مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC
طی سالهای اخیر در اغلب کشورهای اروپایی و ایالات متحده امریکا خشونت های ضد مهاجرت، اسلام هراسی، بیگانه هراسی، حملات به اقلیت های قومی-مذهبی- جنسیتی، تشدید خشونت ها علیه گروههای مختلف آسیایی، لاتین تبارها و سیاهان، بیانیه های ضد مهاجر و نژادپرستی و به طور گسترده تبعیض علیه مهاجران و پناهجویان با حمایت احزاب و گروه های راست افراطی در حال افزایش است. با توجه به کاهش فعلی هزینه های عمومی در اکثر اقتصادهای جهان صنعتی، تأثیر مداوم جنگ بر تروریسم، و توسعه محدود اجتماعی، فرهنگی و فکری، احتمالا چالش هایی که اقلیت های مسلمان با آن مواجه هستند در آینده نزدیک ادامه خواهد داشت و تنش های را به وجود خواهد آورد. در این راستا امی رابینسون، رهبر لیگ دفاع انگلیس که ضد مهاجر و ضد اسلام است در یک سخنرانی در دانمارک با اشاره به افزایش تعداد پناهندگان از کشورهای مسلمان، ادعا کرد که یک «تهاجم نظامی» به اروپا در حال انجام است که باید با آن مقابله نمود.
در حال حاضر مسلمانان یا کسانی که مسلمان پنداشته می شوند از تبعیض، انگ و طرد در همه زمینه های زندگی مانند اشتغال، تحصیل، آموزش حرفه ای، خدمات و مشارکت سیاسی رنج می برند، این در حالیست که خشونت و گفتار نژادپرستانه بر علیه آنان به ویژه در اینترنت در حال افزایش است(1). وزارت کشور آلمان گزارشی را منتشر کرد که در آن به این نتیجه رسید اقلیت مسلمان در آلمان- حدود 5.5 میلیون مسلمان در این کشور اروپایی زندگی می کنند- آسیب پذیرترین گروه در برابر تبعیض نژادی و سخنان نفرت انگیز هستند. این گزارش ممکن است فقط مختص مسلمانان آلمان باشد، اما این بحران تقریبا در سراسر قاره اروپا یکسان است.
بدین ترتیب نژادپرستی با افزایش احزاب راست افراطی در اکثر کشورهای اروپایی که رویکردی ضد اسلامی اتخاذ کردهاند، به سطوح بالاتری نسبت به قبل رسیده است. این وضعیت خطرناک می تواند آینده همزیستی مسالمت آمیز در این کشورها را تهدید کند، به ویژه اینکه بخش قابل توجهی از مسلمانان پس از اخذ تابعیت و انجام وظایف خود در برابر قانون، شهروند اروپایی محسوب می شوند. به طور کلی افزایش سخنان نفرتانگیز که در حال حاضر به سطوح بیسابقه رسیده، شکافی بین اروپاییها بر اساس مذهب و نژاد ایجاد کرده است(2).
علاوه بر اینکه تعداد حوادث خشونتآمیز با انگیزههای نژادی، قومی، سیاسی و ایدئولوژیک ارتباط مستقیمی با محدودیت های بازار کار و عدم ثبات اقتصادی جوامع میزبان، آموزش، مسکن و دسترسی به خدمات اجتماعی دارد که با توجه به روند رو به رشد ورود مهاجرین و پناهندگان به کشورهای غربی همچنین عدم سازگاری فرهنگی با جوامع میزبان در کنار تعصب های قوی هویتی، حملات نژادپرستانه علیه مهاجران و پناهجویان، تحت عنوان تروریسم جناح راست و یا خشونت سیاسی نژادپرستانه افزایش چشمگیری خواهد داشت(3).
در این بین نژادپرستی ضد اسلامی یکی از خطرناکترین کمپین های احزاب راست افراطی به شمار می آید که با القاء تاکتیک های متفاوت برای جنبشهای تودهای با استفاده از گروهها، هستهها و بازیگران مختلف، مسیر را برای تجمعات ضد اسلامی و عملیات های مسلحانه و تروریستی هموار می کند(4). این در حالیست که اگر حملات تلافی جویانه و یا تجمعات اعتراضی از جانب مهاجرین و پناهجویان انجام گیرد چرخه بحران و خشونت علیه آنها تقویت خواهد شد.
احتمالا در سال های پیش رو افزایش موج های مهاجرت می تواند تامین شرایط مناسب را برای جمعیت مهاجر با مشکلاتی مواجه سازد. این در حالیست که بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا تمایلی به افزایش سهمیه اسکان مجدد ندارند. در این بین ایجاد کمپ ها و سکونتگاه های خارج از بافت شهری و مجزا از جوامع میزبان به خصوص در نواحی مرزی، شرایط را برای عضویت در یک گروه اجتماعی خاص با عقاید سیاسی-ایدئولوژیک افراطی برای بسیاری از پناهندگان و مهاجرین کم بضاعت نهادینه خواهد کرد که در پس آن شکاف اجتناب ناپذیر ناشی از عدم دسترسی مهاجران حاشیه نشین به فرصت های کاری و معیشتی، بهداشت، آموزش و سایر خدمات ضروری، ناآرامی و بی ثباتی های اجتماعی و سیاسی را شدت میبخشد و فرصت های را برای عوامل رادیکال نژاد پرست ایجاد می نماید.
احساس مهاجران و پناهندگان به سلب حق اساسی زندگی و آزادی و افزایش خشونت بر علیه شان و در مقابل احساس جوامع میزبان به فرسایش هویت ملی که قطعا پناهجویان را مقصر تضعیف آن می دانند بر افراط گرایی و تروریسم در داخل کشور تأثیر می گذارد. این در حالیست که دولت ها از جوامع پناهجو و مهاجر خود به عنوان ابزار سیاست خارجی و کمک برای مشروعیت بین المللی همچنین به چالش کشیدن رقبای سیاسی استفاده می کنند که این وضعیت خصومت با پناهندگان را دو چندان خواهد کرد و در چشم جوامع میزبان، مهاجران و پناهجویان به شکل رقیب، جریان مداخله گر و عنصری تنش زا به نظر می آیند که باید آنها را مهار و با فرهنگ برآمده از زیست آنان مقابله کرد.
به نظر می رسد در سال های پیش رو افراط گرایان راست خشن به خصوص در اروپا با ورود در جریان اصلی سیاسی ضمن هدف قرار دادن نمایندگان دولت و سازمان های مجری قوانین مهاجرت و پناهندگی، سوگیریهای سیاسی و تاکتیکی خود را در جهت تخریب وجهه پناهجویان و ناکارآمدی پلیس و سرویسهای امنیتی انجام دهند. از این رو افزایش آتشسوزی، تیراندازی و یا سایر حملات تروریستی در اماکن مذهبی، مراکز فرهنگی، بازارهای محلی وکلا مرکز تجمع مهاجران و پناهندگان دور از ذهن نخواهد بود. با توجه به گفته بسیاری از کارشناسان که خشونت تروریستی ذاتاً بخشی از ایدئولوژی راست افراطی و جریان پوپولیستی است نگرانی هایی در مورد کاهش میزان آزادی های مدنی و تشدید خصومت عمومی به ویژه در جوامع مسلمان-به عنوان بزرگترین گروه جمعیتی مهاجر در اروپا- را افزایش خواهد داد.
در مجموع می توان گفت که کلیشه های نژادی و تعصبات ناسیونالیستی همراه با نگرانی های روزافزون اقتصادی در اغلب کشورهای غربی جنگ علیه تروریسم و خشونت های سازمان یافته علیه مهاجرین و پناهجویان را با موانع بسیاری مواجه می کند. ضمن اینکه نباید از همکاری های ضمنی جریانات راست افراطی با آن بخش از جوامع مهاجر و پناهجو که در طیف وسیعی از فعالیت های غیرقانونی مشغول هستند غافل ماند چراکه تعاملات آنها با یکدیگر در جهت رسیدن به اهداف مدنظرشان می تواند به طور بالقوه نوید دهنده افول لیبرال دموکراسی و سرآغاز خشونت های فرقه ای – مذهبی در کشورهای غربی باشد.
کلید واژگان: مهاجرت, تروریسم, نژادپرستی,اروپا, اسلام, مریم وریج کاظمی
1-https://www.aa.com.tr/en/europe/hatred-against-muslims-in-europe-threatens-coexistence/2954030
2- https://www.enar-eu.org/about/islamophobia/
3- https://www.europarl.europa.eu/workingpapers/libe/102/text1_en.htm
4-https://www.sv.uio.no/c-rex/english/publications/c-rex-working-paper-series/constraints-against-right-wing-violence.pdf