مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

  اوکراین،  ابزارخُرد ژئوپلتیک برای استراتژی بزرگ

اشتراک

 احمد مرجانی نژاد

کارشناس عالی توسعه روابط فرهنگی بین المللی 

مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

 

مقدمه:
  آمریکا، در راستای حفظ منافع ملی خود، چند کشور مهم اروپایی را هم سو کرده است تا در بحبوحه  حکمرانی بر جهان، (جنگ قدرت ها ) ضمن نشان دادن دادن کارت قرمز به مسکو ، به رهبران چین نیز کارت اخطار زرد را نشان داده باشند. مناقشه اوکراین، امروز چندین بازیگر دارد ، روسیه، آمریکا،  چین ، اتحادیه اروپا،‌ ترکیه ، رژیم صهیونیستی،و نیز در سطح نهادهای بین المللی، ناتو، سازمان پیمان امنیت جمعی ، پیمان شانگهای . بر اساس گمانه های میان مدت ، اوکراین موضوع اصلی نبوده و  ابزاری ژئو پُلتیک برای یک استراتژی است. در حالی که خواسته اصلی روسیه، توقف هر گونه نفوذ سیاسی، نظامی، ناتو به سوی شرق است و از نگاه مسکو،‌ هدف آمریکا و متحدانش در ارتباط با مطرح کردن ادعای قصد مسکو برای حمله به اوکراین، تضعیف و منزوی کردن روسیه در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی است. در همین زمینه ،اخیرا پوتین اعلام کرد که روسیه به نقطه‌ای کشانده  شده است که نمی‌تواند بیش از این عقب‌نشینی کند.

طرح مسئله: 

نماد بارز نگرانی های روسیه از گسترش نفوذ ناتو را در سخنان اخیر سرگئی لاوروف می‌توان مورد مشاهده قرار داد که به وضوح تاکید کرد: «کاملاً ضروری است که اطمینان حاصل شود که اوکراین هرگز عضو ناتو نمی‌شود».  در تایید نگرانی های مسکو، روند گسترش ناتو در مرزهای نزدیک روسیه  طی سال‌های بعد از 1997 .م،‌ قابل توجه است . 14 کشور :‌استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان، جمهوری چک، اسلواکی، مجارستان، رومانی، اسلوونی، کرواسی، مونته‌نگرو، آلبانی، مقدونیه شمالی و بلغارستان،‌ که جملگی جزیی از جمهوری‌های استقلال‌یافته ، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق  و نیز  عضونیروهای بلوک شرق،‌موسوم به «پیمان ورشو» ‌بودند، به عضویت  ناتو در آمده‌اند. اخیر نیز ناتو تلاش دارد اوکراین را نیز به عنوان یکی از اعضای جدید خود بپذیرد.چنین سناریویی برای روس‌ها به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و آن‌ها حتی حاضر هستند در مسیر برانداختن و کنار زدن طیف غرب‌گرایان حاکم در کی‌یف‌ به رهبری زلنسکی، مداخله نظامی در این کشور را در پیش گیرند. واقعیت امر این است که جایگاه استراتژیک اوکراین برای مسکو، در مقطع کنونی، موجب شده که این کشور تا حدود زیادی به شکلی واقع بینانه، فازی تهاجمی را اتخاذ کند. اما ، وضعیت  اجتماعی و شاخصه های اقتصادی روسیه خوب نیست، اوضاع ارمنستان، تاجیکستان، قزاقستان ، بلاروس و… ،‌در نهایت اوکراین که به مثابه یک تله بزرگ برای پوتین است .البته پوتین به نظر آنقدر باهوش است تا در دام تله غرب نیفتد و گویا هدفش  نمایش رزمایش اقتدار و امتیاز گیری از آمریکا و اروپا است.

 

  اهداف بزرگ‌نمایی در طرح ادعایی حمله روسیه به اوکراین

طی روزهای گذشته به شکلی بی‌سابقه رسانه‌ها، مقام‌های سیاسی و ناظران سیاسی غربی، گمانه‌زنی حمله قریب الوقوع روسیه به اوکراین را مطرح می‌کنند. این تبلیغات در شرایطی است که روسیه هرگونه طرح تهاجم را رد کرده و غرب را به تنش‌آفرینی و ایجاد تهدید امنیت ملی از طریق نزدیک شدن ناتو به مرزهای این کشور در شرق اروپا متهم می‌کند. با این وجود در ارتباط با اهداف غرب از به راه انداختن چنین موج سنگینی از تبلیغات را می‌توان چنین ارزیابی کرد: 

 الف-   اهداف بازدارنده ،  بدین معنی که بازیگران غربی تلاش دارند با این موج سنگین از تبلیغات، ظاهرا روسیه را از حمله به اوکراین باز دارند.

 ب- «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه تاکید کرد که ادعاهای غرب در مورد تدارک روسیه برای حمله به اوکراین یک پوشش تبلیغاتی برای تحریک جهانیان است. 

ج – واشنگتن، لندن ،با تبلیغات تحریک آمیز خود منطقه را به بحران بزرگ، با ابعاد وسیع و منفی غیر قابل پیش‌بینی مواجه کنند. آنان قصد دارند بحران اوکراین را نظامی سازی کرده و پای ورود ناتو به بحران را باز کنند تا از این طریق ناتو به مرزهای نزدیک روسیه نزدیک‌تر شود.

معضلات ائتلاف آمریکایی، اروپایی 

 به اذعان متخصصین امور نظامی، در وضعیت موجود و شرایط جاری، «‌ناتو »،‌امکان اداره جنگ با روسیه را ندارد . عقب نشینی و خروج امریکا از افغانستان، گریزی آشفته و سراسیمه بود که اثر دومینویی در تقویت روحی روانی‌ رقبا ء‌ و دشمنان امریکا داشت. به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، جان تازه‌ای در روح بنیادگرایی تکفیری دمید. مهم‌تراز آن، افتضاحِ افغانستان از دیدِ قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی رقیب امریکا، نشانه دیگری از ضعف بنیادین امریکا در عرصه بین‌المللی ارزیابی شد و پوتین را متقاعد کرد که اکنون بهترین زمان برای تحمیل اراده خود بر اوکراین و امتیازگیری از غرب است. در صورتی که رویارویی در اوکراین ، شکست دیگری برای امریکا در بر داشته باشد، سایر رقبای امریکا نیز تحرکات خود را آغاز خواهند کرد که می‌تواند دومینوی روانی ناشی از شکست در افغانستان را به دومینویی عملی تبدیل کند. تحولات ناشی از این فعل‌ و انفعالات، نتایج سیاسی و ژئوپلتیکی وخیمی برای امریکا و متحدانش در بر خواهد داشت. برخی از این تحرکات آغاز شده است، چنان چه، مثلا بر حسب تصادف، کره شمالی جدیدترین و بزرگ‌ترین آزمایشات هسته‌ای خود را در گرماگرم بحران اوکراین برگزار کرد.  مواضع رقابتی چین با آمریکا،‌به تنهایی تهدیدی بسیار جدی‌تر و بزرگ ترازمجموع رقبای امریکا است. شی‌جین‌پینگ رهبر چین با جدیت تمام به دنبال از بین بردن یا حداقل تغییر بنیادین نظم موجود در آسیای جنوب‌شرقی و خاورِ دور است و در دو سال اخیر روشی توأم با تهدید نظامی علیه تایوان در پیش‌گرفته است و اخیراً گزارش‌هایی دربارة تعرضات مرزی چین به خاک نپال  نیز منتشر شده است. در حالی که واشنگتن و همراهانش ، از آمادگی و روحیه کافی برای درگیری با روسیه برخوردار نیستند.  هم چنین افکار عمومی غرب از چنین جدالی هراسان است و توانایی اتحادیة اروپا جهت نقش‌آفرینی در اوکراین به حداقل خود رسیده است.  آلمان، قدرت اقتصادیِ اول این اتحادیه، بیش‌تر نگران قطع شدن صادرات گاز روسیه است. هم چنین، به نظر نمی‌رسد که لندن ، واشنگتن، نیز روحیه و جسارت کافی برای تقابل مستقیم با روسیه داشته باشند. در شرایطی که ظرفیت غرب برای مواجهه با مسکو بسیار پایین به نظر می‌رسد، اوکراین بدترین جبهه برای درگیری آمریکا و هم سوهای اروپایی اش با روسیه است. تسلط مستقیم و نفوذ روسیه در اوکراین سابقه‌ای حداقل چهار صدساله دارد. اوکراین و روسیه مشتراکات فرهنگی، زبانی و مذهبی گسترده‌ای دارند و به همین جهت بخش مهمی از جمعیت شرق‌نشین اوکراین با روسیه حس نزدیکی بیشتری می‌کنند.

علاوه بر این‌ها، احزاب مخالفِ روسیه و حاکم بر کی یف، متحدانی غیرقابل اعتماد برای غرب به نظر می‌رسند. حاکمان امروز کی یف  ،‌اعتبار بین‌المللی رهبرانِ حرکت موسوم به انقلاب نارنجی را ندارند و نگرانی‌های زیادی درباره حضور گسترده گروه‌های شبه‌نظامی نژادپرست و فاشیست در صفوف ایشان جود دارد. رویارویی با روسیه در کنار چنین متحدانی، برای غرب نه تنها مایه قوت نیست، بلکه نقطه ضعف و محل تردید برای امریکا و متحدانش است. اما ، چنین می نماید که آمریکا و هم سویانش خود را برای تهاجم روسیه به اوکراین آماده نشان می دهند. پایتخت اوکراین از دیپلمات‌های امریکایی و اروپایی خالی شده است. چند هزار سرباز امریکایی به پادگان‌های ناتو در اروپای شرقی و بالتیک گسیل شده‌اند و دستگاه‌های امنیتی غرب از تهاجم قریب‌الوقوع روسیه به اوکراین خبر می‌دهند. ایالات متحده آمریکا، مسلما دخالت مستقیم نظامی نخواهد کرد اما تحریم های شدید امریکا و برخی از کشورهای غربی،‌ اقتصاد نه چندان پویای روسیه را می تواند دچار وخامت کند. بنا به آخرین گزارش ها ،‌ سایت های وزارت دفاع اوکراین و بانک های دولتی تحت حمله سایبری قرار گرفته اند. 

تحلیل : 

  1. واقعیت امر این است که بخشی بزرگ جدی شدن و در کانون توجه قرار گرفتن بحران اوکراین، در نتیجه تبلیغات گسترده رسانه‌ای از هر دو سوی بحران است. در سطح رسانه‌ای مسکو نیز نسبت به واقعی بودن تهدیدات خود علیه اوکراین در صورت تخطی کی‌یف اصرار می‌ورزد. با این وجود نکته مهم این است که تمامی روند امکان وقوع جنگ در اوکراین را نمی‌توان تصنعی مورد ارزیابی قرار داد ، لذا در نتیجه یک رخداد ناخواسته ، امکان تحقق درگیری نظامی محدود،‌ وجود دارد.
  2. حمایت روسیه از شورشیان جدایی‌طلب در شرق اوکراین، خود به نوعی زمینه‌ساز بحران بوده و استقرار هزاران سرباز روس در نزدیکی مرزهای اوکراین نمی‌تواند نادیده انگاشته شود.در چارچوب این سناریو، احتمال وقوع درگیری محدود و موقت نظامی،  و نیز سایبری در مرز شرقی اوکراین، وجود دارد که پیامد های آن : واکنش های تند و مداوم  واشنگتن  و هم سویانش ،‌حمایت  های تسلیحاتی از اوکراین ، اعمال تحریم‌های وسیع غرب ،‌ آمریکا و اتحادیه اروپا ، علیه مسکو، خواهد بود. 
  3. پس از خط و نشان کشیدن ها ، شاخ و شانه نشان دادن های طرفین،‌ مسکودر قبال اخذ امتیاز های:‌ تداوم انتقال و فروش گاز روسیه به اروپا به علاوه تضمین عدم عضویت اوکراین در ناتو، عدم حمله نظامی به اوکراین را متعهد خواهد گردید.  یعنی حمله روسیه به اکراین بسیار بعید است. اینک « دوما» ، خواستار دو جمهوری مستقل درشرق اوکراین شده است. مسکو حفظ وضع موجود را در بحث بحران اوکراین مدنظر قرار داده تا به نوعی موضوع تصرف شبه‌ جزیره کریمه توسط روسیه از دستور کار کشورهای غربی خارج شده و به عنوان یک واقعیت میدانی پذیرفته شود. اکنون مسکو تلاش دارد با حفظ وضعیت موجود در سطح منطقه‌ای، یعنی حتی فراتر از اوکراین، مانع بر هم خوردن موازنه قوا به ضرر خود شود. در همین راستا مسکو اعلام کرده  تمام تلاش خود را برای کمک به کی‌یف برای حل مناقشه «دونباس» و در عین حال پایبندی به «چارچوب نرماندی» و «توافقنامه مینسک» انجام می‌دهد. گویا پوتین، علاوه بر موضوع اوکراین،‌ خواهان امتیازات متعدد و متنوعی است،  احتمالا در مذاکرات پرونده هسته‌ای ایران موسوم به برجام ، مسکو حرکت و دینامیسم مهم و نسبتا جدیدی به مذاکرات  ارایه کرده است که چند جانبه می باشد. 

برای امریکا و کشورهای هم سو،‌رسیدن به توافقی آبرومندانه با روسیه بسیار دشوار می‌نماید. از بعد تبلیغاتی دولت بایدن ،مد نظر دارد روسیه و پوتین را سمت تنش بکشاند ،‌ استراتژی در تنگنا قرار دادن پوتین از طریق اوکراین پی گیری می گردد تا اجماع جهانی، اتحاد در ناتو و دولتهای غرب اروپا تحقق یابد و نقش امریکا را مجددا پررنگ‌ نماید. مقامات اوکراینی نگران هستند که غرب ،‌توافقی نامطلوب با روسیه را بر اوکراین تحمیل کند. اوکراین نفت و گاز ندارد ولی گذرگاه ترانزیت گاز روسیه به اروپا است. اوکراین، در دراز مدت ،‌ از محاصره نظامی آسیب می بیند، لذا بعید است روسیه به اوکراین حمله کند. روسیه در کوتاه مدت ، با حفظ شرایط جنگی به اهدافش خواهد رسید. اگر چه  در حل و فصل بحران اوکراین، دیگر معضلات منطقه ای و بین المللی، از جمله : مذاکرات هسته‌ای( برجام)، درگیری های قره باغ، معضلات آسیای مرکزی و…. ،‌ محل اختلاف روسیه و آمریکا ست. گویا پوتین، علاوه بر موضوع اوکراین،‌ خواهان امتیازات متعدد و متنوعی است. مسلما، عقب‌نشینی چشمگیر غرب در اوکراین، می‌تواند به بحران های بزرگ‌تری در سطح بین المللی منجر شود.

  منابع: 

+پایگاه اطلاع رسانی  الوقت فارسی، بهمن ماه 1400

+ پایگاه اطلاع رسانی  دنیای اقتصاد، بهمن ماه 1400

واژگان كليدي:   اوکراین,  ابزار,خُرد, ژئوپلتیک, استراتژی بزرگ,جنگ,كريمه,مسكو,

مطالب مرتبط