مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نگرش سیاست خارجی مصر بر تحولات منطقه ای: روندها و پیامدها

اشتراک

داود احمدزاده

کارشناس مسائل مصر  

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

مصر به عنوان یکی از کلیدی ترین بازیگران خاورمیانه و شمال آفریقا، به دلیل داشتن دولت قوی ملی و مولفه های تاریخی وهویتی  همواره در معادلات سیاسی و امنیتی نقش کلیدی داشته و دارد. مصری که با ظرفیت های استراتژیکی و موقعیت سوق الجیشی آبراه کانال سوئز کلید طلایی نفوذ به خاورمیانه عربی است. به همین دلیل معادلات قدرت و شکل گیری ائتلاف های جدید همواره با محوریت مصر شکل  گرفته است. چرخش ها و گرایش های مصر به قدرت منطقه ای وفرامنطقه ای به تشدید رقابت ها انجامیده است . مصر از دوره ناصر با گرایش به سوسیالیسم  بلوک شرق ادعای رهبری جهان اسلام داشته و   به دلیل پتانسیل سیاسی و فرهنگی ادعای ایفای نقش فعالتری در مسائل منطقه دارد.

 مصر همچنان نماینده یک جریان امنیتی وسیاسی در جهان اسلام  به نام  اخوان المسلمین است. اخوانی که با بیش از80 سال فعالیت سیاسی وفرهنگی در دنیای اسلام به رغم فراز نشیب ها  زیاد توان اثر گذاری برمعادله قدرت درمصر ومنطقه دارد. بنابراین ائتلاف با مصرمی تواند کلید نفوذ به خاورمیانه عربی وشمال آفریقا تلقی گردد. نا صر دردوره قدرت باپیوند ناسیونالیسم عربی و سوسیالیسم  تلاش نمود که با نزدیکی با شوروی وبا شکست دادن اسرائیل متحد نزدیک غرب معادلات قدرت دچار تغییرات اساسی سازد.اما جنگ کانال سوئز در سال 1956 وحمله همزمان انگلیس وفرانسه  واسراییل به مصر کل مسائل خاورمیانه  تحث تاثیر قرار داد با شکست مصر درجنگ، آرمان های  ناسیونالیسم عربی ناصر هم رنگ با خت.

 جانشین نا صر،انورسادات مسیر نزدیکی با غرب درپیش گرفت انورسادات با اید ئولوزی زدایی از حکومت وبازگشت به نقش سنتی مصر در جهان عرب، از گسترش  تنازعات مذهبی واید ئولوژیکی درمسائل منطقه جلوگیری کند گرچه مدتی از دنیای عرب رانده شد با این وجود، کشورهای محافظه کارعربی تداوم قدرت وحکومت خویش را درهمکاری با مصر یافتند. ترور انورسادات  وبقدرت رسیدن  حسنی مبارک  باعث دور شدن بیشتر وی از آرمانگرایی محض ناصروزودن ایدئولوژی انقلابی  وی ازحکومت داری شد . مبارک راه اتحاد با غرب ونیز اعراب درپیش گرفت .

مصر دردوره سادات بازی منطقه ای به شکل آشکار تری در صحنه جهان عرب  در پیش گرفت وبه عنوان نقش میانجی  تلاش نمودکه امکان آشتی اعراب  با رژیم صهیونیستی براساس موافقت نامه چند جانبه منطقه ای وبین المللی فراهم شود. مصری که ازدوره انورسادات  با گرایش به آمریکا  درکنار اسراییل دومین دریافت کننده کمک های مالی ونظامی سالانه دومیلیارد کمک بلاعوض دریافت می کرد واین درواقع پاداشی درقبال عقد قرارداد کمپ دیویدومشارکت امنیتی ونظامی قاهره با آمریکا بود.

 برخلاف  کشورهای محاظه کار عرب به رهبری عربستان سعودی  همواره ازنقش مصردر منطقه  ومساعدت آن  برای  پی ریزی امنیت منطقه ای  با مشارکت قدرت های  غربی استقبال می کردند  ایران  تحولات مصر بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران  در سال 1357 را به ضرر دنیای اسلام و آرمان فلسطین می دانست.

 وقوع انقلاب اسلامی  وبازگشت اسلام سیاسی  وتمایل ایران به بازگشت ایدئولوژی  اسلامی  با قرائت  شیعی آن به منطقه، مصر  وکشورهای عربی  رانگران ساخت. بنابراین  در کنار تاسیس شورای همکاری خلیج  فارس برای مقابله  با آنچه  صدور انقلاب اسلامی در منطقه نامیده می شد بحث  ادغام  مصریها وهمکاری های نزدیک امنیتی ونظامی  با  آن  دنبال می شد . بنابراین با وقوع جنگ تحمیلی  مصر درکنار اعراب محافظه کار  درحمایت تمام قد ازصدام حسین ایستاد . بطوریکه مصردر کنار حمایت های نظامی  به اعزام مستشاران  عالیرتبه  به جبه های نبرد علیه ایران اقدام نمود . جالب اینکه مصر دخالت آشکار خود درجنگ علیه ایران را در راستای امنیت منطقه ای  ودفاع  از منافع ملی خود در خلیج فارس اعلام می کرد. مصر از زمان ناصر امنیت خلیج فارس را جزء امنیت ملی  خود می دانست  واین مولفه در سیاست های منطقه ای مبارک هم عیان تر بود . موضع گیری های  مصری ها برعلیه منافع ملی ایران در منطقه  ودفاع  از مطالبات جعلی  امارات  در مورد جزایر سه گانه  ایرانی  که بیشتر در بیانیه های  نشست های  ادواری شورای همکاری خلیج فارس  تبلور یافته  نشان می دهد مصر منافع ملی  خویش را در دفاع  از امنیت منطقه ای متحدین اعراب  یافته است.

 از آنجا پایه قدرت در سرزمین فراعنه  برمحور دولت نظامی- امنیتی استوار است  با این تفکر مصر گرچه خودرا مستحقق مداخله گری  در خلیج فارس  وحوزه نفوذ  ایران می داند . با این وجود،  هیچ گونه تمایلی  به حضور ایران در مسائل  جهان عرب  از خود نشان نمی دهد. این نوع نگاه امنیتی  ومحافظه کارانه  بدلیل نقش نهاد امنیتی وارتش  در تداوم قدرت سیاسی  ومخالفت با جریان های اسلام گرا  ناشی می شود.  مصر سال ها ایران را به حمایت از چریانهای انقلابی  وضد حکومت اعراب  محافظه کارمتهم می ساخت .   

 بنابراین وقوع بهارعربی  وپایان حکومت های  مستبد چون مبارک وبن علی….. درسال 2011  شاید نوید بخش  نوع جدیدی از حکومت  داری بود.  با قدرت رسیدن محمد المرسی  وبازگشت  ایدئولوژی  به عرصه سیاسی وکم رنگ ترشدن  نقش نهاد نظامی مصر نوید گشایش  در روابط  ایران ومصر می داد  محمد مرسی با نگاه ملی- اسلامی  با بازگشت به هویت تاریخی  تلاش داشت نقش فعال تری هم در مسائل منطقه ودنیای اسلام بر عهده گیرد. از نظر وی ایجاد توازن درسیاست خارجی  مبتنی بر روابط سازنده  بااعراب وآمریکا در کنار گفتگو با ایران برای باز آفرینی نظم منطقه ای جدید می تواند با کاستن از تنش ها به گسترش همکاری بیا انجامد. عدم تجربه  حکومت داری  اخوانی ها به رهبری محمد المرسی ودوگانه سازی جریان اسلام گرا  وملی گرا در مصر  به انشقاق بیشتر سیاسی مصر  این کشور مهم را با چالش های جدی درعرصه داخلی  وخارجی روبروساخت . مرسی نتوانست  مبتکر اسلام میانه رو در چارچوب منطقه گرایی جدید باشد . اتحاد  سکولارها  با ارتش  به عنصراثر گذار درمعادلات سیاسی مصر  مرسی از قدرت ساقط  وزمینه ساز کودتای  السیسی در ژنوایه 2013 گردید.

 دراین میان، ائتلاف سازی مجدد مصر با بازیگران منطقه ای  وفرامنطقه ای در دوره پسااخوانی  بسیار مهم است. گرچه  مصر وام دار عربستان در دوره السیسی از زمان وقوع کودتاست است وکمک های مالی  ونظامی ابزار مهمی برای کنترل مصروهمراه نمودن  سیاست های منطقه ای آن با اعراب محافظه کارست. با این وجود ،مصر به رغم سیاست اعلانی مبنی بر مشارکت در ائتلاف عربستان سعودی  وهمراهی  با آن در عملیات طوفان صحرا  علیه حوثی ها ، از اعزام نیروها نظامی خوداری کرد ونیز در موضوع سوریه نیز برخلاف عربستان سعودی که بدنبال براندازی بشار اسد وحمایت همه جانبه مالی ونظامی ازنیروهای تکفیری ضد نظام سوریه بوده  در عرصه عمل  مسیر گفتگو  و تعامل با دولت سوریه  رادرپیش گرفت. همچنین  برخی اشتراکات نظر  ایران مصر در موضوع خلع سلاح هسته ای ازجمله  طرح خاورمیانه عاری از سلاح های کشتار جمعی ونیز الزام اسراییل  به پذیرفتن  منع تولید واشاعه سلاح هسته ای  ونیزعضویت دوکشور درسازمان غیر متعهدها  می تواند مبنایی برای همکاری آئنده  قلمدادگردد.

در مورد  موضوعات  امنیتی وترتیبات آینده منطقه به ویژه  حوزه خلیج فارس می توان گفت: بعد از سرنگونی  صدام حسین در عراق 2003وارتقای جایگاه شیعیان  به عنوان متحدان نزدیک ایران موجبات نگرانی ها اعراب از جمله مصر فراهم  ساخت. مصر نگران تبعات خروج  عراق از نفوذ سنتی زمامدران سنی  ونزدیک هرچه بیشتر به ایران بودند  وفلذا همراه با عربستان سعودی  با حمایت از جریانات تند سلفی موجبات نا آرامی های داخلی  در عراق را فراهم ساختند. این در حالی است رویکرد امنیتی  ایران با توجه به تجربیات گذشته وتحولات منطقه مبتنی بر امنیت مشا ء و درون زا  بوده  در حوزه خلیج فارس امکان دخالت نیروهای فرامنطقه ای نمی دهد .

 از همین رو،یکی ازجدی‌ترین و مهم‌ترین ائتلاف‌هایی که در سال‌های اخیر به خواست و رهبری عربستان تشکیل شده، ائتلاف نظامی به رهبری ریاض برای جنگ یمن بوده است. این ائتلاف عربستان سعودي در چارچوب یک ائتلاف نسبتاً فراگیر عربی از کشورهايی با اکثریت سنی چون بحرین، سـودان، قطـر، مراکش، کویت، اردن، مصر،امـارات متحـده عربـی کـه شـامل تمـام کشورهاي شوراي همکاري خلیج فـارس بـه جـز عمـان می‌شد، تشکیل شد و در26 مارس2015 عملیات موسوم به«طوفان قاطع» را علیه یمن و انصاراالله آغاز کرد، این اقدام نیز با انگیزه‌های گوناگونی صورت گرفت. مصر گرچه حضور نظامی  خودر با ارسال  ادوات جنگی  از جمله هواپیما وتانک برای همراهی با ائتلاف به رهبری عربستان اعلام  داشت . با این وجود ، حضور مصر  در این ائتلاف  بدلیل مشکلات داخلی مصر ونیزواکنش منفی مردم مصر نسبت به این عملیات کم رنگتر بود .

 در کنار ائتلاف محدود و خلیجی بالا، دیگر ائتلافی که در سال‌های اخیر تشکیل شده و عربستان در ایجاد آن نقش داشته، ائتلاف ضد تروریستی نظامی اسلامی  است. ائتلاف ضد تروریستی نظامی اسلامی یک اتحاد ضد تروریستی بین‌المللی از کشورهای جهان اسلام است که در برابر مداخله نظامی علیه داعش و سایر فعالیت‌های تروریستی تشکیل شده است ائتلاف پیشنهادی ریاض ممکن است در چارچوب پیشنهاد اتحادیه عرب برای ایجاد یک نیروی متحد عربی، منطبق با اعلامیه قاهره این اتحادیه باشد. در هر صورت به رغم مشارکت در ائتلاف ها ی جد ید منطقه ای  مصر هما نطوریکه گفته شد  توان راهبری ائتلاف ها رو ندارد وبه عنوان عنصرتابع عربستان در منطقه عمل می کند.  

 در هرصورت مصردر دوره جدید به رغم  مشکلات داخلی  به ویژه  اقتصادی  وگسترش  نا امنی های داخلی و شکاف عمیق  در جامعه مصر بدلیل تقابل اسلام گراها با  سکولارها وملی گرایان همچنان درصد است از طریق ائتلاف سازی  ونزدیکی  با متحدان  خویش بدنبال کسب منافع بیشترباشد. وابستگی های مالی وکمک های بلاعوض کشورهای نفت خیز حوزه خلیج فارس  وحضورکارگران مصردر این کشور منابع در آمد مهمی برای قاهره است از این منظر  مصر با داشتن ارتش قوی ومنظم بدنبال نقش آفرینی بیشتر ومشارکت در ترتیبات امنیتی منطقه است نقشی مصر بدون در نظر گرفتن منافع دایمی  وحل  اختلافات سیاسی نمی تواند برای خود متصور شود .

نکته پایانی  این است درصورت اعتماد سازی  وحل بحران های منطقه ای به ویژه میان عربستان وایران ( پرونده های امنیتی. یمن. سوریه وعراق ) ونیز به نتیجه رسیدن مذاکرات برجام درسطح کلان  می توان به بهبود روابط تهران- قاهره امیدوار بود نکته قابل توجه این است که سیاست نزدیکی به مصر الزاماً خواست جمهوری اسلامی ایران نیست و در زمان رژیم شاه نیز وجود داشت. در واقع نزدیکی ایران و مصر در چارچوب تامین منافع ژئوپلیتیک در خاورمیانه یک اصل بنیادی در سیاست منطقه ای ایران بوده است.  اگر خاورمیانه را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کنیم، دو ضلع اصلی آن ایران و مصر هستند.  ایران قدرت مسلط در شرق خاورمیانه در منطقه ای از عراق، خلیج فارس تا افغانستان و حوزه خزر است، مناطقی که مرکز تولید و صدور انرژی، تبادلات کالا و نیروی کار و تجارت هستند. تم اصلی در شرق،  ایفای نقش در تحولات عراق و مسائل سیاسی- امنیتی خلیج فارس است. از این لحاظ ایران برای مصر یک نقطه اتصال به منافع اقتصادی و انرژی و مسائل سیاسی-امنیتی شرق خاورمیانه است.

مطالب مرتبط