان به دمشق شد . در عین حال، این درگیریها زمینهساز ورود گروههای شبهنظامی شیعه به سوریه شد و رابطه علویان با شیعه امامیه را تقویت کرد.
علاوه بر تهدیدات امنیتی، جنگ داخلی سوریه بحران انسانی عظیمی را بهدنبال داشته که وضعیت اجتماعی و اقتصادی علویان را نیز بهطور مستقیم تحت تاثیر قرار داده است. در ابتدا، بسیاری از علویان مانند دیگر سوریها، مجبور به مواجهه با شرایط دشوار اقتصادی شدند. جنگ به شدت بر زندگی روزمره مردم تأثیر گذاشت، بهویژه در مناطق جنگی که در آنها کمبود منابع اولیه مانند آب، برق و مواد غذایی بهشدت احساس میشود. وضعیت اقتصادی کشور بهشدت تضعیف شد و بحرانهای مالی و معیشتی مردم در مناطق علوینشین نیز از این قاعده مستثنی نبود.
در کنار این مشکلات، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها و کاهش کمکهای بینالمللی به سوریه، وضعیت اقتصادی علویان را به طور خاص دشوارتر کرد. علویان که عمدتاً بهعنوان بخشی از طبقه کارگر و دولتی در سوریه شناخته میشوند، با بحرانهایی همچون بیکاری، تورم و کاهش دستمزدها مواجه شدند. علاوه بر این، بسیاری از مناطق علوینشین بهویژه در ساحل سوریه، بهدلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک خود، هدف حملات و بمبارانهای هوایی و زمینی قرار گرفتند که این امر سبب تخریب زیرساختها و بروز مشکلات اجتماعی و معیشتی شدیدتر در این مناطق شده است.
جنگ داخلی سوریه همچنین بر ساختار اجتماعی علویان تاثیرات عمیقی گذاشته است. بسیاری از افراد علوی بهدلیل تهدیدات امنیتی و اقتصادی، مجبور به ترک خانههای خود و پناه بردن به کشورهای همسایه یا حتی کشورهای دورافتاده شدند. این مهاجرتها نه تنها باعث کاهش جمعیت علویان در سوریه شده بلکه جامعهای پراکنده و تحت فشار را در کشورهای دیگر شکل داده است. مهاجرت گسترده علویان همچنین به ایجاد شکافهای اجتماعی و دینی در داخل جوامع میزبان منجر شده است. بهویژه در کشورهایی مانند لبنان، ترکیه و اردن، علویان با چالشهایی چون تبعیض و نابرابری روبرو بودهاند. این امر بر هویت اجتماعی آنها تاثیر گذاشته و موجب تقویت احساس جدایی و انزوای فرهنگی در میان آنها شده است.
در کنار بحرانهای امنیتی و اقتصادی، تهدیدات دینی و سیاسی علیه علویان در سوریه همچنان ادامه دارد. علویان بهدلیل وابستگی به بشار اسد، مورد تنقید و حمله از سوی برخی گروههای سنیگرای افراطی قرار دارند. این گروهها نهتنها علویان را بهعنوان حامیان رژیم اسد میبینند بلکه بهدلیل تفاوتهای مذهبی، آنان را بهعنوان دشمنان اسلام و رقبای مذهبی خود تلقی میکنند. در این شرایط، حتی در مناطقی که تحت کنترل بشار اسد بود، علویان با تهدیدات امنیتی و سیاسی مواجه بودند.
در سطح داخلی، برخی گروههای سنی و حتی اقلیتهای دیگر، علویان را بهعنوان یک گروه سیاسی و اجتماعی که در مسند قدرت قرار دارد و از آن بهرهبرداری میکند، میبینند و این امر میتواند به دامن زدن به تنشهای بیشتر در سوریه منجر شود. بهویژه در آینده پس از اسد، این وضعیت ممکن است برای علویان به بحرانهای جدیدی تبدیل شود، چرا که در دوران پس از اسد، ممکن است ساختار سیاسی سوریه تغییر کند و علویان از موقعیت خود در دولت و نهادهای حکومتی کنار گذاشته شوند.
در مجموع، جنگ داخلی سوریه بهطور جدی وضعیت جامعه علویان را تحت تاثیر قرار داده و چالشهایی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای آنها ایجاد کرده است. این جامعه اکنون با بحرانهای گستردهای روبرو است که حل آنها نیازمند یک روند سیاسی جامع و حل و فصل منازعات است.
آینده پیشرو علویان
حملات گروههای تروریستی مانند داعش و جبههالنصره، امنیت جامعه علویان را بهطور جدی تهدید کرده است. این تهدیدات بهویژه در مناطق غربی سوریه، جایی که علویان در اکثریت هستند، نگرانیهای زیادی را ایجاد کرده است.
آینده علویان به شدت وابسته به تحولات سیاسی و نظامی سوریه است. یکی از سناریوهای محتمل، ایجاد یک راهحل سیاسی پایدار است که در آن تمام جوامع سوریه، از جمله علویان، از حقوق برابر برخوردار شوند. در این صورت، علویان میتوانند بهعنوان بخشی از یک جامعه چندفرهنگی و متکثر باقی بمانند.
جامعه بینالمللی میتواند از طریق حمایت از مذاکرات صلح و ارائه کمکهای انسانی، به کاهش تنشها و حمایت از حقوق علویان کمک کند. همچنین، همکاریهای منطقهای برای بازسازی سوریه و ایجاد اعتماد بین جوامع مختلف ضروری است.
برای تقویت همزیستی میان علویان و دیگر جوامع سوریه، باید برنامههای آموزشی و فرهنگی برای ترویج گفتوگوهای بینفرهنگی و مذهبی ایجاد شود. تدوین قوانین مبتنی بر عدالت و حقوق بشر نیز میتواند به کاهش تبعیضها کمک کند. آینده جامعه علویان سوریه، پس از تحولات سیاسی و جنگ داخلی، بهطور مستقیم به توانایی این جامعه در تقویت انسجام داخلی، ایجاد روابط بهتر با دیگر گروهها و تثبیت جایگاه خود در ساختار سیاسی آینده بستگی دارد. اگر علویان نتوانند خود را با تغییرات جدید سازگار کنند، ممکن است با انزوا یا حتی سرکوب روبهرو شوند. در این شرایط، اقدامات عملی برای حمایت از حقوق علویان و دیگر جوامع سوریه امری ضروری است.
منابع
– Al-Jazeera. (2020). “The Alawites in Syria: Challenges and Prospects.” Retrieved from www.aljazeera.com.
– International Crisis Group. (2021). “Syria’s Civil War: Sectarian Dimensions.” Available at www.crisisgroup.org.
– UNHCR Reports on Syrian Refugees. (2021). United Nations High Commissioner for Refugees. Retrieved from www.unhcr.org.
– Yassin-Kassab, R., & Al-Shami, L. (2020). *Burning Country: Syrians in Revolution and War*. Pluto Press.
– Zisser, E. (2022). “The Alawites and the Assad Regime: A Sectarian State in Turmoil.” Middle Eastern Studies Journal.