مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

امکان سنجی حل اختلافات ایران و افغانستان پیرامون هیرمند با تأکید بر مبادله برق-آبی

اشتراک

سیده سارا فاطمیان[1]

دلیله رحیمی آشتیانی[2]

مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC

1.دستیار پژوهشی موسسه ابرار معاصر تهران

2.پژوهشگر مستقل روابط بین‌الملل

رودخانه هیرمند رودخانه فرامرزی و مشترک میان ایران و افغانستان است که ازاستان هلمند افغانستانجاری شده و به تالاب هامون که تالابی مشترک میان ایران و افغانستان است می‌ریزد. رود هیرمند از رودهای پرآب افغانستان و آسیابه‌ شمار می‌رود که سالانه میلیاردها متر مکعب آب در آن جریان می‌یابد؛ رودخانه هیرمند که از کوه بابا در افغانستان سرچشمه می‌گیرد و پس از طی 1050 کیلومتر به تالاب بین‌المللی هامون می‌ریزد، رودخانه‌ای بین‌المللی است که ایران و افغانستان سال هاست بر سر سهم‌بری از آن اختلاف دارند.

رودخانه‌های فرامرزی اصولاً به‌عنوان یکی از منابع آب شیرین، برای کشور‌ها از اهمیتی انکارناپذیر برخوردارند. رودخانه‌هایی که به‌دلیل گذر از چند مرز سیاسی و ورود منافع کشور‌های مختلف به عرصه بهره‌برداری، استفاده از آنها با مشکلات متعدد روبرو می‌شود. افزایش بهره‌برداری از سوی کشور‌های بالادست در پی افزایش بحران آب و رشد تقاضا معمولاً سبب تعارض منافع میان کشور‌های بالادست و پایین‌دست می‌شود.در این یادداشت بر آنیم مهمترین دلایل خشکی تالاب هامون را مطرح و با ارائه راهکاری، چگونگی حل اختلافات میان ایران و افغانستان رابر سر هیرمندترسیم سازیم.

اختلاف ایران و افغانستان بر سر سهم‌بری از آب هیرمند از نیمه دوم قرن 19 آغاز شد؛طی تاریخ و با دخالت قدرت‌های بزرگ، معاهداتی بر سر استفاده از آب هیرمند بسته شد که آخرین آنها هنوز لازم الاجراست. یعنیمعاهده‌ای که زمانی منعقد شد کهانگلستان در تعیین مرزهای شرقی ایران مداخله کرد؛ در پی اختلاف مرزی به وجود آمده میان حکام محلی ایرانی و افغانستانی در قرن نوزدهم، هر دو کشور با امضای قرارداد جداگانه حل این مسئله را به انگلستان سپردند.انگلستان نیز ژنرال فردریک گلداسمیت را داور رسیدگی به این مسئله قرار داد. اما وی با بی توجهی به چگونگی تقسیم آب، صرفاٌ مرز را تعیین کرد که همین مسئله موجب بروز اختلاف بین این دو کشور شد.

اختلافات میان ایران و افغانستان بر سر حوضه رود هیرمند تاکنون سبب تدوین چهار نظام حقوقی شده است:

۱. حکمیت سر فردریک گلداسمیت (1873 م):

۲. حکمیت مک‌ماهون (1905 م):

۳. نظام پیشنهادی کمیسیون هیرمند (1330 خورشیدی)؛

۴. معاهده تقسیم آب هیرمند (1351 خورشیدی): طبق این قرارداد افغانستان موظف است 26 متر مکعب در ثانیه به ایران و مشخصاٌ تالاب هامون که منشاء زندگی ساکنین آن منطقه است آبرسانی کند.ایران همواره افغانستان را متهم به عدم رعایت معاهده تقسیم آب هیرمند می‌کند.

از سوی دیگر، تالاب هامون از مهم‌ترین تالاب‌های جهان و از بزرگترین منابع آب شیرین فلات ایران است که حیات آن مستقیماً به هیرمند گره خورده است؛ هامون به دلایلی همچون احداث سدها و بندهای مخزنی و انحرافی بر بالادست رود، عدم تخصیص حق‌آبه زیست‌محیطی در نتیجه عدم تغذیه از آب هیرمند، فقدان پوشش گیاهی مناسب برای جلوگیری از فرسایش خاک، سالهاست خشک شده است. تمامی دلایل ذکر شده بیشتر منشا انسانی دارد و در کلیدواژه سوءمدیریت و توسعه‌نیافتگی خلاصه می‌شود. عدم مدیریت کارآمد در هر دو کشور باعث شده است که نه تنها این تالاب خشک شود، بلکه خاک آن با وزش بادهای صد و بیست روزه بلند شده و حیات را در آن منطقه سخت کند. این امر منجر به مهاجرت بسیاری از ساکنین به دیگر مناطق شده است. طی این سال‌ها مسئولین دو کشور طرف مقابل را مقصر این فاجعه دانسته و در نتیجه اقدام چشمگیری در جهت پیشگیری یا حل این بحران انجام نداده‌اند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

صرفنظر از این که خشک شدن هامون در اثر سدسازی افغانستان روی هیرمند یا عدم تخصیص حق‌آبه به ایران ویا سوءمدیریت ایران، بوده باشد باید چاره‌ای اندیشید؛ براین اساس، نظر به پیشینه مشترک تاریخی ایران و افغانستان، نزدیکی زبان و فرهنگ دو کشور و با در نظر داشتنبه‌روز نبودن معاهده سال 1351 و عدم تطبیق آن با شرایط فعلی، از جمله افزایش جمعیت، طولانی شدن دوره‌های خشکسالی، تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن، دخالت طرف سوم در انعقاد این معاهدهو نظر به جنگ‌هایی که افغانستان برای سال‌های طولانی درگیر آن بوده است،آغاز دور تازه‌ای از مذاکرات با در نظر گرفتن دغدغه‌ها و منافع ملی هر دو طرف، پیشنهاد می‌شود. نظر به اینکه افغانستان هدف اصلی خود را از احداث سد در بالادست هیرمند عمدتاً تأمین برق و بهبود کشاورزی و تامین امنیت غذایی جمعین خود اعلام می‌کند،ایران و افغانستان می‌توانند در قالب طرحی به مبادله برق-آب بپردازند؛ به این ترتیب که با توجهبه ظرفیت بادهای صد و بیست روزه در استان سیستان و بلوچستان و یا ظرفیت خورشیدی این استان، می‌توان با احداث نیروگاه بادی یا خورشیدی در این منطقه، هم برق مورد نیاز مردم سیستان‌وبلوچستان را تأمین کرد و مانع از مهاجرت آنها شد، و هم در ازای صدور برق رایگان، از افغانستان حق‌آبه مورد نیاز را طلب کرد. ایران و افغانستان همچنین می‌توانند در زمینه کشاورزی نیز با یکدیگر همکاری داشته باشند؛ ایران در ازای انتقال فناوری‌های نوین کشاورزی، نگرانی افغانستان را درباره میزان آب مورد نیاز برای کشاورزی رفع کند و در مقابل حق‌آبه مورد نیاز هامون را درخواست کند. با توجه به شکننده بودن زیست‌بوم منطقه و تهدیدات ناشی از تغییرات آب‌وهوایی و به‌منظور جلوگیری از افزایش مهاجرت ساکنان دو سوی هیرمند اینک زمان آن است که دو کشور فارغ از اختلافات دیرینه بر سر این مسئله، یکبار برای همیشه با مذاکره آن را حل کنند. مبادله برق_آبی می‌تواند دو کشور را در رسیدن به رژیم حقوقی جدید و متناسب با شرایط یاری رساند.

 

واژگان کلیدی:امکان سنجی، حل اختلافات ،ایران ، افغانستان،  هیرمند ، مبادله برق-آبی

مطالب مرتبط