سحر کریمی
تحلیلگر مسائل شرق آسیا
مرکز بین المللی مطالعات صلح -IPSC
آن چیزی که امروزه با عنوان مناقشه دریای جنوبی چین شناخته میشود، در واقع یک سلسله تعارضات و اختلافات جدی بر سر تعیین مرز و حدود قلمرو دریایی و مالکیت تعدادی جزیره است که در این دریا واقع شدهاند. این جزایر بین چین و کشورهای ساحلی این دریا شامل فیلیپین، ویتنام، مالزی، برونئی و جزیره تایوان قرار دارند. از جمله مهمترین علل اهمیت دریای جنوبی چین، نقش آن در تسهیل تجارت جهانی به عنوان یکی از مهمترین آبراههای بینالمللی برای تبادل کالا، انرژی و کشتیرانی است. در چند سال اخیر و به موازات افزایش حجم صادرات کالاهای ساخت چین از یکسو و افزایش نیاز کشورهای منطقه به منابع انرژی از سوی دیگر، این دریا اهمیتی دوچندان پیدا کرده است.
از آنجائیکه این دریا یکی از مهمترین گذرگاههای تجاری و کشتیرانی در جهان است، هر کشوری که مالکیت آن را داشته باشد میتواند بر رفت و آمدها و تردد کشتیها در یکی از مهمترین آبراههای مهم تجاری جهان نظارت داشته باشد. این موضوع با توجه به اهمیت انتقال انرژی از دریای جنوبی چین برای کشورهای منطقه از اهمیتی مضاعف برخوردار است.
از زمان پایان جنگ سرد تاکنون، آمریکا به مدد متحدانش بویژه ژاپن و کره جنوبی قدرت بلامنازع در اقیانوس آرام بوده است و همچنان درصدد است این موقعیت را حفظ نماید. در عین حال، چین هم به عنوان یک هژمون منطقهای بالقوه ظاهر شده و همین مسأله تنشها بین پکن و واشنگتن در دریای جنوبی چین را عینیتر کرده است. همچنین آمریکا میتواند با حاکمیت بر دریاها هر نوع تهدید امنیتی را قبل از آنکه به کشورش برسد، خارج از مرزهای خود خنثی کند. دریای جنوبی چین از لحاظ جغرافیایی، اقتصادی، حمل و نقل دریایی، کشتیرانی، منابع و حتی از لحاظ نظامی گذرگاهی بسیار مهم است. با این حال پیشبینی میشود دولت پکن نیز نه تنها از موضع خود در برابر فشارهای آمریکا کوتاه نخواهد آمد بلکه برای تسلط بر آبهای پیرامونی خود از هر ابزاری استفاده کند. چراکه چین به خوبی میداند تقویت موقعیت آمریکا در آبهای منطقه شرق آسیا به معنای آن است که واشنگتن میتواند بر امورات چین اعم از اقتصادی و امنیتی تاثیرگذار باشد.
با تشدید اختلافات میان چین و امریکا، بخصوص در دوران ترامپ، واشنگتن وارد اختلافات کشورهای مجاور دریای جنوبی چین با چین شده است و به آن دامن می زند. چین نیز با وضع مقررات جدید و ایجاد محدودیت در دریای جنوبی چین، سعی در خنثی کردن مداخلات آمریکا در منطقه دارد. در میان کشورهای ساحلی دریای جنوبی چین، ویتنام تنها کشوری است که نه تنها دارای مرزهای زمینی با چین است بلکه پرتنش ترین روابط را در دوره معاصر با پکن داشته است. درنهایت چین به دلایل مختلف برای حضور قدرتمندانهتر در دریای جنوبی چین، که آن را برای آینده و بقای خود حیاتی میداند به تکاپوی بیشتر خواهد پرداخت. همانطور که از افزایش بودجه نظامی چین هم پیدا است این کشور هم اکنون دومین بودجه نظامی را در جهان دارد و بیوقفه به تجهیز نظامی خود ادامه میدهد. این شرایط و اقدامات تحریک آمیز امریکا در دریای جنوبی چین ، وضعیت بسیار خطرناکی را در دریای جنوبی چین بهوجود آورده است. دریای جنوبی چین اکنون به باروتی مبدل شده که در آینده از منازعات نیابتی فراتر رفته و رویارویی امریکا و چین را محتمل تر خواهد ساخت. مداخله و به نمایش گذاردن قدرت نظامی آمریکا و چین که از تحرکات نظامی آنها هویدا است، احتمال این رویارویی را بیشتر میکند.
هند اگرچه خود را متحد هیچ کشوری نمیداند اما از توسعه نفوذ و تقویت موقعیت نظامی و اقتصادی چین نیز استقبال نمیکند. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، با طرح هند – پاسفیک به جای آسیا –پاسفیک درصدد است تا هند را به عنوان رقیب آسیایی رودرروی چین قرار دهد. هند سال 2011 با امضای قراردادی با ویتنام، اقدام به اکتشاف نفت و گاز در دریای جنوبی چین کرده است. این اقدام هند از ابتدا با اعتراض شدید پکن همراه بود اما مقامات دهلی نو علیرغم همه فشارهای پکن پیوسته تلاش کردهاند در منطقه حضور داشته باشند. دولت هند حضور خود در دریای جنوبی چین و اکتشاف منابع در این منطقه را همواره یک موضوع تجاری عنوان میکند درحالیکه این موضوع از نظر چین همواره یک مسئله حاکمیتی تلقی شده است. با این حال هند نیز با بازنگری در استراتژی دریایی خود در تلاش است از تغییرات در محیط دریایی منطقه عقب نماند. دهلی نو همواره نسبت به تحولات دریای جنوبی چین حساس بوده است. نیروی دریایی هند در سالهای اخیر تلاش کرده است به نام تأمین امنیت تجاری و حفاظت از منافع این کشور، در این منطقه حضور یابد.
یکی از پیشنهادهای وسوسه برانگیز آمریکا برای ترغیب هند در رقابت و مقابله با چین، برگزاری رزمایش و گشتهای دریایی با استفاده از فناوری نظامی بسیار حساس است که تنها کشورهای همپیمان، اطلاعات خود را در این زمینه به اشتراک میگذارند.
باتوجه به اینکه روسیه و چین دو متحد راهبردی محسوب میشوند بدون تردید مسکو از مواضع پکن در دریای جنوبی چین حمایت میکند. برگزاری رزمایش در دریای جنوبی چین از سوی نیروی دریایی روسیه و چین به خوبی نشان داد که پکن نیز میکوشد با متحدان خود در این پهنه آبی در برابر قدرتهای رقیب خود قدرتنمایی نماید. مسکو و پکن درصددند نشان دهند قادر هستند در برابر فشارهای سیاسی و نظامی واشنگتن اقدامات مشترکی را برای مهار نفوذ آمریکا در اسیا و اقیانوس آرام انجام دهند. اهداف روسیه از حضور در دریای جنوبی چین، گسترش همکاریهای راهبردی مسکو با پکن، بهخصوص در دریاها است. روسیه امیدوار است با همکاری با چین در حوزه دریایی جنوبی چین همراهی پکن را در اختلافات مسکو و کشورهایی اروپایی داشته باشد. پکن درگیر شدن در مناقشه دریای جنوبی چین را موجب کاهش نفوذ خود در آسیای مرکزی میداند زیرا با افزایش هزینههای چین، این کشور نمیتواند با ارائه وام و سرمایهگذاریهای کلان در آسیای مرکزی، موقعیت و نفوذ خود را در برابر روسیه در این منطقه افزایش دهد.
دیگر بازیگر مهم در منطقه که باید موضع آن در قبال منازعه دریای جنوبی چین را مورد توجه قرار داد کره شمالی است. هرچند کره شمالی از توان لازم دریایی و یا هوایی برای مداخله مستقیم در تحولات دریای جنوبی چین برخوردار نیست اما به دلیل وجود خصومت بین کره شمالی و آمریکا و متحدان آن، پیونگ یانگ را باید در معادلات منطقهای شرق آسیا همواره مورد توجه قرار داد. بویژه آنکه کره شمالی از قدرت موشکی و هستهای قابل توجهی نیز برخوردار است. بی تردید دولت چین از هر موقعیتی که توازن منطقهای را به ضرر آمریکا تغییر دهد، حمایت میکند و کره شمالی باتوجه به توان هستهای و موشکی از این ظرفیت برخوردار است. هرچند این مساله میتواند تیغ دولبهای باشد که آمریکا نیز از آن در جهت منافع خود بهرهبرداری نماید. در واقع یکی از موضوعات مهمی که باعث میشود آمریکا در آبهای پیرامونی چین حضور نظامی داشته باشد، برنامه موشکی و هستهای کره شمالی است. به همین دلیل شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین، بارها در مورد هرگونه ائتلاف برخی کشورهای آسیایی با آمریکا که علیه چین باشد، هشدار داده است. امضای قرارداد اطلاعاتی سهجانبه بین ژاپن، کره جنوبی و آمریکا در 29 دسامبر 2014 بیش از پیش پکن را نگران تهدیدات امنیتی از سوی همسایگان کرده است.
کره جنوبی به دلیل اهمیت کریدور ارتباطی دریای جنوبی چین به عنوان شاهراه ارتباطی شرق آسیا و وابستگی به انرژی غرب آسیا خود را درگیر این مناقشه میبیند. اگرچه کره جنوبی از متحدان آمریکا در شرق آسیا است اما رئیس جمهور فعلی کره جنوبی تلاش کرده است تا در چارچوب منافع ملی این کشور سیاست توسعه روابط با کره شمالی و چین را بطور جدی دنبال کند. زیرا به خوبی میداند که در صورت بروز هرگونه تنش نظامی در روابط پکن و واشنگتن این کره جنوبی و ژاپن هستند که به عنوان متحد آمریکا در منطقه بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد. اگرچه دولت چین تحریم هایی را علیه کره جنوبی از جمله در بخش گردشگری اعمال نمود اما دولت سئول موفق شد با دولت چین در جهت کاهش تنشها و توسعه همکاریهای دو جانبه به تفاهم برسد.
واژگان كليدي: بررسی ,نقش ,ایالات متحده آمریکا , تداوم, اختلافات ,دریای ,چین جنوبی ,سحر کریمی