مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

تغییر معادلات قدرت در خاورمیانه با روی کار آمدن بایدن- گفتگو با دکتر داوداحمدزاده

اشتراک

کارشناس مسایل غرب آسیا 

مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC

فهم مناسبات قدرت در محیط امنیتی منطقه خاورمیانه نیازمند دو بُعد یا مولفه اساسی است. یکی شناخت جوهره نظام بین‌الملل و نقش قدرت‌های بین‌المللی و دیگری، شناخت ابعاد اهمیت خاورمیانه به صورت تاریخی، برای پی‌بردن به اهمیت و جایگاه این منطقه در معادلات بین‌المللی. درواقع، منطقه خاورمیانه از دیرباز محل تضارب آراء و آزمون قدرت‌های بین‌المللی در برابر یکدیگر بوده است. به‌ویژه در قرن بیستم با اکتشاف نفت در این منطقه بر ابعاد اهمیت آن بیش‌ازپیش افزوده شد اما واقعیات نوع سیاست‌گذاری‌های هر یک از روسای جمهوری آمریکا نسبت به خاورمیانه در دهه  های گذشته نشان می‌دهد که اساسا تفاوتی محسوس در دکترین‌های آن‌ها نسبت به خاورمیانه وجود دارد و از همین جهت، تفاوت در دکترین خاورمیانه‌ای دونالد ترامپ نسبت به دیگر روسای‌جمهوری آمریکا، عرصه‌ای جدید از تهدیدات و فرصت‌ها را برای کشورهای منطقه ایجاد کرد. با پیروزی جوبا یدن و شیفت قدرت در کاخ سفید بدست دمکراتها بی تردید معادلات قدرت نیز به تبع این تغییر دچار دگردیسی  در خاورمیانه خواهد شد  برای تبیین موضوع  با دکتر  داود احمدزاده کارشناس مسائل غرب آسیا گفتگو می کنیم.

واژگان كليدي: تغییر ،معادلات ،قدرت ، خاورمیانه ،بایدن ، داوداحمدزاده

مرکز بین المللی مطالعات صلح  : به نظر شما  با توجه به شعارهای انتخاباتی جوبایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا در سیاست خارجی به ویِژه در خاورمیانه آیا شاهد تغییرات اساسی  در این ارتباط خواهیم یا بیشتر تغییر وتحول به شکل تاکتیکی خواهد بود ؟

قبل از نگاه به سیاست های احتمالی جوبایدن نسبت به منطقه تنش زا در خاورمیانه  باید گفت در چهار سال دوره زمامداری دونالد ترامپ درکاخ سفید وی وتیم امنیتی آن تلاش کرده با بهره گیری از ابزارهای اقتصادی و نظامی  ایران را به عنوان کنش گر ناسازگار با وضع موجود و برهم زننده نظم وامنیت معرفی کند. اولین گام وی در مخالفت با سیاست های اوباما و افزایش تنش با ایران خروج از برجام بود در پی نقض تعهد بین المللی ترامپ با تحریم های گسترده تلاش نمود که با فشار حداکثری  قدرت های منطقه ای و اروپایی نیزبا خود همراه و همگام سازد در پی آن گام دوم  ترامپ در منطقه، ایجاد ائتلاف سازی  جدید با محوریت اسرائیل و عربستان سعودی  برای  تضعیف هرچه بیشتر  قدرت منطقه ای ایران بیشتر در قالب ناتوی عربی نیز پیگیری می شد بنابراین در راستای این سیاست بحث نزدیکی و عادی سازی روابط عربی و عبری به جد از سوی کوشنر داماد ترامپ و مجری سیاست اسراییل در منطقه به اولویت نخست سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بدل گشت.

 در واقع می توان گفت  که سیاست خاورمیانه ای آمریکا بر محور منافع اسراییل در منطقه تدوین و اجرا می شد در این راستا بحث انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس ونیز تایید سیاست های نتانیاهو در اشغال بیشتر مناطق فلسطینی وانضمام کرانه باختری درپی همراهی بیشتر کشورهای عربی از نشانگان اصلی سیاست یکجانبه گرایانه شخص ترامپ  بود. نکته بارز این سیاست ها همانطور که اشاره شد روند حضور و اعمال قدرت آمریکا در منطقه خاورمیانه به چالشی جدی‌تر برای ایران تبدیل شد. به‌ویژه اینکه آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم، مشروعیتی بین‌المللی را برای حضور خود در منطقه کسب کرد و هرگونه دخالت خود را در معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه بر اساس تروریسم توجیه نمود. با توجه به شکست ترامپ در انتخابات آتی رقیب دمکرات وی که میراث دار سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه است اعلام داشته است سیات خاورمیانه وی با ترامپ در عرصه تصمیم و اجرا متفاوت  خواهد بود. نکته اصلی که درکارزای انتخاباتی وی بارها تاکید شد  بازگشت به برجام و توافق احتمالی با ایران و تلاش برای ایجاد سازوکارهای منطقه ای برای ایجاد گفتگوهای منطقه ای بین بازیگران اصلی است با توجه به تصاعد بحران در خاورمیانه میان ایران واسراییل وعربستان ونیز ساختار قدرت در آمریکا  امید چرخش آنی در سیاست منطقه ای آمریکا و حل وفصل منازعات قدیمی و پیچیده در بازه  زمانی کوتاه مدت دور از انتظار هست .

مرکز بین المللی مطالعات صلح :همانطور که اشاره شد در دوره ترامپ شاهد شکل گیری ائتلاف های نوظهور منطقه ای خاورمیانه بودیم آیا روی کار آمدن جوبایدن می تواند تاثیری بر دوام یا گست  این ائتلاف ها داشته باشد .؟

 سیاست تهاجمی و جنگ‌طلبانه ترامپ در خاورمیانه، با مولفه های چون افزایش تعداد پایگاه‌های نظامی در اطراف ایران، خروج آمریکا از برجام، ترویج ایران‌هراسی، ترغیب اعراب و اسرائیل برای ایجاد جبهه عربی-عبری علیه ایران ،تهدیدی جدی برای نفوذ منطقه‌ای ایران و تضعیف محور مقاومت در سال‌های گذشته بود  ماموریت اصلی آمریکا تلاش گسترده برای ایجاد جبهه واحد عربی وعبری در مقابل ایران به شکل گیری بلوک بندی های جدید قدرت  انجامید بنابراین ادراک تهدید مشترک از سوی ایران  عربستان سعودی  و برخی کشورهای  عربی حوزه خلیج فارس به سمت ارتباط با اسرائیل سوق داد  بی شک هم عربستان وهم اسراییل از هرگونه گشایش احتمالی عادی سازی روابط ایران با غرب واهمه دارند  جوبایدن هم ضمن انتقاد به سیاست خاورمیانه ای ترامپ برمسئله حل وفصل بحران فلسطین از طریق مذاکره و بازگشت به حاکمیت دوکشور تاکید داشته و همچنین نسبت به سیاست های بن سلمان در مسایل حقوق بشری  انتقاداتی دارد وبایدن  خواستار  پایان جنگ در  یمن شده است. بنابراین می توان شاهد اتخاذ راهبرد جداگانه ای نسبت به مسایل منطقه خاورمیانه در خاورمیانه بود .  ولی نکته ای باید به آن اشاره نمود اکثر تحلیل گران منطقه براین باورند که فضای امنیتی  وِژئوپلیتیکی خاورمیانه دوره جوبایدن متفاوت تر از دوره اوباما خواهد بود وجوبایدن و سیاست گذاران امنیتی جدید کاخ سفید نمی تواند نسبت به این تغییر وتحول بی تفاوت باشند نکته مهم این است چه جمهوریخواهان وچه دمکراتها به اصل حفظ برتری نظامی اسراییل در منطقه اعتقاد دارند بنابراین بایدن نیز از شرایط موجود به نفع پیشبرد سیاست های منطقه ای خویش  بهره خواهد گرفت . از دیگر سو یکی از سیاست های  بایدن اجماع سازی قدرت در مشارکت با همپیمانان خود اعلام شده است از اینرو بایدن نیز در کنار سیاست گفتگو و مذاکره  به عنوان ابزار قدرت نرم  ازقدرت سخت نظامی در قالب ائتلاف سازی غافل نخواهد ماند.

اخیرانیز عربستان حتی بحرین خواستار مشارکت در مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا ونیز گنجاندن مسایل منطقه ای به ویژه موضوع موشکی شده اند به نظر میرسد به رغم برخی تفاوت ونگرش ها میان ترامپ و جو بایدن در شرایط موجود آمریکا همچنان به تقویت نیروهای همپیمان و مقابله با کنش گرانی نظیر ایران روسیه و چین…. درخاورمیانه ادامه خواهد داد .     

مرکز بین المللی مطالعات صلح :با توجه به پیروزی جو بایدن مناسبات آینده قدرت در خاورمیانه را با چه مولفه های می توان تحلیل کرد؟

نخست خاورمیانه همانطور که بری بوزان اعلام داشته است دارای ویژگی های مجموعه های  امنیتی است کشورهای نظیر ایران و عربستان سعودی….. در مجاورت جغرافیایی با همدیگر  قرار گرفته اند ونیز در قالب مجموعه امنیتی الگوهای از دوستی و دشمنی وجود دارد وجه غالب میان این مجموعه امنیتی تداوم سوءظن و بدبینی نهادینه شده است عنصر دیگر نیروی مداخله گر خارجیدر این مجموعه امنیتی است آمریکا تلاش دارد که همچنان براین مجموعه تاثیر گذار باشد 

زمینه‌های جاری در بازه زمانی نشان می‌دهد که تلاشی کلی برای دگرگونی در الگوی مجموعه امنیتی منطقه‌ای خاورمیانه از سوی ایالات متحده، حتی در دوران ترامپ و اقمار خاورمیانه‌ای آن از جمله عربستان در حال پیگیری است. این دگرگونی با خروج آمریکا از برجام، اعمال تحریم بر جمهوری اسلامی ایران، فشار بر منافع منطقه‌ای ایران در عراق و سوریه به منظور خروج ایران از این کشورها، و حتی تلاش برای حذف ایران از حلقه‌ی قدرت‌های اصلی شکل‌دهنده‌ی مجموعه امنیتی منطقه‌ای خاورمیانه با حمایت اسرائیل است.

هدف این استراتژی  تاکید بر رهبری ایالات متحده آمریکا در جهان در حال تغییر است، جهانی که قدرت  آمریکا توسط بازیگران جدید به چالش کشیده شده است، به‌ویژه از طرف کشورهای در حال ظهور که به گروه بریکس مشهوراند (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی). در همین راستا، به نظر می رسد که بایدن نیز برای اثرگذاری بیشتر بر تحولات منطقه خاورمیانه و کاهش تنش های فزاینده تلاش خواهدکرد ضمن حفظ حضور نظامی در خاورمیانه به ویِژه در خلیج فارس همچنان  معادلات قدرت در حال تغییر را به نفع منافع آمریکا و متحدان خود تنظیم کند. 

مطالب مرتبط